"صراط" - در خصوص تصويب عضویت فلسطین در سازمان ملل به عنوان عضو ناظر که از طرف محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین مطرح شد، باید گفت این درخواست برای فلسطین برخي فرصتها و چالشها را به دنبال خواهد داشت. عضویت ناظر در یک نگاه برای فلسطین دستاورد است، به این دلیل که باعث ميشود از این پس جایگاه فلسطین از سازمان آزادی بخش به عنوان عضو ناظر به کشور فلسطین در مصاف با سایر کشورهای جهان مطرح شود. در این صورت باید گفت، این امر برای فلسطین این فرصت را ایجاد ميكند که در عرصه بينالملل از تمام امکانات حقوق بينالملل که شامل عهدنامهها، کنوانسیونها، اعلامیهها و منشور سازمان ملل ميشود، استفاده کند. برای مثال در مورد مسئله آب کرانه باختری اسرائیل از 85 درصد منابع آبی این منطقه به صورت یکجانبه استفاده ميكند در حالیکه به فلسطین امکان استفاده از این آبها را نمی دهد.
با عضویت فلسطین به عنوان عضو ناظر این امکان فراهم ميشود که علیه رژیم صهیونیستی و قانونشکنیهای این رژیم در محاکم قضایی شکایت کند و قضایای اینچنینی را از طریق محاکم قضایی بينالمللی پیگیری نماید. همانطور که گفته شد چالشهایی نیز برای این عضویت مطرح است.
از جمله این چالشها این مسئله است که محمود عباس از جامعه بينالملل درخواست کرد که دولت فلسطین مرزهای سال 1967 را به رسمیت بشناسد. این درخواست عباس به طور ضمنی به سرزمین های اشغال شده توسط رژیم صهیونیستی در سال1944 مشروعییت ميبخشد. در این صورت عملا بخشی از قطعنامههای بينالمللی ضد اسرائيلی با این کار به زیر سوال ميرود. برای مثال قطعنامه 181 درباره تقسیم فلسطین، که در این قطعنامه 44 درصد از اراضی را به فلسطینیان واگذار کرده است با این پیشنهاد محمود عباس عملا نقض ميشود چراکه چیزی که عباس درخواست کرده است، به منطقه مرزی مورد توافق در سال 1967 اشاره دارد، در این صورت تنها 20 درصد اراضی را شامل ميشود. البته این پیشنهاد محمود عباس عملا قطعنامه 194 را هم زیر سوال میبرد.
قطعنامه 194، اشاره به بحث بازگشت آوارگان فلسطینی به خانه ميكند. در حال حاضر 6میلیون آواره فلسطینی وجود دارد. این 6 میلیون آواره مربوط ميشوند به مرزهای فلسطین 1948، در حالی که با اظهارات اخیر عباس آوارگان تنها شامل
سرزمین فلسطین در سال 1967 ميباشد. بنابر این از دیگر چالشها را ميتوان وضعیت نامعلوم این آوارگان دانست. به علاوه مسئله عضویت فلسطین در سازمان ملل به عنوان عضو ناظر دارای پیامدهایی نیز است. اولین پیامد مسئله رای گیری ميباشد که مشخص شد بیش از دو سوم جامعه بينالملل طرفدار حل بحران فلسطین هستند و مخالفتهای آمریکا و استفاده مکرر این کشور از حق وتو عملا مشخص کرد که این کشور به خواست جامعه جهانی احترام نميگذارد. دومین پیامد این عضویت نیز این امر ميباشد که اسرائیل از این پس در تمام اقداماتش علیه فلسطین باید منتظرباشد که این کشور با استفاده از مجامع بینالملی و دادگاههای بينالمللی اقدامات اسرائیل را محکوم کند و عملا رژیم صهیونیستی را تحت فشار قرار دهد.
با عضویت فلسطین به عنوان عضو ناظر این امکان فراهم ميشود که علیه رژیم صهیونیستی و قانونشکنیهای این رژیم در محاکم قضایی شکایت کند و قضایای اینچنینی را از طریق محاکم قضایی بينالمللی پیگیری نماید. همانطور که گفته شد چالشهایی نیز برای این عضویت مطرح است.
از جمله این چالشها این مسئله است که محمود عباس از جامعه بينالملل درخواست کرد که دولت فلسطین مرزهای سال 1967 را به رسمیت بشناسد. این درخواست عباس به طور ضمنی به سرزمین های اشغال شده توسط رژیم صهیونیستی در سال1944 مشروعییت ميبخشد. در این صورت عملا بخشی از قطعنامههای بينالمللی ضد اسرائيلی با این کار به زیر سوال ميرود. برای مثال قطعنامه 181 درباره تقسیم فلسطین، که در این قطعنامه 44 درصد از اراضی را به فلسطینیان واگذار کرده است با این پیشنهاد محمود عباس عملا نقض ميشود چراکه چیزی که عباس درخواست کرده است، به منطقه مرزی مورد توافق در سال 1967 اشاره دارد، در این صورت تنها 20 درصد اراضی را شامل ميشود. البته این پیشنهاد محمود عباس عملا قطعنامه 194 را هم زیر سوال میبرد.
قطعنامه 194، اشاره به بحث بازگشت آوارگان فلسطینی به خانه ميكند. در حال حاضر 6میلیون آواره فلسطینی وجود دارد. این 6 میلیون آواره مربوط ميشوند به مرزهای فلسطین 1948، در حالی که با اظهارات اخیر عباس آوارگان تنها شامل
سرزمین فلسطین در سال 1967 ميباشد. بنابر این از دیگر چالشها را ميتوان وضعیت نامعلوم این آوارگان دانست. به علاوه مسئله عضویت فلسطین در سازمان ملل به عنوان عضو ناظر دارای پیامدهایی نیز است. اولین پیامد مسئله رای گیری ميباشد که مشخص شد بیش از دو سوم جامعه بينالملل طرفدار حل بحران فلسطین هستند و مخالفتهای آمریکا و استفاده مکرر این کشور از حق وتو عملا مشخص کرد که این کشور به خواست جامعه جهانی احترام نميگذارد. دومین پیامد این عضویت نیز این امر ميباشد که اسرائیل از این پس در تمام اقداماتش علیه فلسطین باید منتظرباشد که این کشور با استفاده از مجامع بینالملی و دادگاههای بينالمللی اقدامات اسرائیل را محکوم کند و عملا رژیم صهیونیستی را تحت فشار قرار دهد.