اعترافات هولناک عامل يک جنايت در مشهد
جوان ۲۵ ساله اي که مردي را به طرز وحشتناکي کشته بود و قصد داشت جسد او را با کرايه کردن يک وانت در بيابان هاي اطراف مشهد رها کند با هوشياري چند کارگر در دام مأموران انتظامي گرفتار شد و پرده از راز جنايت مخوف خود برداشت.
او گفت: در اين سطل لاشه گوسفند است که آن ها را براي تغذيه چند سگ مي برم. با اين جملات، ظن کارگران بيشتر و صحبت هاي درگوشي آنان به زبان ترکي آغاز شد. يکي از کارگران که در صندلي جلوي نيسان جا نگرفت و بايد در قسمت بار مي نشست به دليل سردي هوا عذرخواهي کرد و پس از گرفتن دستمزد انتقال لوازم به داخل وانت از آنان خداحافظي کرد و راهي منزلش شد. اين گزارش حاکي است: راننده خودرو وانت نيسان در حالي که ۲ کارگر و صاحب کالاها داخل آن نشسته بودند به سمت جاده چناران حرکت کرد اما مقابل پليس راه فردوسي، مأموران پليس راه، او را به خاطر تخلف رانندگي و سوار کردن ۳ نفر در صندلي جلو متوقف کردند و از راننده خواستند تا مدارکش را به پليس ارائه دهد. در اين هنگام يکي از کارگران به زبان ترکي از راننده خواست تا ماجراي سطل زباله مشکوک را به آنان گوشزد کند. راننده نيسان نيز در حالي که از خودرو پياده شده بود و وانمود مي کرد که درباره جريمه با مأموران پليس راه صحبت مي کند ماجراي سطل زباله را بيان کرد. مأمور پليس راه نيز به بهانه بررسي شماره پلاک خودرو به عقب وانت رفت و با مشاهده لکه هاي خون در اطراف سطل زباله چرخ دار، موضوع را به مأموران کلانتري فردوسي گزارش کرد. دقايقي بعد مأموران نيروي انتظامي به محل آمدند و راننده را به همراه ۳ سرنشين آن به کلانتري هدايت کردند. آنان وقتي چسب هاي در سطل زباله را گشودند ناگهان با جسد مردي حدود ۳۵ ساله روبه رو شدند که جسد وي دچار فساد نعشي شده بود. بنابراين، مأموران انتظامي بلافاصله ماجرا را به قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند.
با حضور مقام قضايي در محل، تحقيقات در اين باره آغاز شد و هر يک از کارگران جداگانه مورد بازجويي قرار گرفتند اما همه آن ها موضوع را به شکلي که اتفاق افتاده بود شرح دادند. در اين ميان وقتي جوان ۲۵ ساله به عنوان مالک کالاها مورد بازجويي قرار گرفت عنوان کرد که از جسد هيچ اطلاعي ندارد و نمي داند چه کسي جسد را در سطل زباله چرخ دار قرار داده است اما ساعتي بعد وقتي در برابر سوالات تخصصي قاضي ويژه قتل عمد قرار گرفت به تناقض گويي پرداخت و به ناچار لب به اعتراف گشود و راز جنايتي هولناک را برملا کرد. اين جوان مجرد در اعترافات خود گفت: يک بار به اتهام سرقت دستگير شدم. ۳ روز در زندان بودم اما بعد تبرئه و آزاد شدم. حدود ۱۰روز قبل بود که با مرد ۳۵ ساله و چند کارگر ديگر که کار ساختماني مي کردند و در يک اتاقک نگهباني بودند آشنا شدم و براي استراحت نزد آنان مي رفتم تا اين که يک روز به شدت بيمار شدم و تب و لرز شديدي بدنم را فرا گرفت آن روز مرد ۳۵ ساله که کارگران در کنار منزلش مشغول کار بودند از من خواست تا به خانه او بروم. او به من گفت: مدتي است که همسر و فرزندانم به خاطر مشکلاتي که داشتيم مرا ترک کرده و به منزل پدر خانمم رفته اند و من تنها زندگي مي کنم.
متهم به قتل در ادامه اعترافاتش مدعي شد: بدين ترتيب رفت و آمد من به منزل مرد ۳۵ ساله در منطقه آب و برق آغاز شد تا اين که جمعه گذشته که به خانه اش رفتم او مواد مخدر صنعتي (شيشه) مصرف کرد و پس از آن نيز يک فيلم غيراخلاقي گذاشت تا نگاه کنيم. من که متوجه نگاه هاي هوس آلود آن مرد شده بودم نمي دانستم چه کار کنم او مرا با چاقو تهديد مي کرد و من ديگر اعصابم به هم ريخته بود. بالاخره تا صبح تحمل کردم و از خانه اش بيرون آمدم اما حس انتقام در وجودم ريشه دوانده بود. آن روز از يک داروخانه تعدادي قرص خواب آور تهيه کردم و دوباره شب به منزل او رفتم و يکي از قرص ها را به عنوان «قرص ويتامين» به او دادم تا بخورد سپس قرص هاي ديگر را پودر کردم و داخل آب پرتقال يک ليتري ريختم و در ۲ نوبت به او خوراندم. وقتي فهميدم که قرص ها اثر کرده و او به خواب عميق فرو رفته است نقشه قتل را که از قبل طرح ريزي کرده بودم اجرا کردم.
متهم اين پرونده جنايي ادعا کرد: به خاطر اين که لباس ها و منزلش خون آلود نشود در همان حالت لباس هايش را از تنش بيرون آوردم و با چاقو چند ضربه به شکم و گردنش فرود آوردم که در همين حال او از خواب بيدار شد و به طرف در منزل رفت تا سر و صدا کند او را از پشت سر گرفتم و در حالي که خون از بدنش فواره مي زد ضربات ديگري نيز بر ناحيه گردن و پهلوهايش زدم. وقتي او جان خود را از دست داد با دستمال و پارچه گردنش را بستم تا خون زيادي نريزد و روي پارچه ها را نيز با پلاستيک بستم. بعد از آن هم جسد را به اتاق خواب يکي از فرزندانش بردم و تمام منزل را از خون هاي ريخته شده تميز کردم. سپس جسد را داخل پتو پيچيدم و خودم به همان اتاقک نگهباني نزد کارگران رفتم. ۲ روز فکر مي کردم که جسد را چکار کنم تا اين که تصميم گرفتم آن را به بيابان هاي اطراف مشهد ببرم و رها کنم به همين منظور به طرف چهارراه ميدان بار رفتم و گوشي تلفن همراهي را که با کارتن آن از منزل مقتول برداشته بودم به مبلغ ۸۰ هزار تومان فروختم و با پول آن يک سطل زباله بزرگ چرخ دار خريدم و دوباره به منزل او بازگشتم. اما جسد به خاطر اين که داخل پتو بود دچار فساد نعشي شديدي شده بود و بوي تعفن آن آزارم مي داد. با ساطور آشپزخانه و چاقو مي خواستم جسد را مثله کنم اما نتوانستم اين کار را انجام دهم. بعد هم به همين خاطر جسد را با فشار داخل سطل زباله جا کردم و روي آن را چسب زدم تا کسي متوجه نشود.
وي در ادامه اعترافاتش گفت: بعد هم راننده وانت و کارگران را اجاره کردم تا جسد را در اطراف جاده آسيايي چناران رها کنم که در چنگ پليس گرفتار شديم اما کارگران و راننده وانت از قتل اطلاعي نداشتند. اين گزارش حاکي است: صبح روز گذشته نيز، عامل اين جنايت هولناک پس از تکرار ادعايش در حضور قاضي «موحدي راد» و با صدور قرار بازداشت موقت در اختيار کارآگاهان پليس جنايي آگاهي قرار گرفت تا تحقيقات بيشتري درباره زواياي پنهان اين پرونده انجام شود.
خبر مرتبط - متهم به قتل تسليم قانون شد
سجادپور- جوان ۱۹ ساله اي که به اتهام ارتکاب قتل عمدي تحت تعقيب بود صبح روز گذشته خود را به قاضي ويژه قتل معرفي کرد و تسليم قانون شد. به گزارش خراسان حدود ۲ ماه قبل نزاعي در خيابان خواجه ربيع مشهد رخ داد که طي آن جوان ۱۸ ساله اي به ضرب چاقو به قتل رسيد. با دستورات ويژه اي که از سوي قاضي ويژه قتل عمد صادر شد چند نفر از شرکت کنندگان در نزاع و متهمان اين پرونده دستگير شدند اما متهم اصلي اين پرونده متواري شد. بنابراين گزارش و با دستورات مقام قضايي، پدر و مادر متهم به قتل در پي فرار متهم و به اتهام تباني در فراري دادن قاتل بازداشت شدند تا اين که صبح روز گذشته جوان فراري وارد شعبه ۸۰۵ مجتمع قضايي شهيد قدوسي مشهد شد و ضمن معرفي خود به عنوان متهم به قتل، گفت: آمده ام خودم را تسليم کنم. به دستور مقام قضايي، اين جوان ۱۸ ساله براي انجام تحقيقات در اختيار کارآگاهان پليس جنايي آگاهي خراسان رضوي قرار گرفت.
منبع: خراسان