"صراط" - يكي از اصطلاحاتي كه در نظريات جامعه شناسي معاصر به وفور يافت مي شود اصطلاح سبك زندگي يا "Life style" است. مفهوم سبك زندگي در ايران يك مفهوم نسبتاً تازه وارد است و اخيراً علماي اجتماعي و برخي از كارشناسان علوم تربيتي و روانشناسي وقت زيادي را صرف تحقيق در جهت ابعاد مختلف «سبك زندگي» مي كنند. به طوري كه با يك جستجوي ساده در ميان پايگاه هاي نشريات علمي و دانشگاهي كشور تحقيقات سبك زندگي زيادي يافت مي شود. فارغ از بحث نقد اين تحقيقات و كاربردي بودن يا نبودن آنها كه خود نيازمند مجالي ديگر است، همين اهميتي كه محققان دانشگاهي به اين مقوله مي دهند جاي بسي شعف و شادماني دارد. چرا كه سبك زندگي رابطه ي مستقيمي با عرصه ي فرهنگ در جامعه دارد و همانگونه كه مي دانيد وقتي دشمنان نظام اسلامي از جنگ سخت نا اميد مي شوند رو به عرصه هاي فرهنگي مي آورند و سعي در نابودي بافت فرهنگي جامعه خواهند داشت. الحق كه دشمنان در تغيير برخي از عرصه هاي فرهنگي تاحدي پيشروي داشته اند. يكي از همين عرصه هايي كه دشمنان در صدد ايجاد دگرگوني مطلق در آن هستند و رابطه ي مستقيمي با فرهنگ جاري در جامعه دارد همان سبك زندگي است. مقام معظم رهبري نيز اخيراً در فرمايشاتشان توجه به مفهوم سبك زندگي و رواج سبك زندگي اسلامي را داراي اهميت دانسته اند، چرا كه واقعاً تاثيرات فرهنگ غربي و هجوم اين فرهنگ پوك و تو خالي در جامعه ي فعلي بسيار مشهود است. همچنين پيدايش خرده فرهنگ هاي غربي در ايران مي توانند ديدگاه هايي را تقويت كنند كه نشانگر بديل و جايگزين هايي براي فرهنگ مسلط (اسلامي) باشند. جنبش هاي اجتماعي يا گروه هايي از مردم كه سبك زندگي مشتركي دارند نيروهاي پُر توان تغيير در جوامع هستند در نتيجه اينجاست كه مفهوم سبك زندگي در مطالعات جامعه شناسي داراي اهميتي والا مي شود و تمام دغدغه ي رهبري حفظ سبك زندگي اسلامي در بين خانواده هاست. رهبري حتي در حوزه ي خوراك و پوشاك خانواده نيز عقيده دارند كه بايد متناسب با فرهنگ اسلامي باشد.
همانطور كه گفته شد مفهوم سبك زندگي يك مفهوم كاملا علمي است و نيازمند مطالعات جامع علمي مي باشد. اما رسانه ي ملي در راستاي عملكرد شتاب زده ي خود (مانند هميشه) پس از بيانات رهبري پيرامون سبك زندگي، برنامه سازي در اين زمينه را در دستور كار خود قرار دادند اما از آنجا كه فهم درستي از اصطلاح سبك زندگي نداشتند از اين مفهوم يك برداشت «لفظي و ظاهري» پيدا كردند، به طوري كه هر چيز نا مربوط و غير كارشناسانه اي را داخل در دايره ي سبك زندگي (به مفهوم علمي مد نظر رهبري) مي كنند. براي مثال چند روزيست كه برنامه ي شبانه ي «زنده باد زندگي» در شبكه ي دو سيما سؤالي را براي نظر سنجي هفتگي خود انتخاب كرده است با اين عنوان كه «شما سبك زندگي تان را از كه آموخته ايد؟» جدا از اين كه صورت سؤال غلط و داراي اشكالات عمده است، پاسخ عده اي از مخاطبان هم بسيار جالب است! گويي در يك مهماني دور همي هر كسي يك چيزي مي گويد فارغ از اينكه اصلاً بداند در مورد چه چيزي اظهار نظر مي كند؛ عده اي گفتند: ما سبك زندگي مان را از پدرمان آموختيم زيرا كه او چون كوه استوار بود!، عده اي گفتند از مادرمان چون تمام سختي ها را به جان خريد! و...
دوستان مشاهده مي كنيد كه چطور يك بحث كلان پر اهميت، به دست دوستان رسانه ي ملي تبديل به يك سوژه با طعم نشريات زرد عامه پسند مي شود. مشخص نیست دليل اصلي اين قبيل اقدامات عمدي است يا سهوي اما در مجموع به نظر می رسد كار درستي نباشد چرا عده اي فكر مي كنند به هر قيمتي شده است بايد پيرامون محور هاي سخنان رهبري برنامه سازي كنند در شرايطي كه حتي هنوز فهم درستي از آن موضوع ندارند!
در اين اينجا ذكر آن حكايت معروف گلستان سعدي خالي از لطف نيست. داستان همان مؤذني كه داراي صداي بسيار بدي بود و همه از دست صداي او در آزار بودند. روزي مردي از كنار مسجد مي گذشت و متوجه شد مؤذن در حال اذان دادن است و آن مرد از مؤذن پرسيد براي چه مي خواني؟ مؤذن پاسخ داد از بهر خدا مي خوانم! مرد گفت: از بهر خدا نخوان! حال روزگار ما هم اين شده است. دوستان رسانه ي ملي بهتر است از بهر خدا ...!
و امتنان