حمله روزنامه رسالت به عارف
آقای محمدرضا عارف گفته است: "اگر آقای خاتمی تصمیم به نامزدی بهگیرد طبیعا بنده از نامزدی در انتخابات آینده انصراف خواهم داد. "وی ابتدا به ساکن یک نوشابه برای خود و یک نوشابه برای آقای خاتمی بازکرده و وارد ضیافت انتخابات ریاست جمهوری شده است
اولا: مفهوم این بیان آن است که اصلاح طلبان و شخص آقای عارف قبول دارند فتنهای به پا کردهاند و نمیتوانند آن را از حافظه تاریخی مردم و نظام پاک کنند. اما برای تبری از آن شرط دارند.
ثانیا: مفهوم دیگر بیان آقای عارف، ( نه اصلاح طلبان، چون او نمایندگی از طرف آنها ندارد ) آن است که او برای دفاع از انقلاب و نظام و قانون اساسی شرط دارد. اکنون بیش از سه سال از فتنه اصلاح طلبان در انتخابات دهم ریاست جمهوری میگذرد در این مدت او از آن همه شرارت و جنایت توبه نکرده است بلکه گذاشته تا انحرافی رخ دهد تا توبه از آن را منوط به آن کند.
این دو مفهوم نشان میدهد او شرایط مندرج در اصل 115 را ندارد همچنین اگر رئیس جمهور بشود به راحتی سوگند ریاست جمهوری را نقض میکند. چون او پاسداری از مذهب رسمی و نظام و قانون اساسی رامنوط به شرطی کرده که بعدها رخ داده است. وقتی در عاشورای سال 88 عدهای از اشرار به اسم اصلاح طلب به خیابانها آمدند و شعائرالهی عاشورا را به تمسخر گرفته و شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه سردادند، آقای عارف به عنوان یک رجل سیاسی و مذهبی هیچ تکلیفی بر دوش خود احساس نمیکرده. این تکلیف را گذاشته است برای روزی که بعدها در دولت منتخب مردم انحرافی رخ دهد و آن را به عنوان یک شرط برای ابراز وفاداری به نظام و قانون اساسی به گرو بگیرد.
ثالثا: آقای عارف همان طور که مشغول پاک سازی حافظه تاریخی مردم از شرارتهای سال 88 فتنه گران است، همزمان مشغول پاکسازی اتخاذ مواضع اصولگرایان از انحرافات پدید آمده و خروج برخی عملکردهای دولت از مسیر اصولگرایی است. او مواضع انتقادی آیت الله مصباح یزدی و جریان نیرومندی را که در حمایت ازاحمدی نژاد در صف اول ایستاده بودند نادیده میگیرد. او مواضع طیفهای مختلف اصولگرایی رادر نقد عملکردهای انحرافی دولت نشنیده میگیرد. او حتی نقدهای صریح رهبری را به برخی ازانحرافات نمیخواهد بشنوند و بپذیرد که نظام و انقلاب و مردم هیچ گاه مهر تایید بر کژ راهه و بیراهه و خطا نمیزند.
او چرا این را نادیده میگیرد؟ برای اینکه بر سکوت حمایت آمیز خود بر فتنه مهر تایید بزند و آن را توجیه کند.
آیا چنین کسی که به راحتی دو صفحه شفاف و روشن تاریخ سیاسی معاصر را تحریف و یا بهتر بگوییم انکار میکند میتواند مصداق یک رجل سیاسی باشد.
رابعا: انصاف را باید رعایت کرد . او یک قدم جلو آمده و قبول کرده است فتنهای در کار بوده است. این فتنه یک جریان علیه انقلاب بوده است و از همه مهمتر اینکه باید از آن توبه کرد (اما توبه او مشروط به امر موهومی است)
خوب این یک گام به جلو برای « تقریب ملی » است.
اگر او اصرار دارد به عنوان یک رجل سیاسی بعد از30 سال در سپهر سیاست جمهوری اسلامی در قد و قواره داوطلبی ریاست جمهوری ظاهر شود باید پرچم «تقریب ملی» را با پذیرش توبه از جریان فتنه بر دوش گیرد. لازم نیست او موسوی و کروبی و خاتمی را به عنوان بازی خوردهها و فریب خوردههای فتنه سال 88 محکوم کند. او بیاید مرد و مردانه مداخلات آمریکا، رژیم صهیونیستی و دولت مکار انگلیس را در آشوب آفرینی های سال 88 محکوم کند و پیاده نظام اصلاح طلبان به سرکردگی وزیر ارشاد دولت اصلاحات در لندن، واشنگتن و پاریس برای سامان دادن جنگ نرم دشمن علیه ملت را رسوا کند. او بیاید بگوید ما با آنها نیستیم آنها هم با ما نیستند و ما هم همپای ملت فریاد مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل سر میدهیم و از شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران تبری میجوییم.
این رویکرد آغاز اعلام برادری با نظام و مردم و سپس ادعای ارث است. اما نه آقای عارف و نه هیچ یک از فریب خوردگان نبرد نرم دشمن علیه ملت تاکنون حاضر نشدهاند یک کلمه و یک قدم ازمواضع انحرافی خود عقب بنشینند و تازه به فکر این افتادهاندکه از جریان انحرافی سر بازگیری کنند.
انتخابات آینده انتخابات مهم و سرنوشت سازی است و مردم ونظام و نهادی نظارتی نمیتوانند آزموده را دوباره بیازمایند.
نمیشود امنیت و مصالح ملی را به خاطر یک غفلت و تسامح به حراج گذاشت . برای مردم در انتخابات آینده کارنامه سیاسی و مذهبی داوطلبین مهم است. کسانی که به اشاره دشمن میخواهند در انتخابات نقش آفرینی کنند و حتی با رفتارهای به دور ازمصالح ملی به دشمن «گرا» بدهند از پیش احراز صلاحیت خود را قبل از نام نویسی در داوری مردم به زیر سئوال بردهاند. شورای نگهبان به احترام فهم و ادراک مردم نمیتواند صلاحیت آنها را تاییدکند موضوع عضویت در جریان فتنه، یا انحراف و یا جریان اصولگرایی و یا حتی کسانی که منفرد میآیند فرع بر بررسیها و داوریهاست. اصل این است کسی که خود را نامزد ریاست جمهوری میکند واقعا واجد شرایط سنگین ریاست جمهوری که در قانون اساسی آمده است.
این شرایط با یک « توبه » یا « تبری» محقق نمیشود. مسئله دقیق تر از آن است که برخی فکر میکنند. شرایط احراز و احراز شرایط خیلی مهم است.
امیدواریم شورای نگهبان در ادای تکلیف الهی خود و تعهدی که به ملت دارد دچار تسامح و تساهل نشود.
منبع: فارس