پرشور باش اما شورَش را درنياور!
انتقاد از داوري، پيش از آغاز مسابقه!!
امروز به كارنامه پربار(!) محمد احمدزاده در فوتبال ايران يك نوآوري ديگر هم اضافه شده است؛ انتقاد از داوري، پيش از آغاز مسابقه!!
1- محمد احمدزاده
سرمربي تيمي كه يكي از حساسترين بازيهاي فصلش را در جام حذفي پيش رو دارد عليالقاعده بايد به فكر آمادهسازي هر چه بيشتر شاگردانش براي اين پيكار باشد. اما «ممي» نيمي از توان خود را متمركز كرده است روي اتهام زدن به رقيب و قصاص قبل از جنايت داوران و آرزوي بازي يازده به يازده! شنيدن اين نشانيهاي غلط از سرمربي ملوان تازگي ندارد. محمد احمدزاده همان كسي است كه وقتي در جايگاه سرمربي برق شيراز با شكست سنگين 4-0 در ورزشگاه آزادي بدرقه شد، فقط يك دليل براي اين شكست پيدا كرد: «بازيكنان حريف غيرطبيعي بودند، چون 90 دقيقه دويدند!»
اگر همان روز در دستگاه عريض و طويل فوتبال ايران يك نفر پيدا ميشد و با اين اتهام زدنهاي بيدليل برخورد ميكرد شايد احمدزاده بهجاي ادامه اين روند به فكر راهكارهاي فنيتري براي بردن ميافتاد. آن وقت شايد برق شيراز به دست او به ناكجاي ليگ يك سقوط نميكرد، شايد تيم پيكان طوري بسته نميشد كه بعد از ممي چند مربي ديگر هم در نجاتش ناكام بمانند و شايدهاي ديگر. امروز به كارنامه پربار(!) محمد احمدزاده در فوتبال ايران يك نوآوري ديگر هم اضافه شده است؛ انتقاد از داوري، پيش از آغاز مسابقه!!
2- هواداران ملوان
اينكه انزليچيها تا اين حد روي تيمشان تعصب دارند جاي تحسين دارد. اينكه براي پيروزي سفيدپوشان محبوبشان، سفيدپوش به تهران ميآيند اتفاق قشنگي است. قدمشان روي چشم. در روزهايي كه فوتبال ايران از فقر تماشاگر مينالد ديدن هواداران پرشور ملوان اتفاق جذابي است. اما اي كاش پرشورها تا اين حد شورَش را درنميآوردند!
انزليچيها دو سال است شكست 4-2 در فينال رفت جام حذفي را نتيجه اشتباهات داوري ميدانند و دو سال است بر پايه همين ذهنيت، معتقدند تمام داوريهاي تمام مسابقات در تمامي سطوح عليه تيم آنهاست! حال آنكه آنها در كارشناسي داوري آن مسابقه يك پنالتي هم به رقيب بدهكار شدهاند! اصلا به فرض كه ملوان در آن مسابقه متضرر شده باشد. باز هم گناه جام نبردن آنها بر عهده داور آن بازي نيست، بر عهده سفيدپوشاني است كه در بازي برگشت 90 دقيقه بر پرسپوليس تاختند اما در حالي كه هيچ داوري روبهرويشان را سد نكرده بود گل دوم را نزدند. گناه بيجام ماندن آنها بر گردن مهاجمي است كه اولين موقعيتش را به گل تبديل كرد اما موقعيتهايي بهتر از آن را به در و ديوار كوبيد و سال بعد هم به پرسپوليس رفت! اهالي انزلي چوب بازيكناني را ميخورند كه امروز از تعصب به ملوان حرف ميزنند اما رنگ اين تعصبها يك سال در ميان برايشان تغيير ميكند.
3- مازيار زارع
مازيار زارع، بدون شرح؛ همين و تمام! هافبك ملوان ميگويد بهجاي مصاحبه كردن جواب پرسپوليسيها را داخل زمين خواهد داد اما مصاحبهاش از مصاحبه تمام آنهايي كه متهمشان كرده طولانيتر از آب درميآيد! بر خلاف مازيار زارع كه فقط شعار «پاسخ ندادن» را ميدهد، ما واقعا پاسخي براي هتاكيهاي او نداريم. راحت باش آقاي زارع؛ از كوزه همان برون تراود كه در اوست!
***
تكمله
بياييد يك بار ديگر فلاشبك بزنيم به جام حذفي سال 89-90؛ پيش از آنكه پرسپوليس به فينال برسد و مقابل ملوان همان اتفاقاتي رخ بدهد كه دانم و دانيد، سرخپوشها در بازي نيمهنهايي فولاد را در اهواز 1-0 بردند و در آن روز سعيد مظفريزاده با اخراج زودهنگام علي حمودي و ديگر تصميماتش در طول بازي باز هم شائبه جهتدار بودن سوتهايش را بر سر زبانها انداخت. شك و ترديدها در مورد داوري اين بازي دهها برابر بزرگتر از ترديدهاي موجود در فينال بود اما خوزستانيها حتي يكدهم اهالي انزلي هم به اعتراض ادامه ندادند.
به جرات ميتوان گفت اگر روزي -به فرض محال- درب جعبه سياه فوتبال ايران باز شده و اثبات شود كه قهرماني تيم دايي در آن جام با حمايت داوران صورت گرفته، همگان متفقالقول خواهند بود كه داوران بيشترين زحمت را براي پيروز كردن پرسپوليس در بازي نيمهنهايي متحمل شدهاند نه در بازي فينال. اما اهالي اهواز بهجاي كش دادن غرغرهاي خالهزنكي و متهم كردن اين و آن، به خانه برگشتند و تمرين كردند و تمرين كردند. چنين است كه امروز فولاد زيباترين فوتبال ليگ را ارائه ميدهد و براي بالانشيني در جدول به جوانهاي خودش تكيه ميكند نه به عابربانكهاي ارسالي از پايتخت.
خداوند همه ما را به راه راست هدايت كند. آمين.
منبع: تابناک