معیارها را به هم ریخته بود. باید سازی برای همنوازی با صدایش ابداع میشد که نشد. کاش میشد پشت خرک تار هم انگشتگذاری کرد. نشنیده بگیرید؛ میترسم آذربایجانیها (کشور) این را هم به نام خودشان ثبت کنند!
بگذریم. نوجوانی من گذشت و جوانی او هم؛ تا دری به تخته خورد و بین استادان بالادست، اختلافی افتاد و یکی از آنها دست ایرج را گرفت و کنار سازش نشاند و گفت بخوان! و او خواند....
سرعت صدایش از سرعت هر صوتی بیشتر بود؛ آنقدر سریع که هیچ مرزداری فرصت نکرد به صدایش ویزا ندهد! دیگر همه میشناختندش. همه جا بحث او بود. یادم نمیرود وقتی یکی از رادیوها برای اولین بار از کنسرتش در دیار فرنگ گزارش میداد، کسی گفت: اینقدر نگویید شجریان، دیگری پیدا شده، بگویید یک بسطامی آمده. واقعا درست میگفت؛ ایرج با همه فرق داشت؛ با این که لقمهچین سفره اسطوره آواز هم بود اما مثل "حالایی" ها نبود. خودش بود و بیشتر از این که صدای شجریان بدهد، صدای غریبیهای کرمان را میداد. صدای نسیمی که در نخلستانهای بم میوزید و خودش را به دیوار ارگ میکوبید.
ایرج، پایتختنشین شد ولی نه از آنهایی که پشت سرش را نگاه نکند. حواسش به شهرش بود. در کرمان، کلاس آوازی گذاشت که هنوز که هنوز است آن درخت کهنسال به بار مینشیند و شاگردان بزرگ آن کلاس کوچک، خواننده تربیت میکنند و میراث بسطامی را به دیگران میبخشند.
من معتقدم بر خلاف خیلیها که نان از درویشی میخورند، کرمانیها همیشه چوب درویشی را خوردهاند. بی ادعایی و تواضع بیش از حد باعث شده که آواز کرمان با تمام ویژگیهای منحصر به فردش، هنوز جایی در بین روایتهای خاص آوازی نداشته باشد. خودمانیم! کدام خواننده شبیه کورس سرهنگزاده و داریوش رفیعی و مهدی بهزادپور و ایرج بسطامی میخواند؟!
نمیخواهم مقایسه کنم یا خدای نکرده دیگران را زیر سوال ببرم؛ هدف نشان دادن خاص بودن کار این استادان است نه برتری آنها.
نوع ارائهای که بسطامی و در حال حاضر مجید حسینخانی، که او هم از دستپروردههای ایرج است، از ردیف دارند کاملا بکر است و شخصیت خاص خودش را دارد.
در این دوران که از هر محفلی و هر خوانندهای، صدای شجریان شنیده میشود، تا آنجا که خود استاد هم شاکی شده، صدای بسطامی، صدایی منحصر به فرد بود. کاش کسی کاری میکرد. کاش کسی به تبیین این ویژگیها میپرداخت. کاش پژوهشی ژرف صورت میگرفت. هنوز مهدی بهزادپور و مجید حسینخانی در اوج هستند. استاد سرهنگزاده هم دلخور ولی سرحال در خانهای از خانههای کرج. آثار بسطامی و داریوش رفیعی هم که تا ابد مستدام، فقط همتی میخواهد که آواز کرمان را با تمام ویژگیهای طلاییاش به نسل امروز آواز ایران تقدیم کند؛ آوازی که نوع خاص تحریرها در آن، رابطه تنگاتنگش با موسیقی نواحی، بیان احساس فوقالعاده و ارائهای نو از از ردیف، همه و همه نشان دهنده خاص بودن آواز کرمان است.
بگذریم. بسطامی، روز به روز مشهورتر میشد و عجیب این که این شهرت، ذرهای او را عوض نکرد. همان ایرج همیشگی بود؛ همان ایرج با شوخطبعیها و لوطیگریهای خاص خودش. خیلیها با او کار کردند و کمتر کسی حق واقعی او را ادا کرد؛ ولی او کویری بود. بزرگ و روان. رد میداد! میدانست کسی نمیتواند قدر هنرش را بپردازد. به این بازیها میخندید. اهل اینجا نبود؛ اهل دنیا و کاسبیهایش. فقط آمده بود بخواند و بگوید این نوع خواندن یعنی چه؟
خیلیها به این سادگیاش خندیدند. به این که حقش را خوردند و یک اخم هم نکرد؛ غافل از این که همیشه سودبرنده، برنده نیست. غافل از این که هنر، شرط لازم یک هنرمند است نه کافی. اگر ذات هنرمند خوب نباشد، هنرش را باد میبرد و هیچ دلی، پذیرایش نیست.
بسطامی همه چیز را میفهمید ولی به دیگران اجازه میداد اشتباه کنند. آنقدر خوب بود که بد نمیدید. همه چیز از نگاه او عالی بود.
مثل پدری که به بچههای کوچکش اجازه میداد از سر و کولش بالا بروند و شیطنت کنند.
بسطامی، پیر نشده مُرد و در مرگش هم مثل زندگی غریب بود؛ انگار آمده بود که برود، قرار کنسرت آنور آب داشت. بلیت اتوبوس گرفت، آمد بم. مادرش را دید. کنارش خوابید و صبح نشده برای همیشه رفت.
زلزله، توان ویرانی ارگ چندهزار ساله را نداشت؛ رفتن ایرج، ویرانش کرد! یادم نمیرود بم بودم با یکی از دوستان راه افتادیم با بیل و کلنگی که بتوانیم در بیرون آوردن اجساد و زخمیها کاری کرده باشیم؛ اولین جنازه را که دیدم نشستم توی ماشین، حالم خراب شد. رادیو را باز کردم تا کمی حسم عوض شود. گفت ایرج هم رفت. پاک، ویران شدم. آسمان روی سرم فرو ریخت. به دوستم گفتم برویم، دیگر نمیتوانم.
مسیر دوساعته کرمان تا بم را هشت ساعته برگشتیم؛ فقط درد و سکوت به کرمان میبردیم. ضبط ماشین را روشن کردم. ایرج بود که میخواند:
"من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت/ هنوز آواز میآید به معنی از گلستانم"
به گزارش پایگاه خبری صراط ؛ منطقه کرمان، فواد توحیدی، پژوهشگر موسیقی نواحی کرمان با این یادداشت درایام سالگرد زلزله بم، یاد ایرج بسطامی هنرمند عرصه آواز ایرانی را گرامی داشت.