البسه غربی چگونه وارد ایران شد؟
جنیفر اسکارس، متصدی پیشین فرهنگ خاورمیانه در موزه ملی اسکاتلند در گفتوگو با «تاریخ ایرانی» به پرسشهایی در باب تاثیر مد اروپا بر زنان دربار قاجار پاسخ داده است.
اظهارات او نشان میدهد که وابستگان به دربار قاجار چه نقشی مهمی در استحاله و از خودبیگانگی زنان ایرانی، دوری از البسه سنتی و گرایش به پوششهاي غربی داشتهاند.
برای شروع بحث بفرمایید لباسهای با دوخت و طرح اروپایی نخستین بار از چه زمانی به دربار قاجار در ایران وارد شد؟
پیش از دوره قاجار اطلاع از لباسهای اروپایی در میان زنان ایرانی محدود بود. عمده اروپائیان - دیپلماتها، سربازان، تاجران- که به اصفهان پایتخت صفویان سر میزدند مرد بودند. طبیعتا آنها جامه اروپایی بر تن داشتند اما زمانی که لازم بود لباس ایرانیان را میپذیرفتند. جامه زنان اروپایی از طریق تصاویر وارداتی از زیباییهای مد روز شناخته میشد. تصاویری که همزمان توسط هنرمندان ایرانی که تخصص شان در نقاشی از چهره برای آلبوم مشتریهایشان بود گرتهبرداری میشد.
برخورد نزدیک با مد اروپا به اوایل قرن نوزدهم میرسد، زمانی که شاهان قاجار به دنبال توسعه روابط دیپلماتیک با قدرتهای اروپایی، درباری رسمی در تهران ایجاد کردند. بریتانیاییها نخستین نمایندهشان، «هارفورد جونز» را طی سالهای ۱۸۰۹ تا ۱۸۱۱ به نزد فتحعلیشاه (۱۸۳۴-۱۷۹۷) فرستادند. هنگامی که نمایندگی دائم تاسیس شد، همسران فرستادگان بریتانیا به آن ملحق شدند، کسانی که قادر بودند به دیدار خانمهای دربار بروند و آنها توانستند لباسهای اروپایی را ببینند. «الیزابت مک نیل»، همسر «جانمک نیل»، در سال ۱۸۲۷ از سوی بانوی ارشد فتحعلی شاه به یک ميهمانی دعوت شد و قصد کرد لباس ساتن سپید، تزئین شده با چینهای توری و همچنین ردای قرمز ابریشمی بر تن کند. جامه او در تضاد با لباسها و جواهرات با شکوه و پرزرق و برق خانمهای درباری بود. بعدها در سال ۱۸۵۰، «لیدی شیل» با «ملک جهان» مادر ناصرالدین شاه (۹۶-۱۹۴۸) دیدار کرد. او شرحی شگرف از لباسهای دربار نوشته است و در یادداشتهایش آورده که چقدر لباسهای ساده اروپاییاش خانمهای قجری را همزمان مجذوب و متحیر کرده بود.
چه گروهی از زنان قاجار در آشناسازی زنان دربار با مد اروپایی نقش ایفا میکردند؟
زنانی که بالاترین جایگاه را در دربار داشتند با علاقه و ارتباطاتی که داشتند مسوول آوردن مد اروپا به جامعه ایران بودند. مد روز در سبک اروپایی اواخر دوره قاجار به ایران آمد. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه به واسطه نفوذ دخترش تاجالسلطنه این مساله تسهیل شد. او در خاطراتش از لباسهایی سخن به میان آورد که از نظر سبک و رنگهای روشن، تجلی البسه اروپاییها بود.
زنان دربار در وهله اول که موقعیت دگردیسی در پوشش را به دست آوردند به سمت چه نوع لباسهایی رفتند؟ شاه و مردان دربار آیا مقاومتی درباره اشتیاق شاهزادگان دختر و زنان شاه به این نوع لباسها نشان دادند؟
لباسهای سنتی زنان دربار قاجار شناخته شده است و در بسیاری از منابع ثبت شده است. بسیاری از نمونهها شامل نقاشیهای رنگ روغن متعلق به اوایل قرن نوزدهم است که لباسها و جواهرات را با جزئیات خیلی دقیق نشان میدهد. بعد از آن پرترههایی واقعگرایانهتر از رنگ روغن و آب رنگ است و از اواسط قرن نوزدهم هم عکسهایی از زنان درباری در اختیار است. به علاوه کلکسیون لباسهای سنتی در موزهها و کلکسیونهای خانوادگی هم وجود دارد.
لباس دربار اوایل قرن نوزدهم بر اساس ترکیبی از نیم تنه (ژاکت)های تنگ با آستینهای بلند با شلواری که به شکل زنگوله تا زانوها میرسید، همه ساخته شده از پارچه زربفت ابریشمی و مخمل بود. یک شال معمولا صورت را در بر میگرفت و زیر چانه گره زده میشد. بسته به وضعیت پوشنده لباس مقدار زیادی از جواهرات آویخته میشد. تغییرات در لباسهای سنتی بهصورت تدریجی از اواسط قرن نوزدهم شکل گرفت و شامل شلوارهای کوتاهتر، و دامنهایی در اندازه و ضخامتهاي مختلف بود که روی شلوارهای تنگ یا جورابهای نازک پوشیده میشد. معرفی جامه اروپایی به زنان دربار تدریجی بود و از اواخر قرن نوزدهم شروع شد که شامل انطباق با سبک سنتی است. برای نمونه کتها با دکمه بسته شدند و خط یقه V شکل داشتند. لباسهای بلند با کمر تنگ و دامنهای زخیم که زیر کت پوشیده میشد. شنلها روی کت پوشیده میشد و برخی مواقع رداهای طرح اروپایی به جای چادر در لباسهای بیرون از خانه استفاده میشد.
ناصرالدین شاه شخصا چقدر مشوق یا مخالف لباسهای اروپایی برای شاهزاده خانمها بود؟
ناصرالدین شاه فعالانه پوشیدن لباسهای اروپایی را تشویق میکرد. دخترش تاجالسلطنه نوشته است که ناصرالدین شاه به او - زمانی که هنوز بچه بوده - امر میکرده است که لباسهای اروپایی ترجیحا صورتی و سفید بپوشد. بعدها لباسهایی که وی در نامزدی و ميهمانیهای عروسیاش پوشید ساخته شده از ابریشم صورتی با ساتن سفید بود که با تور سر به سبک عروسهای اروپایی کامل میشد. او به حمایت از پذیرفته شدن لباسهای کاملا اروپایی در سال ۱۹۰۰ ادامه داد. همچنین عکسهایی از زنان درباری در لباسهایی با خط یقه دکولته (یقه باز) به سبک فرانسوی دهه ۱۸۷۰ موجود است. اندازه دامنها در لباس سنتی متفاوت بود تا آنکه در دهه ۱۸۶۰ کوتاه و خیلی ضخیم شدند. احتمال دارد ناصرالدین شاه بر شکل و اندازه این دامنها تاثیر گذاشته باشد. در جریان اولین دیدار وی از اروپا در سال ۱۸۷۳ وی دامنهای رقصندگان باله در پاریس را تحسین و در بازگشت آن مدل را به زنان دربار معرفی کرد.
تحول در پوشش اندرونی زنان دربار چگونه رخ داد؟ تفاوت این نوع جامه پیش از ورود سبک اروپایی و پس از آن به چه ترتیب بود؟ آیا حساسیتها و مقاومتها نسبت به تغییر آن بیشتر از باقی لباسها بود؟
زنان دربار قاجار و اشرافیان متمول و طبقات سلطنتی زندگی تفکیک شدهای در کاخها و منازلشان داشتند و وقتی برای ملاقات با صاحبان خانههای دیگر و زیارتخانهها و جاهایی در مراسم مذهبی که برای آنها منظور شده بود میرفتند ردا و حجاب به تن میکردند. از دیگر سو در معنای اروپایی تفاوت کمی میان جامه بیرونی و اندرونی وجود داشت. در لباس سنتی جامه اصلی زیرین زیر پیراهن گشادی از ابریشم شفاف با آستینهای بلند و چاک عمیق در جلو بود که با نواری نگیندار پیش میرفت. این لباس زیر نیم تنهای کوتاه پوشیده میشد. شلوار سپید بلندی نیز به عنوان زیر جامه عمل میکرد. اینها برای نخستین بار در نقاشیهای رنگ روغن دربار فتحعلی شاه دیده شد. آگاهی از مدلهای لباس اروپایی به تدریج به زنان دربار راه پیدا کرد. مادر ناصرالدینشاه شاهزادهای فرانسوی را که با یک ایرانی ازدواج کرده بود به عنوان همنشین و مترجم شفاهی استخدام کرده بود که شاید به خوبی وی را پیرامون جامههاي اروپایی مطلع کرده باشد. لیدی شیل در طی یکی از اولین بازدیدهایش از دربار قجر خواهر ناتنی شاه را ملاقات کرد که با بزرگواری وی را پذیرفت و از او درباره لباسهای بلند سپید زنان اروپایی که به عنوان لباس شب میپوشند پرسوجو کرد.
آیا میتوانید از برخی از زنان شاه یا شاهزادگان دختر به عنوان بنیانگذاران لباس و مد در دربار قاجار نام ببرید؟
کسانی که به توسعه مد در دربار بیش از بقیه اهمیت میدادند.
تاثیرگذارترین پیشقراولان مد در میان زنان دربار قجر به طور مستقیم دارای خویشاوندی با شاه بودند، بنابراین در بالاترین جایگاه اجتماعی بودند. ملکجهان مادر ناصرالدین شاه لباسهای سنتی با زیبایی والایی میپوشید و مرغوبترین ابریشم و مخمل را برای نیم تنه و شلوارها انتخاب میکرد. شالی از مروارید و الماس سر میکرد، در عین اینکه تعداد زیادی دستبند و گردنبند، بازو و گردنش را میپوشاند. بعدها، دختر ناصرالدین شاه، تاجالسلطنه بسیار مد فرانسوی را تحسین کرد و لباسهای مد روز اروپایی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم را بر تن کرد.
اصولا تغییر لباس زنان درباری، آیا به تدریج تاثیری در آرا و اندیشهها و سبک زندگی آنها و تعاملاتشان با شاه و شوهرانشان به همراه داشت؟
واکنش به این تغییرات تا حد زیادی بسته به رویکرد شوهران نسبت به تحصیلات زنان و آداب اروپایی متفاوت بود. مردان محافظهکار دگرگونی در لباسها را میتوانستند بپذیرند اما به اصرار به زنان برای ماندن در خانه و دنبال نکردن حرفه ادامه میدادند. تاجالسلطنه که از امتیاز ثروت و نفوذ برخوردار بود، بیوقفه با شوهرش مخالفت میکرد، آن چنان که لباس اروپایی را به عنوان نشانه اعتراض بر تن میکرد.
لطفا قدری هم پیرامون ورود صنعت آرایش صورت و مو به دربار قجری بگویید. ورود آرایش اروپایی به حرمسراهای شاهان از چه زمانی و چگونه رخ داد؟
آرایش سنتی برای همساز شدن با لباس محلی گرانبهای زنان دربار بود. لوازم آرایش از محصولات طبیعی بودند که میتوانستند در خانه ترکیب شوند یا از بازار خریداری شود. شمایل ایدهآل صورتی صاف و سفید بود که با لبها و گونههای سرخ، چشمان و ابروهای تیره معلوم شود. صورت با ماسکی از لایههای پودر که برخی مواقع به رنگ سرب بود پوشیده میشد. گونهها با پودر رژ هماتیت قرمز یا قرمز مرمری که همچنین برای لبها نیز استفاده میشد، رنگی میشدند. چشمان به شدت با سرمه یا کحل که از پودر توتیا ساخته میشد طراحی میشد. ابروها به شکل حلال ماه برداشته میشد و با ضخامت زیاد به رنگ نیلی جدا از هم یا به هم پیوسته به شکل منحنی ادامه مییافت.
خال سیاهی در کنج لب گذاشته میشد. همچنین طرح ریز برگ و گل میان ابروها، روی چانه یا گردن نقاشی یا خالکوبی میشد. حنای سرخ برای رنگ کردن پنجه دست و کف پا و همچنین رنگ کردن ناخنهای دست و پا استفاده میشد. دستورالعملی هم برای لوسیون مراقبت از پوست وجود داشت، حاوی خیار برای رنگ صورت و هلو برای نرمی و رطوبت پوست. آرایش مو هنری خانگی بود که استادانه و زمانبر بود. موی بلند مشکی انبوه خوشایند بود و در چند رشته تا کمر زنان بافته میشد. گیسو در جلو صورت گسسته و حلقه حلقه بود. موهای بافته میتوانست با جواهر و روبان تزئین شود. حنا در هر دو مدل استفاده میشد و مو را رنگ میکرد. آگاهی از لوازم آرایش مد روز اروپا در میان زنان دربار محدود بود و از این رو محصولات به راحتی در دسترس نبود. تعداد اندکی از زنان بودند که با محصولات سنتی وداع گفتند.
اینجا نیز باز دوباره تاجالسلطنه پیشگام شد و حدود سال ۱۹۰۰ مد اروپا را به کار گرفت. پرتره وی در لباس اروپایی نشان میدهد که او همچنین از آرایش غلیظ حذر کرده و مدل موی سادهای دارد. گرچه لوازم آرایش اروپایی به طور گستردهای جایگزین لوازم سنتی شد اما برخی از آنان همچنان مورد استفاده قرار گرفت - مانند حنا برای حالت و رنگدهی به مو. مدل مو در طی دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ از بافتنیهای استادانه به آرایش سبک اروپای معاصر تغییر پیدا کرد. سالنهای آرایش مو در تهران و کلان شهرها باز شد؛ چرا که مدلهای جدید احتیاج به توانایی و آموزش حرفهای داشتند که برای مشتریهای گرانقیمت خصوصی نیز کار میکردند.
مد در دربار قاجار چقدر جامعه زنان تهران را تحت تاثیر قرار داد؟ آیا جامعه اساسا به زنان قجری به عنوان الگوهای مد نگاه میکرد؟
عموما سبک مد دربار قاجار از سوی زنان تهران و دیگر شهرها دنبال میشد. همان ترکیب جامه نیم تنه، شلوار، دامن و پوشش مو وجود داشت. مهمترین تفاوت در جنس پارچهها و تزئینات بود. زنان دربار به زربفت و ابریشم گرانقیمت و طیف گستردهای از جواهرات دسترسی داشتند. جامه زنان طبقه متوسط و پایینتر از پارچههای کتان و برخی مواقع با نقوش ساده هندسی و گلدوزی دوخته میشد. در اینجا خیاطی هنر و صنعتی ضروری بود.
لطفا در پایان کمی در باب خیاطهای دربار بفرمایید. آنها چقدر از الگوهای اروپایی پیروی میکردند؟
لباسها توسط خیاطها و سازندگان لباس حرفهای دوخته میشد، توسط ندیمان ماهر و همچنین خانمهایی از اندرونی. خیاطها در مغازه خودشان در بازار و همچنین برای امور خصوصی کار میکردند. خیاطهای مخصوص متدهای اروپایی در برش و دوخت لباسها استادانه تعلیم دیده بودند تا مقامات مرد در دربار آنها را بپوشند. زنان دربار به خدمات دوزندگان اختصاصی لباس که به کاخ سر میزدند اعتماد داشتند. تاجالسلطنه نوشته است که لباسهایی به سبک اروپایی با الگوی گلدوزی برای او میدوختند. دختران در حرمسرا هنر گلدوزی برای تزئین لباس و منسوجات خانگی را آموزش میدیدند و استاندارد کارهایشان بالا بود. افزون بر آن قلابدوزان حرفهای بودند که هم روی طلا و هم ابریشم کار میکردند. با توجه به دسترسیشان برای تامین پارچه و طراحی و میزان آموزششان، دوزندگان قادر بودند ذائقه زنان دربار را با سبکها و تزئینهای جدید تحت تاثیر قرار دهند.
برای حضور خیاطها در دربار سختگیری نمیشد؟
کار برای دربار اکیدا میان خیاطهای مذکر برای لباس مردان و خیاطهای مونث برای لباسهای زنان تقسیم شده بود، از این رو مشکلی برای ارتباط برقرار کردن وجود نداشت.
منبع: دنیای اقتصاد