سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۹ دی ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۰

علامه‌ای که زنده‌به‌گور شد!

امین‌الاسلام طبرسى در علوم متداول عصر خویش از علوم ادبى مانند صرف، نحو، معانى، بیان و غیره و علوم شرعى مانند کلام، فقه، تفسیر و حدیث، و در علوم دیگر مانند ریاضى و نیز در شعر، تبحر داشت.
کد خبر : ۹۲۵۴۵

به گزارش پایگاه خبری صراط ؛ نیمه اول قرن پنجم هجری، سکته‌‌‌ای بر «امین‌الاسلام طبرسى» عارض می‌‌شود. خاندانش به این گمان که علامه به رحمت ایزدی پیوسته است، او را به خاک می‌‌سپارند! علامه در قبر به هوش می‌آید و نذر می‌کند اگر نجات یافت...

در ادامه معرفی مفاخر و بزرگان شیعه، در این شماره به معرفی «علامه طبرسی» می‌‌‌پردازیم.

در شماره‌‌های پیشین «ابن‌فهد حلی»، «سیدبن طاووس»، «سید بحرالعلوم»، «شیخ مفید»، «شیخ صدوق»، «شیخ کلینی»، «علامه حلی»، «سید مرتضی»، «سید رضی» و «شیخ طوسی» معرفی شدند.

 

ولادت

ابو على، فضل بن حسن طبرسى، معروف به «امین‌الاسلام طبرسى»، «امین‌الدین» و «امام مفسران» از علمای بزرگ اسلام و شیعه در حدود سال‏هاى 468 یا 469 هجرى قمری در مشهد مقدس به دنیا آمد.

شخصیت علمی علامه طبرسی

امین‌الاسلام طبرسى در علوم متداول عصر خویش از علوم ادبى مانند صرف، نحو، معانى، بیان و غیره و علوم شرعى مانند کلام، فقه، تفسیر و حدیث، و در علوم دیگر مانند ریاضى و نیز در شعر، تبحر داشت.

ایشان در نقل اقوال تعصبى نشان نمى‌‏داد و به همه اصناف و فرق به یک دیده مى‌‏نگریست. آنچه را صحیح و معقول مى‏‌دانست، از هر کس که باشد، چه مخالف و چه موافق، بازگو مى‏‌کرد و در تقدیم و تأخیر نام آنان غرضى خاص، نداشته است.

با آنکه ایشان در زمانى مى‌‌‏زیست که عالمان فرق مختلف مذهبى تنها به اقوال معتقدان طریقه خویش اعتنا داشتند و روایات منقول از مجراى مخالفان خود را هر چند که مؤید نظرشان بود مطرود مى‌‌‏شمردند، وى در نقل نظر مخالفان، باکى نداشت.

طبرسی چگونه تلفظ می‌شود؟

علامه طبرسى را بسیارى از بزرگان، منسوب به طَبَرستان دانسته‌‌‏اند که در این صورت، طَبَرسى (با فتحه اول و دوم) خوانده مى‌‏شود.

برخی بر این باورند که طبرسى منسوب به تفرش است و تلفظ آن طَبرِسى است (فتحه اول، سکون دوم و کسره سوم) بر وزن تَفرِشى.

آنها گفته‌اند اولا: اگر از طبرستان بود نسبت او طبرى مى‌‌‏شد نه طبرسى و ثانیا بیهقى در کتاب تاریخ بیهق او را منسوب به تفرش مى‏‌‌داند و با توجه به هم عصر بودن آنان و اینکه هر دو چند سال در بیهق بوده‌‌‏اند و با یکدیگر آشنایى نزدیک داشته‌‏‌اند قول بیهقى مقدم بر دیگران است.

عنوان طبرسی مشترک بین چند عالم بزرگ

عنوان طبرسى بیشتر اوقات بر امین‌الاسلام فضل بن حسن طبرسى، صاحب تفسیر مجمع‌البیان اطلاق مى‏شود اما علاوه بر وی بر بعضى دیگر از بزرگان نیز اطلاق مى‏‌شود از جمله:

1- احمد بن على طبرسى مؤلف کتاب احتجاج

2- حسن بن فضل طبرسى، نویسنده کتاب مکارم الأخلاق. وی فرزند امین‌الاسلام است.

3- ابو محمد بن فضل طبرسى که معاصر امین‌الاسلام است و ابن شهر آشوب از او روایت نقل کرده است.

خاندان‏ امین‌الاسلام طبرسی

خاندان طبرسى از خاندان‌‏هاى معروف بین شیعیان است. پدر او حسن بن فضل‏، از علماى عصر خود بوده است.

فرزند او رضى الدین، حسن بن فضل طبرسى‏ نیز چون خورشیدى در آسمان علم و زهد و تقوا مى‌‌‏درخشد. او از شاگردان پدرش بوده و مؤلف کتب فراوانى از جمله‏ «مکارم الأخلاق»‏ است.

نوه امین‌الاسلام طبرسى نیز دنباله راه پدر و جد خویش را گرفته و کتابى ارزشمند چون ‏«مشکاة‌الأنوار» به یادگار گذاشته است.

استادان طبرسی

مهم‏‌ترین اساتید و مشایخ روایت فضل بن حسن طبرسى: 

1- ابو على طوسى، فرزند شیخ الطائفه شیخ طوسى

2- حسن بن حسین، جد شیخ منتجب الدین صاحب کتاب فهرست

3- موفق الدین بکر آبادى

4- ابو الحسن، عبید الله بیهقى

5- شیخ جعفر دوریستى که از شاگردان شیخ مفید است.

شاگردان‏ طبرسی

شاگردان مرحوم امین‌الاسلام طبرسى بسیارند، از جمله: 

1- فرزند بزرگوار او رضى الدین حسن بن فضل طبرسى، صاحب کتاب مکارم الأخلاق

2- ابن شهر آشوب مازندرانى، مؤلف کتاب معالم العلماء

3- شیخ منتجب الدین صاحب فهرست

4- قطب الدین راوندى

5- عبد الله بن جعفر دوریستى

6- شاذان بن جبرئیل قمى

تألیفات‏‌ امین‌الاسلام طبرسی

بیهقی تالیفات طبرسی را زیاد دانسته است اما آنچه به دست ما رسیده به 20 عنوان نمى‏‌رسد. 

از جمله کتب علامه طبرسى عبارتند از:

1- مجمع البیان فی تفسیر القرآن که در 10 جلد تألیف شده است. این کتاب از بهترین تفاسیر شیعه است و شهرتى جهانى دارد.

2- الکافی الشّافی من کتاب الکشاف، خلاصه‌‌‏اى است از کتاب تفسیر کشاف زمخشرى.

3- جوامع‌الجامع.

این کتاب پس از مجمع البیان از معروف‌ترین آثار علامه طبرسی است که در مدّت یک سال (از ماه صفر 542 تا محرم 543 ق) و پس از اتمام دو تفسیر گذشته تألیف شده است.

در این تفسیر گزیده گویی، شیوه مفسر است و وی کوشیده تا مطالب مهم و برجسته و لطایف آن دو کتاب را گردآوری کرده، از برخی مطالب آن دو تفسیر کبیر و الوجیز صرف نظر نماید.

همچنین حسن ابتکار و لطف تعبیری که در بیان دقایق آیات و کیفیت توجیه آن به کار رفته و استفاده‌‌‌ای که از کشّاف زمخشری شده، باعث شد که این تفسیر از مجمع البیان ممتاز شود.

علامه، جوامع‌الجامع را به دلیل کمی حجم و فزونی فوایدش، وسیط نیز نامیده است.

بیشتر مطالب تفسیر جوامع‌الجامع از کشّاف زمخشری اقتباس شده است. در پاره‌‌‌ای از موارد نیز مطالبی از تفسیر مجمع البیان خود را نقل کرده است.

این تفسیر در مقایسه با کشاف امتیازاتی دارد؛ همچون اختصار و حذف زواید و مطالب غیر ضروری، نقل روایاتی از طرق شیعه که گاهی با تفسیر صاحب کشاف موافق و در بسیاری از مواضع با آن مخالف است و بیان آراء کلامی شیعه امامیه در مواردی که با دیدگاه معتزله موافق نیست یا نظر شخصی طبرسی در تفسیر آیه با نظر زمخشری مخالف است که در این صورت طبرسی از نظر صاحب کشاف عدول نموده و آنچه را خود حق می‌دانسته ذکر کرده است.

4- المستمد من البیان

5- الوافی در تفسیر قرآن

6- إعلام الورى بأعلام الهدى، در فضائل ائمه علیهم‌السلام.

7- تاج الموالید در اَنساب.

8- الآداب الدینیة للخزانة المعینیة.

9- النور المبین.

10- کنوز النجاح.

11- عدة السفر و عمدة الحضر

تفسیر بزرگ مجمع البیان

مجمع البیان، تفسیری جامع  و از مهم‌‌ترین تفاسیر شیعه، طی اعصار و قرون مختلف است. این تفسیر از نظر ادبی و حسن تالیف، از بهترین‌‌هاست.

در طبقه بندی تفسیرهای قرآن کریم، کتاب مجمع‌البیان، تفسیر ادبی محسوب می‌‌شود.

از دلایلی که مولف این تفسیر در تالیف این کتاب بیان داشته این است که او معتقد بود که دانشمندان امامیه پیش از او حق قرآن را ادا نکرده‌‌اند.

وى از مـیـان تـفـسیرها فقط تفسیر تبیان را به دیده تحسین نگریسته است، هر چند که آن را نیز از نـظـر تـرتـیـب و نـظـم، نـاقـص یـافـتـه اسـت. به همین خاطر به دنبال نوشتن تفسیری بوده که شـامـل تـمـام عـلوم قـرآنـى اعم از قـرائت، اعـراب،  بـیـان لغـات مـشـکـل، ذکـر مـوارد مـعـانـى و بـیان، شأن نزول، اخبار وارده در آیات، شرح و تبیین قصص، توضیح احکام و تشریح اصول و فروع دین از دیدگاه قرآن باشد.

سبک تفسیری علامه طبرسی

مجمع البیان، از تفاسیر مهم قرن ششم و به زبان عربی است. سبک و شیوه تدوین و تبویب این تفسیر در میان همه تفسیرهای اهل سنت و شیعه، چه فارسی و چه عربی بی سابقه و کم نظیر است؛ زیرا دارای نظمی متین و خاص و همچنین مرتب با روش علمی و در عین حال ساده است و ویژگی اصلی آن هم این است که دارای نظم و ترتیب در عرضه مباحث است.

تفسیر مجمع البیان در مسائل ادبی (از جمله نحو و لغت) مباحث مشروح و مبسوطی دارد به همین خاطر جنبه نحو و لغت در این تفسیر قوی‌‌‌تر است.

طبرسی در مباحث لغوی به طور دقیق با کمک اشعار عربی، مباحثی را مطرح می‌کند و در مباحث نحوی و ادبی، مرجع مناسبی برای دیگران است.

طبرسی به صراحت در مقدمه تفسیرش آورده است که از تفسیر التبیان شیخ طوسی استفاده کرده و اساس کارش مبتنی بر التبیان است.

تفسیر مجمع البیان از دیدگاه اندیشمندان اهل سنت

شیخ عبدالمجید سلیم

او که از مفتیان مصر و همچنین از رئیسان قبلی دانشگاه الازهر مصر بوده، در مورد تفسیر مجمع البیان و مولف آن می‌گوید:

مجمع‌البیان کتابی گرانسنگ، سرشار از دانش و معرفت، آکنده از فواید و معانی با ترتیبی نیکو و شایسته است. اگر بگویم این تفسیر سرآمد تمام تفاسیر قرآن و مرجع تمام دانشها و مباحث قرآنی است، مبالغه و گزاف نگفته‌‌ام و راه  را به خطا نپیموده‌‌ام. (مقدمه مجمع البیان، چاپ مصر)

شیخ محمود شلتوت

وی نیز که در زمان خود مفتی مصر و همچنین شیخ و رئیس الازهر مصر بوده است، با نوشتن مقدمه‌‌ای بر مجمع البیان چاپ شده در مصر این گونه گفته است:

مجمع البیان در بین کتابهای تفسیری قرآن بی‌همتاست. این تفسیر با گستردگی خاص و عمقی ویژه و عمق معانی و تنوع مباحثش و در تنظیم و ویرایش از امتیاز و ویژگی خاصی برخوردار است که در میان تفاسیر پیشین چنین ترتیبی وجود نداشته است و در بین آثار بعد از خود نیز کم نظیر است.

سابقه ذهنی که از کتابهای گذشتگان داریم، این است که آیات و روایات را در مسائل مختلف گردآوری می‌کردند و همه آن را به هنگام بحث یک جا ذکر می‌کنند که در این میان گاهی فنی به فن دیگر اخلاط پیدا کرده و خواننده نمی‌‌تواند خود را از میان آن مجموعه‌‌ها نجات دهد. گاهی هم به یک بٌعد از ابعاد مساله‌‌ای در حد اطناب و ملال آور روی می‌‌آوردند و در بعد دیگر همان مساله را در حدی کوتاه می‌‌آوردند که مخل فهم بود. اما مجمع البیان شاید نخستین تفسیری باشد که توانسته است حق مطلب را ادا کند و توأم با طراوت بحث کند، در عین حال با تعمق در درس؛ نظم و ترتیب و سبک عالی را نیز داشته باشد. این کتاب به خواص و مزایای تفسیر قرآن نیز پرداخته است، علاوه بر آن روشهای علمی و فکری ارزنده‌‌ای را در خود جای داده است....

از امتیازات  این تفسیر، آزادی فکر، تقریب میان مذاهب است که در مدار حق و در مسیر حقیقت و با اخلاص کاملی حرکت می‌‌کند.

این مفسر چه بسا در مرحله بررسی‌های تطبیقی و مقارن، مذهب و نظر دیگران را بر مذهب و بینش خود مقدم داشته و با نهایت رعایت درجه امانت و دقت، در نقل نظریات و آراء دیگران کار کرده است، در حالی که به دور از دشنام و ناسزا گویی نسبت به سایرین می‌‌باشد.

او نظریات غیر خودش را طوری پرورش داده است که گویا می‌‌خواهد همان نظر را قبول نماید و این کار بر خلاف بعضی از برادران اهل سنت است که در وقت برخوردشان با نظریات شیعه آنان را با رفض، کنار زده و آنان را رافضه می‌‌خوانند و یا چنان که برخی برادران شیعه در حین نقل آراء اهل سنت آنها را ناصبی می‌‌نامند. اما طبرسی همیشه آیه ذیل را معیار عمل و قضاوت خویش قرار داده است «و جادلهم بالتی هی احسن» (رسالة الاسلام، شماره سوم، سال دهم؛  و مجله مکتب اسلام، شماره های 5و6 سال پنجم)

ذهبی صاحب التفسیر والمفسّرون

محمدحسین ذهبی از علمای اهل تسنن با اینکه رویکرد خوبی نسبت به شیعه و تالیفات آن ندارد ولی در برابر عظمت شیخ طبرسی نتوانسته آن را ستایش نکند و گفته است:

مولف مجمع البیان تبحر کاملی در فنون مختلف از علم و معرفت داشت و تالیفش نیز ترتیب خوب و زیبایی دارد و در هر مورد که وارد بحث شده است در قرائت، لغت، وجوه اعراب، شرح معانی، شأن نزول، بیان ارتباط آیات و.. به خوبی از عهده‌اش برآمده است.

او در تشیع خود غلو و افراط ندارد ... این تفسیر حسن ترتیب و زیبایی تهذیب و دقت تعلیل و قوت و نیرومندی حجت و برهان را در بر دارد. (ذهبی، محمدحسین؛ التفسیر و المفسرون، دارالکتب الحدیثه، 1976، چاپ دوم، ج 2، ص137)

ماجرای سکته علامه طبرسی و دفن شدنش قبل از مرگ

برخی از مورخان با بیان داستانی از علامه طبرسی، انگیزه دیگری را در علت نوشتن تفسیر، دخیل می‌‌دانند. آن حکایت، این است:

زمانی سکته‌‌‌‌‌ای بر علامه طبرسی عارض می‌‌‌‌شود و خاندانش به این گمان که او به رحمت ایزدی پیوسته است وی را به خاک می‌‌‌‌‌سپارند.

او پس از مدتی به هوش آمده، خود را درون قبر می‌‌‌بیند و هیچ راهی را برای خارج شدن و رهایی از آن نمی‌‌یابد. در آن حال نذر می‌‌‌کند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد کتابی را در تفسیر قرآن بنویسد.

در همان شب، قبرش به دست فردی کفن دزد، نبش می‌‌‌شود و آن گورکن پس از شکافتن قبر شروع به باز کردن کفن‌های او می‌‌‌کند. در آن هنگام علامه دست او را می‌‌‌گیرد! کفن دزد از ترس، تمام بدنش به لرزه می‌‌‌افتد، علامه با او سخن می‌‌‌گوید، لیکن ترس و وحشت آن مرد بیشتر می‌‌‌شود.

طبرسی به منظور آرام ساختن او، ماجرای خود را شرح می‌‌‌دهد و پس از آن می‌‌‌ایستد. کفن دزد نیز آرام شده، با درخواست علامه که قادر به حرکت نبود، او را بر پشت خود می‌‌‌نهد و به منزلش می‌‌‌رساند. طبرسی نیز به پاس زحمات آن گورکن، کفن‌‌های خود را به همراه مقدار بسیاری پول به او هدیه می‌‌‌کند.

آن مرد نیز با مشاهده این صحنه‌‌‌ها و با یاری و کمک علامه توبه کرده، از کردار گذشته‌‌‌اش از درگاه خداوند طلب آمرزش می‌‌‌کند.

علامه طبرسی پس از آن به نذر خود وفا کرده، کتاب مجمع البیان را می‌‌‌نویسد. (ریاض العلماء، ج 2، ص 358؛ روضات الجنات، ج 5، ص 362؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 487)

شهادت‏ علامه طبرسی

مفسر بزرگ قرآن و عالم ربّانى، امین‌الاسلام طبرسى پس از حدود 80 سال زندگى سراسر تلاش و مجاهده، شبانگاه روز نهم ذی‌حجه (شب عید قربان) در سال ‏548 هجرى در سبزوار‏ از دنیا رفت.

بنابر نقل بزرگانى چون علامه سید محسن امین، طبرسى به مرگ طبیعى از دنیا نرفت؛ بلکه به دست دشمنان (به وسیله سم) به شهادت رسید، اما از جزئیات شهادت او اطلاع دقیقی در دست نیست.

پیکر پاک علامه از سبزوار به مشهد مقدس انتقال یافت و در نزدیکی حرم مطهر امام رضا علیه‌‌السّلام در محلی به نام قبرستان قتلگاه به خاک سپرده شد.

آرامگاه او که در ابتدای خیابان طبرسی واقع شده، از آغاز، محل زیارت مؤمنان بوده است و در سال 1370 به موجب طرح توسعه اطراف حرم، به داخل باغ رضوان انتقال داده شد.

منبع: فارس