حلمی موسی در این ارتباط مینویسد: در حالیکه تنها یک روز بیشتر تا انتخابات سراسری اسرائیل بقای نماینده و علیرغم اینکه به طور کلی نتایج اولیه این انتخابات از هم اکنون مشخص است، اما برخی همچنان معتقدند که ممکن است، حوادث غیر منتظره نیز در این انتخابات رخ دهد که از جمله این حوادث ناگهانی و غیر منتظره میتواند، میزان مشارکت در انتخابات باشد.
واضح است که نسبت مشارکت اعراب 48 یا اعراب ساکن سرزمینهای اشغالی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در میانگین مشارکت عمومی در انتخابات است.
اعراب 48 حدود یک پنجم ساکنین سرزمینهای اشغالی یا همان به اصطلاح [اسرائیل] را تشکیل میدهند. اما به دلایلی مشارکت آنها در انتخابات محدود و مقید و همین موجب شده تا تنها حدود نصف یا حتی کمتر از نیمی از آنها اجازه شرکت در انتخابات پارلمانی اسرائیل را دارند.
روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» که در رسانههای اسرائیلی قدیمیترین و به داشتن مواضع چپگرایانه شهرت دارد، دو روز قبل ناچار شد، صفحه آغازین خود را به تاثیر آرای اعراب در انتخابات این رژیم اختصاص دهد و در مقالهای به زبان عربی و با عنوان «اخرجوا وصوتوا» [بیرون آیید و رأی دهید] از اعراب اسرائیل خواست تا در انتخابات روز سه شنبه مشارکت داشته باشند.
این درحالی است که جناح چپگرا و میانهرو اسرائیل که از جانب احزاب راستگرای این رژیم به شدت در فشار هستند، از ممنوعیت حدود نیمی از اعراب جهت شرکت در انتخابات پارلمانی اسرائیل اظهار تأسف کردند.
بدیهی است که در این میان جناح راستگرای اسرائیل باید بسیار خرسند باشد، چراکه رابطه اعراب با جناح میانهرو و چپگرای اسرائیل در این اواخر رو به وخامت گذاشته است و عدم شرکت اعراب در انتخابات غالبا به معنی خنثی کردن و از بین بردن تأثیر این طیف از جامعه اسرائیل در مسائل سیاسی و حتی اجتماعی است، زیرا اعراب 48 جزو بخشهای آسیبپذیر جامعه اسرائیل طبقهبندی میشوند.
بیشتر آرای اعراب 48 به صورت تقریبی به صندوقهای سه حزب ریخته میشود: جبهه دموکراسی صلح و برابری، لیست عربی متحد و تجمع ملی دموکراتیک.
بر اساس اطلاعات به دست آمده این احزاب بیشتر از 11 کرسی یعنی 9 درصد کرسیهای کنست را تصاحب نمیکنند، به عبارتی دیگر این احزاب و جریانها تنها حدود نیمی از کرسیهای اختصاص یافته به اعراب در کنست را بیشتر نمیتوانند به خود اختصاص دهند.
درست است که بخشی از آرای اعراب 48 به صندوق جریانها و احزاب صهیونیستی چپ یا راست ریخته میشود، اما اغلب این احزاب نمیتوانند نماینده مناسبی برای اعراب اسرائیل در کنست باشند.
حزب «کار» که در میان اعراب سابقه و جایگاهی دیرینه و تاریخی دارد، امروزه جایگاه قابل توجهی در کنست اسرائیل ندارد و در رتبه آن میان احزاب شرکتکننده در انتخابات حتی به جایگاه هفدهم نیز تنزل یافته است.
جبهه چپگرای «میرتس» هم اگرچه در ظاهر بیشتر از بقیه احزاب صهیونیستی در کنار اعراب اسرائیل ایستاده است، اما جایگاه مناسبی برای هیچ یک از اعضای عربی نیست.
در مقابل همه میدانند که حزب «لیکود» که از مهمترین و بزرگترین احزاب صهیونیستی به شمار میآید، چه موضع نژاد پرستانه ضد عربی همانند «جمعیت خاخام کاهانا» و ... در قبال اعراب 48 دارد.
این درحالی است که از احزابی چون حزب «بیت خانه یهود» و جنبش «شاس» یا «عوتسما لیسرائیل» هم نمیتوان سخن گفت، چون آنها نیز دیدگاه و موضع مشابهی چون لیکود در قبال اعراب دارند و همه میدانند که این احزاب از جمله احزابی هستند که طرح «ممنوعیت پخش اذان از بلندگوهای مساجد» در شهرکهای صهیونیست نشین تلآویو را ارائه دادند و در این میان به نظر نمیرسد که دیگر نیازی به توضیح دادن مواضع و دیدگاههای حزبی چون حزب «کادیما» نیست.
نظر سنجی صورت گرفته در سرزمینهای اشغالی نشان میدهد که اعراب لیکود را سیو نهمین انتخاب و حزب کادیما را هجدهمین انتخاب و «زیپی لیونی» را دوازدهمین انتخاب و حزب «آینده وجود دارد» را بین نهمین تا یازدهمین انتخاب خود بیان کردهاند.
در چنین شرایطی اتفاقی نیست که اعراب 48 ترجیح بدهند، در انتخابات سراسری اسرائیل شرکت نکنند. تبعیض بر ضد آنان از ابتدای تاسیس و شکلگیری رژیم صهیونیستی در سال 1948 آشکارا وجود داشته و به چشم میخورده است و به نظر نمیرسد، اصلا نیازی به توضیح داشته باشد و در تمام طول این مدت احزاب صیهونیستی امید همزیستی مسالمتآمیز اعراب و یهود در سرزمینهای اشغالی را ناامید کرده و بر باد دادهاند.
جبهه راستگرای اسرائیل همواره به فلسطینیان سرزمینهای اشغالی به عنوان ستون پنجمی نگاه کردهاند که در اسرائیل به سود دشمن یعنی مقاومت فلسطینی فعالیت میکنند.
این درحالی است که شماری زیادی از اعضای جناح راستگرای اسرائیل بر این باورند که مبارزه با فلسطینیان باید پیش از هر چیز متوجه فلسطینیان ساکن سرزمینهای اشغالی معطوف باشد و از آنها خواسته شود، برای ادامه زندگی و اقامت در اسرائیل وفاداری خود به این رژیم را اعلام کرده و آن را به اثبات برسانند.
در این اواخر نیز هنگامیکه بحث تشکیل جناح میانه – چپگرا مطرح شد و رهبران حزب کار و آینده وجود دارد و لیونی دور هم گرد آمدند تا این جناح را به رسمیت بشناسند، هیچ نام و نشانی از اعراب و نمایندگان آنها در میان آنها مشاهده نمیشد. در حالیکه معروف است، این جناح بدون حضور و حمایت اعراب که حدود 10 درصد کنست را تشکیل میدهند، نمیتوانند، قدرتی تاثیرگذار را در برابر جناح راستگراها تشکیل دهند.
به این ترتیب بیشتر اعراب ساکن سرزمینهای اشغالی وقتی ملاحظه میکنند که رژیم صهیونیستی آنها را نادیده میگیرد، بنابراین خود را ملزم به شرکت در انتخابات نمیبینند.
و بدیهی است که تمام احزاب شرکت کننده در انتخابات سراسری اسرائیل اعراب ساکن سرزمینهای اشغالی را به مشارکت در انتخابات فراخواندهاند. اما بیتردید عدم مشارکت آنها به سود جریانهای راستگرای تندرو خواهد بود.
هم اکنون این باور در سرزمینهای اشغالی وجود دارد، وقتی که میزان مشارکت در انتخابات 2009 تنها به 53 درصد بالغ شد، در انتخابات کنونی فراتر از 50 درصد نخواهد بود.
شاید به همین دلیل است که روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» در مقاله صفحه اول خود تاکید کرده است که «شرکت وسیع اعراب در انتخابات اسرائیل به نفع دمکراتها خواهد بود، به همین دلیل ساکنان عرب اسرائیل به منظور برقراری صلح و مساوات و دمکراسی به رأی دادن و شرکت در انتخابات دعوت شدهاند»، اما به نظر میرسد که این گفتهها و مطالب هیچگاه نتواند اعراب را به شرکت در این انتخابات قانع کند.