چهارشنبه ۰۹ آبان ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۷ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۴:۱۷

دوربين‌ها را اضافه نکنيد

کد خبر : ۹۴۳۸۶
به گزارش پایگاه خبری صراط ؛ امروزه به تدریج وارد هر مغازه‌ای که می‌شوید، این جمله را روی دیوار می‌بینید که «این مکان مجهز به دوربین مدار بسته می‌باشد». در نگاه نخست، شاید موضوع آنقدر هم مهم نباشد، ولی این اتفاق نامبارک ریشه در یک اشتباه استراتژیک دارد که تا کنون کمتر به آن توجه شده است. برای آن دسته از کسانی که حوصله خواندن مطالب طولانی را ندارند، می‌توان موضوع را این گونه خلاصه کرد؛ به هر میزان که ما در تربیت انسان‌ها و بالا بردن سطح معرفتی جامعه کوتاهی کنیم، به‌‌ همان نسبت مجبوریم برای جلوگیری از ارتکاب جرم و جنایت از سیستم‌های امنیتی و کنترلی بیشتر بهره گیریم.

این‌‌ همان رخدادی است که در دنیای غرب روی داده است و انسان‌ها در همه محیط‌های عمومی و حتی بعضا خصوصی در حال مونیتور شدن هستند. به دلیل شدت کنترل و پیشرفته بودن سیستم‌های امنیتی، انسان‌ها عادت کرده‌اند که دزدی نکنند و دروغ نگویند، چون می‌دانند که دیده می‌شوند، ولی این به معنای آگاهی و بیزاری از کردار بد و نادرست نیست و چه بسا اگر فردی بداند که می‌تواند بدون دیده شدن کار خلافی را انجام دهد، لحظه‌ای در ارتکاب جرم تردید نخواهد کرد.

البته در هر جامعه‌ای افراد خوب و پاک سرشت و انسان‌های بد طینت و خلافکار هستند، ولی آنچه در این نوشته به آن پرداخته می‌شود و البته نیاز به کمی اندیشه دارد، این است که ما در فرایند آموزش و پرورش و تربیت افراد جامعه، از کودکان پیش دبستانی تا بزرگسالان باید راه درست را برگزینیم، نه‌‌ همان راهی را که علمای علم اخلاق در دنیای غرب تعریف کرده‌اند.

در این باره باید گفت، به ظاهر بسیاری از الگو‌ها و شعار‌های اخلاقی، شباهت بسیاری با هم دارند، ولی مبانی و خاستگاه آن‌ها از یکدیگر فاصله زیادی دارند که توضیح کامل آن در حوصله این نوشته نیست.

یکی از نکاتی که باید در حوزه آموزش و پرورش به آن توجه شود، دوری از الگوهای تربیتی مبتنی بر اصول و روش‌های مادی‌گرایانه است.

در تعلیم و تربیت مبتنی بر مادی‌گری، اصل و اصالت به سود و زیان داده می‌شود، نه به خوب بودن و بد بودن ذاتی افعال؛ به عبارت دیگر، همه کنش‌ها و واکنش‌ها و تعاملات بر پایه منفعت تعریف شده و دوری از اخلاق نادرست به دلیل مضر بودن آن برای افراد نکوهیده شناخته می‌شود و نه به دلیل بد بودن ذاتی آن عمل. در واقع کودک یاد می‌گیرد از هر چیزی که به ضرر اوست، دوری کند و همواره به دنبال سود بیشتر باشد.

در حالی که اصول و مبانی تربیت دینی و اسلامی بر مبنای معرفی خیر و شر و خوبی و بدی است و نه سود و ضرر ـ و چه بسا کاری که ظاهراً به ضرر ماست ـ ولی از نگاه تربیت دینی، انجام آن توصیه شده است؛ مانند کلامی که در نزد حاکم جور و یا مدیر مافوق گفته می‌شود و چه بسا گفتن آن باعث ضرر و زیان مادی خواهد بود، ولی خشنودی خداوند را به دنبال دارد.

ضمن قدردانی و قدر‌شناسی از همه زحمات و فعالیت‌هایی که در دستگاه‌های تربیتی انجام می‌شود، باید به این خطر و اشتباه جبران‌ناشدنی توجه شود که هنوز بسیاری از کتب درسی دانشگاهی و بسیاری از تألیفاتی که در حوزه علم اخلاق در کشور به چاپ می‌رسد، اخلاقیات مبتنی بر تعالیم دیدگاه‌های جان استوارت میل و کانت و... است که با کمال تأسف برخی از کار‌شناسان تربیتی ـ که به عنوان سخنران در محافل گوناگون تربیتی و آموزشی حاضر می‌شوند ـ شالوده فکری و ساختار ذهنی‌شان، مبتنی بر نوشته‌های دانشمندان غربی شکل گرفته است و برای خوش‌آمد مدعوین، یکی دو حدیث و روایت هم به آغاز و پایان سخنانشان می‌افزایند، ولی اصل موضوع و بحثی که ارائه می‌کنند، برگرفته از تعالیم کسانی است که در عمرشان یک رکعت نماز هم نخوانده‌اند.

بنابراین، این سیستم آموزش باعث می‌شود که در آینده، افراد جامعه سلوک فردی و منفعت گرایانه داشته باشند و نتیجه این می‌شود که اگر فردی در خیابان و یا گذرگاه عمومی، دچار حادثه شود، ساعت‌ها در کنار جاده می‌ماند و کسی به داد او نمی‌رسد و در مراتب بالا‌تر به این نقطه می‌رسیم که فرد تنها موقعی از ارتکاب جرایم و مفاسد خودداری می‌کند که سیستم‌های امنیتی بر رفتار او نظارت و کنترل داشته باشند و هنگامی که این گونه نباشد، افراد به آسانی به هر جرم و خطایی تن می‌دهند.

اما نتیجه تعلیم و تربیت مبتنی بر سکولاریسم به دلیل نداشتن ضمانت اجرایی درونی، اقتضا می‌کند که در جامعه یک سیستم کنترلی جامع و کامل باشد و هر جنبنده‌ای در هر حال با تکنولوژی‌های پیشرفته امنیتی کنترل شود. به همین دلیل است که ما می‌بینیم در هر نقطه از شهرهای اروپایی، دوربین‌های متعددی نصب شده است و همه افراد جامعه در هر حال مونیتور می‌شوند.

در سال‌های اخیر، ما به‌‌ همان میزان که بر پایه اصول تربیتی سکولاریسم و تعالیم اگوست کنت حرکت کردیم، به‌‌ همان نسبت نیز مجبور شدیم، شمار دوربین‌هایمان را افزایش دهیم. در حالی که در این کشور، بزرگ‌ترین و عظیم‌الشأن‌ترین علمای اخلاق را داشتیم و داریم که اخلاقیات را از سرچشمه‌های وحیانی دریافت کردند و سلوک فردی و اجتماعی‌شان نیز مؤید این مطلب بوده که تنها یک نمونه آن آیت‌الله مرحوم آقا مجتبی تهرانی بود که مدتی پیش به ملکوت اعلی پیوست.

حال پرسش اینجاست؛ آیا در نظام آموزش و پرورش ما و واحدهای درسی دانشگاهی چه میزان از رهنمود‌ها و آثار افرادی چون آقا مجتبی تهرانی و میرزا جواد آقای تبریزی تدریس می‌شود؟

بنابراین خوب است تا زمان بیشتری را از دست نداده‌ایم، به جای اضافه کردن دوربین‌ها، اهتمام بیشتری نسبت به تربیت انسان‌ها بر پایه اصول و فرامین پاک و منطبق بر سیره رسول گرامی اسلام و ائمه معصومین داشته باشیم. به همین منظور خوشبختانه در کشور ظرفیت‌ها و ذخایر فراوان و پتانسیل‌های بسیاری هست که لازم است از آن بهربرداری لازم انجام پذیرد؛ به عبارت دیگر، همین طور که اگر ما دچار یک بیماری خطرناک شویم، می‌گردیم و سراغ از یک طبیب حاذق می‌گیریم و حتی اگر لازم باشد از چندین نفر می‌‌پرسیم و در صورت لزوم، یک مسیر طولانی را برای رسیدن به طبیب مورد نظر پشت سر می‌گذاریم، به همین نسبت وقتی می‌خواهیم روح و جان فرزندانمان را در اختیار طبیب گذاریم، لازم است بگردیم و از افرادی کمک بگیریم که اندوخته علمی خود را از سرچشمه وحی انباشته‌اند و در محضر اساتید علم اخلاق پرورش یافته‌اند.
منبع: تابناک