به گزارش صراط، متن پاسخ عسگر اولادی به هفت تن از اصلاح طلبان به شرح ذیل است:
جناب آقای الیاس حضرتی
مدیر مسئول محترم روزنامه اعتماد
سلام علیکم
پاسخ شما و دوستان اصلاح طلب را در روزنامه اعتماد مورخ 11 بهمن 91 خواندم.پاسخ نامه قبلی شما را در تاریخ 30/10/ 91 دادم اما کم کم داشتم نا امید می شدم. فکر کردم شما تمایلی به ادامه این گفت و گو ندارید ولی بحمدالله مطالبی را قلم کردید. فکر می کنم با پاسخ به نامه دوم شما می توان از باب روشنگری مطالبی را عرضه داشت. البته یاد آور می شوم در این گفت و گو بنده به نمایندگی از حزب و جریان و گروه خاصی سخن نمی گویم. آنچه می گویم مسئولیت حسن و قبح آن با خودم است. فکر می کنم در این گفت و گوی ناصحانه انشاء الله دو طرف خیر خواهند دید و بنده برکات سیاسی و معنوی این گفت و گو را منکر نیستم. ضمن تقدیر مجدد مطالبی را که به ذهنم می رسد برای ادامه گفت و گو مفید است، به عرض می رسانم:
1- گفتگو باید ناظر به آنچه گفته شده و آنچه شنیده شده باشد. اگر فرآیند بیانیه ای و اعلام مواضع جدید را طی نکند هدایت کننده نیست لذا پاسخ شما را ناظر به مفاد مکتوب خود ندیدم. شما در نامه اول سخن از استبداد سیاسی و خودکامگی به میان آوردید . بنده راه برون رفت از این آفت را رجوع به آراء امام(ره) دانستم و عرض کردم امام فرمودند؛" پشتیبان ولایت فقیه باشید تا گرفتار استبداد نشوید" شما اگر این آموزه امام (ره) را قبول ندارید، باید راه حل دیگری ارائه دهید. می گوئید دچار بن بست در گفت و گو شده ایم و هرچه جلوتر می رویم این انسداد بزرگتر و سترگ تر می شود. عرض بنده این است که این انسداد چگونه به وجود آمده و بی شک راه برون رفت از آن مثل روز روشن است. گفت و گو اصولی دارد که اولین آن پذیرش دو طرف بر چارچوب مشترک است. بنده سوال کردم چرا دست اخلاص و مودت و صداقت رهبری را اعتنا نکردید و چرا برخی از خیمه انقلاب خارج شدند. شما اصلا به این سوال اعتنا نکردید.
توصیه کردم رهبر انقلاب را فصل الخطاب بدانید آن را بی پاسخ گذاشتید و از آن عبور کردید . بلاخره اگر موضع خود را در این باب مشخص کنید قطعا از انسداد بیرون می رویم.
2- گفته اید دغدغه بزرگ ما حرمت و میراث تشیع و ارزش عمومی جامعه و دولت دینی است. سوال من این است در این دولت دینی شما، جایگاه اصل ولایت فقیه کجاست. شما که دغدغه میراث تشیع و ارزش عمومی جامعه را دارید در روز عاشورای 88 عده ای آمدند و شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه دادند و حریم و حرمت شعائر عاشورا را رعایت نکردند. شما که دغدغه دولت دینی و حفظ میراث تشیع دارید قطعا باید جلوتر از همه ما سینه سپر می کردید و در برابر این حرمت شکنی می ایستادید.
3- فرموده اید؛ " امروز نیازمند اجرای بدون تنازل قانون اساسی در تمامی ارکان و سطوح هستیم" بنده صدق شما را در این بیان تخطئه نمی کنم اما سوال می کنم در این قانون اساسی شما و ما از ولایت فقیه ، شورای نگهبان ، حقوق اساسی ملت و ... آیا سخن رفته است یا نه، پس چرا راهکارهای قانون اساسی را برای خروج از انسداد، دوستان شما نپذیرفتند و به اردوکشی خیابانی و شورش علیه امنیت ملی رضایت دادند و هنوز هم حاضر نیستند آن اعمال را محکوم کنند.
4- شما در نامه اول خود از خرد گرایی و انصاف و میانه روی و اعتدال سخن گفتید و آن را گمشده جامعه امروز ما دانستید. از میانداری اهل افراط بی ریشه نالیدید. بنده هم عرض کردم وقتی در انتخابات سال 88 عده ای آمدند مهر تقلب بر نتایج انتخابات زدند و علی رغم پیگیری و مذاکره رهبری با نمایندگان کاندیداهای معترض و مهلت 10 روزه برای رسیدگی مجدد به ادعای آقایان و بازشماری تعدادی از صندوق های رای و مذاکره تعدادی از مسئولان کشور با آقایان ، مع الاسف هیچ راه حلی را برای اثبات حرف خود نپذیرفتند. شما آقایان چرا فریاد اعتدال و انصاف و خردگرایی سر ندادید. عرض کردم دهها هزار نفر در سراسر کشور از همین معتمدین مردم طی سه دهه گذشته انتخابات را برگزار می کنند اما دوستان شما به این امانت داران رای ملت، تهمت تقلب زدند و حاضر نشدند در هیچ دادگاهی هم برای اثبات ادعای خود حاضر شوند و کف خیابان را برای اثبات ادعای خود انتخاب کردند . آیا این رویکرد یک رویکرد عقلانی معطوف به اعتدال و انصاف بود.
5- در پاسخ خود به حق اشاره کردید: "در کشور یک جریان وجود دارد که اداره کشور را در ستیز با باورها،سنت ها و ارزش های تاریخی این سرزمین معنا می کند و نیم نگاهی نیز به آن سوی مرزها دارد" و نیز فرمودید گروهی وجود دارد که " آزادی را در انکار اسلام و هویت دینی دانسته و عقل گرایی و تلاش برای ساخت ایران عزیز را در مقابله با دین گرایی و ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی می داند" سوال ما این است رفتار شما با این جماعت که در حقیقت ضد اسلام و ضد انقلاب هستند چیست؟ کارنامه مقابله شما با این جریان چیست؟ نقد علمی و عملی شما با این جریان چیست؟ مگر همین ها نبودند که در 18 تیر سال 78 علیه نظام و مردم لشکر کشی کردند. مگر همین ها سربازان و افسران نا آرامی های پس از انتخابات سال 88 نبودند. اینها به بهانه دفاع از شما و دوستان شما دست به آشوب زدند. در فتنه اول به بهانه دفاع از روزنامه سلام به خیابان ریختند و در فتنه دوم به بهانه تقلب در انتخابات. اگر شما با آنها در ادعایشان هم صدا نبوده و نیستید چرا اعلام نکرده و نمی کنید.
در این صورت پس چه گله ای از آنها دارید که به صورت یک لبه قیچی به جنگ اسلام و انقلاب آمده اند؟ در همین فتنه سال 88 حداقل 22 نفر شهید شدند که بنیاد شهید به آنها کد ایثارگری داده است و شهادت آنها را در ناآرامی ها پذیرفته است. پاسخ این خونها را چه کسی می خواهد بدهد. آیا آنکه فرمان شورش را صادر کرده بیگانه است؟ اما آنکه شورش را مهار و کنترل کرده و از امنیت ملی و اقتدار ملی دفاع کرده است باید پاسخگو باشد. در این نا آرامی ها شماری از افرادی که به هر دلیل در این ماجرا کشته شدند بلاخره هموطنان ما بودند. مسئول خون آنها کیست؟ کسانی که بر طبل آنارشیسم و هرج و مرج گرایی کوبیدند و فرمان نا فرمانی مدنی صادر کردند مسئولیت مدنی ندارند؟
6- شما در پاسخ خود از یک جریان و سیئات آن نام بردید که تنفس خود را در غوغا سالاری، شعار زدگی و افراطی گری می داند و ... فکر می کنم این مطلب را در ایامی که مردم به جریان اصلاح طلبی اقبال داشتند افراطیون برای معرفی رقبای خود می گفتند. ما هم به این حرفها به عنوان نمک رقابت ها عادت کرده بودیم و گله ای نداشتیم اما در یک دهه اخیر که مردم به اصولگرایان اقبال داشتند چرا باید این جریان منکر مردمسالاری باشد و رای مردم را تزئینی بداند. چرا وقتی اصولگرایان در مصدر قدرت هستند باید به دنبال افراطی گری و غوغا سالاری بروند. فکر می کنم این داوری نسبت به آنچه گفتید صحیح نباشد. اصولگرایان هنگامی که در دوم خرداد 76 جناب آقای خاتمی مورد اقبال مردم قرار گرفت به او تبریک گفتند همین آقای ناطق نوری که شما از ان به عنوان پخته سیاسی نام می برید نامزد اصولگرایان بود به محض اینکه شنید آقای خاتمی رای آورده است اولین کسی بود که به او تبریک گفت به همین دلیل که آقای خاتمی در خرداد 76 و خرداد 80 مورد اقبال مردم مردم قرار گرفت. با همین دلیل و مختصات آقای احمدی نژاد در خرداد 84 و تیر ماه 88 مورد اقبال قرار گرفت. چرا این سنت حسنه تبریک به فردی که مورد اقبال مردم قرار گرفت را دوستان شما رعایت نکردند و به منتخب ملت تبریک نگفتند . چرا این پختگی که در آقای ناطق نوری سراغ دارید در دوستان خودتان سراغ نگرفتید، ما که از شما انتظار تبریک نداشتیم. گله ما این است که یک پیروزی حتمی ملت، یک زورآزمایی بزرگ ملت در برابر ابر قدرتها و یک جشن عظیم را نادیده گرفتید و آرایی که می توانست در سطح منطقه و جهان با قدرتهای بزرگ حرف بزند را به تیر تهمت تقلب آلودید؟ نتیجه انتخابات را که یک فرصت برای تحکیم برادری و وحدت ملی در سیاست داخلی بود به صورت تهدید در آوردید. اگر قیام تاریخی ملت ایران و قدرت آگاهی و بصیرت مردم در 9 دی نبود شاید اکنون من و شما اینجا نبودیم که آزادانه گفت و گو کنیم. همانها که در نامه خود مرقوم فرمودید؛ نیم نگاهی( بخوانید تمام نگاهی) به خارج دارند و آزادی را در انکار اسلام و هویت دینی می دانند. بر مقدرات کشور مسلط می شدند اثری از بنده و شما نبود.
7- در جای جای پاسخ دوم شما تصویری از کشور و عملکرد دولت وجود دارد که بنده آنرا واقعی نمی دانم. نوشته اید: " نه در عرصه بین المللی وضعیت خوبی داریم و نه در شرایط اقتصادی به سامانی به سر می بریم، شاخص ها در تمام ابعاد نگران کننده است" به نظر می رسد این تصویری که از ایران می بینید همان است که برخی می خواهند به شما نشان دهند که دل در گرو انقلاب و اسلام ندارند. ملت ما آن زمان که بخشی از خاک خود را اشغال دشمن داشت و در عرصه بین المللی همه طرف متجاوز را گرفته بودند و شاخص های اقتصادی هم خیلی تعریف نداشت محکم و استوار ایستاده بود و خم به ابرو نمی آورد و مومنانه از انقلاب دفاع می کرد .
آن روز کسی نگران چیزی نبود چون ما خدا را داشتیم. امروز که آوازه قدرت نظامی ایران ، قدرت مردم در غلبه به جنگ نرم و سخت و نیز فروپاشی دیکتاتورهای وابسته به غرب را در منطقه شاهدیم نگران چه چیزی هستیم. امروز که تولید ناخالص ملی کشور هرگونه تحریمی را بی اثر یا کم اثر کرده است مردم در دشت و صحرا و معدن و کارخانجات تلاش می کنند و هر روز یک خبر خوب در باب پیشرفتهای کشور از اختراعات گرفته تا اکتشافات را شاهدیم نگران چه هستیم. روزگاری ما برای دفاع از خرمشهر کمترین سلاحی برای مقابله با تجاوزات نداشتیم، احساس قدرت و عظمت می کردیم. امروز که در دفاع نظامی قدرت اول منطقه هستیم از چه چیز نگران هستیم. ما امروز عضو باشگاه اتمی جهان هستیم. ما امروز عضو باشگاه هوا و فضای دنیا هستیم و جزو 10 کشور اول جهان در فن آوری های نوین هستیم. شما فکر می کنید آمریکا و اذنابش دست روی دست گذاشته اند و نگاه می کنند. طبیعی است اعمالی انجام دهند که بیشتر شبیه دیوانگی است ما نباید از این دیوانه بازی ها هراسی به دل راه دهیم. روزگاری آمریکایی ها دست به دیوانگی زدند و نیروهای هوایی و زمینی را در طبس پیاده کردند که به امر خدا با خفت و خواری متلاشی شدند و باقی مانده آنها به پایگاههای خود برگشتند، امروز همان خدا با ماست. ما اگر شک کنیم فقط واقیعت را انکار کرده ایم. ما نمی گوییم در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و بین المللی مشکلات نداریم. ندانم کاری نداریم، اشتباه نداریم، اما چه دلیلی دارد با بزرگ کردن مشکلات، پیشرفتهای کشور را که با چشم سر می شود دید انکار کرد.
مردم ما در انتخابات 84 و 88 اشتباه نکردند. اگر شما مردم روستاها و شهر های کوچک را مردم بدانید و آرائ آنها را در دفتر مردمسالاری کشور ثبت کنید، خواهید دید که مردم به ویژه محرومین و مستضعفان پشتیبان این کشور هستند و طی سالهای گذشته، شکاف سیاسی دولت و ملت و نیز شکاف طبقات کمتر شده اشت و این با تصویری که شما از انقلاب و مردم دارید مغایر است. امروز گفتمان پیشرفت، عدالت و خدمت که مقام معظم رهبری تبیین فرمودند در کشور جایگاه خود را پیدا کرده است. مشکلات و اشتباهات را هرچه قدر هم بزرگ کنید نمی توانید مثل پرده ای بزرگ پیشرفتهای کشور را بپوشاند، این پیشرفتها به چشم می آید. اگر هم کسانی بخواهند نادیده بگیرند مردم آن را نادیده نمی گیرندو در آراء بعدی خود در انتخابات ریاست جمهوری این داوری را در نوع چینش آراء نشان خواهند داد. مطمئن باشید ایران هیچگاه در صد سال اخیر به اندازه امروز نیرومند نبوده است و جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به اندازه امروز مقتدر نبوده است.
8- الان در شرایط طلیعه انتخابات هستیم و شخصیت هایی که نام بردید مورد احترام هستند اما برای اینکه قدرت بالفعل و واقعی آنان در چارچوب موازین قانونی به جامعه عرضه شود لازمه آن ارائه طرح و برنامه به مردم و دفاع از آن می باشد و مردم هستند که تعیین کننده می باشند.
9- از اینکه زیاد تصدیع دادم عذر خواهی میکنم. همچنین اگر در جایی عنان قلم از دستم رفت جسارتی رفت پوزش می خواهم. برای خودم و شما عاقبت به خیری آرزومندم.
حبیب الله عسگر اولادی
12/11/91
جناب آقای الیاس حضرتی
مدیر مسئول محترم روزنامه اعتماد
سلام علیکم
پاسخ شما و دوستان اصلاح طلب را در روزنامه اعتماد مورخ 11 بهمن 91 خواندم.پاسخ نامه قبلی شما را در تاریخ 30/10/ 91 دادم اما کم کم داشتم نا امید می شدم. فکر کردم شما تمایلی به ادامه این گفت و گو ندارید ولی بحمدالله مطالبی را قلم کردید. فکر می کنم با پاسخ به نامه دوم شما می توان از باب روشنگری مطالبی را عرضه داشت. البته یاد آور می شوم در این گفت و گو بنده به نمایندگی از حزب و جریان و گروه خاصی سخن نمی گویم. آنچه می گویم مسئولیت حسن و قبح آن با خودم است. فکر می کنم در این گفت و گوی ناصحانه انشاء الله دو طرف خیر خواهند دید و بنده برکات سیاسی و معنوی این گفت و گو را منکر نیستم. ضمن تقدیر مجدد مطالبی را که به ذهنم می رسد برای ادامه گفت و گو مفید است، به عرض می رسانم:
1- گفتگو باید ناظر به آنچه گفته شده و آنچه شنیده شده باشد. اگر فرآیند بیانیه ای و اعلام مواضع جدید را طی نکند هدایت کننده نیست لذا پاسخ شما را ناظر به مفاد مکتوب خود ندیدم. شما در نامه اول سخن از استبداد سیاسی و خودکامگی به میان آوردید . بنده راه برون رفت از این آفت را رجوع به آراء امام(ره) دانستم و عرض کردم امام فرمودند؛" پشتیبان ولایت فقیه باشید تا گرفتار استبداد نشوید" شما اگر این آموزه امام (ره) را قبول ندارید، باید راه حل دیگری ارائه دهید. می گوئید دچار بن بست در گفت و گو شده ایم و هرچه جلوتر می رویم این انسداد بزرگتر و سترگ تر می شود. عرض بنده این است که این انسداد چگونه به وجود آمده و بی شک راه برون رفت از آن مثل روز روشن است. گفت و گو اصولی دارد که اولین آن پذیرش دو طرف بر چارچوب مشترک است. بنده سوال کردم چرا دست اخلاص و مودت و صداقت رهبری را اعتنا نکردید و چرا برخی از خیمه انقلاب خارج شدند. شما اصلا به این سوال اعتنا نکردید.
توصیه کردم رهبر انقلاب را فصل الخطاب بدانید آن را بی پاسخ گذاشتید و از آن عبور کردید . بلاخره اگر موضع خود را در این باب مشخص کنید قطعا از انسداد بیرون می رویم.
2- گفته اید دغدغه بزرگ ما حرمت و میراث تشیع و ارزش عمومی جامعه و دولت دینی است. سوال من این است در این دولت دینی شما، جایگاه اصل ولایت فقیه کجاست. شما که دغدغه میراث تشیع و ارزش عمومی جامعه را دارید در روز عاشورای 88 عده ای آمدند و شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه دادند و حریم و حرمت شعائر عاشورا را رعایت نکردند. شما که دغدغه دولت دینی و حفظ میراث تشیع دارید قطعا باید جلوتر از همه ما سینه سپر می کردید و در برابر این حرمت شکنی می ایستادید.
3- فرموده اید؛ " امروز نیازمند اجرای بدون تنازل قانون اساسی در تمامی ارکان و سطوح هستیم" بنده صدق شما را در این بیان تخطئه نمی کنم اما سوال می کنم در این قانون اساسی شما و ما از ولایت فقیه ، شورای نگهبان ، حقوق اساسی ملت و ... آیا سخن رفته است یا نه، پس چرا راهکارهای قانون اساسی را برای خروج از انسداد، دوستان شما نپذیرفتند و به اردوکشی خیابانی و شورش علیه امنیت ملی رضایت دادند و هنوز هم حاضر نیستند آن اعمال را محکوم کنند.
4- شما در نامه اول خود از خرد گرایی و انصاف و میانه روی و اعتدال سخن گفتید و آن را گمشده جامعه امروز ما دانستید. از میانداری اهل افراط بی ریشه نالیدید. بنده هم عرض کردم وقتی در انتخابات سال 88 عده ای آمدند مهر تقلب بر نتایج انتخابات زدند و علی رغم پیگیری و مذاکره رهبری با نمایندگان کاندیداهای معترض و مهلت 10 روزه برای رسیدگی مجدد به ادعای آقایان و بازشماری تعدادی از صندوق های رای و مذاکره تعدادی از مسئولان کشور با آقایان ، مع الاسف هیچ راه حلی را برای اثبات حرف خود نپذیرفتند. شما آقایان چرا فریاد اعتدال و انصاف و خردگرایی سر ندادید. عرض کردم دهها هزار نفر در سراسر کشور از همین معتمدین مردم طی سه دهه گذشته انتخابات را برگزار می کنند اما دوستان شما به این امانت داران رای ملت، تهمت تقلب زدند و حاضر نشدند در هیچ دادگاهی هم برای اثبات ادعای خود حاضر شوند و کف خیابان را برای اثبات ادعای خود انتخاب کردند . آیا این رویکرد یک رویکرد عقلانی معطوف به اعتدال و انصاف بود.
5- در پاسخ خود به حق اشاره کردید: "در کشور یک جریان وجود دارد که اداره کشور را در ستیز با باورها،سنت ها و ارزش های تاریخی این سرزمین معنا می کند و نیم نگاهی نیز به آن سوی مرزها دارد" و نیز فرمودید گروهی وجود دارد که " آزادی را در انکار اسلام و هویت دینی دانسته و عقل گرایی و تلاش برای ساخت ایران عزیز را در مقابله با دین گرایی و ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی می داند" سوال ما این است رفتار شما با این جماعت که در حقیقت ضد اسلام و ضد انقلاب هستند چیست؟ کارنامه مقابله شما با این جریان چیست؟ نقد علمی و عملی شما با این جریان چیست؟ مگر همین ها نبودند که در 18 تیر سال 78 علیه نظام و مردم لشکر کشی کردند. مگر همین ها سربازان و افسران نا آرامی های پس از انتخابات سال 88 نبودند. اینها به بهانه دفاع از شما و دوستان شما دست به آشوب زدند. در فتنه اول به بهانه دفاع از روزنامه سلام به خیابان ریختند و در فتنه دوم به بهانه تقلب در انتخابات. اگر شما با آنها در ادعایشان هم صدا نبوده و نیستید چرا اعلام نکرده و نمی کنید.
در این صورت پس چه گله ای از آنها دارید که به صورت یک لبه قیچی به جنگ اسلام و انقلاب آمده اند؟ در همین فتنه سال 88 حداقل 22 نفر شهید شدند که بنیاد شهید به آنها کد ایثارگری داده است و شهادت آنها را در ناآرامی ها پذیرفته است. پاسخ این خونها را چه کسی می خواهد بدهد. آیا آنکه فرمان شورش را صادر کرده بیگانه است؟ اما آنکه شورش را مهار و کنترل کرده و از امنیت ملی و اقتدار ملی دفاع کرده است باید پاسخگو باشد. در این نا آرامی ها شماری از افرادی که به هر دلیل در این ماجرا کشته شدند بلاخره هموطنان ما بودند. مسئول خون آنها کیست؟ کسانی که بر طبل آنارشیسم و هرج و مرج گرایی کوبیدند و فرمان نا فرمانی مدنی صادر کردند مسئولیت مدنی ندارند؟
6- شما در پاسخ خود از یک جریان و سیئات آن نام بردید که تنفس خود را در غوغا سالاری، شعار زدگی و افراطی گری می داند و ... فکر می کنم این مطلب را در ایامی که مردم به جریان اصلاح طلبی اقبال داشتند افراطیون برای معرفی رقبای خود می گفتند. ما هم به این حرفها به عنوان نمک رقابت ها عادت کرده بودیم و گله ای نداشتیم اما در یک دهه اخیر که مردم به اصولگرایان اقبال داشتند چرا باید این جریان منکر مردمسالاری باشد و رای مردم را تزئینی بداند. چرا وقتی اصولگرایان در مصدر قدرت هستند باید به دنبال افراطی گری و غوغا سالاری بروند. فکر می کنم این داوری نسبت به آنچه گفتید صحیح نباشد. اصولگرایان هنگامی که در دوم خرداد 76 جناب آقای خاتمی مورد اقبال مردم قرار گرفت به او تبریک گفتند همین آقای ناطق نوری که شما از ان به عنوان پخته سیاسی نام می برید نامزد اصولگرایان بود به محض اینکه شنید آقای خاتمی رای آورده است اولین کسی بود که به او تبریک گفت به همین دلیل که آقای خاتمی در خرداد 76 و خرداد 80 مورد اقبال مردم مردم قرار گرفت. با همین دلیل و مختصات آقای احمدی نژاد در خرداد 84 و تیر ماه 88 مورد اقبال قرار گرفت. چرا این سنت حسنه تبریک به فردی که مورد اقبال مردم قرار گرفت را دوستان شما رعایت نکردند و به منتخب ملت تبریک نگفتند . چرا این پختگی که در آقای ناطق نوری سراغ دارید در دوستان خودتان سراغ نگرفتید، ما که از شما انتظار تبریک نداشتیم. گله ما این است که یک پیروزی حتمی ملت، یک زورآزمایی بزرگ ملت در برابر ابر قدرتها و یک جشن عظیم را نادیده گرفتید و آرایی که می توانست در سطح منطقه و جهان با قدرتهای بزرگ حرف بزند را به تیر تهمت تقلب آلودید؟ نتیجه انتخابات را که یک فرصت برای تحکیم برادری و وحدت ملی در سیاست داخلی بود به صورت تهدید در آوردید. اگر قیام تاریخی ملت ایران و قدرت آگاهی و بصیرت مردم در 9 دی نبود شاید اکنون من و شما اینجا نبودیم که آزادانه گفت و گو کنیم. همانها که در نامه خود مرقوم فرمودید؛ نیم نگاهی( بخوانید تمام نگاهی) به خارج دارند و آزادی را در انکار اسلام و هویت دینی می دانند. بر مقدرات کشور مسلط می شدند اثری از بنده و شما نبود.
7- در جای جای پاسخ دوم شما تصویری از کشور و عملکرد دولت وجود دارد که بنده آنرا واقعی نمی دانم. نوشته اید: " نه در عرصه بین المللی وضعیت خوبی داریم و نه در شرایط اقتصادی به سامانی به سر می بریم، شاخص ها در تمام ابعاد نگران کننده است" به نظر می رسد این تصویری که از ایران می بینید همان است که برخی می خواهند به شما نشان دهند که دل در گرو انقلاب و اسلام ندارند. ملت ما آن زمان که بخشی از خاک خود را اشغال دشمن داشت و در عرصه بین المللی همه طرف متجاوز را گرفته بودند و شاخص های اقتصادی هم خیلی تعریف نداشت محکم و استوار ایستاده بود و خم به ابرو نمی آورد و مومنانه از انقلاب دفاع می کرد .
آن روز کسی نگران چیزی نبود چون ما خدا را داشتیم. امروز که آوازه قدرت نظامی ایران ، قدرت مردم در غلبه به جنگ نرم و سخت و نیز فروپاشی دیکتاتورهای وابسته به غرب را در منطقه شاهدیم نگران چه چیزی هستیم. امروز که تولید ناخالص ملی کشور هرگونه تحریمی را بی اثر یا کم اثر کرده است مردم در دشت و صحرا و معدن و کارخانجات تلاش می کنند و هر روز یک خبر خوب در باب پیشرفتهای کشور از اختراعات گرفته تا اکتشافات را شاهدیم نگران چه هستیم. روزگاری ما برای دفاع از خرمشهر کمترین سلاحی برای مقابله با تجاوزات نداشتیم، احساس قدرت و عظمت می کردیم. امروز که در دفاع نظامی قدرت اول منطقه هستیم از چه چیز نگران هستیم. ما امروز عضو باشگاه اتمی جهان هستیم. ما امروز عضو باشگاه هوا و فضای دنیا هستیم و جزو 10 کشور اول جهان در فن آوری های نوین هستیم. شما فکر می کنید آمریکا و اذنابش دست روی دست گذاشته اند و نگاه می کنند. طبیعی است اعمالی انجام دهند که بیشتر شبیه دیوانگی است ما نباید از این دیوانه بازی ها هراسی به دل راه دهیم. روزگاری آمریکایی ها دست به دیوانگی زدند و نیروهای هوایی و زمینی را در طبس پیاده کردند که به امر خدا با خفت و خواری متلاشی شدند و باقی مانده آنها به پایگاههای خود برگشتند، امروز همان خدا با ماست. ما اگر شک کنیم فقط واقیعت را انکار کرده ایم. ما نمی گوییم در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و بین المللی مشکلات نداریم. ندانم کاری نداریم، اشتباه نداریم، اما چه دلیلی دارد با بزرگ کردن مشکلات، پیشرفتهای کشور را که با چشم سر می شود دید انکار کرد.
مردم ما در انتخابات 84 و 88 اشتباه نکردند. اگر شما مردم روستاها و شهر های کوچک را مردم بدانید و آرائ آنها را در دفتر مردمسالاری کشور ثبت کنید، خواهید دید که مردم به ویژه محرومین و مستضعفان پشتیبان این کشور هستند و طی سالهای گذشته، شکاف سیاسی دولت و ملت و نیز شکاف طبقات کمتر شده اشت و این با تصویری که شما از انقلاب و مردم دارید مغایر است. امروز گفتمان پیشرفت، عدالت و خدمت که مقام معظم رهبری تبیین فرمودند در کشور جایگاه خود را پیدا کرده است. مشکلات و اشتباهات را هرچه قدر هم بزرگ کنید نمی توانید مثل پرده ای بزرگ پیشرفتهای کشور را بپوشاند، این پیشرفتها به چشم می آید. اگر هم کسانی بخواهند نادیده بگیرند مردم آن را نادیده نمی گیرندو در آراء بعدی خود در انتخابات ریاست جمهوری این داوری را در نوع چینش آراء نشان خواهند داد. مطمئن باشید ایران هیچگاه در صد سال اخیر به اندازه امروز نیرومند نبوده است و جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به اندازه امروز مقتدر نبوده است.
8- الان در شرایط طلیعه انتخابات هستیم و شخصیت هایی که نام بردید مورد احترام هستند اما برای اینکه قدرت بالفعل و واقعی آنان در چارچوب موازین قانونی به جامعه عرضه شود لازمه آن ارائه طرح و برنامه به مردم و دفاع از آن می باشد و مردم هستند که تعیین کننده می باشند.
9- از اینکه زیاد تصدیع دادم عذر خواهی میکنم. همچنین اگر در جایی عنان قلم از دستم رفت جسارتی رفت پوزش می خواهم. برای خودم و شما عاقبت به خیری آرزومندم.
حبیب الله عسگر اولادی
12/11/91
از يك انقلابي با سابقه اصيل جز اين انتظاري نميرود.
دوباره تبديل به يكي از مغضوبين جلبگها ميشود
وقاحت در اينها حدي نداره
ميگن اجراي بي تنزل قانون اساسي
خب از اصول قانون اساسي اين است كه حكم ولي فقيه فصل الخطاب است
اگر اين اصل رو قبول نداريد
چرا ميگيد اجراي بي تنزل قانون اساسي
و سوال اصلي
شما هوادارتون رو چي فرض كرديد؟
.... يا .....
اگه اصلاح طلبا جواب دادن!
به نظر بنده آقای عسگر اولادی از هجمه های وارد شده به خودشان تصمیم به عوض کردن دوباره موضع شدن. و این باب گفتگو را خواهد بست
آیا واقعا خود این بزرکوار به گفته های بند 7 که فاصله ها طبقاتی کم شدن و پیشرفت های ..... ایجاد شده است اعتقاد دارن و یا به آمار و ارقام دولت م... اکتفا کردن؟ خواهشا چاپ کنید
مردم میدونن که قصد شما از این حرکات خزندت اخیر اینه که بعضی از آقایون حذف شده رو با احترام جلو بیاری.
اما بدون که مردم دیگه دوستشون ندارن چون خدا دوستشون نداره و قلوب هم دست خداست.
فریاد، از این فریادهای طبق معمول!
سمت بهاران هیچ چشمی را نکوچاند
شادابی شمشادهای طبق معمول!
ما را به سمتی که نمی خواهیم بردند
این بهمن و خردادهای طبق معمول!
آرامشی تاریک چون خاکستر و رود
دارند آتشزادهای طبق معمول
چشمی نخواهددید رقص ِ برگ ها را
تا می وزند این بادهای طبق معمول!