سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۷:۴۴

‫پشت پرده چوبین،حنا، باخانمان و...‬+عکس

موضوع بیشتر انیمیشن‌های ژاپنی ،کودکی است که به دنبال مادرش می‌گردد یا بی مادر است و این گرایش بر گرفته از نفوذ تفکر صهیونیستی، در مورد سرزمین موعود، و نقش و جایگاه ویژه مادر خلاصه می شود.
کد خبر : ۹۵۲۶۶
مادر در تمام فرهنگ‌ها، مقدس و محترم است.در فیلم‌های هالیوودی که تحت تأثیر تفکر یهودی _صهیونیستی ساخته می‌شوند،با نظر به کتاب فرهنگ سنتی یهود،نقش ویژه ای به مادر داده می‌شود.این نگرش، سبب تحکیم حضور مادری فداکار و حکیم در این آثار می‌شود که از دو جهت در متون یهودی قابل بررسی است:


۱.مادر، یادآور سرزمین مادری است که زادگاه نیکان یهودیان،«ارض موعود» است،(اگر بپذیریم یهودیان موجود از همان اجداد هستند،زیرا برخی پژوهشگران شک دارند که یهودیان امروزی از نژاد اسباط دوازده گانه هستند) و چون زادگاه اولیهٔ جنین دوران کودکی افراد، مادر است. پس مادر، نماد یادآوری مکان اولیهٔ شکل گیری قبیله های بنی اسرائیل است که یا در «مصر» بوده یا در «فلسطین» از نیل تا فرات. از همین رو یهودیان، اسرائیل را مادر قوم خود می‌دانند و معرفی می‌کنند.

۲.هر داوزده سبط و نوهٔ حضرت یعقوب (ع) که بنی اسرائیل نامیده می‌شوند، از چهار مادر و یک پدر به وجود آمدند: راحیل و لیه دختران لابان و دو کنیز این بانو.

از این رو مادر در تشخص بخشی ویژه به هر قبیله، نقش به سزایی داشته و می دانیم که قبیله گرایی و حفظ نسبت خانوادگی، هنوز هم در میان یهودیان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. افزون بر این،  مادر تحکیم بخش فضای خانواده است و در میان بنی اسرائیل، هر مجموعه ای را که از یک مادر بودند، یک کلان می‌نامیدند. برای همین مادر در نژاد عبرانی بسیار اهمیت دارد.
در پویانمایی‌های بسیاری که همراهان صهیون در «ژاپن» ساخته‌اند،این درون مایه با خصوصیات تفکر یهودی _ صهیونیستی به وفور تکرار می‌شود.

بررسی تعامل صهیونیسم با سینمای ژاپن در ترویج این اسطوره‌ها بسیار تأمل بر انگیز است، البته اسطوره‌ها و سنن و فرهنگ ژاپنی کاملاً از اساطیر و فرهنگ غربی متمایز اند، مثلاً احترام فراوان به امپراتور و تا حد خدا بالا بردن او، فرهنگ سامورایی، تن دادن به کشته شدن و تسلیم نشدن، احترام به والدین،آداب بودایی و شینتویی و تائویی و.. مضامینی کاملاً ژاپنی_شرقی هستند که به وفور در سینمای ژاپن و انیمیشن های ژاپنی تکرار می‌شوند.
اما وقتی که در سینمای ژاپن عناصری چون سرزمین موعود،قوم برگزیده،آوارگی و سپس رسیدن به دامان مادر،فرهنگ یونانی و رومی و ..که مضامینی کاملا غربی _صهیونیستی هستند، در کنار هم و با ترکیب خاصی تکرار می‌شوند،باید مطمئن شد که این آثار به صورت سفارشی ساخته شده‌اند.

«ژاپن» پس از بمباران اتمی «ناکازاکی» و «هیروشیما»، در جنگ دوم جهانی تسلیم آمریکا شد و سپس آمریکایی‌های سرمایه دار که به طور سنتی،صهیونیست‌های آمریکا تعداد زیادی از آن‌ها را تشکیل می‌دادند،در ژاپن سرمایه گذاری‌های گسترده ای کردند تا ژاپن را تبدیل به دژ سیاسی _ اقتصادی آمریکا در منطقهٔ آسیای شرقی و جنوب شرقی کنند و این اتفاق افتاد،به گونه ای که هم اکنون حدود هفتاد درصد ثروت ژاپن،آمریکایی_صهیونیستی است و حتی امنیت ژاپن را هنوز هم بعد از گذشت شصت سال از جنگ جهانی دوم و تسلیم کامل ژاپن به آمریکا ، ارتش آمریکا تأمین می‌کند و پایگاه های نظامی در این کشور دارد و به این ترتیب توانسته است مهم‌ترین رقیب خود در منطقه، یعنی چین را تحت کنترل داشته باشد و از جهتی بازار پر تراکم جنوب شرق آسیا را برای خود تضمین کند.
به این صورت سیاستمداران غرب گرا زمام امور ژاپن را در نیم قرن اخیر در دست داشته‌اند و هنرمندان و عوامل سینما هم از این روند غالب، مستثنا نبوده‌اند و با رویکرد وابستگی به آمریکا و تمدن مادی و صهیونی آنگلوساکسون به فیلم سازی روی آورده‌اند.


نفوذ فکری صهیونیست‌ها در ژاپن و صنعت سینمایی‌اش،تنها به این سخن بسنده می‌کنیم که داستان‌های غربی با تولید انبوه ژاپنی ولی گسترش اندیشه غربی در شرکت‌های سینمایی ژاپنی مستقر در ژاپن یا هالیوود ساخته و با کمک شرکت‌های بزرگ آمریکایی_هالیوودی،جهانی شدند.
نویسنده زیرک آمریکایی کتاب «آمریکای بدون نقاب، پیشین» در بخشی از کتاب خود به این نکته اشاره می‌کند که: از اواسط دههٔ ۸۰ میلادی ، ژاپنی‌ها شروع به خرید تعدادی از استدیوهای هالیوودی کردند،ولی بعد از گذشت یک دهه،هنوز هم مدیران یهودی و صهیونیست باقی مانده‌اند و ژاپنی‌ها مترسکی بیش نیستند،مثل کمپانی ژاپنی Mitsushita که MCA_universal آن را خرید،ولی روسای آن،همان صهیونیست‌های سابق اند.(لوواسرمن،سدشینبرگ،تام پولک)

بررسی فیلم و انمیشن ها
همان طور که می‌دانید در شش قسمت از نه قسمت پویانمایی انیماتریکس که همراه سه گانهٔ ماتریکس، در راستای اهداف ضد اسلامی و آخرالزمانی صهیونیست با همکاری کارگردانان ژاپنی ساخته شد،سند گویایی بر ادعای ماست.

 

همچنین در سریال پویا نمایی هاچ زنبورعسل قهرمان داستان برای یافتن مادرش ، رنج‌های بسیاری را تحمل می‌کند. در پویانمایی چوبین قهرمان عجیب فیلم، به دنبال مادرش بود و تصمیم داشت با شکست برونکا مام مهربانش را از دست این موجود شیطانی برهاند.برونکا در این اثر،شبیه شیطانی است که در کتاب مقدس از آن یاد شده است:یک چشم بال‌هایش شبیه بال‌های خفاش است،دماغ بد ترکیب و صدایی نفرت انگیز و خنده های شرورانه ای دارد.سپاهیان برونکا همیشه اورا کمک می‌کردند.

 

در پویا نمایی حنا دختری در مزرعه هم دخترک تنهایی را می‌بینیم که در کشت زاری در «فنلاند» زندگی می‌کند و مادرش که برای کار به آلمان رفته است، با آغاز جنگ جهانی اول نه می‌تواند به خانه‌اش برگردد و نه می‌تواند پولی برای خانواده‌اش بفرستد.


از این رو، حنا باید با کار طاقت فرسا در کشت زارها،خرج زندگی‌اش را در بیاورد.این فیلم که ساخته های شرکت «نیپون» ژاپن است، حتی در مضمون صریح خود هم غربی است.همین شرکت در پویانماهای دیگری با مضمون کاملاً غربی چون مهاجران،خانواده دکتر ارنست،آلیس در سرزمین عجایب و کریستف کلمب را نیز ساخته است و ارتباطات تنگاتنگی با شرکت‌های هالیوودی دارد.
در پویانمایی باخانمان نیز دختری به نام پرین که شاهد مرگ مادرش بوده است،به همراه بارون و پاریکال، سگ و الاغ محبوبش در جستجوی زندگی آبرومند،مراحل پیشرفت را با تحملی باور نکردنی و پاکی درون و یاری خدا پیموده و در پایان آشکار شد که نوه یکی از کارخانه داران بسیار ثروتمند است. پدر بزرگش ، ویلفران نام داشت که پسرش ادموند در ازدواجی نفرین شده با خانم عکاسی هندی،فرزند به نام پرین از خود به یادگار گذاشت.


موضوع بیشتر انیمیشن‌های ژاپنی ،کودکی است که به دنبال مادرش می‌گردد یا بی مادر است.در برخی آثار پویانمایی ژاپنی می‌بینیم که داستان‌های مشهور غربی با مضامین و اهداف تمدن یهودیزه شدهٔ غرب به تصویر کشیده شده است . پویانمایی‌های همچون :کریستف کلمب، وایکینگ ها،سفرهای مارکوپولو،دختری به نام نل، دور دنیا در هشتاد روز، بینوایان، یونیکو/تک شاخ.
در فیلم‌های صهیونیستی،مادر نقش ویژه ای دارد، برای نمونه در فیلم سفرتک شاخ،مادر حتی پس از مرگش هم به دو دختر و شوهرش در راه شکست وحشی‌ها و رهایی جزیرهٔ موعود کمک می‌کند و سرچشمهٔ فیض و حکمت و مهربانی و پشتیبانی از خانواده و ارزش‌های خانوادگی است.
 

استیون اسپیلبرگ،از پر آوزه ترین اسطوره پردازان یهودی سینمای صهیونیستی و عضو کمیتهٔ عالی سینما برای تولید فیلم‌های تبلیغاتی به سود یهودیان مورد حمایت دولت اسرائیل است.او در فیلم هوش مصنوعی (A.I) نام شخصیت اول فیلم خود را دیوید گذاشت که یادآور داوود نبی (ع) منجی بزرگ اسرائیل است. دیوید ربات انسان نمایی است که جایگزین پسر خانواده ای می‌شود که به اغما رفته است. پس از آمدن پسرک،خانواده تصمیم می‌گیرد این ربات را دور بیندازد، ولی او به مادر خانواده علاقه مند شده و او را مادر خود می‌داند.فرشتهٔ آبی،او را راهنمایی می‌کند که باید مسیر سختی را بپیماید تا بتواند عضو این خانواده شود و او پس از زحمت‌های فراوان و گذشت دو هزار سال بازهم آرزوی بازگشت دوباره مادرش را دارد که سرانجام به آرزوی خود می‌رسد.


در فیلم هری پاتر می‌بینیم قهرمان داستان به دلیل شهامت مادر و پدرش معروف است و همیشه یاد و خاطره و زندگی حکمت آمیزشان، یاور و همراه اوست و برای رهایی مدرسه «هاگوارتز» یاد آن‌هاست که به او نیرو و شهامت می‌دهد.پیوند خانوادگی هری و رهایی مدرسهٔ هاگوارتز این نکته را یاد آوری می‌کند که منور از مدرسه آموزشی جادوگری هاگوارتز،سرزمین موعود یهود است.البته مقاله حاخام جک آبراموویچ،با نام «آیا هری پاتر یهودی است؟» نیز به این نکته اشاره می‌کند که منظور از این مدرسه،سرزمین آموزش و خواندن «تورات» یعنی اسرائیل است.
 
از مباحث مطرح شده فوق این نتیجه حاصل می گردد، که سردمداران نظام سرمایداری غرب و در راس آنان صهیونیست و یهودیت، تمام توان خود را به سمت فرهنگ  کشورها و ملل جهان نشانه گرفته اند تا با ایجاد رخنه در هویت و تمدن آنها، افکار عمومی را به سمت اهداف منحرف و استحاله فرهنگی، خود سوق دهند. چنانچه مخاطبان این صنعت از سطح آگاهی بر گرفته از تحقیق و جستجو از پشت پرده تولید این محصولات آگاه باشند، ذهن خود را به پیام این محصولات معطوف و تحت تاثیر تفکر رسانه ها قرار نخواهند گرفت.