به گزارش سرویس چند رسانه ای صراط، سازمان امنیت و اطلاعات کشور که به طور خلاصه به آن ساواک خوانده می گفتند، از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۷ سازمان اصلی پلیس امنیتی و اطلاعاتی ایران در زمان سلطنت شاه مخلوع بود که قدرت و اختیارات بسیاری در توقیف و بازجویی افراد داشت. این سازمان به ویژه در سالهای دهه ۱۳۵۰ و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی سال ۵۷ و سرنگونی حکومت سلطنتی، نفرتانگیزترین و مخوفترین نهاد حکومتی در بین مردم بهشمار میآمد. مقر سابق ساواک در خیابان خواجه عبدالله تهران قرار داشت.
ساواک در اوسط دهه ۱۹۵۰ میلادی (اواسط دهه ۱۳۳۰ شمسی) با همکاری مشترک موساد و سیا در ایران شکل گرفت و هدف از آن تاسیس یک نیروی پلیس مخفی در ایران بودهاست.
در این سازمان افرادی را برای شکنجه ی افراد انقلابی انتخاب کرده بودند که بعد از مدتی به علت بی رحمی و شکنجه ی زیاد بین زندانیان شهرت خاصی پیدا کردند.
ساواک در اوسط دهه ۱۹۵۰ میلادی (اواسط دهه ۱۳۳۰ شمسی) با همکاری مشترک موساد و سیا در ایران شکل گرفت و هدف از آن تاسیس یک نیروی پلیس مخفی در ایران بودهاست.
در این سازمان افرادی را برای شکنجه ی افراد انقلابی انتخاب کرده بودند که بعد از مدتی به علت بی رحمی و شکنجه ی زیاد بین زندانیان شهرت خاصی پیدا کردند.
محمد علی شعبانی (دكتر حسينی)
برای مدتی مدير داخلی بازداشتگاه اوين بود و خود در شكنجه و بازجويی زندانيان و متهمين سياسی شركت ميجست. در پی بوجود آمدن كميته مشترك ضد خرابكاري ساواك و شهربانی در سال 1351، به آنجا منتقل شد. وي دورههای آموزشی «توجيه و حفاظت»، «شوك الكتريكی» و «آپولو» را در ساواك طی نموده و در كميته مشترك ضد خرابكاری به كار بست. حسينی به خاطر جديت و پشتكار فراوان در امر شكنجه زندانيان، موفق به دريافت نشانها و مدالهاي مختلف گرديد.
وی شخصی نام آشنا برای زندانيان سياسی به نام محمدعلی شعبانی كه داراي تحصيلات چهارم ابتدائي بوده و نام مستعار «دكتر حسيني» را يدك ميكشيد، متخصصترين فرد براي زدن كابل بوده است. وی زندانی را روی دستگاه مخصوص شكنجه «آپولو» می نشاند و كف دست و ساق پای زندانی را زير گيرههای آن پرس نموده و كلاه آهنی مخصوصی كه تا گردن زندانی را می پوشاند روی سر او قرار ميداد. آنگاه شروع به زدن كابل می نمود. سر كابلها افشان بود و موقع اصابت به كف پا، نوك آن روی پا برمی گشت و موجب كنده شدن گوشتهای آن ميشد. گاهگاهی هم با شيئی چوبی يا فلزی ضربهای به كلاه وارد می كردند كه صدای بسيار وحشتناكی در آن ايجاد شده و در گوش زندانی می پيچيد كه فوقالعاده آزار دهنده بود و شكنجهای بود مضاعف بر ساير شكنجهها. پس از پيروزي انقلاب اسلامی، در تاريخ 24 اسفند 1357 هنگامی كه منزلش محاصره بود با اسلحه كمری اقدام به خودكشی نمود كه بلافاصله به بيمارستان منتقل و سرانجام در تاريخ 12/2/58 درگذشت.
پرویز ثابتی
پرويز ثابتی فرزند حسين در سال 1315 در سنگسر از توابع سمنان در محله ای به نام تپه سر در يک خانواده بهائی به دنيا آمد. دوران ابتدايی را در دبستان حسينيه و شاه پسند سنگسر از سال 1322 تا 1328 و دوران دبيرستان را در فيروز بهرام تهران از 1328 تا 1334 گذراند، همچنين در دانشکده حقوق دانشگاه تهران از 1334 تا 1337 تحصيل کرد. در خرداد ماه 1337 موفق به اخذ ليسانس در رشته قضايی از دانشکده حقوق شد. در بهمن ماه 1337 با معرفي ضرابی (مديرکل نهم ساواک) به استخدام ساواک درآمد. وي با جاه طلبی و سرسپردگی متظاهرانه خيلی زود در تشکيلات ساواک ترقی کرد. ابتدا با حمايت فردوست، قائم مقام ساواک؛ و ناصر مقدم، مديرکل اداره سوم در سال 1345 رئيس اداره يکم اداره کل سوم شد. در همين سال ناگهان به اعتبار يک برنامه تلويزيونی به شخصيتی سرشناس بدل شد و به تدريج ابعاد قدرتش فزونی گرفت. به راحتی می توان ادعا کرد تا سال 1349 که وی معاون اداره کل سوم ساواک شد، سايه اقتدارش بر همه عرصه های زندگی ايرانيان سنگينی می کرد. مخالفان رژيم او را خصم اصلی خود می دانستند. در عين حال، احراز همه مشاغل مهم از پست وزارت گرفته تا استادی دانشگاه و معلمی و حتی کارمندی دولت، در گرو دريافت اجازه اداره ای بود که رياستش را او برعهده داشت.
سخنگوی غیر رسمی ساواک و مرد امنیتی مرموز حکومت شاه، سال گذشته بعد از سی و سه سال در گفتگو با صدای رسمی دولت آمریکا، به بیان خاطرات خود و دفاع از رژیم شاه و ساواک پرداخت. ثابتی که مدیر امنیت داخلی ساواک بوده است در مورد نوشتن خاطراتش گفت: خاطراتم را از همان اول انقلاب نوشته ام ولی تاحالا منتشر نکرده ام، مسائل منفی را نگفته بودم که مورد سوءاستفاده جمهوری اسلامی قرار نگیرد و تنش نیروهای مخالف رژیم شاه را زیاد نکند!
ثابتی در مورد ارتباط ساواک و شخص خودش با موساد و سیا گفت: باسیا و موساد در تماس بودیم و ارتباط حرفه ای داشتیم مبادله اطلاعاتی داشتیم و سفر به اسرائیل هم می کردم، ولی رابطه خارج از مسائل اداری با موساد نداشتم!
ثابتی در اول آبان 1357 و هنگامی که دریافت رژیم شاه رفتنی است، به آمریکا رفت و در فلوریدا ساکن شد. در آمریکا، پرویز ثابتی، نام کوچک خود را به « پیتر» تغییر داد و همچنان به شرکت خود با عباس در زمینه خرید و فروش زمین و ساختمان سازی در آمریکا و فرانسه ادامه داد. اغلب معاملاتی که ثابتی انجام می دهد به نام همسر و دو دخترش می باشد و در محضر یکی از بستگانش در آمریکا، به نام هوشنگ ثابتی، به ثبت می رسد. ثابتی، مالک چند شرکت ساختمانی در آمریکا و اروپا می باشد.
بهمن نادری پور (تهرانی)
بهمن نادری پور معروف به تهرانی فرزند عباس در سال 1324 در تهران متولد گرديد. وی در سال 1346 با مدرك ديپلم در سازمان امنيت و اطلاعات كشور (ساواك) استخدام شد. مدتی در ادارات بايگانی و فيش مشغول به كار بود و سپس به بخش 311 كه وظيفهاش جمعآوری خبر در گروههای كمونيستی بود منتقل شد. وی در حين خدمت تحصيلات خود را تا مقطع ليسانس ادامه داد. علاقمندی وافر وی به كار، استعداد سرشار و سرسپردگی، از وی فردی مستعد ساخته بود كه موجب شد پس از گذشت مدت كوتاهی، مسئوليت بخش احزاب و دستجات كمونيستی به وی واگذار شود و به دنبال آن در سال 1348 رهبر عمليات گردد. در اواخر سال 1349 عضو كميتهای در اداره سوم شد كه وظيفه آن شناسايی عوامل تظاهرات سراسری دانشگاهها بود. تهراني در سال 1355 جهت گذراندن دورههای تخصصی عازم آمريكا و اسرائيل گرديده و دورههای مختلف مربوطه را طی می نمايد.
او از نظر رتبه در ساواك كارمند رده نهم بود. در سال 1356 به علت عدم سازگاری با ناصری و سجدهای (رئيس كميته مشترك) به كميته مستقر در اوين منتقل شد. او تا آخرين روزهاي حكومت رژيم فاسد پهلوی امر بازجويی و شكنجه زنان و مردان مبارز زندانی را ادامه می داد و از هيچ تلاش و كوششی فروگذار نمی كرد و به شدت مورد اعتماد پرويز ثابتی بود.
وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي مدتي به زندگی مخفی روی آورد و در اوايل سال 1358 توسط نيروهای انقلاب دستگير شد. تهرانی به دليل ماهيت انقلاب اسلامی، سعي نمود با زيركی خاصی صرفاً آن سری از فعاليتهايش را كه در رابطه با گروههای غير مذهبی بود بيان نمايد و از آنچه كه بر سر مبارزين مذهبی آورده بوده سخنی به ميان نياورده است در حالی كه بنا به اظهارات بسياری از زندانيان مذهبی وی به بازجويی و شكنجه مبارزين مذهبی هم مبادرت می ورزيد.
سرانجام او با محاكمه در دادگاه انقلاب اسلامي و اعتراف به اعمال ننگين و جنايتكارانه خود در تاريخ يكشنبه سوم تير ماه 1358 اعدام شد.
الان که دیگه خودکشی ایشون می کنید بعد می گید خودکشی کردن اونا لااقل مردتر بودن تا شگا