به گزارش صراط، متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
جناب آقای حضرتی مدیر مسئول محترم روزنامه اعتماد
سلام علیکم
ضمن
تبریک دهه مبارک فجر و یوم الله ۲۲ بهمن سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب
اسلامی و گرامی داشت یاد امام خمینی رضوان الله علیه و شهدای گرانقدر
انقلاب اسلامی. پاسخ شما و دوستان اصلاح طلب را در روزنامه اعتماد مورخه ۱۹
بهمن خواندم. از سرعت پاسخگویی تشکر میکنم. مطالب شما را صادقانه و
مشفقانه یافتم بویژه آنکه از لابلای پاسخ شما اشتیاق برای ادامه گفتگو و
نیز پیشرفت در فهم مواضع مشترک ادراک نمودم. لذا با عرض پوزش و به نیت
ادامه گفتگو مطالبی را در زیر یادآور میشوم.
۱-
شما در پاسخ خود تصریح کردید؛ «به ولایت فقیه پایبند» میباشید و تاکید
فرمودید: «ولایت فقیه ارزش متعالی و میراث باشکوه امام است» و نیز تصریح
فرمودید؛ «مهمترین دستاورد و میراث مشترک ملت ایران پذیرش و تمکین به
قانون اساسی است و ولایت فقیه از اصلیترین ارکان قانون اساسی است» همین
نشان میدهد که در گفتگوهای ما شفافیت لازم حاصل شده است. همین جا
یادآورشوم که بنده در اندازه یک کشیش در این گفتگو ظاهر نشدم که سر در
زانوی بنده اقرار به اشتباه کنید یا پایبندی به این نشان دهید. من برخلاف
عدهای که یقه شما را چسبیدهاند ومی گویند اقرار به اشتباه کنید، از در
دیگری وارد شدم و میگویم شما بیائید اعتقادات واقعی خود را بیان کنید
بیآنکه بر کسی منت بنهید. همانطور که در نامه خود آوردهاید ممکن است بنده
در آزمون ولایت پذیری در دوران امام (ره) نمرهای کمتر از نمره شما آورده
باشم. امّا بنده و شما به امام و امامت انشاءالله پایبندیم. بنده همین جا
اعتراف میکنم به سبب آشنایی با برخی از دوستان که رقبای ما بودند شهادت
میدهم پایبندی برخی از اصلاح طلبان به امام (ره) و مقام معظم رهبری و
جایگاه ولایت فقیه اگر بیشتر از ما نباشد، حتماً کمتر نیست. شما نمونههایی
از رفتار آقایان حجه الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی و حجه الاسلام
والمسلمین کروبی در دوران اصلاحات آوردید که حاکی از پایبندی به احکام
حکومتی و نظرات رهبری است تاریخ نمیتواند این نمونهها را انکار کند حافظه
تاریخی ملت اینها را به یاد دارد.
تفوه
به این سخن که «ما و شما معتقد به امام و رهبری هستیم» طمع دشمن به اخلال
در روابط ما و شما و روابط ما با ملت را قطع میکند. بنده هنوز نطق تاریخی
حضرت امام (ره) در جریان کاپیتولاسیون در ذهنم است آنجا که پای شرف و
استقلال کشور مطرح است باید از ته دل فریاد کشید. امام (ره) در بخشی از
سخنان خود که دغدغه اتحاد نخبگان و علما و روحانیون را داشت فرمودند «ای
علما،ای مراجع به داد اسلام برسید و بعد فرمودند من تمام روحانیون را
تعظیم میکنم.
دست تمام روحانیون
را میبوسم آن روز اگر دست مراجع را بوسیدم امروز دست کاسب را هم
میبوسم۰۰۰» بنده که خاک پای امام (ره) هم نمیشوم. بنده بخاطر همگرایی
نخبگان و علما و دوستداران نظام حاضرم کسانیکه برای ناامیدکردن دشمن و
امید دادن به دوستان انقلاب در داخل و خارج بگویند «ما پایبند به اوامر
ولایت فقیه هستیم» دست و دهانشان را ببوسم. امّا برادران عزیز، آیا اعتقاد و
التزام عملی به ولایت فقیه نباید در فعل و گویش سیاسی ما تبلور داشته
باشد؟!
دوستان عزیز؛ موضوع گرو و گرو کشی نیست. اگر شما در ولایت پذیری از ما سبقت بجوئید این مایه غبطه ماست نه حسد و کینه توزی و۰۰۰
۲-
دوستان عزیز! اگر در اعتقاد به ولایت فقیه و جایگاه آن در قانون اساسی
تردیدی نداریم قاعدتاً نباید مشکلی بین ما و شما باشد. ولایت فقیه در قانون
اساسی فصل الخطاب است. به تعبیر امام (ره) برای جلوگیری از استبداد است.
در حوادث سال ۸۸ اگر هردو جریان به داوری او گردن مینهادند و اینجایگاه را
فصل الخطاب میدانستند، حادثهای رخ نمیداد که جان برخی از هموطنان ما به
خطر بیفتد و آسیب ببینند. شما اشاره کردید به اعتراض مسالمت آمیز طرفداران
آقای موسوی پس از اعلام نتایج، رقم این حضور را چند صد هزار برابر بیش از
آن کسانی که به او در تهران رای دادهاند فرمودید که حالا بنده بنا ندارم
روی آن رقم با شما چانه بزنم.
به
رفتار صدا و سیما و برخورد مقامات امنیتی هم انتقاد داشتید و گلههایی هم
مطرح فرمودید. سوال بنده از شما این است که برفرض وارد بودن این گلهها مگر
قرار بود سرنوشت انتخابات در اردوکشی خیابانی معلوم شود؟ پس رای،
انتخابات، صندوق رای و جمهوریت نظام چه میشود؟ فرض میکنیم شما مجاز به
اعتراض مدنی به نتایج انتخابات بودید اما حوادث روز قدس، روز ۱۳ آبان، روز
۱۶ آذر و بالاخره روز عاشورا ربطی به اعتراض به نتایج انتخابات دارد؟! شما
فرمودید؛ رفتارهای خارج از عرف و اردوکشی خیابانی پسندیده نبوده و نیست و
نیز فرمودید؛ بیتردید در انتخابات ۸۸ رفتارهایی بروز کرد که قابل دفاع
نیست.
بنده از وجدان شما سوال
میکنم این رفتارهای خارج از عرف که قابل دفاع نیست چیست؟ این رفتارها
بهانه به دست بدخواهان داد تا چهره شما را در رسانههای خارج ملکوک نشان
دهند! این رفتارها در داخل بهانه به برخی داد که به نادرست شما را ضد
انقلاب و ضد ولایت فقیه جلوه دهند! بنده به عنوان کسی که خیرخواه شما هستم
از این تصویری که به هر دلیل از شما دوستان در جامعه جلوه نموده است متأسف و
متأثر هستم. گاهی خشم و غضب در انسان غلبه پیدا میکند و رفتار انسانی را
به سوی خشونت و بد اخلاقی و ظاهرگرایی میکشاند. بنده به عنوان کسی که در
حوزه سیاست ورزی موی سفید کردهام عرض میکنم در لحظه خشم و غضب که جنود
شیطان در درون انسان مشغول تهیه و تدارک دشمنی و کینه توزی هستند، باید به
خدا پناه برد و از او استعانت جست. قول و فعل سیاسی ما باید مبتنی بر
عقلانیت الهی باشد. اگر از این مسیر خارج شویم گرفتار جنود شیطان در درون و
برون میشویم. عنصری که ما را به این وادی میکشاند خشم، غضب، بدخلقی و
سیاه بینی است. و در مقابل، عنصری که ما را از این مهلکه نجات میدهد
مدارا، صبر، حسن ظن، انصاف و عدالت است. اینها را به شما نمیگویم که فکر
کنید تنها شما را به آن متهم میکنم ما هم ممکن است در رفتار سیاسی خود به
بیراهه رفته باشیم. شما در نامه خود بحق اشاره کردید مقام معظم رهبری در
قضیه کهریزک و دیگر قضایای مربوط به کوی دانشگاه وارد شدند و جلوی برخی
تبهکاریها را گرفتند. پس قبول دارید که اراده نظام در این امتحان الهی
رعایت عدل و انصاف بوده و در مقابل برخی کجرویها شجاعانه ایستادند و جلوی
آنرا گرفتند.
۳ - صورت مسئله را
در پاسخهایتان طوری طراحی کردهاید که سهم آمریکا، رژیم صهیونیستی و
انگلیس مکار در این «حادثه» به قول شما و در این «فتنه» به قول ما، نادیده
گرفته شده است. بالاخره نمیتوان انبوهی از اخبار و اطلاعات در رادیو بیبی
سی و رادیو آمریکا و رادیو رژیم صهیونیستی را برای سوزن بانی حوادث سال ۸۸
نادیده گرفت. وقتی رژیم صهیونیستی میگوید؛ «اصلاح طلبان به نمایندگی از
ما در تهران مبارزه میکنند» با این گفته چه باید کرد؟ وقتی آمریکا و
انگلیس همین الان هم تمام قد از قهر و غضب اصلاح طلبان با انقلاب دفاع
میکنند با این چه باید کرد؟ شما بهتر از ما میدانید که گردانندگان عملیات
جنگ روانی آمریکا و رژیم صهیونیستی و انگلیس علیه انقلاب، مردم و رهبری
توسط روزنامه نگاران ایرانی در رسانههای دشمن مدیریت میشود. این روزنامه
نگاران زمانی در همین دوره اصلاحات در کشور در روزنامههای دوم خردادی قلم
میزدند. ما نصیحت میکردیم و میگفتیم اینها «منّا» نیستند شما دوستان
قبول نداشتید. الان که کوچ کردند به وطن مطلوب خود، آیا باز تردید دارید که
اینها «منّا نبوده» و نیستند! اینها نه تنها انقلاب و نظام بلکه کشور را
به اهداف خائنانه دشمنان این نظام فروختند. شما گله کردید از برخورد
مقامات امنیتی با تعدادی از روزنامه نگاران! بنده از کم و کیف این برخورد
مطلع نیستم. اما شما تمام قد از آنها از باب آزادی بیان و آزادی حق تبادل
اطلاعات دفاع کردید و فرمودید؛ چه کسی است که میتواند ادعا کند هم میتوان
اصلاح طلب بود و هم برانداز! بنده از شما سوال میکنم میتوانید تضمین
دهید اینها که مورد تعقیب نهادهای امنیتی بودند چند صباح دیگر به دوستان
خود در «بیبیسی» و «وی اوای» نپیوندند. در دوران اصلاحات به ما این
تضمین را داده بودند امّا معلوم شد اشتباه میکنند. چه دلیلی دارد که شما
امروز اشتباه نمیکنید. روزنامه نگاران ایرانی که در بیبی سی و رادیو
آمریکا کار میکنند اینها برای براندازی رفتهاند یا برای تحکیم نظام
اسلامی، کدام یک؟! بنده از شما سوالی کردم در مورد جریانی که میگویید نیم
نگاهی به آنسوی مرزها دارند چه فکر میکنید؟ نقد شما به آنها چیست
کارنامه مقابله با آنها چیست؟ شما این سوال را بیپاسخ گذاشتید؟!
۴-
شما سوال کردید که «جایگاه جمهوریت در تفکر شما کجاست؟» و همین را تیتر
اول روزنامه اعتماد قراردادید و فرمودید ما برخلاف برخی آقایان رای مردم را
تزئینی نمیدانیم.
بنده در پاسخ
شما در نامه دوم به تفصیل در این مورد پاسخ دادم. نسبت بین اسلامیت نظام به
جمهوریت مثل نسبت تن به سر است. جمهوریت به عنوان «تن» نظام بدون اسلامیت
به عنوان «سر» وجود خارجی ندارد و اسلامیت به عنوان «سر» هم بدون جمهوریت
به عنوان «تن» معنا ندارد. در اولی ما شبیه یکی از نظامهای متعارف کنونی
میشویم و در دومی به سمت رژیم خلافت میرویم، علما و مراجع و رهبر اصلی و
واقعی ملت خانه نشین میشوند مانند آنچه پس از اسلام رخ داد. جایگاه
جمهوریت در قانون اساسی ما مشخص است نمیدانم چرا آنرا مبهم، مرموز و دست
نیافتنی نشان میدهید. شما فکر میکنید رهبری و شورای نگهبان فقط پاسدار
اسلامیت نظام است؟ این دو نهاد، نیرومندترین نهاد نگهبان اسلامیت و بویژه
جمهوریت نظام است و اگر این دو نهاد نبودند ما مثل نهضت مشروطه و نهضت ملی
از استبداد رضاخان و پسرش سر در میآوردیم.
مردم و نخبگان و
بویژه امام (ره) که بنیانگذار این بنای نورانی است با استفاده از تجربه
مشروطه و نهضت ملی، جلوی بازتولید سلطنت و استبداد و در نتیجه جلوی بازگشت
استعمار را گرفتند. ما باید این نعمت بزرگ الهی را شکرگذار باشیم. اگر نبود
این دو نهاد اصیل، نورانی و روحانی باید با شما در قعر جهنم استبدادی
خشنتر از استبداد دوران پهلویها با شما این مباحثه و گفتگو را داشته
باشیم.
شما در دفاع از جمهوریت به قرائت خود مطالبی را بدون ذکر
مأخذ آوردید که پسندیده نیست. این مطالب خلاصه ادعای آقای اکبر گنجی در ما
نیفست جمهوری خواهی است. آنچه از آن به عنوان حقوق ملت یاد کردید و آنرا
مزیّن به فرموده امام کردید که در مانیفست جمهوریخواهی بارها به آن تمسک
شده، یک کژراهه است. در میان شما آدم فاضل و برجسته وجود دارد نیازی به
استفاده از منطق یک فراری لجوج عنود نبود.
فرمودهاید:
هنوز طنین رسای امام در بهشت زهرا را فراموش نکردهایم که حتی اگر پدران
ما برای دوران خود حکومتی را انتخاب کردهاند این لزوماً نمیتواند برای
نسلهای بعد اعتبار داشته باشد. فارغ از مجادلات حقوقی این نظر، آیا معنایی
جز پذیرش رای و نظر مردم در بالاترین درجه داشته است؟ منظورتان از این
بیان چیست؟ یعنی مردم الآن پشیمان شدهاند که در جمهوری اسلامی زندگی
میکنند! آیا مردم خواهان یک نظام رضاخانی و یا جمهوری آتاتورکی هستند؟ اگر
این تصور را شما دارید باید یک آدرس از این مردم بدهید تا تاریخ از رویت
آن غفلت نکند راهپیمایی یوم الله ۲۲ بهمن امسال برای سی و چهارمین بار ثابت
کرد مثل کوه پای نظام، انقلاب و رهبری ایستادهاند. اگر منظورتان همین
اشراری است که در روز قدس، روز ۱۳ آبان، روز ۱۶ آذر و روز عاشورای ۸۸ به
خیابانها آمدند شما که میگویید آنها برانداز هستند و با آنها مرز بندی
دارید!
اگر گوشه چشمی به آنها ندارید چرا اصلاً
به این سخن امام که در نفی طاغوت زمان گفته تفوه میکنید. برفرض محال مردم
روزی عطای این نظام را به لقایش بخشیدند و تن به یک استبداد دادند ما و شما
در کجای این معادله خواهیم ایستاد. آیا ما هم تن به استبداد خواهیم داد یا
با آن مبارزه میکنیم؟!
بنده در
پاسخ قبلی وفاداری جریان ما به جمهوریت را به شما آدرس دادم و گفتم شما که
آقای ناطق نوری را فردی پخته میدانید به نمایندگی از کل جریان اصولگرا
پیروزی آقای خاتمی را تبریک گفت. شما چرا در جریان انتخابات ۸۸ پیروزی آقای
احمدینژاد را تبریک نگفتید. بعد به قول خودتان تظاهرات آرام و سکوت
اعتراض آمیز برگزار کردید. آیا ما به جمهوریت نظام وفاداریم که به شما
تبریک گفتیم یا آنها که تبریک نگفتند و به خیابانها آمدند؟!
۵-
درخصوص جایگاه انقلاب و موقعیت جمهوری اسلامی مطالبی را عرضه کردم که مورد
عنایت قرار نگرفت امیدوارم روزی توفیق یابم با عدد و رقم و آمار واقعی
بگویم داوری آنچه در مورد موقعیت کنونی ایران دارید واقعی نیست. موضوع تورم
و گرانی و مشکلات اقتصادی در همه دولتهای پس از انقلاب کم و بیش بوده است
اینکه چه دورهای بیشتر و چه دورهای کمتر بوده بستگی به داوری مردم در روز
رای گیری دارد. یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب مردم، کارآمدی کسانی است
که برگزیدهاند اگر آنها را کارآمد نیابند حتماً در رای خود تجدید نظر
میکنند.
۶ - فرمودهاید؛ «راهی
به سوی آینده تعبیه» کنیم. این حرف درستی است باید به اقتدار ملی در برابر
دشمنان مکّار و خونخوار انقلاب اندیشید. و نیز فرمودید در انتخابات آینده
به اعتلای اسلام و ایران فکر میکنید البته اسلام ناب محمدی (ص) که ولایت
پیامبر بوسیله فقیه عادل زینت بخش آن باشد.
امیدوارم
با بهره گیری از تجربیات گذشته شما و ما موفق به این مهم بشویم برای خودم و
شما عزیزان آرزوی توفیق بیشتر و عاقبت به خیری دارم.