ما که از جزایری ، اقتباس می کنیم
سکه های خویش را ، اسکناس می کنیم
اسکناس هایمان ، اعتبار می شوند
اعتبار می دهیم ، اختلاس می کنیم!
با حساب دیگران ، وام های بی امان
می دهیم و خویش را ، ناشناس می کنیم!
صادرات و واردات ، احتکار می شود
قیمت دلار و ارز را مماس می کنیم
هر زمان که رو شود ، دستمان به هر کجا
قطع آن معادله ، آن تماس می کنیم
فاش اگر کند کسی ، ناممان به دادگاه
گندم وجود او ، نذر داس می کنیم!
جایگاه متهم ، گشته جایمان ، چه غم!
باج می دهیم و خویش را خلاس می کنیم
سفسطه ، مغالطه ، مغلطه ، مشاجره
تکیه بر دلایل بی اساس می کنیم
هرج و مرج می کنیم و اتهام می زنیم
خویش را زبانزد ، عام و خاص می کنیم
برهرآنچه هست و نیست ، چنگ می زنیم پس
لاجرم اگر نشد ، التماس می کنیم!
نامه های پشت هم ، می دهیم و دم دم
خواهش مساعدت ، از خواص می کنیم
زیر بار محکمه ، تا ابد نمی رویم
باز هم که پا دهد ، اختلاس می کنیم
سید مصطفی فهری / صراط