به گزارش صراط،شاید تا دیروز کسی نمیدانست که اسکارهای 2013 به چه کسانی خواهد رسید امّا امروز این اتفاق سیاسی به اتمام رسید و نتایج آن برای تمام دنیا آشکار شد.
در میان برندگان این جوایز، نام دو فیلم توجه انسان را به خود جلب میکند؛ یکی "آرگو" و دیگری "لینکلن". این دو فیلم، فضایی که آمریکا در دنیای سیاست نیاز به آنها دارد را دنبال میکند. خلأ سیاستهای اشتباه آمریکا در جهان امروز را چیزی جز این دو فیلم نمیتواند جبران کند.
در سالهای اخیر روند اعطای جوایز در فستیوالهایی همچون اسکار، گلدن گلوب و دیگر فستیوالهای بینالمللی همواره تحتالشعاع جریانات سیاسی روز بوده است و فضای این فستیوالها از قالب هنری در آمده و بیشتر به سمت سیاست سوق پیدا کردهاست.
سیاسی بودن این فضا را میتوان از قبل اسکار تا حدودی حدس زد! برای مثال، پخش دومین تریلر فیلم لینکلن در روز پیروزی باراک اوباما باعث شد که احتمال رسیدن یکی از جوایز اسکار به این فیلم بیشتر شود؛ چرا که در این تریلر نشان داده میشود که "آمریکا در برههای سخت از تاریخ قرار دارد و اقدامات لینکلن در آن برهه از زمان، مسیر تاریخ را عوض خواهد کرد."
شعاری که اوباما در آن زمان بعد از چهار سال شکست در عرصه داخلی و خارجی بسیار بدان نیازمند بود.
منتقد سینمایی نشریه نیویورکر این فیلم را از نگاه هنری فیلمی محدود و معمولی دانسته و آن را فیلمی میخواند که در اتاقها جریان دارد.
شاهدی دیگر بر سیاسی بودن جوایز، این است که امسال جایزه اسکار بهترین فیلم به "بناَفلِک" رسید و این انتخاب برای خیلی از منتقدین هنری داخلی و خارجی و حتی خود کارگردان تعجب برانگیز بود زیرا اکثر منتقدان هنری بر این باور بودند که این جایزه به فیلم "زندگی پی (Life of Pi)" خواهد رسید؛ ولی شاید چیزی که بیشتر تعجبها را برانگیخت، اعلام این انتخاب از کاخ سفید، بوسیله همسر رئیسجمهور آمریکا، میشل اوباما بود؛ کاری که برای اولین بار در تاریخ اسکار اتفاق افتاده است و خود دلیلی واضح، بر سیاسی بودن جوایز این فستیوال ظاهرا هنری است.
نکته دیگری که در مورد این فیلم وجود دارد این است که، از سال 1989 تاکنون هرکارگردانی که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم شده، قبلا حتما یک یا چند بار نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردان بوده است؛ ولی این اتفاق برای کارگردن آرگو صورت نپذیرفت و او به یکباره این جایزه را از آن خود کرد!
البته در این میان نباید از رویکرد سال گذشته این فستیوال در قبال انتخاب "جدایی نادر از سیمین" به عنوان بهترین فیلم خارجی غافل شویم. منتقد سینما، مسعود فراستی گفتمان اين فیلم را ساخته توهمات شخصی فرهادی میداند و چنین بیان میکند که این فیلم در مجموع، در سطح متوسط رو به ضعیف است و تمام حرف این فیلم این است که ایران جای زندگی کردن نیست و آن را دروغ فراگرفته است.
وی پس از برنده شدن این فیلم در گلدن گلوب در مورد فضای جشنوارههای سینمایی چنین میگوید: "به نظر من جشنوارههای سینمایی- هنری فرنگ اصولاً سینمایی هنری نیستند؛ مخصوصاً اسکار."
فراستی چنین ادامه میدهد: "جایزه علمی جهانی ارزش دارد. رقابت ورزشی با ارزش است. اما جوایز سینمایی و هنری جهانی، بخصوص در یکی دو دهه اخیر جای شک دارد؛ به هیچوجه این طور نیست که سیاست در آن نیست."
این در حالی است که رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای (حفظه الله تعالی) در قسمتی از سخنان خود در دیدار با دست اندرکاران جشنواره مردمی عمار نیز بر این موضوع تأکید کردند که: "ساخت فیلم های سیاسی بر ضد ایران و یا اعطای جایزه به فیلم های ضد ایرانی، نشانه های آشکار از آمیخته بودن سیاست و هنر در آمریکا و غرب است."
اسلامزاده که در کشورهای بیداری اسلامی مستندسازی کرده و در این دیدار نیز حضور داشته است، درباره سخنان رهبری معظم انقلاب پیرامون سینمای غرب گفت: "ما الان در شرایطی هستیم که با آمریکاییها پنجه در پنجه هستیم که در این بین دشمن دشمنیاش را میکند و آقا فرمودند من تعجب میکنم چرا «آرگو» دیر ساخته شده و حتی به «لینکلن» اشاره کردند و گفتند که، آنها از این شخصیت ضعیف قهرمان میسازند و این یعنی هنرمندان هم باید بروند فیلمی در مورد قهرمانانمان بسازند."
در پایان شواهدی نیز از بخش مستند این فستیوال سیاسی ارائه میکنیم که گواهی بر اثبات این ادعا حتی در وادی مستند است؛ که بایستی بخشی بیطرفانه و واقعگرا باشد.
امسال در میان اسامی پنج مستندی که به بخش نهایی نامزدهای اسکار بهترین مستند بلند سینمایی راه یافتند، سه مستند «پنج دوربین شکسته»، «دربانان» و «جنگ نامرئی» جنجال زیادی به پا کردند.
در دو مستند اول به گونهای سیاستهای جنگطلبانه رژیم صهیونیستی مورد نقد قرار گرفته است و مستند «جنگ نامرئی» نیز روایتی پیشرو در انتقاد به وضعیت اسفبار زنان در ارتش آمریکا است؛ امّا نه تنها هیچ یک از این مستندها جایزهای را در اسکار به خود اختصاص ندادند بلکه در میان تعجب همگان، اسکار بهترین مستند به مستند "در جستجوی آقای شکر" رسید.
اگه تمامی انتخابهاش سیاسی و از روی غرض ورزی باشه پس چرا فیلم تایتانیک اسکار گرفت؟
چرا کارتونهای میکی ماوس و سفیدبرفی اسکار گرفتن؟
من فقط چند تا تیزر از آرگو دیدم.ولی به نظر نمیرسید فیلم خیلی قوی باشه ولی چون پرسر و صدا و پرحاشیه بود بهش جایزه دادن
شاید آرگو از نظر تکنیکی فیلم لایق برای اسکار نبوده
ولی جنجالی بود
ربطش ندید به سیاست
این کار میشه سیا بازی و...
شاید به دید سیاه متهم بشم اما نقدهای سنگین در باره هر دو اثر بالا وجود داره خواهش میکنم به زبان اصلی جستجو کنید و نقد منتقدان خودشان را مطالعه کنید
بهتره یه کم دورو برتونو نگاه کنین، جوونای ما به خاطر تحصیل میرن اونجا، ولی چند درصدشون برمیگردن؟؟چرا مهاجرت از ایران اینقدر زیاد شده؟؟
اگه جدایی نادر از سیمین سیاه نمایی بود، پس فیلمایی که درمورد انتخابات ایران ساخته شد و اونایی که به کاندیدای برنده رای دادن رو سفید مطلق و فرشته نشون دادن و بقیه رو به چوب مزدور بیگانه و همجنسباز و ... روندن چی بود؟؟؟
مگر نه اينكه همه ميگيم با آمريكا با تمام قدرت مقابله كنيم و اون را دشمن ميدانيم پس چرا ميگيم كه نبايد اين كار را ميكرد ، خوب اون هم داره با ما مقابله ميكنه و فكر كنم كه حق مسلم انهاست .
در مورد فیلم جدایی،اسکار رو به عقاید غربگرایانه فرهادی دادند نه به فیلم