به گزارش صراط،تکنیک
های عملیات روانی در حوزه ی رسانه و خبر، قالب های ارائه ی هدفمند اطلاعات
است که با هدف گیری ضمیر ناخودآگاه، ذهن مخاطب را به مسیر دلخواه
سردمداران یک رسانه سوق می دهد.
متن حاضر که توسط پژوهشگر حوزه جنگ نرم، احمد قدیری ابیانه (emailghadiri@gmail.com) نگاشته شده، هفتمین شماره از مجموعه 9 گانه در این خصوص است که به نظر خوانندگان مشرق می رسد.
متن حاضر که توسط پژوهشگر حوزه جنگ نرم، احمد قدیری ابیانه (emailghadiri@gmail.com) نگاشته شده، هفتمین شماره از مجموعه 9 گانه در این خصوص است که به نظر خوانندگان مشرق می رسد.
***
* حرکت از حاشیه ی تاریک: استفاده از جهل مخاطب نسبت به یک موضوع و طرح مسائل مختلف در آن حوزه.
بیان خاطره ی شخصی و خصوصی از یک فرد مرحوم.
* خبر شویی: دست به دست کردن خبر از منابع سیاه (نامعتبر و ناشناخته) به خاکستری (نیمه معتبر و نیمه شناخته) و از خاکستری به سفید (نسبتاً معتبر و شناخته شده).
خبر کشته شدن یک فعال اپوزوسیون ابتدا در فیس بوک، تویتر و بالاترین، سپس از طرف روزنامه های زرد یا سیاسیون درجه دو و در ایستگاه آخر در خبرگزاری ها و روزنامه های سراسری و زنجیره ای.
[گویا نیوز ترجیح داده خبر "جوّ شدید امنیتی در تهران" را به نقل از منبعی دیگر کار کند]
* تلفیق اعتبار: تلفیق کردن ادعایی غلط با سندی نامربوط.
به عنوان مثال در برنامه های چند رسانه ای هنگام طرح اتهامی (ادعای غلط) راجع به گذشته ی یک شخصیت، تصویری از جوانی او نشان می دهند (سند صحیح نامربوط) و این در حالی است که در ذهن مخاطب، "اعتبار تصویر" به "ادعای گفته" سرایت کرده با آن تلفیق می شود؛ همچنان که در مستندات سیاسی بسیار پر کاربرد است و در فیلم خط و نشان رهبر نیز به وفور از این ترفند استفاده شده.
* بیان از زبان ثالث:
مواضع مورد پسند یک رسانه از زبان شخص ثالث _مخاطب یا کارشناس_ بیان می
شود که امتیازش در مقاومت کمتر مخاطب نسبت به مطلب، به دلیل تصورِ نداشتنِ
سو گیری از جانب شخص ثالث است.
برنامه ی "نوبت شما" که علی رغم تظاهر با باز بودن باب گفتگوی آزاد، در بسیاری موارد محدودیت هایی را در برقراری ارتباط و تداوم کلام مخالفینش اعمال کرده و همچنین صفحه ی "ناظران می گویند" سایت بی بی سی فارسی، مصادیق بارز این رویکرد است.
ناگفته نماند که از اهداف نهان برنامه هایی چون "نوبت شما" به چالش کشیدن باور های جامعه ی ایران در ارتباطی دو سویه با مخاطب و در قالب "گفتگو" می باشد _فارغ از نمونه های رسوا شده ای از مخاطبین جعلی و از پیش تعیین شده_ و از این رو است که مباحثی چون حجاب، شورای نگهبان و ... به بحث و نقد گذارده می شود و از آنجایی که حتی حامیان ارزش ها نیز الزاماً تخصصی در موضوع مورد بحث و پاسخی مستند و مستدل به شبهات ندارند، صرف به بحث گذاشتن چنین موضوعاتی بازی "برد برد" را برای برنامه سازان بی بی سی رقم خواهد زد؛ خصوصاً آنکه با توجه به فرصت محدودی که به مخاطب تعلق می گیرد، اگر چه زمان کافی برای خدشه به یک باور فراهم است اما یقیناً امکان پاسخ جامع و کامل به شبهات وجود ندارد. ضمن آنکه چنین برنامه ای با کردکرد سوپاپ اطمینان گونه اش، نمایشی بر التزام عملی بی بی سی بر مقوله هایی چون آزادی بیان، بی طرفی و انصاف است.
برنامه ی "نوبت شما" که علی رغم تظاهر با باز بودن باب گفتگوی آزاد، در بسیاری موارد محدودیت هایی را در برقراری ارتباط و تداوم کلام مخالفینش اعمال کرده و همچنین صفحه ی "ناظران می گویند" سایت بی بی سی فارسی، مصادیق بارز این رویکرد است.
ناگفته نماند که از اهداف نهان برنامه هایی چون "نوبت شما" به چالش کشیدن باور های جامعه ی ایران در ارتباطی دو سویه با مخاطب و در قالب "گفتگو" می باشد _فارغ از نمونه های رسوا شده ای از مخاطبین جعلی و از پیش تعیین شده_ و از این رو است که مباحثی چون حجاب، شورای نگهبان و ... به بحث و نقد گذارده می شود و از آنجایی که حتی حامیان ارزش ها نیز الزاماً تخصصی در موضوع مورد بحث و پاسخی مستند و مستدل به شبهات ندارند، صرف به بحث گذاشتن چنین موضوعاتی بازی "برد برد" را برای برنامه سازان بی بی سی رقم خواهد زد؛ خصوصاً آنکه با توجه به فرصت محدودی که به مخاطب تعلق می گیرد، اگر چه زمان کافی برای خدشه به یک باور فراهم است اما یقیناً امکان پاسخ جامع و کامل به شبهات وجود ندارد. ضمن آنکه چنین برنامه ای با کردکرد سوپاپ اطمینان گونه اش، نمایشی بر التزام عملی بی بی سی بر مقوله هایی چون آزادی بیان، بی طرفی و انصاف است.
* چالش مثبت: مجری یا کارشناس برنامه ی تلویزیونی و رادیویی و یا مصاحبه کننده ی مطبوعات، سؤالات و شبهاتی را طرح می کند که ظاهر آن به چالش کشاندن گوینده است اما هدفش در واقع فراهم آوردن فرصت پاسخ و استحکام بنای استدلالی اوست. این ترفند خصوصاً هنگامی تأثیر گذار است که پرسش گر با دریافت پاسخ خود، ژست قانع شدن به خود بگیرد.
* نقل قول: امتیازِ نسبت دادن سخن به فردی دیگر در این است که مخاطب نسبت به آن مقاومت کمتری دارد در حالی که ادعای مدعی _فارغ از هویت و ماهیت او_ همیشه در معرض عدم پذیرش به دلیل امکان "سو گیری" است. از طرف دیگر در صورتی که یک رسانه اخبار دروغ و یا مشکوک را به نقل از دیگر منابع بیان کند، بعد از رسوایی، راه فرار از پذیرش مسئولیت دروغ پراکنی خود را خواهد داشت. به تعبیر دیگر نقل قول یا همان "ارجاع به منابع دیگر" امکان نشر اکاذیب بدون آسیب دیدن اعتبار یک رسانه را فراهم می نماید. طبیعی است این نقل قول هر چه از منبعی معتبر تر بیان شود، نزد مخاطب موثق تر خواهد بود مگر در یک مورد و آن در جایی است که یک رسانه خبر خود را به راست یا دروغ به نقل از "اسناد محرمانه" و یا "منبع آگاهی که نخواست نامش فاش شود" ذکر نماید. چرا که در این حالت هر چند منبع مطلب مشخص نیست اما چنین تعبیراتی عذری موجه نزد مخاطب خواهد بود که اگر اثرش در القاء خبر بیشتر از ذکر منابع معتبر نباشد، مسلماً کمتر از آن نیست.
در تفاوت "نقل قول" با "خبر شویی" لازم به ذکر که اولاً در خبر شویی، دست به دست شدن یک خبر الزاماً در مسیر دانی به عالی قرار دارد _به عکس نقل قول که حتی می تواند نقل دانی از عالی باشد_ و ثانیاً یک رسانه در استفاده از تکنیک خبر شویی، الزامی در بیانِ منبع ندارد؛ در حالی که تکنیک نقل قول، بر ذکر ناقل (منبع) استوار است.
[عبارت
"برخی از سایت های اینترنتی" به عنوان منبع خبر آمده و عبارتِ "بی بی سی
مسؤل محتوای سایت های دیگر نیست" پس از رسوایی این دروغ، بر صفحه افزوده
شده است]
[خبر سراسر کذب بی بی سی در خصوص شرایط برگزاری اجلاس عدم تعهد در تهران]
* پاسخ از جانب مقابل: در این ترفند که نام دیگرش "مناظره با خود" است، فرد هم در مقام پرسش گر است و هم در مقام پاسخ گو و از این روی این امکان را دارد که مسیر سخن را به هر سو بخواهد ببرد.
* لفظ و لحن کلام: آنچه بیان می شود لفظ است و نحوه ی بیان آن لحن. نکته ی قابل توجه اینکه این تکنیک فقط در حیطه ی شنیداری کار برد ندارد و لحن سخن در مکتوبات نیز بر اساس عبارات و علامات وصفی، اندازه ی قلم و عکس انتخابی قابل تعیین و تغییر است.
* تقطیع و برجسته سازی کلام: قسمتی از سخن بدون اشاره به پس و پیش و شرایط بیان آن انتخاب می شود و در نتیجه کل گفته تحت تأثیر آن قرار می گیرد. این ترفند هر چند عمدتاً در تیتر سازی استفاده می شود اما منحصر در آن نیست.
[عبارت مشروط موسوی لاری، در تیتر به صورت مطلق و با حذف "اگر" ذکر شده]
* تحریف برای تکذیب: ابتدا مسئله ای را غلط طرح کرده و سپس با استناد به ایراد آن، بلکل نفی اش می کنند.
کروبی در مناظره با موسوی در 18 خرداد 88: «شايعه كرده اند كه من در عروسی دخترم سكههای طلا را بر سر عروس و داماد ريخته ام كه برخی آن را باور كردهاند اما اين در حالیست كه من اصلاً دختر ندارم». این سخن در شرایط بیان شد که مسئله ی مذکور نسبت به پسر کروبی مطرح بود، نه دختر نداشته اش.
* ظرف آماری: برای آنکه آمار چیزی را کم یا زیاد نشان دهند، ظرف آماری را کوچک یا بزرگ می گیرند.
به عنوان مثال از آنجایی که در تورم نوسان (افزایش و کاهش) قیمت مجموع کالا ها را در یک سال محاسبه می کنند، برای بیش از واقع نشان دادن آن چنین می گویند «تورم 50 درصدی قیمت مرغ در سه ماهه ی اول سال جاری».
[سایت مشرق برای اینکه بتواند دست آورد ارتش در شکار پهپاد را "پیشرفته ترین" بنامد، نوع "دست پرتاب" را معیار قرار داده است.]
* آمار اینترنتی: نکته ای که در آمار گیری سایت ها حایز اهمیت است این که اولاً مراجعه کنندگان به یک سایت غالباً افراد موافق با مواضع آن سایت هستند و از این رو نظرسنجی ها از یک سایت به سایت دیگر بسیار متفاوت است؛ ثانیاً کاربران اینترنت که شرکت کنندگان در این نظر سنجی هستند اکثراً از قشر متوسط به بالای شهری بوده و این قشر عموماً دارای گرایشات خاص سیاسی است.
* نظرسنجی با پاسخ های محدود: «به نظر شما تورم کشور چند درصد است: الف (0%)، ب (1 تا 5%)، ج (6 تا 10%)، د (11 تا 15%)».
[فارغ از عنوانی که برای سؤال القایی فوق در نظر گرفته شده، گزینه ها محدود به مقولات منفی است]
* قیاس مع الفارق: مقایسه ی دو چیز با هم به نحوی که از وجوهی با هم شباهت دارند اما از وجهی که مورد ارزیابی است متفاوت اند.
علی مطهری: «بلاتشبيه استدلال جنابعالي شبيه استدلال معاويه در جنگ صفين است که پس از شهادت عمار ياسر و سخت شدن کار بر او، گفت قاتل عمار علي است که او را به اين جنگ آورد!»
[آنچه در اینجا از زبان علی مطهری مورد قیاس واقع شده، "نوع استدلال" ارائه شده است بی آنکه "حقانیت" مسئله در نظر گرفته شود]
* تفارق مع الشَبَه: قائل به فراق و عدم مشابهت میان دو چیز که با هم مقایسه می شوند در حالی که در حقیقت، آن دو از آن وجهی که مورد مقایسه است یکسان اند.
الف: «اکنون نیز چون صدر اسلام که با ادعای پیروی از سیره ی پیامبر (ص)، با علی (ع) مخالفت می کردند، عده ای با ادعای خط امامی بودن به مخالفت با مقام معظم رهبری می پردازند» ب: «ارتباطی میان این دو نیست، زیرا علی (ع) را پیامبر انتخاب کرده بود اما رهبری منصوب امام نیست».
* وسط گیری: از آنجایی که از میانه روی به اعتدال تعبیر می شود، اذهان آنچه را که میان دو چیز باشد معتدل می دانند فارغ از اینکه آن دو چیز چیست، در این حالت کافی است برای آنچه را که می خواهیم میانه و معتدل نشان دهیم، یک وجه افراطی و یک وجه تفریطی ترسیم نماییم.
«من نه اصول گرا هستم و نه اصلاح طلب، من پیرو عقلانیت و اعتدال هستم»، «نه مثل علی [ع] افراط، و نه مانند معاویه تفریط، بلکه همانند ابو موسی اشعری باید معتدل و میانه رو بود».
* بی طرف نمایی: اظهار بی طرفی برای جلب اعتماد طرفین دعوا در حالی که فرد مذکور به یک طرف دعوا متمایل است.
* کسب اعتماد با تأکید بر مسلمات: در دو حالت قابلیت استفاده دارد: 1- درون خبری 2- برون خبری. کسب اعتماد درون خبری به این معنا است که در یک عملیات فریب (خبر)، پس و پیشِ عبارتِ غلط، با برخی مسلمات (حقایقی که مورد تردید مخاطب قرار ندارد یا نگیرد) همراه با ذکر جزئیات اشباع می شود. در مورد کسب اعتماد برون خبری نیز همین مسئله صدق می کند با این تفاوت که در همان خبری که متولیان یک رسانه نسبت به "صحت و سلامت" آن اصرار دارند، دروغی بیان نشده و محصول این بذر در موقع مقتضی و در خبر های دیگر چیده خواهد شد.
[درون خبری – ذکر دقیق نام، آدرس منزل و ... زمینه سازی برای پذیرش خبر "دستگیری، تجاوز و قتل" است]
[برون خبری – ذکر کلمه ی "منسوب" نمایش دقت و صحت و اصرار چند باره در ذکر منبع، تأکیدی بر التزام به رعایت اخلاق رسانه ای است]