"صراط"سردار قاسم سلیمانی در یادواره فرماندهان شهید گردان و واحد مسئول لشکر 27 محمد رسول الله(ص) که شب گذشته در تالار وزارت کشور برگزار شد، اظهار داشت: لشکر 27 یکی از پر افتخارترین، بزرگترین و ماندگارترین لشکرهای دوران دفاع مقدس است که شهدای زنده و خانواده معظم شهدای این لشکر در مراسم حضور دارند.
وی ادامه داد: شاید بعد از انقلاب مجموعهای جامعتر در معرفی اسلام، حقیقت اسلام و فرهنگ تشیع در همه ابعاد، صحنهای همانند صحنه دفاع مقدس نداشته باشیم، که بخواهد حقیقت را با این گستردگی در بعد جمعیت و زمان معرفی کند. این حقیقت را میتوان در همه ابعاد ثابت کرد، جنگ یک حقیقت کامل اسلام را معرفی کرد، جنگ به معنای انسانهای موجود بر مبنای یک فرهنگ جمع شدند، جنگیدند و به شهادت رسیدند، مجموعه افکار، اعمال، مدیریت، اقدامات و رفتار آنها حقیقت اسلام را در صحنه تداعی کرد.
فرمانده نیروی قدس سپاه یادآور شد: هیچ چیز جنگ دروغی نبود، یعنی عرفان حقیقی، معنویت حقیقی، اسلامشناسی حقیقی، انسانسازی حقیقی، اسلام ناب حقیقی، تبعیت و ولایتپذیری حقیقی در تمام ابعاد ساری و جاری بود؛ شاید در بین تمام مشخصههای جنگ، چند مشخصه جامعتر بودند که این مشخصهها، ویژگیهای دیگر جنگ را تحت تأثیر خود قرار داده بود.
وی با اشاره به یکی از مشخصههای جنگ گفت: یکی از مشخصهها مذهبی بودن جنگ ما بود؛ این مشخصه بنابر فلسفه طایفهای که یک طرف سنی و و یک طرف شیعه باشد، نبود؛ در واقع گرایش مذهبی و دلیل هویت مذهبی که بر جنگ حاکم شده بود، به دلیل تفکرات طایفهای و صرفاً مذهبی در مقابل یک مذهب نبود، بلکه به دلیل حاکمیت حاکم در جنگ ما بود که مهمترین آن خود امام(ره) بود.
سردار سلیمانی بیان داشت: جنگ به تمام معنا یک حقیقت مذهبی داشت؛ این حقیقت در رفتارها، مدیریتها و رفتار با دشمن این رفتار مذهبی حاکم بود؛ به عنوان مثال در عملیات «والفجر 8» در یکی از لشکرهای کنار ما، یک خلبان عراقی که بمباران کرده بود، خودش با چتر از هواپیما پرتاب کرده بود پایین، آمد؛ یکی از بسیجیان برای تنبیه آن خلبان عراقی را سیلی زد؛ دیدم فرمانده لشکری که به خاطر سیلی زدن بسیجی به اسیر عراقی، با آن بسیجی برخورد کرد و آن لحظه او را از صحنه جنگ محروم کرد؛ صحنهای دیگر که در فیلمهای تلویزیون مشاهده شد، خلبانهای ما برای بمباران رفتند، وقتی روی پل عابر پیادهای را دیدند که درحال حرکت است، به خاطر عابر پیاده از بمباران پل خودداری کردند؛ بنابراین رفتار مذهبی در همه شئون جنگ حاکم بود؛ در ملاکهای انتخاب فرماندهی هم یکی از ویژگیها و برجستگیهای دفاع مقدس مذهبیت بود.
وی گفت: نکته دوم که از نکات برجسته و اساسی دفاع مقدس، تأثیرگذاری درونی و بیرونی جنگ بود؛ لذا بخش عظیمی از تحولی که در جامعه ما به سرعت بعد از انقلاب حادث شد و یکی از کانونهای اصلی تأثیرگذاری انقلابی، معنوی و مذهبی ما جنگ بود؛ خیل بسیجیها که از داخل جامعه به جبهه میآمدند و از داخل جبهه به جامعه برمیگشتند، تحول عظیمی در جامعه ما به وجود آمد و تا حال یکی از عوامل بسیار مؤثر در موضوعات مختلف جامعه خود جنگ بوده؛ شاید هیچ کانونی به اندازه جنگ تأثیر در تطهیر جامعه ما به سمت کمال و معنویت نداشته است.
سردار سلیمانی اظهار داشت: نکته سوم تأثیرگذار در جنگ، تغییر ملاکها بود. بر خلاف تمام جنگها، یکی از اتفاقات و نقاط قوت در جنگ که باعث شد بخش اعظمی از بنبستها شکسته شود، نابرابری در جنگ بود؛ به رغم اینکه ما با دشمنمان تفاوت بسیار زیادی در امکانات داشتیم؛ یعنی به اندازه عدد افراد که به میدان میآوردیم، او در مقابل تانک میآورد؛ به عنوان مثال در عملیات «کربلای 5» که لشکر 27 و حاجآقا کوثری در غرب کانال ماهیگیری کنار ما بود، از آنجا زمین را که نگاه میکردیم، به جای اینکه نفر عراقی ببینیم، تانک میدیدیم، حجم وسیعی بود؛ یا اینکه وقتی دشمن شروع میکرد به آتش ریختن آن قدر حجم آتش بالا بود که شاید هیچ متری از زمین وجود نداشت که گلولهای در آنجا فرود نیامده باشد؛ تمام زمین آماج گلولههای سنگین توپ و خمپارهای که در زمین فرود آمده بود و بعضاً گلوله بر جای گلوله دیگر فرود میآمد.
وی یادآور شد: بعد از جنگ که صدام سقوط کرد، کشورهای عربی که طلب خودشان را از صدام میکنند، معلوم شده که حجم حمایت دنیا بدون ما به ازاء از صدام انجام دادند، مثلاً حمایت عربستان، چندین برابر هزینه کل جنگ ما بوده است. جنگ ما جنگ کاملاً نابرابر بود؛ حتی در بسیج نیروی انسانی هم این نابرابری وجود داشت، آن طرف سربازهایی با طول و عرض کذا اما این طرف سرباز 8، 10 ساله؛ سربازهای عراقی کهنهسرباز و نیروهای متخصص بودند اما نیروهای ما عموماً نیرویی با آموزش 45 روزه تا 3 ماهه بودند.
فرمانده نیروی قدس سپاه گفت: در دوران جنگ، دشمن یک و نیم برابر نیروی ما را با اجبار وارد جنگ کرده و در صحنه نگه داشته بود؛ در حالی که محور اصلی ما نیرویی از سپاه تازه تأسیس بودند؛ کسانی که شهید شدند، مؤسس لشکر بودند، فرمانده گردان نه تنها فرمانده گردان بود، بلکه خودش مؤسس گردان، مسئول بسیج و حفظ نیرو هم در همان گردان بود.
وی یادآور شد: یکی از ویژگیهای جنگ ما که نابرابریها را کنار زد، ابتکاراتی بود که در صحنه دفاع مقدس اتفاق افتاد؛ فرق ما با ارتشهای کلاسیک دنیا در یک کلمه بود؛ اگر بخواهیم فرق حاج احمدمتوسلیان، حاجهمت، فرماندهان گردان شهید را با یک فرمانده کلاسیک ارتش دنیا را علاوه بر موضوعات معنوی و رفتاری بدانیم، کلمه «بیا و برو» بود؛ یعنی فرمانده ما در صحنه جنگ میایستادند جلو و میگفت: «بیا» اما فرمانده کلاسیک میایستاد، عقب و میگفت: «برو».
سردار سلیمانی بیان داشت: می ایستاد جلو و می گفت «بیا» تأثیرات زیادی داشت و فداکاریهای بزرگی را آورد؛ لذا حجم شهدای فرمانده ما با هیچ جنگی قابل مقایسه نیست؛ در دوران جنگ تحمیلی 12 لشکر تازه تأسیس داشتیم؛ از 12 لشکر تأسیسی زمان جنگ، 7 فرمانده لشکر، لشکرها شهید شدند؛ از لشکر 27 چهار فرمانده لشکر پشت سر هم به شهادت رسیدند؛ یعنی بعد از حاج احمد متوسلیان، شهید چراغی، شهید همت، شهید حاج عباس کریمی، شهید غلامرضا صالحی و بعد هم رسید به حاج آقا کوثری که شهید زنده هستند؛ در فرمانده گردانها نزدیک به 80 درصد شهید شدند؛ اگر خط شکنی و جلو ایستادن نبود، این اتفاق نمیافتاد؛ وقتی فرمانده میگفت: «بیا»؛ نقش آن فرمانده مانند یک ملکه زنبور عسل بود لذا تمام زنبورهای عسل دور او جمع میشدند.
وی خاطر نشان کرد: امروز شهید همت فقط اسوه و محبوب بچههای تهران نیست، او بیش از یک مرجع تقلید در کل کشور محبوب و مورد توجه است؛ دو عامل مهم برای تحول عمده در صحنه جنگ که باعث شد، این جنگ به حقیقت اسلام تبدیل شود و جنگ را تبدیل به یک مدرسه و مکتب کند، عوامل مبنایی و میدانی بود. عامل مبنایی آن اسلام بود، در طول جنگ هم تمام تلاش امام این بود که همه توجهها را اسلام کند؛ لذا در شکستها و پیروزیها موضوع مورد تأکید امام، اسلام بود؛ همه مقصد ما اسلام است؛ وقتی هم که خرمشهر آزاد شد، ایشان فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد» لذا موضوع حاکمیت مکتب در جنگ ما تأثیر مبنایی داشت.
فرمانده نیروی قدس سپاه اضافه کرد: تأثیر میدانی آن هم مربوط به فرماندهان شهید است؛ یکی از آنها نقش فرماندهان در پیروزیهای جنگ و توسعه معنویت در فضای جنگ بود؛ اگر از فرماندهان شهید زنده در لشکر 27 و فرماندهانی که شهید شدند و ظاهراً در جمع ما نیستند اما حقیقتاً وجود دارند، سؤال کنید که در ابعاد، رفتار، دین، معنویت، شجاعت و صبر چه کسی قله شما بود؟ میگویند: «همت بود، قبل از او متوسلیان و بعد از او کریمی، بعد چراغی»؛ بنابراین تأثیر یک انسان صالح در رأس یک ساختار، یک تأثیر اساسی به وجود آورد.
وی یادآور شد: اگر در انقلاب ما، انسان صالحی مانند امام خمینی(ره) و امروز رهبر معظم انقلاب در رأس این نظام نبودند، هیچ وقت حجم این ارزشهایی که در درون نظام شکل گرفت، به وجود نمیآمد.
سردار سلیمانی یادآور شد: اکنون اگر در بین مجاهدین عالم نگاه کنید، هیچ کجا مشابه صحنههای دفاع مقدس را پیدا نمیکنید، به رغم اینکه آنها برای خداوند عمل کنند و در حال جهاد هستند، با آمریکا و اسرائیل میجنگند، اما با سرچشمه تفاوتهای اساسی دارند.
وی با اشاره به مشکل کشور سوریه گفت: اگر کشور و دولت سوریه یک حاج همت، یک حسین خرازی و یک کاظمی از خودشان مثل اینها داشت، این کشور بیمه بود؛ هیچ یک از تهاجمها در آن تأثیر نداشت اما حلقه مفقوده وجود چنین انسانهایی است که در دوران دفاع مقدس ما به وجود آمد و منجر به تحولات بسیار متحیر کننده اساسی در ابعاد مختلف اخلاقی و رفتاری شد؛ به طوری که بعضی از نوجوانان به جایی رسیدند که علمای بزرگ ما حقیقتاً به حال آنها حسرت میخوردند.