"صراط" / وبلاگستان - "فرهاد نظریان" نویسنده وبلاگ "آرمانگرایی دانشجویی" در آخرین بروز رسانی وبلاگ خود چنین نوشت:
مدتی است که تخریب چهره نهاد انقلابی ای چون سپاه پاسداران به یک رویه معمول در رسانه های دولتی تبدیل شده است به طوری که سران این نهاد مهم انقلابی بارها مورد انتقاد جریان انحرافی بوده است.
از آنجایی که بدل تمام فنون حلقه انحراف توسط سپاه پاسداران به اجرا در آمده و آنگونه که می بایست اعضای این حلقه نتوانسته اند به اهداف خود نایل گردند لذا بر آن شده اند که با گرفتن خط قوی در تخریب رسانه ای این نها د انقلابی و برخی مسئولان آن، از خود چهره ای مثبت نشان دهند.
این درحالی است که سابق بر این اصلاح طلبان نیز در این زمینه به مغلطه پردازی پرداخته اند و کلیت سپاه پاسداران را زیر سوال ببرند و به نظر می رسد که هر دو در راستای رسیدن به یک هدف تلاش می کنند چرا که سپاه در مقابل انحراف هر دو گروه به نحو احسنت ایستاده است.
سپاه افزون بر حضور نظامی در جبهههای جنگ تحمیلی در داخل کشور با پشتیبانی حضرت امام(ره) توانست کارنامهی درخشانی در ریشه کن سازی فتنههایی همچون غائلهی «شریعتمداری» و «خلق مسلمان» در آذربایجان، براندازی حزب توده، شناسایی و مقابله با گروهک مجاهدین خلق و دهها توطئهی دیگر از جمله کودتاها (کودتای نوژه، کودتای قطب زاده و...) همچنین نقش پر رنگ در تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا در تهران و ... از خود نشان دهد و با تقدیم شهدا و جانبازان بسیاری از اسلام و انقلاب پاسداری نماید.
مبارزه با فتنهها و شرارتهایی که بعضاً با صبغهی سیاسی - که هنوز از فازهای سیاسی و اطلاعاتی خروج نکرده بودند - نه تنها مورد مخالفت حضرت امام(ره) نبوده، بلکه جزو وظایف و ماهیت ذاتی سپاه پاسداران در دفاع از تمامیت انقلاب اسلامی به شمار آمده و تحسین، تقدیر و خرسندی رهبر کبیر انقلاب را در پی داشته است تا جایی که ایشان میفرمایند: «من از سپاه راضی هستم و به هیچ وجه نظرم از شما بر نمیگردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی میدارم. چشم من به شماست. شما هیچ سابقهای جز سابقهی اسلامی ندارید.»، «من به طور جد و اکید میگویم که انقلاب و جمهوری اسلامی و نهاد مقدس سپاه پاسداران اسلامی به حق از بزرگترین سنگرهای دفاع از ارزشهای الهی نظام ما بوده و خواهد بود.»[4]
امام(ره) مکرر مقابله با توطئههای رسانهای و اطلاعاتی گروههای سیاسی معارض را حاصل فداکاری سپاه میداند و خطاب به اعضاى اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، باز گذاشتن دست کسانى که قصد توطئه نسبت به اسلام و ملت را دارند، خیانت میخواند: «جمهورى اسلامى از اول که پیروز شد آزادى را به طور مطلق به همهی طوایف داد، نه تنها هیچ روزنامهاى تعطیل نشد بلکه هر گروهى و حزبى به کارهاى خود مشغول بودند و بعضى از گروهها که ناشناخته بودند، از طرف دولت به کار گمارده شدند. لیکن به تدریج فهمیده شد که اینها یا توطئه گرند یا جاسوسى مىکنند. از طرف دیگر نمىشد که انقلاب را رها کنیم، نه اسلام اجازه مىداد و نه عقل که یک دسته از عنوان دولت یا غیردولت براى سرنگونى جمهورى اسلامى سوء استفاده نموده و یا جاسوسى کنند و ما ساکت باشیم. با این مقدار فداکارى که شما و دوستان انجام دادهاید، باز گذاشتن دست کسانى که قصد توطئه نسبت به اسلام و ملت را دارنـد خـیانت است ... بحمدالله شما با کمال دقت مراقبت نمودید تا آنها را خوب شناختید و اقدام لازم را نمودید. اینان مثل منافقین و همهی گنهکاران باید محاکمه شوند و به جزاى اعمالشان برسند.» (1/6/62)
و یا آنجا که خطاب به تودهایها بر نقش قوای نظامی و انتظامی در عقیم ماندن آمال روشنفکران وابسته به بیگانه مهر تأیید میزنند: «شما چند نفر چه مىگویید، شما چند نفر روشنفکر به اصطلاح خودتان که مىخواهید کمونیسم را در ایران تقویت بکنید یـا چند نفر دیگرى که مىخواهید به خیال خودتان آمریکا باز گردد، من به شما عرض مىکنم تا شما زندهاید آمریکا بر نمىگردد، شوروى هم بر نمىگردد. در نسلهاى آینده، اگر ملتها در نسلهاى آینده به همین روش حرکت کنند و روحانیون در همه جا حاضر باشند و مردم در صحنه باشند و قواى نظامى و انتظامى، قواى نظامى و انتظامى اسلام باشد، این در طول تاریخ هم انشاءالله نخواهد شد.»[5]
بنابراین، کلام امام خمینی(ره) دربارهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نشان از نگاه عمیق و چند بعدی بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی به این نهاد دارد. بر این اساس تفاوت ماهوی بین سپاه و دیگر نیروهای مسلح، رسالت و مأموریت سنگینتر سپاه از دیگران است و آن اینکه افزون بر مسؤولیت نظامی مشترک سپاه با ارتش، به عنوان بازوان توانمند ولایت و رهبری، سپاه بایستی آمادهی پاسداری از حاکمیت جمهوری اسلامی در «تمامی عرصههای مورد نیاز» و نه صرفاً نظامی باشد.
بر این اساس، هر گروهی در هر دولتی یا در هر کدام از طیفهای سیاسی بخواهد اقدامی برضد انقلاب اسلامی انجام دهد، سپاه باید به مقابله با آن بپردازد و زمانی که یک جریان برانداز در میان گروههای داخل نظام شکل میگیرد، برخورد با آن دیگر در چارچوب دخالت منع شده توسط امام(ره) نمیگنجد و سپاه موظف است با آن گروه برانداز همچون نیروی خارجی متجاوز برخورد کند. چه آنکه این گروه به ظاهر داخلی، از راه مبارزات سیاسی و آن نیروی خارجی از راه تجاوز نظامی، هر دو هدف یکسان براندازی نظام جمهوری اسلامی را دنبال میکنند. در چنین شرایطی سپاه نمیتواند به بهانهی دخالت نکردن در سیاست نظارهگر بیطرف حمله به مواضع و دستآوردهای سیاسی نظام باشد بلکه مطابق قانون اساسی وظیفه دارد از دستآوردهای نظام دفاع کند.
در یک کلام، امام بارها در بیانات خویش به صراحت از نقش ویژهی سپاه در رها نکردن انقلاب و اسلام و دفع توطئههای سیاسی و مراقبت و شناسایی این گروهها تجلیل کردهاند. تجدیدنظرطلبان، آگاهانه بیانات امام را پاره پاره میکنند و در حافظهی تاریخی خود سیرهی عملی ایشان را نادیده میانگارند و تنها با استفادهی ابزاری به آن بخش از کلام ایشان که با منافع آنها تقابلی ندارد، بسنده میکنند.
لابد بنابر منطق مضحک دگراندیشان، سپاه نباید در خنثی کردن این «امور سیاسی» دخالت میکرده و اجازه میداده است تا جریانهای معارض بدون هیچ مانعی به توطئههای خود برضد انقلاب اسلامی بپردازند و لابد حضرت امام(ره) نیز از باب تسامح به تحسین و تمجید پاسداران پرداختهاند و منظور دیگری داشتهاند!
بنا بر آنچه گفته شد، سیرهی امام(ره) عاری از فعالیتهای با رنگ و بوی سیاسی پاسداران نبوده و آنجا که انقلاب اسلامی به هر شکل و سیاقی اعم از نظامی، امنیتی، سیاسی، اطلاعاتی و... در مخاطره افتاده، وظیفهی سپاه مقابله و پاسداری با تمام توان بوده است.
وظایفی که به روشنی در محدودهی تنگ «ضابط قضایی بودن» آن منحصر نشده و هرگونه توطئه برضد انقلاب را با دست باز خنثی نموده است. وظیفهای که اگر سپاه یک لحظه در انجام آن کوتاهی کرده بود، بدون تردید در حفاظت و پاسداری از انقلاب اسلامی قصوری نابخشودنی را مرتکب میشد.
نقش سپاه و روحیهی شهادت طلبی و شجاعت بینظیر پاسداران در مقابله با توطئههای یاد شده و مواجهه با دشمنان قسم خوردهی داخلی به گونهای بود که امام(ره) آن را مایهی اعجاب و تحیر دشمنان توصیف میفرمودند: «جوانان ارجمند و عزیز ما درجبهههای داخلی از عمق جنگهای وسیع تا بیغوله و پناهگاههای بزرگ منحرفان غافل از خدا، دموکرات و کومله تا منافقین و فدایی خلق و حزب خلق به اصطلاح مسلمان تا حزب توده و سایر گروهکهای کوچک و بزرگ را با فداکاریها و خداطلبیها آن چنان قلع و قمع کردند که دنیا را با همهی دشمنیها که با جمهوری اسلامی دارند، به اعجاب و تحیر درآوردند.»
مدتی است که تخریب چهره نهاد انقلابی ای چون سپاه پاسداران به یک رویه معمول در رسانه های دولتی تبدیل شده است به طوری که سران این نهاد مهم انقلابی بارها مورد انتقاد جریان انحرافی بوده است.
از آنجایی که بدل تمام فنون حلقه انحراف توسط سپاه پاسداران به اجرا در آمده و آنگونه که می بایست اعضای این حلقه نتوانسته اند به اهداف خود نایل گردند لذا بر آن شده اند که با گرفتن خط قوی در تخریب رسانه ای این نها د انقلابی و برخی مسئولان آن، از خود چهره ای مثبت نشان دهند.
این درحالی است که سابق بر این اصلاح طلبان نیز در این زمینه به مغلطه پردازی پرداخته اند و کلیت سپاه پاسداران را زیر سوال ببرند و به نظر می رسد که هر دو در راستای رسیدن به یک هدف تلاش می کنند چرا که سپاه در مقابل انحراف هر دو گروه به نحو احسنت ایستاده است.
سپاه افزون بر حضور نظامی در جبهههای جنگ تحمیلی در داخل کشور با پشتیبانی حضرت امام(ره) توانست کارنامهی درخشانی در ریشه کن سازی فتنههایی همچون غائلهی «شریعتمداری» و «خلق مسلمان» در آذربایجان، براندازی حزب توده، شناسایی و مقابله با گروهک مجاهدین خلق و دهها توطئهی دیگر از جمله کودتاها (کودتای نوژه، کودتای قطب زاده و...) همچنین نقش پر رنگ در تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا در تهران و ... از خود نشان دهد و با تقدیم شهدا و جانبازان بسیاری از اسلام و انقلاب پاسداری نماید.
مبارزه با فتنهها و شرارتهایی که بعضاً با صبغهی سیاسی - که هنوز از فازهای سیاسی و اطلاعاتی خروج نکرده بودند - نه تنها مورد مخالفت حضرت امام(ره) نبوده، بلکه جزو وظایف و ماهیت ذاتی سپاه پاسداران در دفاع از تمامیت انقلاب اسلامی به شمار آمده و تحسین، تقدیر و خرسندی رهبر کبیر انقلاب را در پی داشته است تا جایی که ایشان میفرمایند: «من از سپاه راضی هستم و به هیچ وجه نظرم از شما بر نمیگردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی میدارم. چشم من به شماست. شما هیچ سابقهای جز سابقهی اسلامی ندارید.»، «من به طور جد و اکید میگویم که انقلاب و جمهوری اسلامی و نهاد مقدس سپاه پاسداران اسلامی به حق از بزرگترین سنگرهای دفاع از ارزشهای الهی نظام ما بوده و خواهد بود.»[4]
امام(ره) مکرر مقابله با توطئههای رسانهای و اطلاعاتی گروههای سیاسی معارض را حاصل فداکاری سپاه میداند و خطاب به اعضاى اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، باز گذاشتن دست کسانى که قصد توطئه نسبت به اسلام و ملت را دارند، خیانت میخواند: «جمهورى اسلامى از اول که پیروز شد آزادى را به طور مطلق به همهی طوایف داد، نه تنها هیچ روزنامهاى تعطیل نشد بلکه هر گروهى و حزبى به کارهاى خود مشغول بودند و بعضى از گروهها که ناشناخته بودند، از طرف دولت به کار گمارده شدند. لیکن به تدریج فهمیده شد که اینها یا توطئه گرند یا جاسوسى مىکنند. از طرف دیگر نمىشد که انقلاب را رها کنیم، نه اسلام اجازه مىداد و نه عقل که یک دسته از عنوان دولت یا غیردولت براى سرنگونى جمهورى اسلامى سوء استفاده نموده و یا جاسوسى کنند و ما ساکت باشیم. با این مقدار فداکارى که شما و دوستان انجام دادهاید، باز گذاشتن دست کسانى که قصد توطئه نسبت به اسلام و ملت را دارنـد خـیانت است ... بحمدالله شما با کمال دقت مراقبت نمودید تا آنها را خوب شناختید و اقدام لازم را نمودید. اینان مثل منافقین و همهی گنهکاران باید محاکمه شوند و به جزاى اعمالشان برسند.» (1/6/62)
و یا آنجا که خطاب به تودهایها بر نقش قوای نظامی و انتظامی در عقیم ماندن آمال روشنفکران وابسته به بیگانه مهر تأیید میزنند: «شما چند نفر چه مىگویید، شما چند نفر روشنفکر به اصطلاح خودتان که مىخواهید کمونیسم را در ایران تقویت بکنید یـا چند نفر دیگرى که مىخواهید به خیال خودتان آمریکا باز گردد، من به شما عرض مىکنم تا شما زندهاید آمریکا بر نمىگردد، شوروى هم بر نمىگردد. در نسلهاى آینده، اگر ملتها در نسلهاى آینده به همین روش حرکت کنند و روحانیون در همه جا حاضر باشند و مردم در صحنه باشند و قواى نظامى و انتظامى، قواى نظامى و انتظامى اسلام باشد، این در طول تاریخ هم انشاءالله نخواهد شد.»[5]
بنابراین، کلام امام خمینی(ره) دربارهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نشان از نگاه عمیق و چند بعدی بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی به این نهاد دارد. بر این اساس تفاوت ماهوی بین سپاه و دیگر نیروهای مسلح، رسالت و مأموریت سنگینتر سپاه از دیگران است و آن اینکه افزون بر مسؤولیت نظامی مشترک سپاه با ارتش، به عنوان بازوان توانمند ولایت و رهبری، سپاه بایستی آمادهی پاسداری از حاکمیت جمهوری اسلامی در «تمامی عرصههای مورد نیاز» و نه صرفاً نظامی باشد.
بر این اساس، هر گروهی در هر دولتی یا در هر کدام از طیفهای سیاسی بخواهد اقدامی برضد انقلاب اسلامی انجام دهد، سپاه باید به مقابله با آن بپردازد و زمانی که یک جریان برانداز در میان گروههای داخل نظام شکل میگیرد، برخورد با آن دیگر در چارچوب دخالت منع شده توسط امام(ره) نمیگنجد و سپاه موظف است با آن گروه برانداز همچون نیروی خارجی متجاوز برخورد کند. چه آنکه این گروه به ظاهر داخلی، از راه مبارزات سیاسی و آن نیروی خارجی از راه تجاوز نظامی، هر دو هدف یکسان براندازی نظام جمهوری اسلامی را دنبال میکنند. در چنین شرایطی سپاه نمیتواند به بهانهی دخالت نکردن در سیاست نظارهگر بیطرف حمله به مواضع و دستآوردهای سیاسی نظام باشد بلکه مطابق قانون اساسی وظیفه دارد از دستآوردهای نظام دفاع کند.
در یک کلام، امام بارها در بیانات خویش به صراحت از نقش ویژهی سپاه در رها نکردن انقلاب و اسلام و دفع توطئههای سیاسی و مراقبت و شناسایی این گروهها تجلیل کردهاند. تجدیدنظرطلبان، آگاهانه بیانات امام را پاره پاره میکنند و در حافظهی تاریخی خود سیرهی عملی ایشان را نادیده میانگارند و تنها با استفادهی ابزاری به آن بخش از کلام ایشان که با منافع آنها تقابلی ندارد، بسنده میکنند.
لابد بنابر منطق مضحک دگراندیشان، سپاه نباید در خنثی کردن این «امور سیاسی» دخالت میکرده و اجازه میداده است تا جریانهای معارض بدون هیچ مانعی به توطئههای خود برضد انقلاب اسلامی بپردازند و لابد حضرت امام(ره) نیز از باب تسامح به تحسین و تمجید پاسداران پرداختهاند و منظور دیگری داشتهاند!
بنا بر آنچه گفته شد، سیرهی امام(ره) عاری از فعالیتهای با رنگ و بوی سیاسی پاسداران نبوده و آنجا که انقلاب اسلامی به هر شکل و سیاقی اعم از نظامی، امنیتی، سیاسی، اطلاعاتی و... در مخاطره افتاده، وظیفهی سپاه مقابله و پاسداری با تمام توان بوده است.
وظایفی که به روشنی در محدودهی تنگ «ضابط قضایی بودن» آن منحصر نشده و هرگونه توطئه برضد انقلاب را با دست باز خنثی نموده است. وظیفهای که اگر سپاه یک لحظه در انجام آن کوتاهی کرده بود، بدون تردید در حفاظت و پاسداری از انقلاب اسلامی قصوری نابخشودنی را مرتکب میشد.
نقش سپاه و روحیهی شهادت طلبی و شجاعت بینظیر پاسداران در مقابله با توطئههای یاد شده و مواجهه با دشمنان قسم خوردهی داخلی به گونهای بود که امام(ره) آن را مایهی اعجاب و تحیر دشمنان توصیف میفرمودند: «جوانان ارجمند و عزیز ما درجبهههای داخلی از عمق جنگهای وسیع تا بیغوله و پناهگاههای بزرگ منحرفان غافل از خدا، دموکرات و کومله تا منافقین و فدایی خلق و حزب خلق به اصطلاح مسلمان تا حزب توده و سایر گروهکهای کوچک و بزرگ را با فداکاریها و خداطلبیها آن چنان قلع و قمع کردند که دنیا را با همهی دشمنیها که با جمهوری اسلامی دارند، به اعجاب و تحیر درآوردند.»
تاریخ ایران
اگر از موضوع فراموش شده ترویج فرهنگ ایثار و شهادت عبور کنیم نوبت به رزمندگان جنگ میرسد. آنهایی که هشت سال جنگیدند و امروز در غبار زمان و سختیهای زندگی فراموش شدهاند.
(((( جانبازان همچنان به دنبال اثبات جانبازی ))))
بهتر است برای یک بار هم شده گروهی متخصص و کارشناس و دلسوز دور هم بنشینند و محاسبه کنند برای بازماندگان از جنگ چه اقداماتی انجام شده، وضعیت ترویج فرهنگ ایثار چیست؟ و سوال آخر اینکه ما بعد از شهدا چه کردیم.