"صراط" – پیامبر اکرم (ص) در حدیثی متواتر می فرمایند: «من صمت نجا» ؛ «آن کس که سکوت اختیار کند، نجات می یابد».
در این میان عاقل آن کسی است که کم و گزیده بگوید و بلیغ و فصیح سخنرانی کند، تا راه را بر برداشت های سوء و تأویلات انحرافی از عرایضش ببندد. حال رعایت این اصل زمانی مضاعف خواهد بود که اظهارات شخص ناطق حساسیت زا باشد و به درست یا غلط، موجب ایجاد التهاب شود.
اما گویی پدر عروس خدمتگزاران، گوشی برای شنیدن این تواصی و نصیحت ها نداشته و با اظهارنظرات شائبه انگیز خود جولان می دهد!
اینبار اما بهانه و مستمسک اظهار فیوضات جناب اسفندیاران، مبحثی نبود بجز روز درختکاری و جشن «درخت دوستی»!
در این مراسم که با حضور انواع و اقسام هنرمندان ذکور و غالباً اناث همراه بود، سخنان جالبی از سوی مدعو ویژه آن یا همان مشایی مطرح گردید که بازخوانی آن چندان خالی از لطف نخواهد بود!
اسفندیار رحیم مشایی در ابتدای عرایض خود اینگونه اظهار داشت: «به نظرم میرسد در کمتر از صد سال آینده با انسان هایی زندگی می کنیم که ساخته خود ما هستند. انسان هایی دقیقا مثل ما که با آنها انس می گیریم و زندگی می کنیم و بدون تردید این آینده قطعی بشر است.»!
محتمل است که جناب رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد، شب قبل از حضور در مراسم جشن «درخت دوستی» مشغول دیدن یکی از فیلمهای «مرد دو صد ساله (bicentennial man) / کریس کلمبوس / 1999» یا «جزیره (island) / مایکل بی / 2005» بوده باشند و به شدت تحت تأثیر اینگونه فیلمها در ژانر علمی، تخیلی قرار گرفته اند!
وی در ادامه صحبت هایش، از شاخه "انسانهای مصنوعی" به شاخه "تمدن های باستان" پرش می کند و می گوید: «من به عنوان کارشناس و شاگرد عرصه میراث فرهنگی باید بگویم که یک تفاوتی بین ایران، مصر، هند و چین [باستان] وجود دارد و آن این است که شاید اینها با هم در یک طراز باشند اما به لحاظ اندیشه استراتژیک و خط انسانی ایرانی ها برتر از همه اقوام جهان بوده اند. البته من با یک نگاه ناسیونالیستی این موضوع را نگاه نمیکنم.»!
فارغ از نقض این سخنان با استناد به آیه شریفه «ان اکرمکم عند الله اتقاکم / سوره حجرات آیه 13»، می باید از ایشان این سوال را داشت که اگر نگاه حضرتعالی به برتری بی قید و شرط ایرانیان باستان بر تمامی اقوام جهان، ناسیونالیستی نیست پس سامسونگیلیستی است!
در این مجال قصد قیاس گفتمان ها را نداریم، اما مع الأسف برداشت های ابتدایی از این دست سخنان، یادآور اضافه گویی های نازیسم هیلتری و فاشیسم موسولینی است!
مشایی همچنین در ابراز عقیده ای جالب می افزاید: «اگر امروز به هر دلیلی در شرایط دشواری هستیم اما در جیبمان خورشید داریم و خورشید همیشه پس ابر نمی ماند.»!!!
اولاً، در این ارتباط می باید از جناب منشی سابق رئیس جمهور پرسید که منظورشان از دشواری چیست؟! مگر در این کشور، به لطف حضور پر خیر و برکت دولت مهرورزی، دشواری وجود دارد؟!
مگر ممکن است با وجود دولتمردان خدومی چون جنابعالی و پاکترین دولت تاریخ بشریت و اوضاع بی نظیر اقتصادی کشور و عدالت محض موجود در مملکت و الی ماشاءالله؛ دیگر دشواری و مشقتی برای ایرانیان وجود داشته باشد؟! اینها همه کذب محض است! اوضاع ما بسیار هم خوب و مطلوب است! ملالتی نیست مگر نزدیک شدن به پایان عمر خدمتگزاران! وگرنه همه چیز آرام بوده و همگان نیز خوشحالند!
در ثانی، شنیده بودیم که «ماه هیچ گاه پشت ابر نمی ماند» اما برای اولین بار است که می شنویم «خورشید همیشه پس ابر نمی ماند»!
پدرزن پسر رئیس جمهور همچنین با دخول به مباحث فلسفی و عوالم ناسوت و ماسوت و جبروت و ...، ادامه می دهد: «از خود پرسیدم چرا خدا به انسان و خلق او افتخار می کند و پس از اندیشه بسیار به این نتیجه رسیدم که خداوند به خلق موجودی فکر کرد و انجام داد که مثل هیچ کس نبود و مثل خودش بود در واقع خدا با خلقت انسان خدا آفرید.»!!!
توصیه می شود که جناب کمپوت الصفات روی به تقلید نیاورند و بجای مقلد قرار دادن «حسین منصور حلاج» و سر دادن بانگ «أنا الحق»، طریقی جدید را برگزینند!
وی همچنین در پایان با بیان اینکه پاییز نه وجود دارد نه حقیقت؛ چراکه تنها بهار است که حقیقت دارد، گفت: «ملت ایران امیدوارترین ملت جهان است و آنها آینده را درخشان می دانند و این تفکر مکتب سبز بهاری ما است.»
نکته جالب در این بند از سخنان، استفاده جناب ایشان از عبارت «مکتب سبـز بهاری ما» است. حال آنکه ایشان چرا رنگ سبز را برای مکتب بهاری شان برگزینند خود جای سوال و ابهام دارد!
در این میان عاقل آن کسی است که کم و گزیده بگوید و بلیغ و فصیح سخنرانی کند، تا راه را بر برداشت های سوء و تأویلات انحرافی از عرایضش ببندد. حال رعایت این اصل زمانی مضاعف خواهد بود که اظهارات شخص ناطق حساسیت زا باشد و به درست یا غلط، موجب ایجاد التهاب شود.
اما گویی پدر عروس خدمتگزاران، گوشی برای شنیدن این تواصی و نصیحت ها نداشته و با اظهارنظرات شائبه انگیز خود جولان می دهد!
اینبار اما بهانه و مستمسک اظهار فیوضات جناب اسفندیاران، مبحثی نبود بجز روز درختکاری و جشن «درخت دوستی»!
در این مراسم که با حضور انواع و اقسام هنرمندان ذکور و غالباً اناث همراه بود، سخنان جالبی از سوی مدعو ویژه آن یا همان مشایی مطرح گردید که بازخوانی آن چندان خالی از لطف نخواهد بود!
اسفندیار رحیم مشایی در ابتدای عرایض خود اینگونه اظهار داشت: «به نظرم میرسد در کمتر از صد سال آینده با انسان هایی زندگی می کنیم که ساخته خود ما هستند. انسان هایی دقیقا مثل ما که با آنها انس می گیریم و زندگی می کنیم و بدون تردید این آینده قطعی بشر است.»!
محتمل است که جناب رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد، شب قبل از حضور در مراسم جشن «درخت دوستی» مشغول دیدن یکی از فیلمهای «مرد دو صد ساله (bicentennial man) / کریس کلمبوس / 1999» یا «جزیره (island) / مایکل بی / 2005» بوده باشند و به شدت تحت تأثیر اینگونه فیلمها در ژانر علمی، تخیلی قرار گرفته اند!
وی در ادامه صحبت هایش، از شاخه "انسانهای مصنوعی" به شاخه "تمدن های باستان" پرش می کند و می گوید: «من به عنوان کارشناس و شاگرد عرصه میراث فرهنگی باید بگویم که یک تفاوتی بین ایران، مصر، هند و چین [باستان] وجود دارد و آن این است که شاید اینها با هم در یک طراز باشند اما به لحاظ اندیشه استراتژیک و خط انسانی ایرانی ها برتر از همه اقوام جهان بوده اند. البته من با یک نگاه ناسیونالیستی این موضوع را نگاه نمیکنم.»!
فارغ از نقض این سخنان با استناد به آیه شریفه «ان اکرمکم عند الله اتقاکم / سوره حجرات آیه 13»، می باید از ایشان این سوال را داشت که اگر نگاه حضرتعالی به برتری بی قید و شرط ایرانیان باستان بر تمامی اقوام جهان، ناسیونالیستی نیست پس سامسونگیلیستی است!
در این مجال قصد قیاس گفتمان ها را نداریم، اما مع الأسف برداشت های ابتدایی از این دست سخنان، یادآور اضافه گویی های نازیسم هیلتری و فاشیسم موسولینی است!
مشایی همچنین در ابراز عقیده ای جالب می افزاید: «اگر امروز به هر دلیلی در شرایط دشواری هستیم اما در جیبمان خورشید داریم و خورشید همیشه پس ابر نمی ماند.»!!!
اولاً، در این ارتباط می باید از جناب منشی سابق رئیس جمهور پرسید که منظورشان از دشواری چیست؟! مگر در این کشور، به لطف حضور پر خیر و برکت دولت مهرورزی، دشواری وجود دارد؟!
مگر ممکن است با وجود دولتمردان خدومی چون جنابعالی و پاکترین دولت تاریخ بشریت و اوضاع بی نظیر اقتصادی کشور و عدالت محض موجود در مملکت و الی ماشاءالله؛ دیگر دشواری و مشقتی برای ایرانیان وجود داشته باشد؟! اینها همه کذب محض است! اوضاع ما بسیار هم خوب و مطلوب است! ملالتی نیست مگر نزدیک شدن به پایان عمر خدمتگزاران! وگرنه همه چیز آرام بوده و همگان نیز خوشحالند!
در ثانی، شنیده بودیم که «ماه هیچ گاه پشت ابر نمی ماند» اما برای اولین بار است که می شنویم «خورشید همیشه پس ابر نمی ماند»!
پدرزن پسر رئیس جمهور همچنین با دخول به مباحث فلسفی و عوالم ناسوت و ماسوت و جبروت و ...، ادامه می دهد: «از خود پرسیدم چرا خدا به انسان و خلق او افتخار می کند و پس از اندیشه بسیار به این نتیجه رسیدم که خداوند به خلق موجودی فکر کرد و انجام داد که مثل هیچ کس نبود و مثل خودش بود در واقع خدا با خلقت انسان خدا آفرید.»!!!
توصیه می شود که جناب کمپوت الصفات روی به تقلید نیاورند و بجای مقلد قرار دادن «حسین منصور حلاج» و سر دادن بانگ «أنا الحق»، طریقی جدید را برگزینند!
وی همچنین در پایان با بیان اینکه پاییز نه وجود دارد نه حقیقت؛ چراکه تنها بهار است که حقیقت دارد، گفت: «ملت ایران امیدوارترین ملت جهان است و آنها آینده را درخشان می دانند و این تفکر مکتب سبز بهاری ما است.»
نکته جالب در این بند از سخنان، استفاده جناب ایشان از عبارت «مکتب سبـز بهاری ما» است. حال آنکه ایشان چرا رنگ سبز را برای مکتب بهاری شان برگزینند خود جای سوال و ابهام دارد!
امام علی(ع): تهمت زدن به آدم بی گناه ، گناهش بزرگتر از آسمان است! "بحارالانوار ، ج 78 ، ص 31 "
ضمنا نوشته جناب ---- و شعار مكتب سبزشان چقدر شبيه شعارهاي جناب ---- و مقلدانشان هست.
----- برای رد گم کردن اعتقادات ب ا ب ی مسلک خود تظاهر به پیروی از حلاج میکند
مشایی.........خاتمی
اما سابقه این مشایی کجا و سابقه استاد بزرگوار آقای خاتمی کجا
مشایی حالا حالا ها باید درس پس بده
یارانشون رو هم دارند انتخاب می کنند از جمله هوگو چاوز .
بااین کاراشون می خوان کجا رو فتح کنند نمی دونم ؟؟؟
عیب و هنرش نهفته باشد.......
سکووووووووووووووت کن!
======
اینجانب نیز نظر ایشان را قبول دارم و با اعتراف یه این حقیقت می گویم که...؟
اگرچه ما مسلمان روزگاری در اغلب علوم و فنون سر امد بودیم و حتی امروز نیز از نظر فقه سنتی و فلسفه و مخصوصا در دهه های اخیر در صحنه های مختلف علمی در مقایسه با دیگران پیشتازیم ولی از نظر تحلیل تاریخی و سیاسی از ابتداء ضعیف بوده و الان هم هستیم در واقع اگر کسی بگوید اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بسیار آشفته جهان اسلام معلول ضعف تحلیل تاریخی مسلمانان است سخنی به گزاف نگفته است.
امروزه اسلام گرفتار انحرافات است هرکسی یه تفسیری برای خودش دارد در یه کشوری القاعده ، دیگری وهابیت ، در سوریه ، پاکستان ، افغانستان ، عراق ، عربستان ،هر کس به نوعی چهره ائی ناپسند از اسلام را به نمایش می گذارد.
حالا ایشان هم می خواهند از این قافله عقب نمانند و همانگونه که از سخنانش پیداست می خواهد اسلام جدیدی را به جهان معرفی نماید.
خوشبختانه این فیلم را یک ماه قبل رسانه ملی با نقد و تحلیل مناسبی در شبکه نمایش پخش نمود. حالا مردمی که با رسانه ملی مانوسند ماهیت این آقا را بهتر میشناسند
از اونجا که راه گول زدن یه عده ای عوام رو بلدن لذا نزدیک انتخابات که میشه حسابی از دینشون مایه میذارن.
بی اخلاقی یعنی همین دیگه که شرافت و اخلاق رو زیر پا گذاشتن بخاطر قدرت طلبی.
تعابير «فیوضات جناب اسفندیاران - با دخول به مباحث فلسفی - جناب کمپوت الصفات» نمونه كوچك اين استهزاءات است.
از سوژه خود سر تا پا انتقاد همراه با استهزاء ميكنيد آنوقت انتظار اصلاح طرف مقابل را داريد... لطفا اين انتقاد مرا به "حمايت از مشايي" تفسير نكنيد. منظور من اصل كار شماست... شما بايد اطلاع رساني كنيد. خبررساني رسانههاي ما هم شده مثل دعايي كه بسياري از مداحان ده برابر حجم دعا، در آن روضه ميخوانند.
نكته ديگر هم درج عكس دو خانم بد حجاب در مراسم است كه احتمالا امثال آن دو هم در سالن كم نبوده... اما درج اين عكس براي كوبيدن ديگري...؟!
به چه قيمتي...؟ اين چه روشي است؟... چه خوش نوشتي در ابتداي مطلب كه "من سكت نجا"... آقايان زدن اين حرفها، ومنتشر كردن آن حساب دارد..كتاب دارد.. كنتور دارد، منتها قبض كنتورش را آن دنيا ميدهند دستمان.
وقتي مرديم متوجه ميشويم... پس لطفا اگر نقد ميكنيد ...نقدتان هم براي خدا باشد...وقتي براي خدا بود، حق خواهيد گفت و استهزا هم نخواهيد كرد... آنگاه مطلبتان در مخاطب تاثير واقعي خواهد گذاشت... كه البته اين همان هدف واقعي رسانه است.
نميدانم اين نظر را منتشر ميكنيد يا نه ..اما همينكه خودتان بخوانيد كفايت ميكند.
يا علي.
نفهمیدیم ایشان چه گفتند حالا خودش
فهمیده ؟
چه حجاب کاملی دارن