به گزارش صراط،خودش می گوید: «کار من زیباتر کردن آدم ها در زمان مرگشان است.» او تقریبا
در تمام عمرش اجساد را برای شرکت در مراسم تدفین آراسته است. آخرین لباس
هایشان را به آنها پوشانده، صورتشان را آرایش کرده و در تابوت جا داده
است.
اما
این تنها کار فرانک مالابد نیست. او به جز کار تدفین، مومیایی چهره های
برجسته سیاسی و اجتماعی را هم در کارنامه اش دارد. معروف ترین آنها
مارکوس، دیکتاتور فیلیپینی بوده است و آخرین شان هوگو چاوز که گفته می شود
فعلا در حد پیشنهاد با او صحبت شده تا مومیایی کردن چاوز را به عهده
بگیرد. هر چند که مالابد می گوید مقامات ونزوئلایی باید هر چه زودتر در
این باره تصمیم گیری کنند چون هر چه مومیایی جسد چاوز به تعویق بیفتد،
کیفیت کار پایین تر خواهد آمد.
ونزوئلایی ها می خواهند چاوز را مثل لنین مومیایی کنند. اما مالابد می گوید که این کار را نخواهد کرد: «ما برای مومیایی کردن تکنیک های متفاوتی داریم. جسد لنین با رزین مومیایی شده. در واقع انگار در ورقه ای از یخ پیچیده شده است. اگر از من بخواهند این کار را برای جسد چاوز انجام دهم، روش کارم فرق خواهد کرد.»
او روشش را این طور توضیح می دهد: «اول باید خون را از رگ ها تخلیه کنیم. این کار با یک سرنگ انجام می شود. بعد به داخل شریان ها مایعی را تزریق می کنیم که در تمام بدن منتشر شده و بافت ها را منجمد می کند.
حرفه ای بدون بازگشت
فرانک می گوید مومیایی کردن کار هر کسی نیست. ظرافت هایی دارد که باعث شده این حرفه، به یک حرفه بدون بازگشت تبدیل شود: «مومیایی کردن یک کار صفر و 100 است. این کار نمی تواند 99درصد خوب انجام شود. شما یا یک جسد را به بهترین شکل مومیایی می کنید یا به کل از بین می برید. در این صورت دیگر نمی توانید به خانواده متوفی بگویید که کارتان را اصلاح خواهید کرد. چون دیگر جایگزینی برای جنازه ای که زیر دستتان خراب شده ندارید.»
فرانک در آرزوهای کودکی اش خود را مهندسی تصور می کرد که تحصیلات دانشگاهی را تا بالاترین مقطع ادامه می دهد اما میراث خانوادگی، خیلی زودتر از آن که او تصمیم بگیرد شغل آینده اش را مشخص کرده بود. پدر فرانک متصدی کفن و دفن بود و تمام دوران کودکی و نوجوانی او به یادگیری مهارت های شغلی پدرش گذشت؛ چیزی که خودش آن را «هنر نگهداری از مردگان» می نامد.
ونزوئلایی ها می خواهند چاوز را مثل لنین مومیایی کنند. اما مالابد می گوید که این کار را نخواهد کرد: «ما برای مومیایی کردن تکنیک های متفاوتی داریم. جسد لنین با رزین مومیایی شده. در واقع انگار در ورقه ای از یخ پیچیده شده است. اگر از من بخواهند این کار را برای جسد چاوز انجام دهم، روش کارم فرق خواهد کرد.»
او روشش را این طور توضیح می دهد: «اول باید خون را از رگ ها تخلیه کنیم. این کار با یک سرنگ انجام می شود. بعد به داخل شریان ها مایعی را تزریق می کنیم که در تمام بدن منتشر شده و بافت ها را منجمد می کند.
حرفه ای بدون بازگشت
فرانک می گوید مومیایی کردن کار هر کسی نیست. ظرافت هایی دارد که باعث شده این حرفه، به یک حرفه بدون بازگشت تبدیل شود: «مومیایی کردن یک کار صفر و 100 است. این کار نمی تواند 99درصد خوب انجام شود. شما یا یک جسد را به بهترین شکل مومیایی می کنید یا به کل از بین می برید. در این صورت دیگر نمی توانید به خانواده متوفی بگویید که کارتان را اصلاح خواهید کرد. چون دیگر جایگزینی برای جنازه ای که زیر دستتان خراب شده ندارید.»
فرانک در آرزوهای کودکی اش خود را مهندسی تصور می کرد که تحصیلات دانشگاهی را تا بالاترین مقطع ادامه می دهد اما میراث خانوادگی، خیلی زودتر از آن که او تصمیم بگیرد شغل آینده اش را مشخص کرده بود. پدر فرانک متصدی کفن و دفن بود و تمام دوران کودکی و نوجوانی او به یادگیری مهارت های شغلی پدرش گذشت؛ چیزی که خودش آن را «هنر نگهداری از مردگان» می نامد.
او از همان زمان همراه با پدرش هر روز به پایگاه هوایی امریکا در فیلیپین می رفت و مشغول کفن و دفن سربازهایی می شد که در جنگ ویتنام کشته شده بودند و باید به زادگاهشان باز می گشتند. تدفین 30 تا 40 جسد در روز کم کم مالابد را که در این کار حرفه ای شده بود، از دنیای درس و تحصیل مهندسی دور کرد. او بعدها با دختر یک سردخانه دار ازدواج کرد تا همه چیز زندگی اش در رابطه با دنیای مردگان تعریف شود. حالا دیگر برای او ساده ترین کار دنیا، آماده کردن یک جسد برای شرکت در مراسم تدفینش بود: «این اولین اولویت من در زندگی نبود اما وقتی واردش شدم فهمیدم در این کار استعداد دارم. درآمدش هم خوب بود. بنابراین به شغل دیگری فکر نکردم.»
مومیایی کردن مردگان، حالا تبدیل به حرفه خانوادگی مالابد شده که بعد از او دو دخترش آن را ادامه خواهند داد: «هر دو دختر من مجوز مومیایی کردن مردگان را گرفته اند. من نگران مرگم نیستم. آنها من را برای کفن و دفن آماده خواهند کرد.»
فرانک اگرچه مسیحی معتقدی است و در تمام زندگی اش با مرده ها سر و کار داشته اما هیچ اعتقادی به ارواح، شیطان یا جادو ندارد و هیچ وقت هم به خاطر نوع کارش دچار کابوس شبانه نشده است. او در ماه فقط روی 5جسد کار می کند و تنها نیمی از 13300 تا 43500 دلاری را که از این کار در می آورد، خرج لوازم و ابزارهای کارش می کند.
جسد سخت آقای دیکتاتور
معروف ترین جسدی که مالابد برای تدفین آماده کرده، فردیناند مارکوس دیکتاتور فیلیپین بود که دو دهه بر مردم این کشور حکومت کرد و در نهایت در سال 1986 با انقلاب مردمش از قدرت پایین کشیده و به هاوایی تبعید شد. مارکوس وقتی در تبعید مرد و خانواده اش تصمیم گرفتند پیکر او را به فیلیپین برگردانند، مالابد به مدت چهار سال هر ماه بین مانیلا و هونولولو در رفت و آمد بود و به جسد مارکوس رسیدگی می کرد تا در نهایت دولت فیلیپین اجازه تدفین مارکوس در شهر زادگاهش را صادر کرد. مالابد بعد از آن کار روی جسد مارکوس را آغاز کرد تا خانواده اش به مدت حداقل 25سال بتوانند جسد او را در تابوت شیشه ای در معرض دید عموم قرار دهند. او می گوید: «جسد مارکوس، جسد سختی بود. تماما ورم کرده بود و آماده کردنش واقعا به دقت نیاز داشت.»
فرانک مالابد می گوید با این که جسد بزرگترین دیکتاتور کشورش را مومیایی کرده، اما هیچ گرایش سیاسی ای ندارد: «هر کس به خدمات من احتیاج داشته باشد، کافیست با من تماس بگیرد تا کارش را راه بیندازم. فرقی ندارد چه کسی باشد. من 24ساعته در اختیارم.»
معروف ترین جسدی که مالابد برای تدفین آماده کرده، فردیناند مارکوس دیکتاتور فیلیپین بود که دو دهه بر مردم این کشور حکومت کرد و در نهایت در سال 1986 با انقلاب مردمش از قدرت پایین کشیده و به هاوایی تبعید شد. مارکوس وقتی در تبعید مرد و خانواده اش تصمیم گرفتند پیکر او را به فیلیپین برگردانند، مالابد به مدت چهار سال هر ماه بین مانیلا و هونولولو در رفت و آمد بود و به جسد مارکوس رسیدگی می کرد تا در نهایت دولت فیلیپین اجازه تدفین مارکوس در شهر زادگاهش را صادر کرد. مالابد بعد از آن کار روی جسد مارکوس را آغاز کرد تا خانواده اش به مدت حداقل 25سال بتوانند جسد او را در تابوت شیشه ای در معرض دید عموم قرار دهند. او می گوید: «جسد مارکوس، جسد سختی بود. تماما ورم کرده بود و آماده کردنش واقعا به دقت نیاز داشت.»
فرانک مالابد می گوید با این که جسد بزرگترین دیکتاتور کشورش را مومیایی کرده، اما هیچ گرایش سیاسی ای ندارد: «هر کس به خدمات من احتیاج داشته باشد، کافیست با من تماس بگیرد تا کارش را راه بیندازم. فرقی ندارد چه کسی باشد. من 24ساعته در اختیارم.»