شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۳ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۷:۲۲

جریان‌شناسی یکی از شعارهای فتنه92

هشدار سخنگوی دستگاه قضا بر سوء استفاده از شعار حمایت از مستضعفین در فتنه احتمالی آینده در حالی که این اخلالگران احتمالی قدرت و توان اجرایی نیز در کشور دارند باعث شد تا در مطلبی به جریان شناسی چنین اتفاقی در تاریخ کشور بپردازیم.
کد خبر : ۱۰۰۷۱۸
به گزارش صراط، زیست جریان‌ها و گروه‌های سیاسی در محیط پر‌تنش و سیال سیاست نیازمند پایگاه اجتماعی انحصاری است که با شبکه‌سازی مبتنی بر ساختار جریان – فعالیت مخفی یا آشکارآن - به هدایت فکری نیروهای خود می‌پردازند طبقه مستضعفین با رویکرد جامعه شناسی دارای ویژگی‌های ممتازی هم‌چون ساخت فکری سنتی و مذهبی ، فعال و پویا ، رفتارهای غالب غیرمحافظه کارانه و انباشت بی پاسخ مطالبات می‌باشد که فضا را برای رویش واکنش‌های ضد نظام حاکم فراهم می‌کند .

 
1- ظهور و بروز اکثر جریان‌های و گروه‌های سیاسی در تاریخ پر‌‌ فراز و نشیب معاصر کشورمان همواره با شعارهای رنگین دفاع از مستضعفین همراه بوده است به گونه ای که برخی از گروه‌ها طبقه مستضعفین را دست‌مایه‌ای برای دست‌یابی قدرت قرار دادند این رفتارهای متناقض نمایان‌گر" استضعاف فکری " تئوریسین‌های این جریان‌های می‌باشد.

 
 
2- با پیروزی انقلاب اسلامی فضای حاکم بر اندیشه‌ها، ادبیات دفاع از مستضعفان را به ارمغان آورد به گونه‌ای که برخی از گروه‌ها در روند گذار از اشرافیت و سرمایه‌داری به جامعه مستضعفین با بن‌بست "شناخت" و برخی با طرح "فریب" از جامعه توحیدی مستضعفان سخن می‌گفتند که به بررسی و مداقه اجمالی آن‌ها می‌پردازیم:

 
-حزب توده :

 
آنان با ترسیم مدل دوگانه " پرولتاریا /بورژوازی" آن را موتور محرکه تاریخ بشری نامیدند و با سطح تحلیلی طبقاتی برگرفته از آن ،خود را پرچم دار نجات مستضعفین قلمداد می‌کردند . این حزب پس از پیروزی انقلاب اسلامی سعی كرد خود را مدافع انقلاب، اسلام و خط امامی بنمایاند به گونه‌ای که در انتخابات مجلس وقت ازبرخی افراد بارز جریان اسلام‌گرا مانند صادق خلخالی حمایت نمودند ، آن‌ها در این راه حتی اصلاحات خاص اسلامی را به كار گرفتند، چنان كه به جای سوسیالیسم از عبارت بینش توحیدی و به جای پرولتاریا از واژه مستضعفین استفاده كردند1 و به فعالیت گسترده یارگیری در کارخانه‌ها و قشر متوسط به پایین جامعه پرداختند به گونه ای که در منظومه گفتمانی آنان مبارزه با نظام شاهنشاهی ، ساده زیستی رهبرانشان،نگاه اصالت بخش به طبقه کارگر و مستضعف نمود تبلیغاتی داشت. راهبرد کلی حزب توده با سست کردن پایه‌های حکومت اسلامی فقط به یک نتیجه می‌توانست دست یابد و آن تبدیل ایران به یک کشور وابسته به ابرقدرت شرق است 2 واقدامات به ظاهر انقلابی صرفا تغییر تاکتیک برای دستیابی به هدف مزبور است ؛ حضرت روح الله با مدیریت مدبرانه و رصد آرایش جریان‌های فکری – سیاسی اوایل انقلاب به نقطه کانونی ساختار گفتمانی آنان حمله می‌کنند و ایشان در 27 بهمن 1357 از همکاری ذلیلانه آنان با رژیم پهلوی پرده برمی‌دارند و این چنین می‌فرمایند:" آقایان که می‌گویند که ما توده ای هستیم ،کمونیست هستیم ! می‌رویم سراغ سران این‌ها .. ...اسلام را ملاحظه کنید با آنها ، با سران خودتان. سران مسلمین را ملاحظه کنید با سران خودتان، ببینید وضع این‌ها چه جوری بوده است؟ ....این‌ها می خواهند الان وضع شلوغ کنند و از این شلوغی استفاده کنند برای ارباب‌ها ...چون این‌ها در دربار هم بودند -همین کسانی که- طبل کمونیست را می‌زدند، سران بزرگ‌شان توی دربار خدمتگزار بود!3و4 "

 
 
وهمچنین در پیام چهارده ماده خویش هنگام عزیمت به قم این‌گونه از طبقه کارگر یاد می‌کنند " کارگران کارخانه‌ها و دیگر کارگران و کارمندان و طبقات مستضعف باید بدانند که اسلام از بدو ظهور طرفدار آنان بوده و در حکومت عدل اسلامی به آنان اجحاف نمی‌شود و نخواهد شد ....لازم است این عناصر مفسده جو را بین خودشان و در کارخانه‌ها راه ندهند و از اجتماعات آنان احتراز کنند5"

 
دغدغه رفع محرومیت از مستضعفین با تناقض همیشگی رفتاری سران حزب توده همراه بود به گونه‌ای که رابطه کیانوری 6 با پول واتومبیل وذخیره بانکی و خانه مزین در برلین– بیش ازیک هکتار- مسئله بر همه کس روشن بود7. طبری از سران حزب توده پس ازتحول عمیق فکری که محصول گفت‌وگوهای وی با حاج حسین شریعتمداری می‌باشد ،این گونه از مارکسیسم و حزب توده یاد می‌کند " مارکسیسم سرشار از پنداربافی است و حزب توده پس از آن که شعارمیان تهی "برادری پرولتاری " را برگزید ، درجاده لغزان و سراشیب تاریک آن تا ژرفای دره غلیتید ‌8.

 
-آرمان مستضعفین:

 
تابستان 1355 بود. دزفول داغ‌تر از همیشه ، این بار گرمایش را نه از آفتاب داغ جنوب بلکه ازتکرار سخنان تند و تیز علی شریعتی داشت؛گروهی جوان دل در گرو سخنان شریعتی به فکر بهار برای این سرزمین بودند؛ آنان با نام آرمان مستضعفین گام در هیاهوی سیاسی آن دوران نهادند اما  از آرمان مستضعفین خبری نبود. محمد باقر برزویی همراه با احسان شریعتی تحت تاثیر کلیت اندیشه و متد مواضع فکری گروهک فرقان فعالیت مستقلی را درابتدا دزفول و تهران(دفتر آنان در میدان فردوسی بود) وسپس در دیگر شهرها سامان‌دهی کردند، اما آن‌چه آنان را از فضای آرمانی مستضعفین جامعه دورمی‌ساخت ، تقابل فکری با نهادی بود از جنس مردم بود، روحانیون که ملجا همیشگی پاسخگویی به خواسته‌های قشرمستضعف بودند در منظومه واگرای فکری آنان " اسلام حوزه ای " قلمداد می‌شدند که دامنه فعالیت آنان از حجره‌هایشان فراتر نمی‌رود و در تجربه سیاسی آنان پیمانی نانوشته‌ و ناگسستنی با حاکمیت به چشم می‌خورد؛ آن‌ها مطالبی علیه امام خمینی (ره) ، شهید مطهری وآقای طالقانی می‌نوشتند و در سطح عمومی توزیع می‌ کردند9 .اشتباه فکری آنان در فهم و درک مناسبات اصیل و عمیق روحانیون وقشر مستضعفین سبب شد خیلی زودتر ازآن‌چه که فکر می‌کردند با ریزش هواداران مواجه شوند و به گروه فراموش شدگان تاریخ ملحق شوند.

 
-مجمع روحانیون مبارز :

 
شایعه‌ها باز دوباره جان گرفته بودند اما این بار، نه از بمباران موشکی تهران خبری بود و نه از اعلام کوپن جدید . " انشعاب" عیدی نوروز 1367 جمعی از سیاستمداران برای مردم بود ، اما آنان برای "فصل" آمده بودند ، نه " وصل" 10

 
در آستانه مجلس سوم ، هنگامی که جامعه روحانیت اقدام به تهیه لیستی از کاندیداهای پیشنهادی برای مجلس نمود، اختلاف در این تشکل سیر صعودی به خود گرفت؛ برخی از افراد خواهان حضور دو نفر در لیست پیشنهادی جامعه روحانیت بودند که با مخالف جدی آیت الله مهدوی کنی و دیگر اعضا جامعه روحانیت روبه رو شدند ؛ آیت الله مهدوی کنی این چالش گزینشی را این گونه روایت می‌کند : «واقعاً بعضی مسائل را نمی‌شود گفت ؛ هرچه بود یکی اختلاف سلیقه‌ها بود و یکی عدم اعتماد. ما به بعضی‌ها اعتماد دینی نداشتیم. معنایش این نیست که آن‌ها را بی دین می‌دانستیم، ولی می‌گفتیم هرکسی که آمد و شعار تندی داد، دلیل دینداری او نمی‌شود و نمی‌توانیم تأییدش کنیم؛ علی الخصوص با رفتارهایی که عده‌ای از آن‌ها در سال‌های اولیه انقلاب داشتند؛ ما می‌گفتیم در جامعه روحانیت وظیفه ما این است که خطوط را حفظ کنیم و تأیید بعضی از افراد، شکستن این مرزهاست.» 11

 
این اختلاف سلیقه‌ها سبب شد در 29 اسفند 1366 تشکل روحانی مستقل از جامعه روحانیت مبارز شکل بگیرد ، آنان با انتشار بیانیه‌ای که به امضای 24 نفر از روحانیون ، نام " روحانیون مبارز" را بر خود نهادند و خود را جلوداران و منادیان عبور از افرادی که " به لحاظ وابستگی‌ها یا موقعیت خود فاقد قدرت درک رسیدگی به حال و وضع مستضعفان و عمل لازم برای رفع محرومیت و رنج توده‌های مردم هستند "12

 
 
کانون اصلی شعارهای مجمع روحانیون مبارز در کوران تبلیغات انتخاباتی پیروی از " ائتلاف اسلام پابرهنگان" و حامی مستضعفین و پنداشتن پیروی رقیب خود از " اسلام آمریکایی" و سرمایه داری بود؛ به گونه‌ای که موسوی خوئینی‌ها می‌گوید :" همه موضع ما این است که می‌خواهیم طرفداراسلام ناب محمدی باشیم وعلیه اسلام آمریکایی بجنگیم ... مهم این است که اسلام آمریکایی را بشناسیم. اولین سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا حضرت امام که این نکته را فرموده‌اند، آیا در کشور ما خطر ظهور و نشر اسلام آمریکایی هست یا نیست؟

آیا این‌که حضرت امام این جمله را فرمودند، آیا مقصودشان از اسلام آمریکایی، اسلام ملک فهد از عربستان بوده است؟ اینکه فرموده‌اند به این‌ها رأی ندهید یعنی به ملک فهد رأی ندهید خوب معلوم است که در ایران کسی به ملک فهد رأی نداده است، پس باید ببینیم اینکه حضرت امام این مطلب را می‌فرمایند در داخل کشور زمینه بروز چنین خطری وجود دارد که خدای ناخواسته در زمانی هر چند دور شاهد باشیم که اسلام آمریکایی در اینجا حاکم شود؟ " 13 همچنین سید سراج الدین موسوی (از اعضای اصلی مجمع روحانیون) این‌گونه از آن دوران روایت می‌کند : " در دوره دوم مجلس) برخی از آقایان که از آن‌ها توقع بیشتری می‌رفت جای لیبرال‌ها ! را پر کردند... این آقایان مخالفت با برنامه‌ها و کارهای دولت را در رأس کار خود قرار داده بودند و با همه طرح‌ها و لوایحی که به نفع محرومین و مستضعفین بود مخالف می‌کردند و از طرف دیگر علناً از زر اندوزان و خواص مذموم حمایت می‌کردند" 14

برچسب زدن‌های و رفتارهای رادیکال دیگری هم‌چون برهم زدن سخنرانی اعضای روحانیت مبارز سبب شد ؛ آیت الله مهدوی کنی به خدمت حضرت امام خمینی (ره) برسند ؛ ایشان این گونه از فضای غبارآلود سیاسی آن دوران گلایه می‌کنند و به حضرت امام خمینی (ره) می‌گویند:" بعد از 60سال طلبگی و مبارزه در راه اسلام و انقلاب ،آمریکایی شده‌ایم...ما تا به حال فکر نمی‌کردیم اسلام‌مان اسلام آمریکایی است،زیرا ما معارف‌مان را در حوزه علمیه از مجالس فقه و اصول و اخلاق شما فراگرفته‌ایم. علاوه بر آن سیاست را از شما آموخته‌ایم،چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب ، از سال‌های قبل سال 1342 در خدمت شما بودیم،در تمام این مدت هم با شما بودیم و شما هم تایید و راهنمایی می‌فرمودید،چطور می‌شود که ما در یک مقطعی یک دفعه منقلب شویم و به عنوان آمریکایی شناخته شویم؟" 15

 
با حاکم شدن جریان اصلاحات در سال 76 به رهبر خاتمی که از اعضای اصلی روحانیون مبارز بود . همگان انتظار ظهور اهداف این مجمع در سطح کشور بودند؛ اما این مجمع با " روزنامه سلام آمدند تا روزنگار خداحافظی با آرمان امام را تیتر اول کنند" سرآغاز رخدادهای تلخ 18 تیر 1387 از درج نامه محرمانه وزارت اطلاعات در روزنامه سلام – با صاحب امتیازی و مدیرمسئولی سید محمد خوئینی‌ها – می‌باشد. مجمع روحانیون مبارز با تحول گفتمانی و فراموشی دال‌های گفتمانی سال‌های اولیه انشعاب ؛ اصلاحات را بیدار شدن طبقه متوسط جدید قلمداد کردند و با برقراری نظام سرمایه‌داری و بازار آزاد وبرنامه‌های اقتصادی لیبرالسیم مبتنی برخاسته‌های طبقه متوسط فضای سخت و طاقت فرسایی را برای طبقه مستضعفین – که حامیان اصلی انقلاب اسلامی هستند- ترسیم کرد؛ اسلام پابرهنگان به توسعه سیاسی و تقویت جامعه مدنی و مبارزه با اسلام آمریکایی به تنش زدایی در سیاست خارجی تغییریافت ؛ همه این موارد نمایانگر است که طبقه مستضعفین " قربانی " آنان برای " حضور" در صحنه سیاست بود.

 
جمع بندی:

 
در تاریخ کشور موارد متعددی وجود دارد که با سوء استفاده از شعار حمایت از مستضعفین سعی در ایجاد بحران های متعدد نموده اند. هر چند که برخی تصور می نمایند دوره سردادن این شعار به پایان رسیده است اما اتفاقات اقتصادی اخیر نشان داد که با سوء استفاده از این شعار و با تکیه بر شعار های اقتصادی دیگر می توان اهداف اقتصادی خود را در جهت بحران آفرینی استفاده نمود، امری که چندی است مورد هشدار مقامات مسئول قرار گرفته است؛ می توان مدعی شد که برخی جریان های سیاسی که اکنون توان اجرایی در کشور دارند و احتمال اتفاقاتی نظیر عدم تایید شدن صلاحیت کاندیدایشان، عدم رای آوری و ... را می دهند با استفاده از چنین شعار هایی و با ایجاد ناآرامی های اجتماعی به دنبال گرفتن امتیاز برای تایید صلاحیت نامزد خود باشند، که این امر هوشیاری همگان را می طلبد.
منبع: دیده بان