اما ارسال پیامک با محتوای "فیلم سینمایی لاله به کارگردانی اسدالله نیکنژاد (معروف به اسی نیک نژاد) با سرمایهگذاری 2.5 میلیارد تومانی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تولید میشود." شاخکهای خبری خبرنگاران سینمایی در رسانههای مختلف را حساس کرد و به این ترتیب پیگیری خبرهای تولید این فیلم آغاز شد.
یکی از سئوالهای اولیه دلیل سرمایهگذاری 2.5 میلیارد تومانی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در این پروژه بود؛ رقمی که معادل دو سال بودجه مرکز برای تولید آثار مستند و در اختیار فیلمسازان جوان باشد. اما با گذشت زمان زمزمههای دیگری مبنی بر افزایش این رقم به پنج میلیارد تومان به گوش رسید.
در همان دوران شفیع آقامحمدیان مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که از تیرماه سال 91 به عنوان مجری طرح فیلم سینمایی "لاله" نیز فعالیت میکرد، در پاسخ به چرایی تخصیص این بودجه در گفتگوهایش به کرات عنوان کرد که هزینه پنج میلیاردی در مقیاس با استانداردهای تولید در سینمای جهان رقم ناچیزی است. همچنین در صحبت های خود متذکر شد که قرارست اسدالله نیک نژاد کارگردانی که سالها در آمریکا در حوزه سینما فعالیت کرده است با توجه به ارتباطهای خود بودجه و امکانات و ارتباطات خارج از کشور را وارد سینمای ایران کند.
اما بحث به همین جا ختم نشد و مباحثی پیرامون فیلمنامه که نوشته یک فیلمنامهنویس آمریکایی بود براساس زندگی لاله صدیق قهرمان اتومبیلرانی کشور شکل گرفت به این ترتیب که عنوان شد این فیلم با ارزشهای ایرانی و اسلامی مغایرت دارد و قرار شد که یک تیم فیلمنامه نویس با هدایت مستقیم جلیل عرفانمنش بازنویسی این اثر سینمایی را به عهده بگیرد.
چرایی ساخت فیلم با موضوع زندگی لاله صدیق و صرف هزینه میلیاردی برای این کار از دیگر مباحثی بود که پای کمیسیون فرهنگی مجلس را به پروژه سینمایی لاله کشاند و اعضای کمیسیون تشخیص دادند که ساخت این فیلم از اولویتهای فرهنگی نیست و به تبع همین موضوع اعضای کمیسیون فرهنگی از جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی و سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد توضیحاتی خواستند و این دو مسئول فرهنگی به اعضای کمیسیون فرهنگی قول مساعد دادند که اولویت های فرهنگی با فیلمنامه ای کاملا ایرانیزه شده در فیلم سینمایی"لاله" درنظر گرفته خواهد شد.
اصرار بر ساخت این پروژه سینمایی از یک سو و پیش آمدن سابقه فعالیت اسدالله نیک نژاد در حوزه سینما در آمریکا از سوی دیگر و در نهایت استعفای تیم تولید ابتدایی این فیلم سینمایی باعث شد حاشیههای این فیلم دوچندان شود. در همین بین جمال شورجه که از دوستان نزدیک اسدالله نیک نژاد است در گفتگو با خبرگزاری مهر و چند رسانه منتقد خواست که از پیگیری خبر درباره این پروژه سینمایی دست بردارند و متذکر شد که اسدالله نیک نژاد با حمایت مستقیم رئیس جمهور این فیلم را خواهد ساخت و بعد توضیح داد که اسدالله نیکنژاد در سفرهایی که رئیس جمهوری به نیویورک داشت با او ملاقات و موافقت ایشان برای ساخت فیلم سینمایی "لاله" را کسب کرده است.
با بالا گرفتن حرف و حدیث درباره فیلم سینمایی "لاله ، قیمت برآورده شده برای تولید این فیلم میلیادری روز به روز بالا تر می رفت و از 5 میلیون به 7 میلیون و ...رسید و هر روز خبر تازه ای از روند تولید این فیلم شنیده می شد، تا اینکه بار حاشیه های این فیلم بر روند تولید غالب شد و بسیاری از اسپانسرهای خارجی که قول مساعد برای تولید این فیلم سینمایی داده بودند از سرمایهگذاری در بدنه سینمای ایران پشیمان شدند. به این ترتیب تولید این فیلم سینمایی به محاق رفت و مدتی هیچ خبری از تولید آن نبود.
بیخبری از فیلم لاله ادامه داشت تا اینکه خبر آمد پروانه پرتو پس از کنار گذاشته شدن علیرضا سبط احمدی از تهیهکنندگی این پروژه سینمایی، جایگزین وی شده است و تولید بار دیگر از سر گرفته میشود. مراحل پیش تولید این فیلم سینمایی پس از حضور پروانه پرتو چهار ماه طول کشید تا اینکه این فیلم در ماه پایانی سال 91 در پردیس سینمای ملت با حضور جمعی از خبرنگاران کلید خورد.
مرور فیلم سینمایی "لاله" از این جهت انجام شد که در ادامه گفتگویمان با شفیع آقامحمدیان مجری طرح این پروژه سینمایی که از پاسخگوترین افراد مسئول در این پروژه سینمایی بود، آورده شود و او از مباحث گفته نشده و مسکوت مانده فیلم سینمایی"لاله" بگوید.
مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در این گفتگو از چرایی مجری طرح شدن در این پروژه سینمایی، رسیدن به مفهوم تجربی با تولید این فیلم، مدیریت هزینه بین فیلم "لاله" و تولیدات مرکز گسترش و ... سخن گفت.
* فعالیتهای گسترده مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به اندازه کافی هزینه و وقت بسیاری از مدیری چون شما را میگیرد با این اوصاف چرا از ابتدا همکاری با پروژه سینمایی"لاله" را پذیرفتید؟
- در مصاحبههای مختلف عنوان کردهام که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در حوزه فعالیتهای خود تغییر سیاست داشته است و یکی از این تغییرات بازتعریف واژه "تجربی" در عنوان مرکز بوده است.
* تعریف جدید "تجربی" در آثار سینمایی از نگاه مدیریت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی چیست؟
- تغییر در مفهوم تجربه در بحث فرم نبوده و نیست بلکه در باز تعریف واژه تجربی در فیلمهای سینمایی است. در نگاه جدید هر آنچه که برای کشور ما یک آورده تازه و کارآمد باشد عنوان تجربی به خود میگیرد.
* تولید فیلم سینمایی"لاله" کجای سینمای تجربی ایستاده است؟ و شاید هم تعریف جدید درست شده است که بتوان پروژه "لاله" را در حیطه وظایف مرکز گسترش گنجاند.
- قبل از ورود به بحث "لاله" لازم است نکتهای را اشاره کنم. مفهوم سینمای تجربی ممکن است در فیلم ابراهیم حاتمیکیا نیز تعریف شود. به این معنا که ممکن است حاتمیکیا علاوه بر فیلمهای داستانی بخواهد سوژه و نگاه جدید در عرصه سینما را دنبال کند. در این صورت این فیلم در تعریف سینمای تجربی قرار می گیرد. این اتفاقی است که سالها پیش در مرکز افتاد. عزیزالله حمیدنژاد زمانی که فیلم "آناهیتا" را با حمایت مرکز ساخت در تولیدات این نهاد سینمایی با تعریف سینمای تجربی ساخته شد.
* این فیلم از چه جهت در حوزه کار تجربی تعریف شد؟
- محتوا. به این معنا که در این فیلم تاثیرات اصوات زیبا در سلولهای آب مطرح شد. البته هرچند با صرف هزینه بالا، در نهایت اثر قوی از آب درنیامد اما به هرحال در زمره آثار تجربی جا گرفت. بنابراین در گذشته هم نگاه اینچنینی وجود داشته است و حالا نوبت "لاله" است.
*اما قرار نیست هر نوع فیلمی با هر محتوایی جزو فیلمهای تجربی در سینمای ایران قرار گیرد؟
- اتفاقا من هم به عنوان مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی حساب شدهتر از گذشته با فیلمها در حوزه تجربههای اول برخورد میکنم. به این معنا که اگر کارگردانی با نگاه جدی بحث تجربه را دنبال کند قطعا حمایت از فیلمهای این کارگردان در دستور کار قرار می گیرد.
در واقع نگاه ما برای تولید فیلمهایی از این دست آوردن تجربههای جدی و جدید سینمایی است و به تبع فیلم سینمایی "لاله" هم از همین جنس تعریف سینمای تجربی است. همه تلاش ما این بود تا با "لاله" تجربه خوبی در عرصه سینما داشته باشیم ولی حاشیههای بسیاری که برای این فیلم ایجاد شد روند تولید را سنگین کرد.
* اما درباره پروژه سینمایی "لاله" بحث بودجه هم مطرح است. در ابتدا هزینه 2.5 میلیاردی برای آن مطرح شد اما با گذشت زمان خبر از تولید این فیلم با هزینه 5 میلیاردی رسید و بعدها این رقم افزایش صعودی داشت. حال این سئوال مطرح است که با توجه به بضاعتی که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی دارد آیا بهتر نبود این بودجه را صرف ساخت مستندهای خوب توسط جوانان علاقمند به حوزه سینمای مستند و تجربی میکردید؟ شما هم به عنوان مدیر این مرکز توجه خود را به تولید فیلم "لاله" معطوف کردید.
- نه اصلا اینطور نیست. بودجه اختصاص یافته شده به فیلم سینمایی "لاله" هیچ ربطی به بودجه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ندارد. بودجه تولید فیلم سینمایی"لاله" از جای دیگری تامین شده و سازمان سینمایی هم قول داده است که این فیلم سینمایی را بسازد.
* اما شنیده شده که سازمان سینمایی هم تعیینکننده و تامینکننده این بودجه نیست.
- دقیقا! معتقدم یکی از موفقیتهای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی جذب سرمایه از جایی غیر از بدنه سینما و یا سازمان سینمایی بوده و این بودجهها جذب کارآفرینی شده است.
* اگر این تجربهای که از آن یاد میکنید به نتیجه نرسد صرف این هزینه با چه معادلاتی قابل توجیه است؟
- به نتیجه رسیدن و یا همان خسارت به این معنا نیست که هزینهها تلف شده است؛ چراکه نیروهای ایرانی از شرایط پیشآمده استفاده کردهاند و کارآفرینی کردهایم.
* پیشبینی خسارت هم کردهاید؟
- اگر در تولید آثار پرهزینه تاخیر ایجاد شود، رفته رفته به خسارت تبدیل میشود و این خسارت هم طبیعی است. البته میدانم پس از پایان فیلم سینمایی "لاله" به هیچ عنوان دیگر خسارت مطرح نیست و من به شخصه به عنوان مجری طرح این پروژه سرم را بالا می گیرم چون بودجه جذب مرکز کردهام.
شاید باور نکنید من از کنار بودجه "لاله" فعالیتهای مثبتی انجام دادهام. در برخی از موارد برای تولیدات مرکز پول دیر رسیده بود و من از بودجه فیلم "لاله" استفاده کردم البته بعد جایگزین کردم. ضمن اینکه بحران اقتصادی در کشور گریبان همه بخشهای تولیدی را گرفته است ولی خوشبختانه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از بحث بحران اقتصادی مصون بود و سعی کردیم خللی در هزینهها ایجاد نشود.
* غیر از تامین بخشی از هزینه های مرکز، ساخت فیلم سینمایی "لاله" چه کمکی به سینمای ایران میکند؟
- به نظر من این فیلم بستر مناسب برای انجام فعالیتهای دیگر سینمایی را فراهم میکند.
* چطور؟
- پیست رالی یکی از لوکیشین های اصلی این فیلم است. برای تامین این نیاز تصویری به کشورهای مختلف رفتیم و متوجه شدیم که فیلمبرداری در پیستهای اتومبیلرانی در خارج از کشور هزینههای بسیاری دربردارد. از همین رو تصمیم گرفتیم پیست اتومبیلرانی آزادی را برای فیلمبرداری آماده کنیم. در واقع تصمیم گرفتیم این هزینه را در داخل کشور صرف کنیم تا هم فیلم سینمایی لاله از این مکان استفاده کند و هم یادگاری برای فیلمهای دیگر سینمای ایران باشد.
* انجام پروژههای بزرگ و میلیاردی سینمایی اشتباههای بزرگی را به همراه میآورد که این اشتباهها باعث ایجاد حاشیه میشود. اما ....
- می پذیرم که اشتباههای بزرگی در انجام این پروژه سینمایی داشتیم و طبیعی هم هست که انجام کارهای بزرگ اشتباهها و خطرات خاص خودش را دارد اما در مجموع به عنوان یک مدیر سینمایی که دغدغه نظام و انقلاب را دارم معتقدم که تولید این فیلم سینمایی به نفع کشور است و راهی غیر از اعتلای اهداف سینما نخواهیم داشت.
* اما حرف و حدیثهای مطرح شده در ساخت این پروژه سینمایی و عدم پاسخگویی مدیران این مجموعه در یک برهه خاص از زمان باعث شد تا صدای کمیسیون فرهنگی نیز درآید.
- اولویت فرهنگی سینمای ایران و برخی مسئولان، فعالیت در حوزه خانواده و یا دفاع مقدس است و خوشبختانه در این زمینه فعالیتهای بسیاری انجام شده و میشود. همین حالا ابراهیم حاتمیکیا فیلمی با موضوع شهید چمران در دستور کار دارد و یا فیلمهایی با این موضوعات در مرکز گسترش هم تولید شده و همه این دغدغهها درست و ارزشمند است. اما در مقابل باید به تولیدات از منظر دیگر هم اجازه ورود داد و شاید "لاله" بتواند نمونهای از دگراندیشی باشد.
از سوی دیگر واقعیت امر این است که با وجود سیاست تهاجمی غرب که اجازه دیده شدن سینمای ایران و ارزشهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در قالب تصویر را نمیدهد، ما باید از روشهای مختلف اقدام کنیم و ترفندهای دیگری را هم درنظر بگیریم. از این جهت معتقدم که فیلم "لاله" میتواند با دنیا ارتباط برقرار کند.
* با همه این مخالفتها و استدلالها هنوز فکر میکنید فیلم سینمایی"لاله" برای سینمای ایران آورده جدیدی دارد؟
- حاشیههایی که برای این فیلم ایجاد شد ضربههای بسیاری به آن زد و به نوعی برای پروژه سینمایی "لاله" سم بود. خود من با یکی از تهیهکنندههای فرانسوی وارد مذاکره شدم و قرار شد در تولید این فیلم سینمایی فعالیت داشته باشد اما بعد از این حاشیه ها اعلام انصراف کرد و گفت که سرمایه او در ایران امنیت ندارد.
* در کنار هزینههای میلیاردی که برای تولید این فیلم برآورد شده است، یکی از ایرادهایی که بر این فیلم وارد بود انتخاب اسدالله نیکنژاد در مقام کارگردان بود.
- فیلمنامه از ابتدا متعلق به نیکنژاد بود که پس از چکشکاری بسیار برای ساخت آماده شد.
* ساخت این فیلم توسط نیکنژاد این مساله را ایجاد کرد که او یک نیروی تحمیلی به سینمای ایران است و همین تحمیل مورد اعتراض اهالی سینما شد.
- به هیچ عنوان چنین نیست. اسدالله نیک نژاد در ایران سریال "پاییز صحرا" را ساخته است که از بهترین سریالهای تلویزیون است. او در همان زمان درباره دفاع مقدس هم فیلم ساخته است.
* به عنوان سئوال آخر بر خود واجب میدانم به سابقه نیکنژاد در سینمای آمریکا اشاره کنم که کارهایش خارج از ساختارهای ارزشی و عرفی ایران بوده است.
- نیکنژاد فیلمی خارج از ساختار کارگردانی نکرده بلکه در چرخه تولید فیلمها سهم داشته است. نقش او در چرخه تولید به محتوای فیلمها برنمیگردد. اما حرف آخر من این است که برای برقراری ارتباط با دنیا باید از حاشیهها دور بود.
-------------------
گفتگو از پریسا ساسانی