صراط:وی در این گفت وگو درباره تخفیف یکروزه در
محکومیت ششماه شما خود گفته؛ چند حدس وجود دارد؛ اول احتمال استقبالی را
میدادند که خوشایند آنها نبود. دوم نبودن من برای سال تحویل در کنار
زندانیان، این نکته را روزنامه شرق و برخی سایتها یک روز قبل کار کرده
بودند. و سوم شاید نبودن من در زندان هنگام چهارشنبهسوری برایشان مهم بود،
چون با بازبودن هواخوری برای این مراسم مخالفت شده بود و دو روز قبل،
٣٠اسفند، را روز آزادی من اعلام کرده بودند و من هم چون نمیخواستم حتی یک
روز زیر منت باشم و هم برایم مهم بود که سال تحویل را در کنار دوستانم در
زندان باشم مقاومت کردم؛ بعد از حدود یکونیمساعت مرا بیرون کردند. مرا
برای گفتوگو به دفتر جانشین رییس زندان بردند و سپس به بند راهم ندادند و
در آخر نیز بعد از حدود نیمساعت نشستن، در فضای جلوی بند مرا سوار ماشین
کردند حتی خانواده هم اطلاع نداشتند که قرار است یک روز زودتر آزاد شوم.
دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دلیل اصرارخود برای ماندن در زندان اینگونه تشریح کرد:اول اینکه میخواستم همه ششماه محکومیت خود را بهصورت کامل بگذرانم و هیچ منتی بر من و خانوادهام نباشد و باعث سوءاستفاده دیگران نشود؛ نکته دوم اینکه ترجیح میدادم سال تحویل را در جمع دوستانم در زندان باشم، چون زندان یک تجربه جدید بود. من سالهای سال هنگام تحویلسال کنار خانواده بودم، اما شرایط جدید متفاوت بود. دوست داشتم کنار دیگر زندانیهای زن باشم. آنجا سال تحویل برای همه بهسبب تنهابودن و دوری از نزدیکان وضعیت خاصی است و نمیخواستم از آن فضا جدا شوم.
هاشمی در این مدت با تعدادی از خانمهایی بهایی، تعدادی از سازمان مجاهدین، دو خانم مسیحی، دو نفر از گروه مادران عزادار پارک لاله، تعدادی بچههای سبز و خبرنگار و یک خانم عراقی و چند نفری هم لاییک و چپ هم بند بوده، وی در این ارتباط اظهار کرده ایت: تعامل خوبی هم با این افراد برقرار کردم با وجود اینکه نیمهشب وارد بند شدم. زندانیان شوکه شده بودند. باور نمیکردند که فائزه هاشمی را نیز در زندان ببینند. استقبال گرم و صمیمانه بود. کل بند بیدار شدند و یکیدو ساعت گپ زدیم. انتظار این بود زود آزاد شوم و این اواخر نگران بودند که آیا آزاد خواهم شد یا نه. روابط کاملا دوستانه بود. در غم و شادی هم شریک بودند. تعامل در حد بالایی بود. در حین اینکه همگی به عقیده و آرای یکدیگر احترام میگذاشتند هر کسی عقاید و افکار خودش را داشت. در زندان بهسبب روابط و تعامل زندانیان دموکراسی حاکم بود، چیزی که تحقق آن در جامعه آرزوی همه است.
وی در ادامه این گفت وگو درباره ادامه بازداشت خود و دلایل طولانی شدن آن گفته است:کل دوران محکومیت من ششماه بود. ما آنجا چهار نفر را داشتیم که حدود پنجسال بدون حتی یکبار مرخصی در زندان بودند. افراد دیگر هم بودند که دوسال، سهسال، چهارسال زندانی بودند، اما مرخصی نرفتند.دقیقا. نهتنها مرخصی حق من نبود که بهنظرم باید زندانیهای دیگر به مرخصی میرفتند! احساس خوبی برایم نداشت. ضمن اینکه استنباطم این است که پس از دستگیری من؛ اعتراضات در زندان زیاد شد، مسائلی به وجود آمد از نظر خبری به بند زنان زندانیان سیاسی زیاد پرداخته شد؛ یعنی خبرهایی که پس از آن منتشر میشد برایشان سنگینتر از بیرونبودنم بود. یک شب قبل از اعلام مرخصی بابا (آیتالله هاشمی) برای ملاقات من و مهدی به زندان آمده بود و پیشبینیام این بود که اینها میگویند آقای هاشمی تقاضا کرده که فائزه بیرون بیاید و اینها هم در بوق بگویند که بهخاطر آقای هاشمی من را آزاد کردند.
این فعال سیاسی همچنین چگونه نحوه بازداشت خود را اینچنین بیان کرد:غروب اول مهر از دادسرای اوین زنگ زدند که همان شب برای سوالوجواب به دادسرای اوین بیایید که پرسیدم جریان چیست؟ قرار است به زندان بروم؟ گفتند نه، چند تا سوالوجواب است. پاسخ دادم امشب میهمان دارم و نمیتوانم بیایم و فردا صبح آنجا هستم. گوشی را به آقایی دادند که او هم گفت بسیار خوب، فردا صبح، ساعت ۸، دادسرای اوین باشید. میهمانها آمدند و رفتند و ساعتی بعد ماموران داخل خانه آمدند و مرا بردند. حتی روز بازداشت خبر داشتم که قرار است برادرم مهدی دوم مهر به ایران بازگردد اما بسیاری اینطور تحلیل میکنند که با فائزه این رفتار را انجام دادند که مهدی بترسد و نیاید. آنها نمیخواستند مهدی به ایران بازگردد و احتمالا گفتهاند که با فائزه که در ایران است و آماده برای زندانرفتن اینطور برخورد کردیم و حتما مهدی پیش خود فکر میکند که اوضاع چقدر خراب است و از آمدن پشیمان میشود.
فانزه هاشمی در ادامه این گفت وگو به ملاقات آذرماه آیت الله هاشمیرفسنجانی با خود و برادرش مهدی اشاره می کند و می گوید:آنها از بابا خواسته بودند که به دیدن مهدی به اوین بیاید زیرا بر مهدی فشار بود تا موضوعی را قبول کند و مهدی شرطش مشورت با بابا بود. برای همین از بابا خواستند که به اوین بیاید. وقتی برای دیدن مهدی آمد با من هم ملاقات کرد اما اجازه ندادند سهنفری با هم دیدار کنیم. بابا با من و مهدی جداگانه ملاقات کرد و زمان ملاقات من با پدرم حدود ۲۰ دقیقه بود.
وی درباره علت تعیین وثیقه صد میلیون تومانی دیگر هم پیش از آزادی اظهار داشت: پرونده جدید با اتهام اخلال در زندان. اعتراضهایی که در زندان توسط زندانیها رخ میداد و مشاجرهای که بین ماموران و زندانیها پیش میآمد، اینها را به پای من نوشتند که با لیدری من انجام شده است و بهدنبال آن پرونده جدید با اتهام اخلال در زندان درست کردند. من را بههمین دلیل به انفرادی بردندو هم پرونده جدید تشکیل دادند، یعنی برای یک موضوع دو بار مجازات. اخلال در زندان مجازاتش در آییننامه زندانها پیشبینی شده و حداکثر آن انفرادی است؛ درحالیکه پرونده جدید با اتهام اخلال در نظم عمومی ایجاد شده است که از نظر قانونی نمیتواند ارتباطی با اتهام اخلال در زندان ارتباطی داشته باشد. همچنین من اتهام تبلیغ علیه نظام را قبول ندارم. من بیدلیل در زندان بودم. عجیب اینجاست که من اتهام نشر اکاذیب نداشتم و این به این معنی است که حرفهایم درست بود، ولی میگویند چرا گفتی و از آنجایی که خودم را مجرم نمیدانستم زندا مرا در پیگیری آرمانهایم راسختر شدهام؛ ضمن اینکه نگرانی برای بازگشت به زندان ندارم.
هاشمی با بیان اینکه قصد فعالیت سیاسی در آستانه انتخابات سیاسی را ندارد، بیان داشت: اکنون بهنظرم شرایط فراهم نیست.از آنجایی که ابهامات گذشته تاکنون حل نشده و حتی تلاشی در براي حل آنها به کار نرفته است بهنظر میرسد علاقهای به حضور در سیاستهای کلی وجود ندارد. اگر غیر از این بود نشانههایی دیده میشد. نهتنها چنین نشد بلکه عکس آن عمل شد.
وی در ادامه در واکنش به کاندیداتوری احتمالی آیتالله هاشمیرفسنجانی نامزد در انتخابات ریاست جمهوری گفت:انشالله که نیستند و من موافق حضور پدرم در انتخابات نیستم.
فائزه هاشمی در پایان این گفت وگو درباره تغییر برخی مواضع احمدینژاد نسبت به مواضع هفتسال پیش منتقدان خود مانند نامه او به وزیر علوم برای برکناری روسای دانشگاههای تهران و تربیت مدرس بهدلیل امنیتیکردن فضای آکادمیک یکی از دلايل تغییر احمدینژاد، افزود: در هر صورت بهنظر میرسد که صداقت و راستگویی در این جریان وجود ندارد و مواضع جدید ایشان به دل نمینشیند. احتمالا دوباره بعد از انتخابات چهره دیگری از خود نشان میدهد. نمیشود شما سالها جور دیگری عمل کنید و یکدفعه تبدیل به یک چهره اصلاحطلب و مدافع حقوق بشر شوید. بهنظرم اینها روشهایی است برای جلب و جذب آرا برای انتخابات، چنانکه مواضع سال ۸۴ و سال ۸۸ ایشان نیز چنین بود: آوردن نفت بر سر سفره مردم، افشای دزدها و خلافکارها و... . خلافکارتر از همه کیست؟ دزدیها و اختلاسها عمدتا در کدام دوره انجام شد؟ بنابراین حرفها بهتنهایی نمیتواند مهم باشد، بلکه عملکرد است که مورد ارزیابی قرار میگیرد. ایشان آزمایش هشتساله خود را پس داده است. البته این را از ابتدا آقای هاشمی و بسیاری دیگر پیشبینی کردند ولی کو گوش شنوا؟ تحلیل شناختی من از فائزه هاشمی پس از زندان این است که او به یک فعال حقوق بشری تبدیل شده است. فکر میکنم سالهاست در این زمینه فعالم. شاید الان راسختر باشم، چون دیگر نگرانی برای زندانرفتن هم وجود ندارد.
دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دلیل اصرارخود برای ماندن در زندان اینگونه تشریح کرد:اول اینکه میخواستم همه ششماه محکومیت خود را بهصورت کامل بگذرانم و هیچ منتی بر من و خانوادهام نباشد و باعث سوءاستفاده دیگران نشود؛ نکته دوم اینکه ترجیح میدادم سال تحویل را در جمع دوستانم در زندان باشم، چون زندان یک تجربه جدید بود. من سالهای سال هنگام تحویلسال کنار خانواده بودم، اما شرایط جدید متفاوت بود. دوست داشتم کنار دیگر زندانیهای زن باشم. آنجا سال تحویل برای همه بهسبب تنهابودن و دوری از نزدیکان وضعیت خاصی است و نمیخواستم از آن فضا جدا شوم.
هاشمی در این مدت با تعدادی از خانمهایی بهایی، تعدادی از سازمان مجاهدین، دو خانم مسیحی، دو نفر از گروه مادران عزادار پارک لاله، تعدادی بچههای سبز و خبرنگار و یک خانم عراقی و چند نفری هم لاییک و چپ هم بند بوده، وی در این ارتباط اظهار کرده ایت: تعامل خوبی هم با این افراد برقرار کردم با وجود اینکه نیمهشب وارد بند شدم. زندانیان شوکه شده بودند. باور نمیکردند که فائزه هاشمی را نیز در زندان ببینند. استقبال گرم و صمیمانه بود. کل بند بیدار شدند و یکیدو ساعت گپ زدیم. انتظار این بود زود آزاد شوم و این اواخر نگران بودند که آیا آزاد خواهم شد یا نه. روابط کاملا دوستانه بود. در غم و شادی هم شریک بودند. تعامل در حد بالایی بود. در حین اینکه همگی به عقیده و آرای یکدیگر احترام میگذاشتند هر کسی عقاید و افکار خودش را داشت. در زندان بهسبب روابط و تعامل زندانیان دموکراسی حاکم بود، چیزی که تحقق آن در جامعه آرزوی همه است.
وی در ادامه این گفت وگو درباره ادامه بازداشت خود و دلایل طولانی شدن آن گفته است:کل دوران محکومیت من ششماه بود. ما آنجا چهار نفر را داشتیم که حدود پنجسال بدون حتی یکبار مرخصی در زندان بودند. افراد دیگر هم بودند که دوسال، سهسال، چهارسال زندانی بودند، اما مرخصی نرفتند.دقیقا. نهتنها مرخصی حق من نبود که بهنظرم باید زندانیهای دیگر به مرخصی میرفتند! احساس خوبی برایم نداشت. ضمن اینکه استنباطم این است که پس از دستگیری من؛ اعتراضات در زندان زیاد شد، مسائلی به وجود آمد از نظر خبری به بند زنان زندانیان سیاسی زیاد پرداخته شد؛ یعنی خبرهایی که پس از آن منتشر میشد برایشان سنگینتر از بیرونبودنم بود. یک شب قبل از اعلام مرخصی بابا (آیتالله هاشمی) برای ملاقات من و مهدی به زندان آمده بود و پیشبینیام این بود که اینها میگویند آقای هاشمی تقاضا کرده که فائزه بیرون بیاید و اینها هم در بوق بگویند که بهخاطر آقای هاشمی من را آزاد کردند.
این فعال سیاسی همچنین چگونه نحوه بازداشت خود را اینچنین بیان کرد:غروب اول مهر از دادسرای اوین زنگ زدند که همان شب برای سوالوجواب به دادسرای اوین بیایید که پرسیدم جریان چیست؟ قرار است به زندان بروم؟ گفتند نه، چند تا سوالوجواب است. پاسخ دادم امشب میهمان دارم و نمیتوانم بیایم و فردا صبح آنجا هستم. گوشی را به آقایی دادند که او هم گفت بسیار خوب، فردا صبح، ساعت ۸، دادسرای اوین باشید. میهمانها آمدند و رفتند و ساعتی بعد ماموران داخل خانه آمدند و مرا بردند. حتی روز بازداشت خبر داشتم که قرار است برادرم مهدی دوم مهر به ایران بازگردد اما بسیاری اینطور تحلیل میکنند که با فائزه این رفتار را انجام دادند که مهدی بترسد و نیاید. آنها نمیخواستند مهدی به ایران بازگردد و احتمالا گفتهاند که با فائزه که در ایران است و آماده برای زندانرفتن اینطور برخورد کردیم و حتما مهدی پیش خود فکر میکند که اوضاع چقدر خراب است و از آمدن پشیمان میشود.
فانزه هاشمی در ادامه این گفت وگو به ملاقات آذرماه آیت الله هاشمیرفسنجانی با خود و برادرش مهدی اشاره می کند و می گوید:آنها از بابا خواسته بودند که به دیدن مهدی به اوین بیاید زیرا بر مهدی فشار بود تا موضوعی را قبول کند و مهدی شرطش مشورت با بابا بود. برای همین از بابا خواستند که به اوین بیاید. وقتی برای دیدن مهدی آمد با من هم ملاقات کرد اما اجازه ندادند سهنفری با هم دیدار کنیم. بابا با من و مهدی جداگانه ملاقات کرد و زمان ملاقات من با پدرم حدود ۲۰ دقیقه بود.
وی درباره علت تعیین وثیقه صد میلیون تومانی دیگر هم پیش از آزادی اظهار داشت: پرونده جدید با اتهام اخلال در زندان. اعتراضهایی که در زندان توسط زندانیها رخ میداد و مشاجرهای که بین ماموران و زندانیها پیش میآمد، اینها را به پای من نوشتند که با لیدری من انجام شده است و بهدنبال آن پرونده جدید با اتهام اخلال در زندان درست کردند. من را بههمین دلیل به انفرادی بردندو هم پرونده جدید تشکیل دادند، یعنی برای یک موضوع دو بار مجازات. اخلال در زندان مجازاتش در آییننامه زندانها پیشبینی شده و حداکثر آن انفرادی است؛ درحالیکه پرونده جدید با اتهام اخلال در نظم عمومی ایجاد شده است که از نظر قانونی نمیتواند ارتباطی با اتهام اخلال در زندان ارتباطی داشته باشد. همچنین من اتهام تبلیغ علیه نظام را قبول ندارم. من بیدلیل در زندان بودم. عجیب اینجاست که من اتهام نشر اکاذیب نداشتم و این به این معنی است که حرفهایم درست بود، ولی میگویند چرا گفتی و از آنجایی که خودم را مجرم نمیدانستم زندا مرا در پیگیری آرمانهایم راسختر شدهام؛ ضمن اینکه نگرانی برای بازگشت به زندان ندارم.
هاشمی با بیان اینکه قصد فعالیت سیاسی در آستانه انتخابات سیاسی را ندارد، بیان داشت: اکنون بهنظرم شرایط فراهم نیست.از آنجایی که ابهامات گذشته تاکنون حل نشده و حتی تلاشی در براي حل آنها به کار نرفته است بهنظر میرسد علاقهای به حضور در سیاستهای کلی وجود ندارد. اگر غیر از این بود نشانههایی دیده میشد. نهتنها چنین نشد بلکه عکس آن عمل شد.
وی در ادامه در واکنش به کاندیداتوری احتمالی آیتالله هاشمیرفسنجانی نامزد در انتخابات ریاست جمهوری گفت:انشالله که نیستند و من موافق حضور پدرم در انتخابات نیستم.
فائزه هاشمی در پایان این گفت وگو درباره تغییر برخی مواضع احمدینژاد نسبت به مواضع هفتسال پیش منتقدان خود مانند نامه او به وزیر علوم برای برکناری روسای دانشگاههای تهران و تربیت مدرس بهدلیل امنیتیکردن فضای آکادمیک یکی از دلايل تغییر احمدینژاد، افزود: در هر صورت بهنظر میرسد که صداقت و راستگویی در این جریان وجود ندارد و مواضع جدید ایشان به دل نمینشیند. احتمالا دوباره بعد از انتخابات چهره دیگری از خود نشان میدهد. نمیشود شما سالها جور دیگری عمل کنید و یکدفعه تبدیل به یک چهره اصلاحطلب و مدافع حقوق بشر شوید. بهنظرم اینها روشهایی است برای جلب و جذب آرا برای انتخابات، چنانکه مواضع سال ۸۴ و سال ۸۸ ایشان نیز چنین بود: آوردن نفت بر سر سفره مردم، افشای دزدها و خلافکارها و... . خلافکارتر از همه کیست؟ دزدیها و اختلاسها عمدتا در کدام دوره انجام شد؟ بنابراین حرفها بهتنهایی نمیتواند مهم باشد، بلکه عملکرد است که مورد ارزیابی قرار میگیرد. ایشان آزمایش هشتساله خود را پس داده است. البته این را از ابتدا آقای هاشمی و بسیاری دیگر پیشبینی کردند ولی کو گوش شنوا؟ تحلیل شناختی من از فائزه هاشمی پس از زندان این است که او به یک فعال حقوق بشری تبدیل شده است. فکر میکنم سالهاست در این زمینه فعالم. شاید الان راسختر باشم، چون دیگر نگرانی برای زندانرفتن هم وجود ندارد.