صراط: حدود یک دهه است که قطع شبکههای ایران از روی ماهوارهها به حرکتی تکراری تبدیل شده و هر روز در صدر اخبار شاهد خبرهایی مبنی بر قطع شبکههای ایرانی تاثیرگذار هستیم. شبکههایی که علیرغم ادعای کشورهای بزرگ دنیا مبنی بر آزادی رسانهها، به دلیل اخبار روشنگرانهای که ارائه میدهند به بهانه تحریم حذف میشوند.
در این باره با «شیدا اسلامی» کارشناس رسانه و مدیر روابط عمومی شبکه جهانی سحر یادداشتی در اختیا قرار داده که متن کامل آن را در ادامه می خوانید:
در واقع، محدودیتهای اعمال شده علیه رسانههای ایرانی گوشه دیگری از تلاش برای ساکت کردن رسانههای حقیقتگو به شمار میآید و این در حالی است که قانونگذاران آمریکایی میگویند شامل شدن تحریمهای ضد ایرانی در لایحه جدید، بخشی از اقدامات با هدف اعمال فشار بر ایران به منظور توقف برنامه انرژی اتمی تهران به شمار میآید.
پس از آن که غرب در ادامه تحرکات استراتژیک خود در حوزه جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران، تحریم ماهوارهای صداوسیما را از مهرماه 1391 با بهانه تسری تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران، با شدت و حدتی قابل ملاحظه آغاز کرد و در دور اول این تحریم، شبکههای پرس تی وی، شبکه خبر، العالم، کوثر، تلویزیون قرآنی، سحر 1 و 2 و جام جم 1 و 2 را مشمول اقدامات خود کرد، در اسفندماه 91 نیز در راستای همین تحریم ها، به دیگر ماهوارهها هم ماموریت داده شده و به صورت موردی شاهد قطع برخی شبکههای سیما هستیم چنانچه در نوزدهم فروردین 92 نیز گلوبکست پخش هیسپان تیوی را متوقف کرد و پخش شبکه اسپانیایی زبان هیسپان تیوی ماهواره سِس (SES) متوقف شد.
شرکت خدمات ماهوارهای گلوبکست، که تحت مالکیت شرکت فرانس تلکام است، در نامهای اعلام کرد: «گلوبکست از سِس نامهای را به تاریخ 29 مارس 2013 (9 فروردین 1392) دریافت کرده و در این نامه از این شرکت خواسته شده که پخش تمام شبکههای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را حداکثر از تاریخ 8 آوریل 2013 (19 فروردین) متوقف کند.»
در ادامه این نامه آمده است: این تصمیم بعد از این گرفته شد که دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانه داری آمریکا در ماه فوریه سازمان صدا و سیما و عزت الله ضرغامی، رئیس این سازمان را به فهرست تحریمهای خود افزود که بر اساس آن «هر گونه حمایت از جمله ارائه خدمات به مشمولین این فهرست ممنوع است.»
پیش از آن، در حالی که تقویم 1391 در برگ ششم اسفند ماه ورق می خورد، این خبر منتشر شد: «یوتل ست» به شرکت ماهوارهای (STN ) متعلق به اسلونی فشار وارد میکند تا پخش شبکه خبری العالم ایران را از روی این ماهواره متوقف کند. این در حالی است که درست 4 روز پیش از آن، شرکت ماهوارهای «گلف ست» نیز تحت فشار یوتل ست پخش دو شبکه «آی فیلم» و «الکوثر» ایران را متوقف کرد.
دنیا فقط یک روز پس از آن که ماهواره «یوتل ست» که توسط «میشل دی روزن» تبعه فرانسوی- اسرائیلی اداره میشود از «نایل ست» درخواست کرد که پخش برنامههای «پرس تی وی» را متوقف کند، شاهد این نقض آشکار آزادی بیان بود.
جمعه یکم دی ماه 91، چشمه دیگری از دشمنی غرب با ایران مقابل دیدگان جهانیان قرار گرفت.
«هیسپاست»، به شرکت خدمات ماهوارهای «اوراون» دستور داد تا شبکههای ایرانی «پرس تیوی» و «هیسپان تی وی» را از فهرست پخش ماهوارهای خود در اسپانیا و امریکای لاتین حذف کند.
هر چند که «اوراون» میگوید قطع شبکههای پرس تی وی و هیسپان تی وی به دنبال اقدام مشابه شرکت فرانسوی یوتلست صورت میگیرد که پیشتر پخش چندین شبکه ماهوارهای و ایستگاه رادیویی ایرانی را متوقف کرده است و این شبکهها «به خاطر تعبیر گسترده از قوانین اتحادیه اروپا» از ماهواره حذف میشوند و شرکت مادر هیسپاست، این دستور را به دنبال تحریمهای اتحادیه اروپا علیه رادیو و تلویزیون ایران و قرار گرفتن نام رئیس صدا و سیمای ایران در لیست سیاه اتحادیه اروپا صادر کرده است و هیسپاست نیز صدور دستور از جانب این شرکت را تائید کرده است، اما هیچکس در مورد منشاء اصلی ابلاغیه صحبت نمیکند و «اوراون» نیز در حالی به مجری دستور هیسپاست تبدیل شده که شبکه ایرانی هیسپان به طور رسمی، در اسپانیا به ثبت رسیده و تا کنون نیز تحت قوانین رسانههای این کشور و نیز قوانین اتحادیه اروپا فعالیت کرده است.
هیسپان تیوی حتی هیچگونه اخطاری نیز مبنی بر تخلف و یا قطع پخش دریافت نکرد و آنچه تحت عنوان اعمال این ممنوعیت به دنبال آنچه «تحریمهای اتحادیه اروپا» خوانده میشود، از سوی مایکل مان، سخنگوی کاترین اشتون، مسئول امور خارجه اتحادیه اروپا در پاسخ به پرس تیوی و تاکید وی مبنی بر تحریم نبودن رسانههای ایرانی، بیاساس جلوه میکند و این برگ دیگری است از کتاب قطور دشمنی ورزیهای جبهه غرب در مقابله با صدای حقیقت جویی رسانههای ایرانی.
کما اینکه پس از ماجرای قطع شبکه خبری 24 ساعته عرب زبان ایران در آبان 1388، یک بار دیگر و این بار در فروردین 89، پخش «العالم» از عربست و نایلست متوقف شد و انگیزهای که آن سال به عنوان داعیه قطع شبکه «العالم» دستمایه اقدام گردانندگان عربست و نایلست مطرح شد، هم پیشتر و هم بعد از آن، در لباس جنگی بهانههای دیگری، با پوسته ظاهری شعبدههای تبلیغاتی، به مصاف رسانههای ایرانی آمدند.
در حالی که بحرانتراشی برای پرس تیوی نیز با شکایت آفکام، قطع از ماهواره آسترا و ... در این سالها پی گرفته شده است، تاریخچه رو شدن نخستین چشمه شعبدهبازی غرب، به سال 2005 و بهانه دروغین «یهودستیزی»، برای قطع شبکه سحر از هاتبرد میرسد. «رابرت فوریسون» یک منتقد فرانسوی هولوکاست، در برنامه زنده این شبکه به طرح دیدگاه خود پرداخت. قبل از آن، سریال «چشمان آبی زهرا» هم از آنتن سحر 1 پخش شده بود و فرصت دروغ پردازی شورای عالی رادیو و تلویزیون فرانسه برای نسبت دادن ستیزه با یهودیان به این شبکه - خلاف آنچه رسانههای ایرانی به تبیین آن میپردازند یعنی: تفاوت دیدگاه صهیونیستی با گرایش به دین الهی یهود- فراهم و پخش سحر 1 از ماهواره هاتبرد ممنوع شد.
هفت سال از این ماجرا گذشت و ناگهان در نیمه اکتبر 2012، شرکت آرکیوا، سرویسدهنده پخش ماهوارهای هاتبرد، فرکانسی را که 19شبکه رادیویی و تلویزیونی جمهوری اسلامی ایران بر روی آن پخش میشدند، قطع کرد.
البته مسئول مطبوعاتی شرکت یوتلست، در مصاحبهای، علت اصلی قطع شبکههای برونمرزی از ماهواره هاتبرد را تصمیم یوتلست برای حذف شبکه سحر عنوان کرد.
ونسا اوکانر همچنین در مصاحبهای اعلام کرد: «قطع شبکههای رادیویی و تلویزیونی ایران در راستای اجرای طرح تشدید تحریمهای اتحادیه اروپا علیه این کشور است.»
اینکه اوکانر اظهار کرد: «شرکت یوتل ست که مقررات اداره پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی فرانسه را اجرا میکند تصمیم گرفته است تا قراردادهای خود را با شبکههای سحر به طور کامل قطع کند و به این ترتیب پخش برنامههای آنها به طور دائم لغو شده است.»، از یک سو؛ نشان دهنده عمق تاثیرگذاری برنامههای این شبکه در انعکاس واقعیتهای مورد انکار و سکوت رسانههای غربی بود و از سوی دیگر؛ دم خروس را بیرون گذاشت:
• سحر 1 از ابتدای 2010 از هاتبرد پخش میشد. شبکه سحر در این مقطع، زمان پخش 19 ساعته خود را به 38 ساعت افزایش داد و دو کاناله شد. به این ترتیب کانالهای دو گانه سحر ، 1 و 2 نام گرفتند و مدت زمانی بیش از 2 و نیم سال روی هاتبرد بودند، ولی انگار در تمام این دو و نیم سال ، حواس هیچکس در یوتلست به این موضوع نبود. آنها به خوبی می دانستند که سحر 1 قطع شده در سال 2005 ، به زبان عربی پخش میشد و اصولا از آن زمان به بعد، صحنه چالشی که پیش روی رسانههای برونمرزی گشوده شد، به منزله «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد»، به تاسیس شبکه مستقل عرب زبان «الکوثر» انجامیده بود. آنها نام سحر 1 را آگاهانه و فقط به عنوان دستاویزی برای توجیه حرفهای ضد و نقیض خودشان مطرح میکردند.
• در یک رویکرد دیگر؛ قطع شبکههای ایرانی، ناشی از دستور اتحادیه اروپا برای تشدید تحریمها علیه ایران عنوان شده بود و علاوه بر اوکانر، کارین بادالوف مدیر منطقهای شرکت یوتلست نیز در گفتوگوی تلفنی با شبکه پرس تی وی، به تحمیلی بودن قطع پخش برنامههای شبکه تلویزیونی ایران روی ماهواره اروپایی اذعان کرد، ولی در کمال تعجب، سخنگوی رسمی «کاترین اشتون» هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز مدعی شد که این اتحادیه در صدور دستور قطع شبکههای ایران دخالتی نداشته است!!
«مایا کاسیانیچ» در گفتوگو با خبرنگار العالم اظهار کرد:«اتحادیه اروپا، زمانی از اقدام شرکت «یوتل ست» مطلع شد که این شرکت، تصمیم خود را علنی کرد، این تصمیم ارتباطی به اتحادیه اروپا ندارد.»
در ادامه این حرکت، با اینکه پخش چند شبکه ایرانی از جمله «العالم» روی هات برد از سر گرفته شد، پخش شبکههای ایرانی از اینتلست نیز قطع شد و در ماه نوامبر نیز شرکت ارتباطات ماهواره ای آسیا (آسیاست) تحت فشارهای امریکا پخش شبکههای ایرانی در منطقه شرق آسیا را متوقف کرد. دلایل مطرح شده و نشده آنها نیز دقیقا همان نکاتی است که در ابتدای تحرک جدید غرب در میدان جنگ با رسانههای ایرانی اتخاذ شد.
در حقیقت یک معادله ساده کل ارتباط به ظاهر پیچیده این ماجراها را در خود جا داده است: مدیر اجرایی فرانسوی- اسرائیلی یوتل ست مسئول موج تعرضات اخیر به رسانه های ایرانی در اروپا به شمار میآید، یوتلست بیش از ربع سهام شرکت هیسپا ست را خریداری کرده است، همچنین بخشی از سهام شرکت آسیاست نیز توسط شرکتهای امریکایی خریداری شده است و به این ترتیب اتحاد دو قطب همیشگی عناد با جمهوری اسلامی ایران یعنی رژیم صهیونیستی و آمریکا پشت پرده همه این اقدامات قرار دارد.
و همه اینها در حالی است که به عنوان نمونه هماکنون شرکت یوتلست فقط از طریق ماهواره هاتبرد، در حال ارسال امواج بیش از هزار شبکه تلویزیونی در فضای جمهوری اسلامی ایران است که بسیاری از آنها، دارای محتوای ضداخلاقی، مستهجن، ضد انسانی، ضد فرهنگ ایران، ضد ارزشهای دینی و دارای رویکردهای دشمنانه و ستیزهگر با جمهوری اسلامی ایران هستند و گویی تنها جای عالم که رسانههای آن حق آزادی بیان ندارند، ایران است.
از جانب دیگر در حال حاضر بیش از پنج هزار و 130 پایگاه اینترنتی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و در راستای پیشبرد "جنگ روانی" فعالیت داشته و مشغول به کار هستند تا هدف اصلی از همه این دشمنی ها یعنی به قهقرا کشاندن و توقف فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران را محقق کنند.
و دقیقا به همین دلیل است که باید در نظر داشت که ضروری است جمهوری اسلامی ایران آپارتاید ماهوارهای غرب را نیز در کوتاهترین زمان ممکن در هم بشکند. در شرایطی که در همین کشور کوچک همجوار ایران یعنی جمهوری آذربایجان، یک شبکه کم اهمیت برونمرزی این کشور تحت حمایت مالی بزرگترین شرکت نفتی کشور و در واقع شریک نفتی بریتیش پترولیوم قرار می گیرد که از این پس با منابعی که امپراطوری رسانه ای بریتانیا را تغذیه میکند و با همان سبک و سیاق به جنگ رسانهای و تبلیغات رسانهای علیه ایران قوت و قدرت و نفوذ بخشد، درک اولویتهای رسانه در عرصه دیپلماتیک و دنیای ارتباطات محور امروز، وظیفه جدی همه دست اندرکاران و سیاستگزاران فرهنگی ایران به نظر میرسد.