صراط: ، مسعود دهنمکی در تیتراژ فیلم جدیدش -رسوایی- تشکر ویژهای از حاتمیکیا کرده و پس از آن هم چندی پیش در نشست خبری فیلمش در سی و یکمین جشنواره فجر گفت حاتمیکیا تنها کسی بود که به جای اینکه مچ ما را بگیرد، دست ما را گرفت.
حاتمیکیا در یک نشست دانشجویی در مشهد درباره دهنمکی اظهار نظر میکند
حاتمیکیا در این فیلم در پاسخ به سوالی درباره حضور دهنمکی در عرصه سینما و ساخت اخراجیها میگوید: شاید من جزو معدود کسانی باشم که به نوعی از ورود آقای دهنمکی به سینما دفاع کردم. من فیلمهای مستند ایشان را دیده بودم. آشنایی من هم با ایشان از این طریق بود، از دور میدانستم در روزنامهها و هفتهنامهها کار میکنند و نگاه تند و رادیکالی و صریحی هم داشتند. «فقر و فحشا» و «کدام استقلال، کلام پیروزی» را از ایشان دیده بودم.
وی میافزاید: من ورود آقای ده نمکی به سینما را همان ابتدا تبریک گفتم. به نظرم هوشمندی ایشان قایل تحسین است؛ چرا که کارش به نوعی نقطه پنهانی در سینمای ما و به خصوص سینمای جنگ است. ما به سینمای جنگ نگاه کمدی و طنز نداشتیم و اگر داشتیم خیلی کم بود که آقای کمال تبریزی کارهایی در این زمینه انجام داده بودند؛ ولی صراحتا این گونه کمدی کار کردن که مورد اقبال مردم هم واقع شد، نداشتیم. این تیزهوشی آقای دهنمکی را نشان میدهد؛ همانطور که در مطبوعات هم روی نقاط ملتهب دست میگذاشت.
حاتمیکیا اضافه میکند: اینکه من این را قبول داشته باشم یا نه، بحث دیگری است. صحبت من این است که اجازه دهیم این اتفاق رخ دهد. متاسفانه همکاران سینماییمان یک مقداری بیتحملی میکنند. آدم بعضی مواقع نمیداند این بیتحملی یک دغدغه فرهنگی است یا یک دغدغه صنفی که از ورود یک تازهوارد به عرصه سینما ناراحت میشویم. اینکه ایشان یک عقبهای در حوزه سیاسی دارند، دلیل نمیشود کسی را در سینما راه ندهیم؛ چه بسا کسانی در سینمای ما هستند که هیچ عقبهای ندارند و با این امتیاز وارد سینما شدهاند. به نظرم از این منظر هم میشود نگاه کرد که ایشان میخواهند حرفهایی که تا به حال زدند را در حوزه تصویر و سینما ادامه دهند. من اشکالی نمیبینم.
حاتمیکیا این طور ادامه میدهد: حال اینکه آقای دهنمکی قبلا جلوی سینماها چه کار کردند و چه نظراتی داشتند و حتی اصلا نگاه رادیکالی داشتند، دلیل نمیشود. مگر ما سینماگری نداشتیم که حرفهایش 180 درجه فرق کرده است. من میگویم اگر قرار باشد کسی را زیر سوال برد، خیلیها در سینمای ما هستند که میتوان زیر سوالشان برد که اصلا برای چه وارد سینما شدهاند. حداقل اینکه ایشان حرفش طوری است که توانسته مردم را به سینما بکشاند. میدانم خیلیها میگویند نگاه طنز و دوگانهاش در سینما چه کار کرده؛ من میگویم همه این پارامترها میتواند فیلم اخراجیها را به فیلمی تبدیل کند که مثل بقیه فیلمها بفروشد.
این کارگردان مطرح سینما در پایان میافزاید: یک قریحه و ذوقی در وجود آقای دهنمکی است که مثل یک هواپیمای چهار موتوره است. به نظرم ایشان با سه موتور خاموش و یک موتور روشن کار میکند. سه موتور دیگر تکنیک و تجربه و ... است ولی با همین یک موتور با این قدرت کار میکند. چرا باید بیاعتنا باشیم به این نگاه؟ به نظرم سینما انواع طیفها را لازم دارد، یکی از آنها هم میتواند آقای دهنمکی باشد.