صراط:اظهارات پنجشنبه گذشته وزير خارجه آمريكا، از اهميت انتخابات ايران و پيش
بيني وقوع يك حماسه حكايت مي كند. جان كري در كميته روابط خارجي سنا
خواستار به تاخير انداختن تصويب تحريم هاي جديد عليه ايران شد و گفت «وضعيت
مذاكرات هسته اي با ايران نااميدكننده است اما با توجه به انتخابات پيش
روي ايران، بايد در تصويب تحريم هاي مضاعف، صبور باشيم. دو ماه مانده تا
انتخابات، ابهاماتي ديده مي شود. من فكر مي كنم زمان آن رسيده كه اندكي
صبور باشيم. من فكر مي كنم اينكه چه زماني را براي بعضي اقدامات انتخاب
كنيم، اهميت حياتي دارد. ما بايد محتاطانه عمل كنيم. البته دولت موقعيت را
كاملا رصد مي كند. وزارت خارجه ترجيح مي دهد زمان توسل به اقدامات جديد را
با همكاري كنگره مشخص كند.»
خبرگزاري رويتر و آسوشيتدپرس همين گزارش مختصر را از سخنان جان كري منتشر كرده اند. سخنان وزير خارجه آمريكا از يك سو اعتراف به شكست سياست تحريم هاي فلج كننده و گزنده است. ايجاد تقابل ميان مردم و حاكميت در ايران، هدف اصلي از تصويب اين تحريم ها در يك سال گذشته بود و اكنون آقاي كري اعتراف مي كند كه نه تنها آن هدف حاصل نشده بلكه نسبت به نتايج معكوس آن نگراني وجود دارد. تحليلگران و سياست پردازان اروپايي و آمريكايي بارها اين واقعيت را مورد تاكيد قرار داده اند كه اعمال تحريم هاي جديد از يك سال گذشته موجب اوج گيري احساسات ضد آمريكايي در ميان مردم ايران شده و همچنين به انسجام بيشتر در حاكميت انجاميده است در حالي كه هدف از تحريم ها، ايجاد شكاف و اختلاف بيشتر در ميان مردم و اجزاء حاكميت بود. سخنان كري وجه ديگري هم دارد و آن نگراني از تاثير اين احساسات فزاينده ضد آمريكايي در رونق بخشيدن به انتخابات و انتخاب رئيس جمهوري هرچه ضد آمريكايي تر است. در واقع وزارت خارجه آمريكا، نشانه هاي وقوع يك حماسه سياسي الهام بخش در ايران را رصد كرده و اكنون از كنگره مي خواهد روي آتش انزجار ملت ايران از آمريكا بنزين نريزد. نكته سومي كه از سخنان جان كري مي توان استنباط كرد، نفاق مزمن در سياست كاخ سفيد است. او نمي گويد تحريم ها عليه ملت ايران را متوقف كنيد بلكه دعوت مي كند كه كنگره فعلا تشديد دشمني ها را مسكوت بگذارد و پس از انتخابات به اين كار مبادرت ورزد. اين بدان معناست كه باطن خبيث سياستمداران آمريكايي تغييرناپذير است و نبايد به لبخندهاي ديپلماتيك آنها دل خوش داشت.
هرچند محافلي مي كوشند دشمني كوركورانه دشمن را انكار كنند يا با بزرگ نمايي آن در شيپور تسليم طلبي بدمند، اما امروز گفتمان مقاومت و پيشرفت تبديل به گفتمان حاكم بر كشور شده و نامزدهايي كه پا به ميدان رقابت در انتخابات مي گذارند، لاجرم بايد در تراز همين گفتمان بدرخشند. روزنامه فرانسوي لوموند چندي پيش درباره استيلاي گفتمان مقاومت و موفقيت آن نوشت «از ۴ سال پيش قدرت هاي بزرگ تلاشي كابوس وار را آغاز كرده اند اما جمهوري اسلامي تسليم نمي شود. گروه ۱+۵ نمي توانند در ارزيابي آيت الله خامنه اي تغييري ايجاد كنند... گروه ۱+۵ چيزي براي ايجاد ترس در دل مقامات ايراني در اختيار ندارد. مواضع اعضاي اين گروه همسو نيست كه بتواند فشار واقعي به ايران اعمال كند. آيا بايد به شيوه ديگري متوسل شد تا مذاكره ميان ايران و آمريكا برقرار شود؟ مسئله اين است كه باورپذيري ادعاي آمريكا مبني بر اينكه در پي مذاكره با ايران مي باشد، سخت است. اوباما اين پيشنهاد را در ابتداي رياست جمهوري خود و درست هنگامي مطرح كرد كه واشنگتن يك حمله سايبري را عليه تاسيسات هسته اي ايران شروع كرده بود. از اين عملكردها نيت خير برداشت نمي شود. اوباما قدرت مانور خود در مقابل ايران را بسيار محدود كرده و داراي مواضع ناهمخوان است... اكنون در آستانه انتخابات رياست جمهوري، رقابت بسيار سختي ميان اردوگاه هاي سياسي ايران در جريان است. اين يك مسابقه ملي گرايانه و ناسيوناليستي است. هيچ يك از جناح ها به مذاكره اشاره نمي كند چرا كه بيم آن دارد انگ خيانت عليه منافع ملي به او بچسبد. هر يك از رقبا و گروه ها براي اينكه بهتر بتواند مواضع خود را تثبيت كند، بايد مرتبا به دستاوردهايي كه جمهوري اسلامي تاكنون داشته، تاكيد بورزد».
اين گفتمان اصلي حاكم بر انتخابات رياست جمهوري است. در واقع مسئله اصلي افكار عمومي، انتخاب بين ذلت تسليم طلبي يا عزت مقاومت نيست بلكه انتخاب بهترين و شايسته ترين نامزد در تراز عزت و اقتدار ملي است. مردم ما حقارت و ضعف و مذلت را نمي پسندند و گردن كج كردن نزد زورگويان جهاني را قابل هضم نمي دانند، كه اگر غير از اين بود و دشمن برآوردي متفاوت داشت، آن گاه دو ماه باقي مانده به انتخابات، موقع مناسب تشديد فشارها به شمار مي رفت. اگر آنها با رصد اطلاعاتي گسترده به اين نتيجه مي رسند كه فعلا بايد فيتيله تحريم ها را پايين كشيد، حاكي از تراز بالاي عزتمندي و تشخص ملت ايران است و طبيعتا يكي از ويژگي هاي مهم رئيس جمهور آينده اين خواهد بود كه در تراز همين مردم قد علم كند. او بايد بشارت دهنده پيشرفت در سايه استقلال كشور باشد نه اينكه مانند برخي محافل به حاشيه افتاده و منزوي، نماد ارتجاع و عقبگرد تلقي شود.
با اين تلقي مي توان به مرور برخي شرايط نامزد اصلح پرداخت:
۱- ساده نمايي مشكلات يا لاينحل نمايي چالش ها، نشانه آفت زدگي برخي جريان هاي سياسي و نامزدهاي آنان است. از يك سو به شهادت تاريخ ۳۴ ساله انقلاب حركت شتابان در مسير پيشرفت- با وجود چالش ها و مزاحمت هاي بزرگ دشمنان- شدني است و كساني كه اين امر را ناممكن مي دانند يا به تسليم در برابر دشمن حواله مي كنند، آشكارا با واقعيت ها معارضه مي كنند. و از ديگر سو آنها كه مثلا وعده مي دهند ۶ ماهه مسئله رابطه با آمريكا را حل كنند يا در باغ سبز اقتصادي - با وعده هاي ناممكن اما مخرب- نشان مي دهند، از هم اكنون به بي كفايتي سياسي خود گواه مي آورند. با اين وصف انتخابات مايه ارتقاي فرهنگ سياسي عمومي است اما در عين حال از سوي ديگر عوام فريبي ها، فرهنگ عمومي را تهديد مي كند. البته بايد شهادت داد كه هرچه جلوتر آمده ايم، آسيب ناپذيري فرهنگ عمومي در برابر حلقه هاي ساده انگار و ساده پندار كمتر شده است.
۲- فرهنگ، عمود قائم يك ملت در حوزه مهندسي گفتمان مقاومت و پيشرفت است. فرهنگ و باورهاي اعتقادي، زيربناي همه موفقيت ها و دستاوردهاست و با همين باورها بود كه انقلاب به بار نشست و تداوم يافت. فرهنگ اسلامي بود كه در يك ملت توسري خور تحقير شده، باور «ما مي توانيم» را نهادينه كرد تا توانست رژيم آمريكايي و مسلط پهلوي را به زير كشد، مقابل جنگ افروزي دشمن با شجاعت بايستد، كمر تحريم هاي اقتصادي و فني دشمن را بشكند و ايران را با ۱۱ برابر نرخ متوسط جهاني، تبديل به سريع ترين كشور از نظر رشد و جهش علمي در دنيا كند. بنابراين در ميان همه وعده هايي كه نامزدها مي دهند بايد رصد كرد كه آنها چه قدر با فرهنگ اسلامي و غيرت ديني عجين هستند و قرار است در صورت انتخاب شدن چه قدر به موضوع فرهنگ بها بدهند. وعده هاي صرف اقتصادي بدون اشاره به زيربناي همه موفقيت ها و كاميابي ها، نشانه نقصان در برنامه برخي نامزدهاست.
۳- نامزدهايي در تراز بالاي گفتمان «پيشرفت معطوف به عزت» قرار مي گيرند كه ضمن جاذبه هاي قوي، داراي دافعه هاي قدرتمند و مرزبندي هاي جدي با عوامل مزاحمت در مسير پيشرفت و عدالت باشند. كسي كه قرار است رئيس دولت در ايران باشد نمي تواند اهل باج دادن و باندبازي و اباحه گري و كوتاه آمدن يا تخفيف دادن بر سر اصول باشد. كساني كه حريم حرمت هاي الهي را محترم نمي شمارند و وارد اين حريم هاي ممنوعه مي شوند، طبعا توان مواجهه با فشار بيگانگان يا مفسدان سياسي و اقتصادي و فرهنگي داخلي را نخواهند داشت. تنها تقوا و خداترسي است كه روحيه شجاعت و عزت نفس و اراده محكم براي مواجهه با گردن كشان را تامين مي كند. نامزدي كه هم اكنون در چنبره حامياني ناسالم و منفعت طلب و قدرت مدار مديريت مي شود، فردا در صورت انتخاب شدن چگونه مي تواند حريت به خرج دهد و به جاي نگاه ملي، نگاه باندي پيشه نكند؟
۴- اگر «پيشرفت معطوف به مقاومت و مجاهدت» گفتمان اصلي تعيين كننده در انتخابات آينده است، تمام حلقه هايي كه با اين گفتمان معارضه يا در برابر آن حاشيه سازي مي كنند، مغضوب مردم واقع خواهند شد. جريان فتنه و حلقه انحرافي، انتخابات مجلس نهم را بايكوت كرده بودند اما از مردم تودهني خوردند. حلقه انحرافي همين پنجشنبه گذشته، وزن كشي افتضاحي در ورزشگاه آزادي ترتيب داد كه با وجود ولخرجي هاي هنگفت از بيت المال با كمترين استقبال مواجه شد. تصاوير اين ماجرا به اندازه كافي از ابتذال سياسي و فرهنگي و فقدان عقبه اجتماعي حلقه انحرافي حكايت مي كند؛ همچنان كه ۴-۳ سال پيش وقتي سران فتنه به آن فتنه انگيزي بي سابقه و دشمن شادكن دامن زدند، خيال مي كردند رگ خواب مردم را به دست آورده اند. آنها حتي رصدگران اطلاعاتي را در غرب به اشتباه انداختند اما سر بزنگاه، پرده از دروغ بزرگ برداشته شد. آيا غير از اين است كه فتنه گران مدعي بودند «موسوي (كروبي) دستگير بشه- ايران قيامت ميشه»؟ و آيا غير از اين است كه امروز مجبور شده اند شرط گذاري هاي مطايبه آميز سابق را زير پا بگذارند و براي حضور در انتخابات و رد صلاحيت نشدن التماس كنند؟
بدين ترتيب مي توان گفت چشم بندي هاي رسانه اي با مضمون «خاتمي مي آيد/ خاتمي نمي آيد»، «هاشمي مي آيد/ هاشمي نمي آيد»، «مشايي مي آيد/ مشايي نمي آيد» اصلا در برابر حماسه بزرگ سياسي كه قرار است ملت ايران رقم بزنند، به چشم نمي آيد. ملت ايران رو به جلو مي نگرند و پيش مي روند و اگر نيم نگاهي هم به گذشته داشته باشند، صرفاً از جنس عبرت گرفتن و تجربه اندوختن است. مفهوم حماسه سه مضمون عقلانيت و شجاعت و پيروزي را در خود نهفته دارد و اين يعني اينكه راه سياست هيجاني، بي جربزگي و وادادگي و عقب نشيني و شكست بسته است.
خبرگزاري رويتر و آسوشيتدپرس همين گزارش مختصر را از سخنان جان كري منتشر كرده اند. سخنان وزير خارجه آمريكا از يك سو اعتراف به شكست سياست تحريم هاي فلج كننده و گزنده است. ايجاد تقابل ميان مردم و حاكميت در ايران، هدف اصلي از تصويب اين تحريم ها در يك سال گذشته بود و اكنون آقاي كري اعتراف مي كند كه نه تنها آن هدف حاصل نشده بلكه نسبت به نتايج معكوس آن نگراني وجود دارد. تحليلگران و سياست پردازان اروپايي و آمريكايي بارها اين واقعيت را مورد تاكيد قرار داده اند كه اعمال تحريم هاي جديد از يك سال گذشته موجب اوج گيري احساسات ضد آمريكايي در ميان مردم ايران شده و همچنين به انسجام بيشتر در حاكميت انجاميده است در حالي كه هدف از تحريم ها، ايجاد شكاف و اختلاف بيشتر در ميان مردم و اجزاء حاكميت بود. سخنان كري وجه ديگري هم دارد و آن نگراني از تاثير اين احساسات فزاينده ضد آمريكايي در رونق بخشيدن به انتخابات و انتخاب رئيس جمهوري هرچه ضد آمريكايي تر است. در واقع وزارت خارجه آمريكا، نشانه هاي وقوع يك حماسه سياسي الهام بخش در ايران را رصد كرده و اكنون از كنگره مي خواهد روي آتش انزجار ملت ايران از آمريكا بنزين نريزد. نكته سومي كه از سخنان جان كري مي توان استنباط كرد، نفاق مزمن در سياست كاخ سفيد است. او نمي گويد تحريم ها عليه ملت ايران را متوقف كنيد بلكه دعوت مي كند كه كنگره فعلا تشديد دشمني ها را مسكوت بگذارد و پس از انتخابات به اين كار مبادرت ورزد. اين بدان معناست كه باطن خبيث سياستمداران آمريكايي تغييرناپذير است و نبايد به لبخندهاي ديپلماتيك آنها دل خوش داشت.
هرچند محافلي مي كوشند دشمني كوركورانه دشمن را انكار كنند يا با بزرگ نمايي آن در شيپور تسليم طلبي بدمند، اما امروز گفتمان مقاومت و پيشرفت تبديل به گفتمان حاكم بر كشور شده و نامزدهايي كه پا به ميدان رقابت در انتخابات مي گذارند، لاجرم بايد در تراز همين گفتمان بدرخشند. روزنامه فرانسوي لوموند چندي پيش درباره استيلاي گفتمان مقاومت و موفقيت آن نوشت «از ۴ سال پيش قدرت هاي بزرگ تلاشي كابوس وار را آغاز كرده اند اما جمهوري اسلامي تسليم نمي شود. گروه ۱+۵ نمي توانند در ارزيابي آيت الله خامنه اي تغييري ايجاد كنند... گروه ۱+۵ چيزي براي ايجاد ترس در دل مقامات ايراني در اختيار ندارد. مواضع اعضاي اين گروه همسو نيست كه بتواند فشار واقعي به ايران اعمال كند. آيا بايد به شيوه ديگري متوسل شد تا مذاكره ميان ايران و آمريكا برقرار شود؟ مسئله اين است كه باورپذيري ادعاي آمريكا مبني بر اينكه در پي مذاكره با ايران مي باشد، سخت است. اوباما اين پيشنهاد را در ابتداي رياست جمهوري خود و درست هنگامي مطرح كرد كه واشنگتن يك حمله سايبري را عليه تاسيسات هسته اي ايران شروع كرده بود. از اين عملكردها نيت خير برداشت نمي شود. اوباما قدرت مانور خود در مقابل ايران را بسيار محدود كرده و داراي مواضع ناهمخوان است... اكنون در آستانه انتخابات رياست جمهوري، رقابت بسيار سختي ميان اردوگاه هاي سياسي ايران در جريان است. اين يك مسابقه ملي گرايانه و ناسيوناليستي است. هيچ يك از جناح ها به مذاكره اشاره نمي كند چرا كه بيم آن دارد انگ خيانت عليه منافع ملي به او بچسبد. هر يك از رقبا و گروه ها براي اينكه بهتر بتواند مواضع خود را تثبيت كند، بايد مرتبا به دستاوردهايي كه جمهوري اسلامي تاكنون داشته، تاكيد بورزد».
اين گفتمان اصلي حاكم بر انتخابات رياست جمهوري است. در واقع مسئله اصلي افكار عمومي، انتخاب بين ذلت تسليم طلبي يا عزت مقاومت نيست بلكه انتخاب بهترين و شايسته ترين نامزد در تراز عزت و اقتدار ملي است. مردم ما حقارت و ضعف و مذلت را نمي پسندند و گردن كج كردن نزد زورگويان جهاني را قابل هضم نمي دانند، كه اگر غير از اين بود و دشمن برآوردي متفاوت داشت، آن گاه دو ماه باقي مانده به انتخابات، موقع مناسب تشديد فشارها به شمار مي رفت. اگر آنها با رصد اطلاعاتي گسترده به اين نتيجه مي رسند كه فعلا بايد فيتيله تحريم ها را پايين كشيد، حاكي از تراز بالاي عزتمندي و تشخص ملت ايران است و طبيعتا يكي از ويژگي هاي مهم رئيس جمهور آينده اين خواهد بود كه در تراز همين مردم قد علم كند. او بايد بشارت دهنده پيشرفت در سايه استقلال كشور باشد نه اينكه مانند برخي محافل به حاشيه افتاده و منزوي، نماد ارتجاع و عقبگرد تلقي شود.
با اين تلقي مي توان به مرور برخي شرايط نامزد اصلح پرداخت:
۱- ساده نمايي مشكلات يا لاينحل نمايي چالش ها، نشانه آفت زدگي برخي جريان هاي سياسي و نامزدهاي آنان است. از يك سو به شهادت تاريخ ۳۴ ساله انقلاب حركت شتابان در مسير پيشرفت- با وجود چالش ها و مزاحمت هاي بزرگ دشمنان- شدني است و كساني كه اين امر را ناممكن مي دانند يا به تسليم در برابر دشمن حواله مي كنند، آشكارا با واقعيت ها معارضه مي كنند. و از ديگر سو آنها كه مثلا وعده مي دهند ۶ ماهه مسئله رابطه با آمريكا را حل كنند يا در باغ سبز اقتصادي - با وعده هاي ناممكن اما مخرب- نشان مي دهند، از هم اكنون به بي كفايتي سياسي خود گواه مي آورند. با اين وصف انتخابات مايه ارتقاي فرهنگ سياسي عمومي است اما در عين حال از سوي ديگر عوام فريبي ها، فرهنگ عمومي را تهديد مي كند. البته بايد شهادت داد كه هرچه جلوتر آمده ايم، آسيب ناپذيري فرهنگ عمومي در برابر حلقه هاي ساده انگار و ساده پندار كمتر شده است.
۲- فرهنگ، عمود قائم يك ملت در حوزه مهندسي گفتمان مقاومت و پيشرفت است. فرهنگ و باورهاي اعتقادي، زيربناي همه موفقيت ها و دستاوردهاست و با همين باورها بود كه انقلاب به بار نشست و تداوم يافت. فرهنگ اسلامي بود كه در يك ملت توسري خور تحقير شده، باور «ما مي توانيم» را نهادينه كرد تا توانست رژيم آمريكايي و مسلط پهلوي را به زير كشد، مقابل جنگ افروزي دشمن با شجاعت بايستد، كمر تحريم هاي اقتصادي و فني دشمن را بشكند و ايران را با ۱۱ برابر نرخ متوسط جهاني، تبديل به سريع ترين كشور از نظر رشد و جهش علمي در دنيا كند. بنابراين در ميان همه وعده هايي كه نامزدها مي دهند بايد رصد كرد كه آنها چه قدر با فرهنگ اسلامي و غيرت ديني عجين هستند و قرار است در صورت انتخاب شدن چه قدر به موضوع فرهنگ بها بدهند. وعده هاي صرف اقتصادي بدون اشاره به زيربناي همه موفقيت ها و كاميابي ها، نشانه نقصان در برنامه برخي نامزدهاست.
۳- نامزدهايي در تراز بالاي گفتمان «پيشرفت معطوف به عزت» قرار مي گيرند كه ضمن جاذبه هاي قوي، داراي دافعه هاي قدرتمند و مرزبندي هاي جدي با عوامل مزاحمت در مسير پيشرفت و عدالت باشند. كسي كه قرار است رئيس دولت در ايران باشد نمي تواند اهل باج دادن و باندبازي و اباحه گري و كوتاه آمدن يا تخفيف دادن بر سر اصول باشد. كساني كه حريم حرمت هاي الهي را محترم نمي شمارند و وارد اين حريم هاي ممنوعه مي شوند، طبعا توان مواجهه با فشار بيگانگان يا مفسدان سياسي و اقتصادي و فرهنگي داخلي را نخواهند داشت. تنها تقوا و خداترسي است كه روحيه شجاعت و عزت نفس و اراده محكم براي مواجهه با گردن كشان را تامين مي كند. نامزدي كه هم اكنون در چنبره حامياني ناسالم و منفعت طلب و قدرت مدار مديريت مي شود، فردا در صورت انتخاب شدن چگونه مي تواند حريت به خرج دهد و به جاي نگاه ملي، نگاه باندي پيشه نكند؟
۴- اگر «پيشرفت معطوف به مقاومت و مجاهدت» گفتمان اصلي تعيين كننده در انتخابات آينده است، تمام حلقه هايي كه با اين گفتمان معارضه يا در برابر آن حاشيه سازي مي كنند، مغضوب مردم واقع خواهند شد. جريان فتنه و حلقه انحرافي، انتخابات مجلس نهم را بايكوت كرده بودند اما از مردم تودهني خوردند. حلقه انحرافي همين پنجشنبه گذشته، وزن كشي افتضاحي در ورزشگاه آزادي ترتيب داد كه با وجود ولخرجي هاي هنگفت از بيت المال با كمترين استقبال مواجه شد. تصاوير اين ماجرا به اندازه كافي از ابتذال سياسي و فرهنگي و فقدان عقبه اجتماعي حلقه انحرافي حكايت مي كند؛ همچنان كه ۴-۳ سال پيش وقتي سران فتنه به آن فتنه انگيزي بي سابقه و دشمن شادكن دامن زدند، خيال مي كردند رگ خواب مردم را به دست آورده اند. آنها حتي رصدگران اطلاعاتي را در غرب به اشتباه انداختند اما سر بزنگاه، پرده از دروغ بزرگ برداشته شد. آيا غير از اين است كه فتنه گران مدعي بودند «موسوي (كروبي) دستگير بشه- ايران قيامت ميشه»؟ و آيا غير از اين است كه امروز مجبور شده اند شرط گذاري هاي مطايبه آميز سابق را زير پا بگذارند و براي حضور در انتخابات و رد صلاحيت نشدن التماس كنند؟
بدين ترتيب مي توان گفت چشم بندي هاي رسانه اي با مضمون «خاتمي مي آيد/ خاتمي نمي آيد»، «هاشمي مي آيد/ هاشمي نمي آيد»، «مشايي مي آيد/ مشايي نمي آيد» اصلا در برابر حماسه بزرگ سياسي كه قرار است ملت ايران رقم بزنند، به چشم نمي آيد. ملت ايران رو به جلو مي نگرند و پيش مي روند و اگر نيم نگاهي هم به گذشته داشته باشند، صرفاً از جنس عبرت گرفتن و تجربه اندوختن است. مفهوم حماسه سه مضمون عقلانيت و شجاعت و پيروزي را در خود نهفته دارد و اين يعني اينكه راه سياست هيجاني، بي جربزگي و وادادگي و عقب نشيني و شكست بسته است.