««همه گروههای اصلاحطلب و هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی را تحت فشار قرار دادهاند تا کاندیدای ریاست جمهوری شود. او تنها فرد پدیدآورنده اجماع میان کلیه گروههای اصلاحطلب و تنها امید پیروزی آن هاست...
صرف احتمال نامزدی خاتمی، رخوت زدایی کرده، تکانی به اصلاحطلبان داده و آنان را تا حدودی فعال کرده است...
امید تازهای در میان بخشی از نیروهای اجتماعی شکل گرفته که فرصت انتخابات و نام خاتمی، پدیدآورنده آن بوده است...
(اکبرگنجی)
خاتمی همچنان در حال تأمل تردیدآمیز و بیان دلایل نیامدن است. سه دیدار اخیر او به بیان این موضع اختصاص یافته است...
خاتمی به دنبال رفع فضای امنیتی و زدودن بیاعتمادی متقابل نظام و اصلاحطلبان است. به دنبال آن است که بیشترین انعطاف را در نظام پدید آورد، نه آن که هزینهها را افزایش دهد. به همین دلیل به صراحت میگوید: «مطمئن باشید که از اتخاذ هر تصمیمی که موجب افزایش هزینه برای ملت شود، اجتناب خواهم کرد».
به تعبیر دیگر، اگر اعلام کاندیداتوری موجب افزایش هزینهها شود، از این اقدام اجتناب خواهد کرد...
خاتمی میتواند آمدن خود را به حمایت رسمی موسوی و کروبی مشروط سازد تا خود را از فشارهای اعلام نامزدی برهاند.»»
جمله پایانی اکبر گنجی به وضوح نشانگر این واقعیت است که اپوزیسیون خارج نشین هم در باطن امید چندانی به توفیق خاتمی در انتخابات پیش رو ندارند؛ و از این رو تلاش می کنند به وی بیاموزند که با چه بهانه هایی می تواند آبرومندانه رخت خویش را از این ورطه بیرون بکشد.