صراط:
«الناس علي دين ملوكهم»
اگر دوستان دولتي ما اين جمله را باور داشتند امروز به دنبال دليل بسياري از ناهنجاريهاي اجتماعي نميگشتند (كه البته شايد هم واقعاً نمي گردند!)
رواج دروغگويي از سوي مسئولان رده بالاي اجرايي كه به راحتي و در قالب برنامههاي تلويزيوني مقابل چشمان همه مردم ايران صورت ميگيرد، طبيعي است كه منجر به بروز همين رفتار از سوي افراد و نهادهاي غير دولتي به شكل وقيحانهتري بشود كه همه ما هر روزه شاهد آن هستيم و اين مقاله هم در مورد يك نمونه شنيدني از همين موارد است.
انجمن مراكز تحقيق و توسعه، به عنوان يك انجمن غيردولتي، از سال ۱۳۸۹ اقدام به تبليغ نخستين جشنواره ملي تحقيق و توسعه (www.irdaawards.com) نمود كه جوايز خوبي (آن هم به شكل دلاري) براي آن پيشبيني شده بود و البته مبالغ ثبت نام سنگيني هم از شركت كنندگان دريافت ميشد. به عنوان نمونه براي كتابهاي برتر هر كدام مبلغ پنج هزار دلار جايزه در نظر گرفته شدهبود.
مراسم اين جشنواره در ۱۱ مهر ۹۰ در مركز همايشهاي صدا و سيما برگزار شد و وزير صنايع، رييس سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران و مسئولان متعدد ديگري در آن سخنراني داشتند. شبكههاي خبري متعدد صدا و سيما و ساير خبرگزاريهاي هم به پوشش مراسم و در حقيقت پخش تبليغات اين انجمن و دبير آن مشغول بودند.
نگارنده نيز به عنوان يكي از برندگان بخش كتاب، مفتخر به دريافت تنديس از دست وزير محترم شد اما در كمال تعجب، پاكت حاوي جايزه، خالي بود و فقط كاغذي در آن بود كه نوشته بود جايزه به حساب برندگان واريز ميشود در حالي كه معلوم نيست دلار چگونه قابل واريز به حساب بانكي است!
در طول يكسال بعداز اين مراسم، حتي يك تماس تلفني يا عذرخواهي از سوي مسئولان انجمن اتفاق نيفتاد و البته دورادور شنيده ميشد كه برخي از برندگان توانستهاند با اعمال فشارهايي، بخشي از جايزه مربوطه را زنده كنند. در اين ميان، تنها چيزي كه بدست آمده بود همان اعتبار حيثيتي (و احتمالاً مالي) حاصله براي برگزار كنندگان بود كه كماكان با اعلام اسامي برندگان و جوايز آنها در سايتشان به خودنمايي و تفاخر مشغول بودند و لابد كمكهايي هم از وزارت صنايع ميگرفتند.
دقيقاً ۱۱ مهر ۹۱ مشابه همين مراسم مجدداً تحت عنوان دومين جشنواره برگزار شد و دوباره در مقابل چشمان مردم، به سخنراني پرداخته و اعلام كردند كه ۵۰۰۰ دلار جايزه به برندگان ميدهند با اين تفاوت كه اين بار حتي همان پاكت خالي هم در كار نبود!
نگارنده به عنوان كسي كه دوبار متوالي برنده كتاب برتر و ظاهراً ۱۰ هزار دلار شدهاست امروز با اين سوال از طرف مولفين همكار (كه تصادفاً همگي در آمريكا و بلژيك و مالزي مقيم هستند) مواجه است كه سهم آنان را از اين جايزه موهوم چه كردهاست؟
ممكن است مسئولين و به ويژه دبير انجمن تحقيق و توسعه بگويند كه منابع مالي براي اين جوايز ندارند كه عذر بدتر از گناه است چون ميتوانستند حداقل جشنواره دوم (و حتي سوم كه قرار است مهر ۹۲ برگزار شود) را برگزار نكنند.
يا حداقل اينكه پولي ندارند، زبان عذرخواهي كه دارند. همين كار را كه ميتوانند بكنند!
اما مشكل در همان نكته اول است. وقاحت در دروغگويي تا جايي در جامعه ما جا باز كردهاست كه حتي نيازي به عذرخواهي هم نيست. گويي كه دوستان دولتي و غير دولتي ما به طريقي اطمينان يافتهاند كه فردا و آخرتي در كار نيست و گول زدن افراد سادهلوحي مانند نگارنده اين سطور، براي تبليغات و سعادت آنان كافي است!
اگر چنين است، ما هم تسليم هستيم!
«الناس علي دين ملوكهم»
اگر دوستان دولتي ما اين جمله را باور داشتند امروز به دنبال دليل بسياري از ناهنجاريهاي اجتماعي نميگشتند (كه البته شايد هم واقعاً نمي گردند!)
رواج دروغگويي از سوي مسئولان رده بالاي اجرايي كه به راحتي و در قالب برنامههاي تلويزيوني مقابل چشمان همه مردم ايران صورت ميگيرد، طبيعي است كه منجر به بروز همين رفتار از سوي افراد و نهادهاي غير دولتي به شكل وقيحانهتري بشود كه همه ما هر روزه شاهد آن هستيم و اين مقاله هم در مورد يك نمونه شنيدني از همين موارد است.
انجمن مراكز تحقيق و توسعه، به عنوان يك انجمن غيردولتي، از سال ۱۳۸۹ اقدام به تبليغ نخستين جشنواره ملي تحقيق و توسعه (www.irdaawards.com) نمود كه جوايز خوبي (آن هم به شكل دلاري) براي آن پيشبيني شده بود و البته مبالغ ثبت نام سنگيني هم از شركت كنندگان دريافت ميشد. به عنوان نمونه براي كتابهاي برتر هر كدام مبلغ پنج هزار دلار جايزه در نظر گرفته شدهبود.
مراسم اين جشنواره در ۱۱ مهر ۹۰ در مركز همايشهاي صدا و سيما برگزار شد و وزير صنايع، رييس سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران و مسئولان متعدد ديگري در آن سخنراني داشتند. شبكههاي خبري متعدد صدا و سيما و ساير خبرگزاريهاي هم به پوشش مراسم و در حقيقت پخش تبليغات اين انجمن و دبير آن مشغول بودند.
نگارنده نيز به عنوان يكي از برندگان بخش كتاب، مفتخر به دريافت تنديس از دست وزير محترم شد اما در كمال تعجب، پاكت حاوي جايزه، خالي بود و فقط كاغذي در آن بود كه نوشته بود جايزه به حساب برندگان واريز ميشود در حالي كه معلوم نيست دلار چگونه قابل واريز به حساب بانكي است!
در طول يكسال بعداز اين مراسم، حتي يك تماس تلفني يا عذرخواهي از سوي مسئولان انجمن اتفاق نيفتاد و البته دورادور شنيده ميشد كه برخي از برندگان توانستهاند با اعمال فشارهايي، بخشي از جايزه مربوطه را زنده كنند. در اين ميان، تنها چيزي كه بدست آمده بود همان اعتبار حيثيتي (و احتمالاً مالي) حاصله براي برگزار كنندگان بود كه كماكان با اعلام اسامي برندگان و جوايز آنها در سايتشان به خودنمايي و تفاخر مشغول بودند و لابد كمكهايي هم از وزارت صنايع ميگرفتند.
دقيقاً ۱۱ مهر ۹۱ مشابه همين مراسم مجدداً تحت عنوان دومين جشنواره برگزار شد و دوباره در مقابل چشمان مردم، به سخنراني پرداخته و اعلام كردند كه ۵۰۰۰ دلار جايزه به برندگان ميدهند با اين تفاوت كه اين بار حتي همان پاكت خالي هم در كار نبود!
نگارنده به عنوان كسي كه دوبار متوالي برنده كتاب برتر و ظاهراً ۱۰ هزار دلار شدهاست امروز با اين سوال از طرف مولفين همكار (كه تصادفاً همگي در آمريكا و بلژيك و مالزي مقيم هستند) مواجه است كه سهم آنان را از اين جايزه موهوم چه كردهاست؟
ممكن است مسئولين و به ويژه دبير انجمن تحقيق و توسعه بگويند كه منابع مالي براي اين جوايز ندارند كه عذر بدتر از گناه است چون ميتوانستند حداقل جشنواره دوم (و حتي سوم كه قرار است مهر ۹۲ برگزار شود) را برگزار نكنند.
يا حداقل اينكه پولي ندارند، زبان عذرخواهي كه دارند. همين كار را كه ميتوانند بكنند!
اما مشكل در همان نكته اول است. وقاحت در دروغگويي تا جايي در جامعه ما جا باز كردهاست كه حتي نيازي به عذرخواهي هم نيست. گويي كه دوستان دولتي و غير دولتي ما به طريقي اطمينان يافتهاند كه فردا و آخرتي در كار نيست و گول زدن افراد سادهلوحي مانند نگارنده اين سطور، براي تبليغات و سعادت آنان كافي است!
اگر چنين است، ما هم تسليم هستيم!