صداي هياهويي مبهم... صداي جيغ و خنده بچه ها از حياط مدرسه ...واضطرابي توام با عشق براي ما كه در درون كلاسيم.
آرام و محكم قدم بر مي دارد. كوهي از علم و تجربه... و سالن زير پاي ابهت و وقارش مي لرزد.
ساعت هشت، ساعت 10، ساعت دو بعدازظهر و شروع هر زنگ كلاس صداي ضربان قلبم را در گوشم ميشنوم. نميدانم ترس است؟ عشق است؟ محبت است؟ رودربايستي است يا...؟ اما هرچه هست با آمدن اش به كلاس تشديد مي شود.
...حالا سالهاي سال از آن ضربانهاي كوبنده گذشته است
كاش باز هم سيد حسن هاشمي معلم جبر و هندسه به كلاس ميآمد و با لبخند پر معنايش ميگفت: « مبصر بدو بيا» و ما عاجز از حل مسايل اتحاد و تجزيه دست و پايمان ميلرزيد. شايد آن زمان اتحاد و تجزيه معنايي ديگر داشت! اي كاش كاظم محمدبيگي زنده بود و در مقابل سكوت ناشي از بيسواديمان در حل مسايل آينهها و عدسيهاي فيزيك سال دوم، ابروهاي پهن و سفيدش را بالا و پايين ميكرد و ميگفت: «سر در نمياري بابا».
كاش محمدمهدي فروغي به جاي فروشندگي لباس در بازار همچنان رياضي جديد را برايمان مرور ميكرد و در قلبهايمان مجموعهاي تهي براي غمها و غصههايمان ميساخت. كاش هنوز هم محمدعلي سعيدپور فرمول شيمي آموزش ميداد و جدول تناوبي ميپرسيد و ما مثل آدمهاي بحري نگاهش ميكرديم!
كاش معلمها هرگز پير نميشدند
و سالها پيش و زماني كه در كلاس درس، معلمي با دستان مهربانش «آب، بابا نان داد» را براي ما بخش ميكرد، او را اكسير خوردهاي ميدانستيم كه هيچ چين پيري بر پيشانياش نقش نميبندد و هرگز نميميرد. اما افسوس كه گذر دوران، هرگز روياهاي ما را تعبير نكرد.
به سراغ دبيراني رفتيم كه سالهاي بسيار دور، شايد بيش از 50 سال پيش در مدارس اين شهر گرد تختهها را پاك كردهاند و اكنون همگي در انتظارند كه يادي از آنها شود...
اهل كرمانم اما در سيرجان احساس غريبي نميكنم
با چهرهاي خندان به استقبالمان ميآيد، متولد سال 1325 كرمان است. با لهجهي كرمانياش از گذشتهها ميگويد: سال 1345 در 20 سالگي كه اولين سال تدريسم بود در دبستان حافظ مشغول شدم. هر چند با مخالفت خانواده، اما براي يك سال به سيرجان آمدم هرچند با ازدواجم با آقاي كمال نصرتآبادي دبير آموزش و پرورش براي هميشه در سيرجان ماندگار شدم.
اولين تدريس خانم صمدي در مقطع دوم و ششم دبستان حافظ بود و بعد از گذراندن كلاسهاي 420 ساعته (كلاسهاي ضمن خدمت) به عنوان دبير رياضي و علوم وارد راهنمايي پروين اعتصامي شد.
در كل خدمتش در مدارسي از جمله دبستان حافظ و نجمه، راهنمايي پروين اعتصامي دبير رياضي و علوم، و معاونت راهنمايي ماندانا(توحيد) فعاليت داشته است.
وي در سال 1374 در مدرسه پروين اعتصامي بازنشسته شد. درست است كه اهل كرمان است اما در سيرجان احساس غريبي نميكند و هميشه مورد احترام شاگردان قديمش قرار ميگيرد.
معلمی که کشاورز شد
ايرج معيني متولد 1314 است. در سال 1328 تحصيلات ابتدايي خود را در دبستان
بدر به رياست شادروان اسدا... ستاري به اتمام رساند و در سال 1335 از
دبيرستان ابنسينا ديپلم ششم طبيعي (كه آن زمان عنوان فوق ديپلم را داشت)
را گرفت و استخدام آموزش و پرورش شد.
اولين سال تدريساش در دبستان نجفآباد با حقوق 250 تومان، بود و پس از
آن به عنوان مدرس مقطع پنجم و ششم در دبستان سعدي، معاون در دبيرستانهاي
ابنسينا به رياست شادروان بختياري، دبيرستان ششم بهمن به رياست شادروان
احمد آقا موحدي ، سه سال راهنماي تعليماتي سپاه دانش ، 5 سال رياست مدرسه
راهنمايي سروش و نهايتا با تدريس در دبيرستان امام بازنشسته شد.
در بهمن ماه سال 1361 بازنشسته شد و پس از آن به كشاورزي رو آورد.او تاكيد
دارد كه شالوده و بنياد فرهنگ سيرجان به دست توانمند حسين بهشتي رييس
آموزش و پرورش سابق پي ريزي شده است. شاگردان قديم را حقشناس دانسته و
قابل مقايسه با شاگردان كنوني نميداند و تاسف ميخورد از بيتوجهي مسوولين
فعلي كه هيچ يادي از معلمان بازنشسته نميكنند!!
معلمی که از معلم کلاس اولش یاد می کند
منوچهر معيني متولد آبان ماه 1317 است در سال 1338 ديپلم گرفت و خرداد همان سال به استخدام آموزش و پرورش درآمد.
اولين سال تدريسش در روستاي گوغر با حقوق ماهيانه 300 تومان گذشت و بعد از
آن در دبستان بدِر به رياست اسدا... ستاري كه به پاس خدماتشان دبستاني به
نام ايشان در شهر هست خدمت كرد.
در سالهاي 51 تا 56 در دانشگاه تربيت معلم تهران (دانشسراي عالي) ليسانس
فيزيك گرفت و از سال 1356تا 1370 در بيشتر دبيرستانهاي شهر و اكثرا
دبيرستانهاي دخترانه از جمله دبيرستان دخترانه فاطميه، فيزيك را تدريس
كرد. با آنكه در سال 1368درخواست بازنشستگي داد اما در سال 1370 بعد از 34
سال خدمت بازنشسته شد.
منوچهر معيني از معلم كلاس اولش ياد ميكند سركار خانم فاطمه ماني نژاد.
كه بر خلاف معلمان آن دوره، هيچ گاه شاگردانش را تنبيه نكرد. واز سيروس
ضياء دبير فيزيك، مرحوم علي زريسفي دبير زبان انگليسي.
بعد از بازنشستگي به مدت دو سال مغازه بزازي داشت و بعد هم به تدريس در
مدارس غيرانتفاعي مشغول تدريس شد اما اكنون از تدريس دست كشيده و مشغول
استراحت ميباشد.
او ياد ميكند از حسين بهشتي رييس فرهنگ سالهاي 30 تا 38 و خدماتي ايشان
انجام داده. او مي گويد: حسين بهشتي زمينهاي وسيعي را به نام آموزش و پرورش
ثبت داد. از دبستان فردوسي در خيابان شريعتي به طول يك كيلومتر و به عمق
100 متر همه به نام آموزش و پرورش!!! حتي زمين كنوني تربيت بدني.
او ميگويد: آن زمان دانشآموزان حرمت معلمان را داشتند و معلمان هم دلسوزتر بودند.
بيمار؛ اما زنده دل
محمد مفيدي متولد 1315 در سيرجان است ديپلم را از دبيرستان مروي تهران و
در سال 1340 مدرك ليسانس فيزيك را از دانشگاه تهران گرفت و در همان سال در
دبيرستانهاي ابن سينا و بدر با حقوق 700 تومان مشغول تدريس فيزيك شد . وي
در دبيرستانهاي ابن سينا، بدر، مزدايي، زينب، ششم بهمن تدريس كرد و در سال
1375 بعد از 35 سال خدمت در آموزش و پرورش بازنشسته شد و بعد از آن به
كشاورزي پرداخت.
از جمله اساتيد ايشان در دانشگاه تهران دكتر حسابي بوده است.
محمد مفيدي هماكنون به بيماري ديابت مبتلاست و به خاطر سكته خانه نشين
شده است و تنها انتظارش اين است كه از حال دوستان قديمي باخبر شود.
همه مرا فراموش كردهاند، شما هم مرا فراموش كنيد
صديقه حسينزاده يزدي، متولد سال 1324 در سيرجان است. در سال 1343 به
استخدام آموزش و پرورش درآمد و در دبستان زيدآباد در مقطع دوم و سوم و بعد
از آن در دبستان فرحنازدر مقطع دوم مشغول به تدريس شد . در سال 1350
ازدواج كرد و به حاجياباد روستاي باغات رفت وبه مدت 8 سال در دبستان باغات
تدريس را ادامه داد. 8 سال معاون دبستان ابوريحان بود و بعد از آن معلم
كلاس اول دبستان حافظ و فرهنگيان بود و در سال 1374 در مدرسه فرهنگيان
بازنشسته شد.
وي در زمان ملاقات با ايشان مدام تكرار ميكند: همه مرا فراموش كردهاند، شما هم مرا فراموش كنيد!
..................................