در این نشست میرشکاک در سخنانی بااشاره به موفقیتهای فیض در خلق زبان تازه در ادبیات طنز گفت: فیض به دستاویزی به در زبان دست پیدا کرده که به قول قدما میتواند از آب کره بگیرد. در ایران اگر تمام ممیزیهای موجود در مورد طنز را در نظر بگیریم به راحتی متوجه میشویم که بسیاری از گونههای طنز مانند هزل و هجو قابلیت بیان ندارد. از طرف دیگر اگر بخواهیم درباره ویژگیهای قومیتی سخنی بگوییم از کل یک کشور یا یک استان شکایت میرسد که ما را مسخره کرده اند و مواردی از این دست. در این وضعیت طنز نوشتن مانند عبور دادن شتر از سوراخ سوزن است و فیض به بهترین شکل ممکن این کار را میکند.
میرشکاک ادامه داد: صورت قالب این کتاب اشعار ژورنالیستی فیض است البته اگر با من مشورت میکرد قبل از انتشار به او توصیه میکردم تا چند بینی از کتابش کم کنداما در مجموع وقتی به آثار او در این کتاب نگاه میکنیم به یک اثر درخشان بر میخوریم . به اعتقاد من از هیچ طنز ساختن و با واسطه زبان کنار هم قرار دادن و به زبان دیگر جغرافیای نامتجانس زبان را به خدمت طنز درآوردن هنری است که تنها ناصر فیض در میان طنز پردازان کشور دارد.
به تعبیر قدما کار فیض مانند آمیختن شاخه هوا با اشک مورچه است و به تعبیر غربیها کار او در مایههای آبستره است و من هم معتقدم که واقعا طنزهای ناصر فیض چهره ای آبستره دارند .
این نویسنده و منتقد افزود: فیض در طنزهایش از عناصر استفاده میکند که برای من که عمری است با کتاب سرو کار دارم در موارد متعددی حیرت انگیز بوده است.
میرشکاک در ادامه با طرح این سئوال که امتیاز ناصر فیض در طنزپردازی چیست گفت: از ملیجک تا ابوالفضل زرویی مضمون بود که مایه مانایی طنز میشد اما ناطر فیض در کارش به جایی رسیده است که صورت طنز را مایه مانایی آن کرده است. طنزپرداز امروز هجو و هزل که نمی گوید سراغ فکاهه هم نمی رود چون مانایی ندارد. اما فیض برای بودن در این فضا با دوری از این گونه بیانی ، بازی با زبان را انتخاب میکند که ناشی از تبع باریک بین اوست. من در کارهای طنز او تلفیق محاوره را با زبان نستعلیق دیدم و تاکنون هم کسی را مانند او پیدا نکرده ام که بتواند این دو را با هم ترکیب کند.
وی در پایان گفت: بسیار خوشحالم که دفتر سوم شعر فیض از دو دفتر او بسیار جلوتر است. میدانم که طنز و جد به خرج سیاسیون نمی رود و نمی توان هم فکری به حال این موضوع کرد اما امید دارم که این دفتر شعر فیض جدی گرفته شود و ضامن آن هم بیش از 30 سال تجربه او در این زمینه است.
در ادامه این مراسم محمد حسین جعفریان نویسنده و روزنامه نگار در سخنانی با اشاره به فعالیت ادبی طنزآمیز در کشور اظهار داشت: دو دهه پیش از این در طول یک سال کمتر از دو عنوان کتاب طنز در کشور منتشر میشد و طنز همیشه در حاشیه بود. وقتی که به جشنواره ای میرفتیم شاعران و نویسندگان آثار طنز خود را در لابی هتل و یا در محافل خصوصی شان بعد از جشنواره برای یکدیگر میخواندند و اساسا چیزی به عنوان طنز جدی گرفته نمی شد تا اینکه ابوالفضل زرویی دفتر طنز حوزه هنری را به راه انداخت و بدنبال او نیز ناصر فیض به صورت جدی به کار طنز در کشور پرداخت و این موضوع را جا انداختند که میشود در کنار ادبیات جدی ادبیات طنز را هم داشت.
جعفریان ادامه داد هنر زرویی و فیض در این است که شعر طنز را از حاشیه به متن آوردند و امروزه میتوانیم حتی شاهد برگزاری شب شعر طنز باشیم که تا چند سال قبل شاید نمی شد حتی به آن فکر کرد .
وی ادامه داد: توسعه ادبیات طنز در ایران منجر شد که به مرور بپذیریم در مملکت ما ممکن است ایراداتی باشد و افرادی هم هستند که میتوانند آن ایرادات را به مسئولان گوشزد کنند و برای این کار زبان طنز ساده ترین ابزار ممکن است.
جعفریان با اشاره به فیضبوک اظهار داشت: ناصر فیض در اشعار این کتاب به کوچکترین مسائل سیاسی هم حساسیت نشان داده و با حفظ زبان طنز شدیدترین مواضع ر ا در برابر آن گرفته است تا جایی که بسیاری از افرادی که اهل حرفهای جدی در باب سیاست هستند از او عقب مانده اند. خیلی زودتر از الان که به دولت و بهار انتقاد میشود فیض در اشعار طنزش به نقد آنها پرداخت. اگر باور داشته باشیم که شاعر طناز زبان گویای ملت است این ویژگی در کارهای ناصر فیض بیشتر خودنمایی کرده است.
جعفریان همچنین اظهار داشت: شعر طنز گفتن به تعبیری مانند دویدن در میدان است و عرصه راحتی نیست. شاعری که برای مسائل روز شعر میگوید میداند که ممکن است یک سال دیگر شعرش خوانده نشود اما برای اینکه به مردم کشورش کمک بکند قریحه اش را به جای سرودن شعر جدی به سمت سرایش شعر طنز هدایت میکند چون دوست دارد مردم کشورش چیزهایی را بیشتر بدانند.
این نویسنده افزود: دوستان سیاسی بدانند که شاعران و طنزپردازان دشمن آنها نیستند . طنز یک واکسن است که بیماری را برای آنها شرح میدهند تا بتوانند علاجش کنند و شاعر طنز پرداز برای این کار در حالی که خودش خون گریه میکند مردم را میخنداند.
وی در پایان گفت: هر چه خط قرمز را برای طنزپردازی کمتر کنیم مطمئن باشید اجتماع ما در برابر بیماریهای سیاسی بیشتر واکسینه میشود و من امیدوارم که در روزهای پیش رو سیاسیون با طنزپردازان بیش از امروز مهربان باشند.