صراط:، سالهاست از جنگ میگذرد اما این روزها دیوارهای شهرمان عطر دیگری گرفته با اعلامیههای شهدا و از آمدن گلهای پرپر کربلایی، حکایت میکند؛ حکایت دارد از شهدایی که بعد از 23 سال، 27 سال و شاید هم 30 سال به آغوش خانوادههایشان باز میگردند.
شهید معلم و مربی اخلاق «عباس نورائی» هم بعد از 28 سال تازه از سفر برگشته است و چه سفر طولانی بود در همین نزدیکی ما.
عباس! ای کاش زودتر برمیگشتی، آخر پدر و مادر پیرت با درد انتظار بار سفر را از این دنیا بستند.
انگار همین دیروز بود رفتی به «خیبر» و امروز آمدی در حالی که مناجات مولا علی(ع) را زمزمه میکردی «مولای یا مولای، انت المولی و انا العبد، و هل یرحم العبد الا المولی...».
عباس! تو معلمی هستی که به همه شاگردانت یاد دادی، این گونه باشند با معبود خویش و تکرار کنند این مناجات را «خداوندا، معبودا، محبوبا، مرا عاشق خود کن و محبت غیر از خودت را از دلم بیرون کن و شهد محبت خود را در دلم قرار بده. ایمان مرا افزون کن که هر کسی را دوست دارم به خاطر تو و هر کس را دشمن دارم به خاطر تو دشمن داشته باشم».
معلم عزیز! امروز تو آمدی و آرمیدی بر مزاری که 28 سال انتظار آمدنت را میکشید در قطعه 53؛ تو در کنار همرزمانت آرمیدی اما نه آرمیدنی که ما از آن یاد میکنیم، آرمیدنی که در آن خواب نیست و باری دیگر میگویی: «سلام بر پیغمبر خدا و آل پاک او! سلام بر مهدی(عج)، سلام بر پاسداران اسلام و شهیدان راه حق و آزادی، سلام بر ایران، سلام بر رزمندگان، سلام بر امام عزیز و سلام بر امت حزب الله».
آمدی تا دوباره برای همیشه در کنارمان بمانی و انقلاب اسلامی و امام عزیز را یاری کنی...
به گزارش توانا، شهید نورائی در اردیبهشت سال 1336 در تهران به دنیا آمد؛ او پس از گرفتن دیپلم، به دانشگاه رفت و در سال 1361 به عنوان معلم وارد آموزش و پرورش منطقه 9 تهران شد و سرانجام در 27 بهمن سال 1364 در عملیات «والفجر هشت» و در منطقه فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش بعد از گذشت 28 سال، در اسفند 1391 به آغوش میهن اسلامی بازگشت و در 20 اردیبهشت ماه در قطعه 53 بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.
قاری قرآن کریم و مداح اهل بیت(ع) «جواد نورائی» تنها فرزند این شهید است.