1- 1. عدم نظریه پردازی؛ مثلث 3 وجهی نظریه گرایی،نهادگرایی،عملگرایی ابعاد یک دولت موفق است.نظریه پردازی کار افراد موسوم به "مخ من" یا "تیم تنکر" هاست و افراد دانشمند با سابقه علمی-پژوهشی. نهادگرایی وظیفه "سیستم من" هاست،کسانی که از آن قواعد و فرمولهایی که دانشمندان بدست آورده اند برای طراحی یک سیستم که کارکرد مورد نظر را داشته باشد بهره می برند و در نهایت "مدیران" که نه کاری به قواعد و نظریات دارند و نه با سیستم طراحی شده و تنها به مانند راننده ای حرفه ای ماشین ساخته شده را برای رسیدن به هدف مورد نظر مدیریت و هدایت می کنند.
در مرحله نظریه گرایی، نظریه پردازان و پژوهشگران یک دولت در مراکزی چون مرکز تحقیقات استراتژیک دولت بایستی به امر نظریه پردازی بپردازند و تصمیم سازی کنند. سپس اگر برای پیاده کردن آن نظریات یا دکترین ها که پیشا قانون نیز نامیده می شود نیاز باشد باید در قالب یک طرح جهت تصویب و تبدیل به قانون به مجلس ارائه شود و پس از تصویب قوانین مربوط به عملیاتی کردن آن دکترین به مرحله پسا قانون یعنی تبیین استراتژی آن نظریه اقدام نمایند. در این مسیر نیز اگر برای پیاده کردن آن نظریه نیاز به ایجاد نهادی خاص داشته باشد پس از هماهنگی ها و طی مراحل قانونی این کار نیز صورت می پذیرد.
وظیفه رئیس جمهور هماهنگی بین سه وجه فوق است اما متاسفانه برخی افراد پس از آنکه در کسوت اجرایی قرار میگیرند به جای تصدی گری امور مبادرت به ارائه مباحث نظری و یا حتی نظریه پردازی می کنند. با این اقدام ناپخته آن نظریه اگر درست هم باشد شهید می شود زیرا از مجرای منطقی یعنی کرسی های علمی مطرح و به بوته نقد در نمی آید و از طرفی وقت و ذهن مدیر در مسیری غیر از آنچه باید استفاده شود هدر میرود.
2- 2. عدم آرمانگرایی محض؛ آرمان های هر نظام علل موجده آن نظام است که خط قرمزهای آن نظام و سیستم نیز می باشند. به محض عدول و عبور از آن خط قرمزها که حکم پاشنه آشیل آن نظام را دارد موجودیت سیستم به خطر می افتد و وارد مرحله انحطاط و در نهایت اضمحلال می شود. اما نکته مورد نظر ایجاد تناسب بین آرمان ها و واقعیت هاست. بدین معنی که اگر آرمان را ریلی به موازات ریل واقعیت در نظر بگیریم وظیفه تیم دولت اعم از سه گروه نظریه پردازان،نهادسازان و مدیران به فرماندهی رئیس جمهور ایجاد پلی منطقی مبتنی بر واقعیت ها برای انتقال از ریل واقعیت به آرمان است.
این انتقال به طور ناگهانی یا امکان پذیر نیست یا با کیفیت مورد نظر انجام نخواهد شد. از طرفی هرچند سیاست عرصه رئال است اما تیکه بر واقعیت ها همان اندازه خطرناک است که دائما از آرمان ها صحبت شود بدون در نظر گرفتن الزامات و ملزومات آن که تنها خروجی این تفکر آرمان زدگی در افواه عمومی است.
3- 3. عدم تعصب بر نزدیکان؛ با توجه با هشدار اخیر امام خامنه ای در روز 14 خرداد که رئیس جمهور بعدی دست نزدیکان خود را باز نگذارد؛ این نکته را گوشزد می کنیم که باز گذاشتن نزدیکان متاثر از تعصب یک مدیر به نزدیکان خود است. این تعصب از دو جهت قابل مهار است.اول اینکه به فرموده امام علی(ع) بایستی معیارها و شاخص های حق را شناسایی شود و سپس بر اساس آن زیر مجموعه را برگزیده شوند.
در مرحله بعدی حتی اگر مدیر منصوب شده کاملا بر اساس معیارهای حق انتخاب شده باشد اما بنا به هر دلیلی مورد توجه عموم مردم مسلمان و مومن قرار نگیرد بایستی برای تحکیم وحدت و حفظ انسجام امت آن مدیر شایسته از مسند قدرت خداحافظی کند تا عدم مقبولیت وی و اصرار برای ماندن بر کرسی قدرت مشروعیت وی را نیز زیر سوال نبرد. امام علی(ع) نیز که حق مطلق بود تنها و تنها به دلیل عدم استقبال عمومی 25 سال خانه نشینی را تحمل فرمودند تا وقتی که مردم از ایشان خواستند بر مسند حکومت بنشینند. حتما اگر حضرت علی(ع) بدون استقبال عموم مسلمانان وقت بر حق خلیفه بودن خود اصرار میکردند از نظر مردم طمع قدرت مشروعیت امام را نیز زیر سوال می برد.
4- 4. عدم قضاوت؛ رئیس جمهور نفر اول قوه مجریه است و بایستی قضاوت در امور تباهی و تبانی و قصورات دیگران را پس از ارائه گزارشات مستدل و مستند به قوه قضاییه بسپارد و از اخذ مواضع افراطی در مورد مخالفان پرهیز کند و نهایتا از قدرت خود در خلع فرد مورد نظر اقدام نماید. زیرا تداخل کاری دو قوه هم انرژی یکدیگر را برای اثبات حقانیت خود به هدر می دهد و هم دو قوه را به ورطه لجبازی می اندازد که در این صورت قوای مذکور وظیفه ذاتی خود را فدای فراکنی ها می کنند.
5- 5. احترام به قانون و مجلس؛ از آنجایی که حمایت از قانون پشتوانه حفظ امنیت ملی است احترام به قانون مقوم امنیت ملی است. از این منظر قوه ای که عهده دار وظیفه قانون گذاری است در راس امور است. قوه مقننه است که با تصویب قوانین درست و کارآمد می تواند مقدمات اجرایی شدن نظریات و دکترین های درست را فراهم سازد و دست دولت را برای طرح ریزی استراتژی های لازم برای عملیاتی کردن آن نظریات باز بگذارد.
از این جهت؛ تعامل تنگاتنگ دولت با مجلس و نمایندگان فارغ از بازی های سیاسی و باند بازی های مرسوم می تواند هم ضامن تصویب قوانین معقول مورد نظر دولت باشد و هم احترام به قانون و مجلس برگ زرینی می شود در کارنامه دولت.
6- 6. عدم حذف متخصصان مخالف؛ هرچند قاطبه طرفداران و حامیان یک دولت انتظار تعامل و همکاری دولت متبوعشان را با مخالفین و حامیان کاندیدای رقیب را ندارند اما واقعیت چیز دیگری است.
اولا از آنجایی که نقدپذیری می تواند فواید بیشماری را برای شنونده نقد داشته باشد ، مخالفین یک دولت به شرط دوری از خصومت ها و بهره گیری از تخصص خود می توانند بهترین منتقدین یک دولت باشند که استفاده از انتقادهای متخصصین به دلیل دور بودن آنان از صحنه اجرا و بودن در متن جامعه می تواند حکم غرق نجات را بازی کند. در ثانی استفاده از ظرفیت های علمی و اجرایی مخالفین به شرط تخصص و تعهد می تواند هم به دولت کمک کند و هم عموم مخالفین را از بهانه گیری و سنگ اندازی های متدوال دور کند.