صراط:درسالروز تولد امام حسین(ع) جاده سیدالشهداء(ع) از طرف سنگرسازان بیسنگر
مهندسی رزمی جنگ جهاد سازندگی به طول۱۲ کیلومتر و ازطرف جزیره به طول ۲
کیلومتر به هم متصل شد.
نقش یگان مهندسی رزمی در عملیاتهای مختلف جنگ بسیار چشمگیر بود، به شکلی که نبود این رزمندگان میتوانست عملیاتی را منحل نماید. مطلب زیر یکی از نقشهای راهبردی این گروه در عملیات را بیان میکند.
***
عملیات غرور آمیز خیبر انجام شده بود و رزمندگان دلیر اسلام جزایر دوگانه مجنون را تصرف کرده بودند. از آنجا که انجام تدارکات مهندسی رزمی با قایق و از طریق آب انجام میشد، احداث جاده خاکی سیدالشهداء(ع) در دستور کار سنگرسازان بی سنگر مهندسی رزمی جنگ جهاد قرار میگرفت. بر این اساس صدها دستگاه لودر، بلدوزر و کمپرسی همراه با بسیاری از جهادگران و نیروهای مهندسی مشغول به انجام این وظیفه خطیر شدند.
کار به سرعت پیش میرفت و شبانه روز در سه شیفت جاده احداث می شد. عدهای دیگر از سنگرسازان بیسنگر با استفاده از امکانات غنیمتی ازعراقیها احداث جاده ازداخل جزیره مجنون را شروع کرده بودند.
با توجه به اینکه در شیفت شب، امکان استفاده ازچراغهای وسایط نقلیه نبود، گروهی مسئول بودند که در آستانه تاریکی هوا تعداد زیادی فانوس را روشن کرده و درحالتی استتار کنار جاده (دو طرف ) قرار داده تا کمپرسیهای حاوی خاک، در اثر تاریکی هوا از مسیر جاده منحرف نشده و داخل آبهای هورالعظیم نیفتند. زیرا دشمن زخمی از جناح جنوبی و از طرفی که نیزار نبود، برمنطقه دید داشت.
روز و شبی نبود که گلوله توپ و خمپاره مسیر تردد ماشینها را زیر آتش نداشته باشد. اما حجم آتش بارانها ناچیزتر از آن بود که بتواند در عزم و اراده جهادگران خللی وارد کند. این حقیر نیز همراه با دیگر همراهان به ویژه دکتر «علی مقبلی»، مرحوم « اسماعیل خدابندهلو» و مهندس « محمد هادی عموزاده» سعی در ثبت این همه تلاش و ایثارگری از طریق برداشت فیلم و عکس و گزارش داشتیم.
جاده حدود 10 کیلومتر به جلو رفته بود و یک کیلومتر هم از طرف جزیره مجنون پیشرفت حاصل شده بود. یک روز که به اتفاق دکتر مقبلی مشغول ثبت گزارش و فیلمبرداری بودیم و کمپرسیهای حامل خاک نیز پشت سرهم مشغول حمل خاک بودند ناگهان صدایی از روی آبهای جنوبی به گوش رسید.
در لحظاتی دلهره آور، یک فروند هلیکوپتر توپدار عراقی روی سطح آب نشست و در آن واحد به طرف چند دستگاه گمپرسی درحال تردد چند موشک شلیک کرد. تعدادی از موشکها به جایی اصابت نکرد اما دو تا از موشکها به اتاقک دستگاه گمپرسی خورد و راننده درجا به شهادت رسید و تعدادی از ماشینهای اطراف نیز متلاشی شدند.
درهمین حال کمپرسیهای مردمی پشت سر به صحنه رسیدند. انتظار میرفت قالب تهی کرده، با توجه به شلیک هلیکوپتر توپدار، ترسیده یا کمپرسی را ترک کنند. اما نه، آنها از سلاله سیدالشهدا(ع) بودند و هدف مهمتر از جانشان بود.
ناگهان صدای تکبیر دستهای گره کرده بیرون از پنجره ماشینها، نشان دهنده عزم راسخ آنها بود و بیمهابا و بدون ترس و واهمه از آن صحنه دلخراشی که اجزاء بدن دو راننده کمپرسی روی ماشینها و جاده پراکنده شده بود، به حرکت ادامه دادند و میگفتند:«حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست» و اینچنین بود که در سالروز تولد امام حسین(ع) ما جاده سیدالشهداء(ع) ازطرف سنگرسازان بیسنگر مهندسی رزمی جنگ جهاد سازندگی به طول12کیلومتر و ازطرف جزیره به طول 2 کیلومتر به هم متصل شد. آنروز همه فریاد میزدند:«جاده به هم وصل شد قلب امام شاد شد.»
نقش یگان مهندسی رزمی در عملیاتهای مختلف جنگ بسیار چشمگیر بود، به شکلی که نبود این رزمندگان میتوانست عملیاتی را منحل نماید. مطلب زیر یکی از نقشهای راهبردی این گروه در عملیات را بیان میکند.
***
عملیات غرور آمیز خیبر انجام شده بود و رزمندگان دلیر اسلام جزایر دوگانه مجنون را تصرف کرده بودند. از آنجا که انجام تدارکات مهندسی رزمی با قایق و از طریق آب انجام میشد، احداث جاده خاکی سیدالشهداء(ع) در دستور کار سنگرسازان بی سنگر مهندسی رزمی جنگ جهاد قرار میگرفت. بر این اساس صدها دستگاه لودر، بلدوزر و کمپرسی همراه با بسیاری از جهادگران و نیروهای مهندسی مشغول به انجام این وظیفه خطیر شدند.
کار به سرعت پیش میرفت و شبانه روز در سه شیفت جاده احداث می شد. عدهای دیگر از سنگرسازان بیسنگر با استفاده از امکانات غنیمتی ازعراقیها احداث جاده ازداخل جزیره مجنون را شروع کرده بودند.
با توجه به اینکه در شیفت شب، امکان استفاده ازچراغهای وسایط نقلیه نبود، گروهی مسئول بودند که در آستانه تاریکی هوا تعداد زیادی فانوس را روشن کرده و درحالتی استتار کنار جاده (دو طرف ) قرار داده تا کمپرسیهای حاوی خاک، در اثر تاریکی هوا از مسیر جاده منحرف نشده و داخل آبهای هورالعظیم نیفتند. زیرا دشمن زخمی از جناح جنوبی و از طرفی که نیزار نبود، برمنطقه دید داشت.
روز و شبی نبود که گلوله توپ و خمپاره مسیر تردد ماشینها را زیر آتش نداشته باشد. اما حجم آتش بارانها ناچیزتر از آن بود که بتواند در عزم و اراده جهادگران خللی وارد کند. این حقیر نیز همراه با دیگر همراهان به ویژه دکتر «علی مقبلی»، مرحوم « اسماعیل خدابندهلو» و مهندس « محمد هادی عموزاده» سعی در ثبت این همه تلاش و ایثارگری از طریق برداشت فیلم و عکس و گزارش داشتیم.
جاده حدود 10 کیلومتر به جلو رفته بود و یک کیلومتر هم از طرف جزیره مجنون پیشرفت حاصل شده بود. یک روز که به اتفاق دکتر مقبلی مشغول ثبت گزارش و فیلمبرداری بودیم و کمپرسیهای حامل خاک نیز پشت سرهم مشغول حمل خاک بودند ناگهان صدایی از روی آبهای جنوبی به گوش رسید.
در لحظاتی دلهره آور، یک فروند هلیکوپتر توپدار عراقی روی سطح آب نشست و در آن واحد به طرف چند دستگاه گمپرسی درحال تردد چند موشک شلیک کرد. تعدادی از موشکها به جایی اصابت نکرد اما دو تا از موشکها به اتاقک دستگاه گمپرسی خورد و راننده درجا به شهادت رسید و تعدادی از ماشینهای اطراف نیز متلاشی شدند.
درهمین حال کمپرسیهای مردمی پشت سر به صحنه رسیدند. انتظار میرفت قالب تهی کرده، با توجه به شلیک هلیکوپتر توپدار، ترسیده یا کمپرسی را ترک کنند. اما نه، آنها از سلاله سیدالشهدا(ع) بودند و هدف مهمتر از جانشان بود.
ناگهان صدای تکبیر دستهای گره کرده بیرون از پنجره ماشینها، نشان دهنده عزم راسخ آنها بود و بیمهابا و بدون ترس و واهمه از آن صحنه دلخراشی که اجزاء بدن دو راننده کمپرسی روی ماشینها و جاده پراکنده شده بود، به حرکت ادامه دادند و میگفتند:«حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست» و اینچنین بود که در سالروز تولد امام حسین(ع) ما جاده سیدالشهداء(ع) ازطرف سنگرسازان بیسنگر مهندسی رزمی جنگ جهاد سازندگی به طول12کیلومتر و ازطرف جزیره به طول 2 کیلومتر به هم متصل شد. آنروز همه فریاد میزدند:«جاده به هم وصل شد قلب امام شاد شد.»