از آنجا که در کشور ما احزاب سابقه زیادی ندارند و به خاطر موقعیتهای تاریخی که کشور ما در آن قرار گرفته این شکلگیری کامل نبوده و همواره با نوعی نقش ذاتی مواجه بوده است، به همین دلیل و در چنین شرایطی احزاب نمیتوانند کارکرد اصلی خود را ایفا کنند.چرا که احزاب در شرایطی که به درستی شکل بگیرند میتوانند نقش اثرگذاری در مناسبات سیاسی کشورها ایفا کنند.در این شرایط بسیاری اوقات احزاب چون دولتهایی در سایه عمل کردهاند و هر کجا دولتها دچار کمی و کاستی و ضعف شدهاند، با ایفای نقشی مکمل مانع شکلگیری چالشهای اساسی در سیاست کشورها شدهاند.درواقع در صورتی که احزاب موفق عمل کنند مبانی حزب و تفکراتی که در آن شکل میگیرد میتواند کارساز باشد، اما درخصوص کشور ما نکتهای که وجود دارد این است که چون جایگاه فعالیت حزبی جایگاه کاملی نیست در صورت شرکت افراد در انتخابات به پشتوانه حزبشان باز مردم به افراد رای میدهند، نه به حزبی که کاندیداها از آن برخاستهاند.
اتکا به چنین احزابی بدون اینکه به سیاستهای کلی کشور توجه شود هزینه زا خواهد بود چون باعث میشود افراد ناکارآمدی که صرفا به یک حزب وابستگی دارند امور را به دست بگیرند و چنین روندی باعث شکلگیری نوعی نظام قبیلهای شود، نظامی که بر اساس آن تنها افراد و نامها و وابستگیهای حزبی اهمیت دارد و نه کارآمدی و پوشش دادن تفکرات گوناگون. درکشور ما در بحث تشکیل دولت و کابینه همچنین اتفاقی قابل مشاهده خواهد بود.
رئیسجمهور منتخب نیز با بیان اینکه تصمیم دارد کابینهای فراجناحی و فراحزبی تشکیل دهد، تلاش میکند نگاه افراطی به افراد یک گروه خاص را از بین ببرد.زیرا دکتر روحانی به این نکته واقف است که برای اداره کشور نیاز داریم از همه افراد و سلیقهها به شرط کارآمدی استفاده شود تا با این روش از نگاه بخشینگر به موضوعات متعددی که در زیرمجموعه قوه مجریه وجود دارد دوری شود. نکتهای که در صورت اتفاق افتادن از تصمیمگیریهای درست و منطقی برای امور کشور دور خواهد شد.