صراط: استیو هانک استاد اقتصاد دانشگاه جان هاپکینز و و گاربیس ایراندیان
معاون بخش آفریقا/ خاورمیانه انستیتوی بین المللی مالی در مقاله ای به
بررسی تاثیر تحریم های بین المللی بر اقتصاد ایران پرداخته اند:
حسن روحانی به زودی به صورت سکان رئیس جمهوری ایران را به دست خواهد گرفت. بسیاری معتقدند تحریمهای اقتصادی علیه ایران تاثیر مخربی بر اقتصاد این کشور داشته است و روحانی جهتگیری سیاست خارجی ایران را تغییر خواهد داد. اما نه به این سرعت.
تحریمهای اقتصادی در دو سال اخیر بر واحد پول ایران تاثیر گذاشت و ارزش پول ملی ایران را کاهش داد. همچنین در این مدت تورم نیز روند صعودی آشکاری طی کرده است. مقامات رسمی ایران از تورم 35 درصدی خبر میدهند. هرچند اقتصاد ایران تحت فشار قرار گرفت، اما نشان داد بیش از آنکه بسیاری از مردم تصور می کردند انعطاف پذیر است.
تهران به حد کافی ذخیره ارزی در اختیار دارد تا واردات خود را به برای 10 ماه تامین کند. و این یعنی یکی از سالمترین اقتصادها برای پوشش واردات در بین کشورهای در حال توسعه. بعلاوه ایران کسری تجاری پایینی دارد و بدهی دولت کمتر از 10 درصد تولید ناخالص داخلی است.
اما شاید بارزترین جنبه موضوع تحریم ها علیه ایران این واقعیت است که علیرغم همه تحریمها بر روی تجارت خارجی، موازنه تراز تجاری همچنان به میزان قابل توجهی مثبت است. واقعیت آزاردهنده این است که تحریمهای اقتصادی، تجارت کلی یک کشور هدف را متوقف نمیکند.
هرچند صادرات نفت ایران بر اثر دور اخیر تحریمها کاهش چشمگیری داشت اما این کاهش با افزایش 20 درصدی صادرات غیرنفتی، همچون سیمان، مواد معدنی و فولاد، تولیدات پتروشیمی، پسته و فرش ایرانی جبران شد. از سوی دیگر، کشورهای دیگربه ویژه چین، هند، مالزی و کره جنوبی خلا ناشی از تحریمها علیه ایران را پر کردند؛ همچنین روسیه، ترکیه، عراق و امارات متحدهعربی برای دور زدن تحریم ها تسهیلاتی برای ایران فراهم کردند.
اعمال تحریمهای نفتی آسیب جدی به اقتصاد ایران وارد نخواهد کرد. با درآمدهای نفتی که این کشور کسب کرده است، میتواند سالها پابرجا بماند. همچنین با توجه به قیمت فعلی نفت که حول و حوش 105 دلار در بشکه متغیر است، جمهوری اسلامی ایران کمبود بودجه ناچیزی مواجه خواهد شد که تاثیر خاصی ندارد.
تنها در صورت کاهش قیمت نفت به زیر 80 دلار در بشکه در بازه زمانی طولانی میتوان پیش بینی کرد که ایران با مشکلات جدی اقتصادی مواجه شود. سناریویی که غیرممکن مینماید. اما به لحاظ تئوری و فرضی امکان پذیر است. آمریکا میتواندبا استفاده از ذخیره استراتژیک خودبرای 3 ماه روزانه روزانه 4 میلون بشکه نفت به بازار تزریق کند. از سوی دیگر عربستان سعودی نیز ظرفیت تولید اضافی2/5 میلیون بشکه نفت در روز را داراست. تصور کنید آمریکا و عربستان بازار را از نفت اشباع کنند. شوک قیمت ها میتواند محدودیتهای اقتصاد ایران را نشان دهد.
اما همین اقدام نیز هزینههایی در برخواهد داست. برای مثال، در چنین شرایطی واکنش سایر تولید کنندههای نفت جهان و اعضای سازمان اوپک که منافعشان تهدید میشود مشخص نیست. در واقع، هزینه تشدید جنگ اقتصادی بسیار بیشتر از منافع استراتژیک بالقوه خواهد بود.
در حالی که تحریمهای اقتصادی غرب شدید بود، اما نتوانست اقتصاد انعطافپذیر ایران را فلج کند. به نظر میرسد که منافع همه طرفها در حال گرایش یافتن به یک سو است: راه حل دیپلماتیک
حسن روحانی به زودی به صورت سکان رئیس جمهوری ایران را به دست خواهد گرفت. بسیاری معتقدند تحریمهای اقتصادی علیه ایران تاثیر مخربی بر اقتصاد این کشور داشته است و روحانی جهتگیری سیاست خارجی ایران را تغییر خواهد داد. اما نه به این سرعت.
تحریمهای اقتصادی در دو سال اخیر بر واحد پول ایران تاثیر گذاشت و ارزش پول ملی ایران را کاهش داد. همچنین در این مدت تورم نیز روند صعودی آشکاری طی کرده است. مقامات رسمی ایران از تورم 35 درصدی خبر میدهند. هرچند اقتصاد ایران تحت فشار قرار گرفت، اما نشان داد بیش از آنکه بسیاری از مردم تصور می کردند انعطاف پذیر است.
تهران به حد کافی ذخیره ارزی در اختیار دارد تا واردات خود را به برای 10 ماه تامین کند. و این یعنی یکی از سالمترین اقتصادها برای پوشش واردات در بین کشورهای در حال توسعه. بعلاوه ایران کسری تجاری پایینی دارد و بدهی دولت کمتر از 10 درصد تولید ناخالص داخلی است.
اما شاید بارزترین جنبه موضوع تحریم ها علیه ایران این واقعیت است که علیرغم همه تحریمها بر روی تجارت خارجی، موازنه تراز تجاری همچنان به میزان قابل توجهی مثبت است. واقعیت آزاردهنده این است که تحریمهای اقتصادی، تجارت کلی یک کشور هدف را متوقف نمیکند.
هرچند صادرات نفت ایران بر اثر دور اخیر تحریمها کاهش چشمگیری داشت اما این کاهش با افزایش 20 درصدی صادرات غیرنفتی، همچون سیمان، مواد معدنی و فولاد، تولیدات پتروشیمی، پسته و فرش ایرانی جبران شد. از سوی دیگر، کشورهای دیگربه ویژه چین، هند، مالزی و کره جنوبی خلا ناشی از تحریمها علیه ایران را پر کردند؛ همچنین روسیه، ترکیه، عراق و امارات متحدهعربی برای دور زدن تحریم ها تسهیلاتی برای ایران فراهم کردند.
اعمال تحریمهای نفتی آسیب جدی به اقتصاد ایران وارد نخواهد کرد. با درآمدهای نفتی که این کشور کسب کرده است، میتواند سالها پابرجا بماند. همچنین با توجه به قیمت فعلی نفت که حول و حوش 105 دلار در بشکه متغیر است، جمهوری اسلامی ایران کمبود بودجه ناچیزی مواجه خواهد شد که تاثیر خاصی ندارد.
تنها در صورت کاهش قیمت نفت به زیر 80 دلار در بشکه در بازه زمانی طولانی میتوان پیش بینی کرد که ایران با مشکلات جدی اقتصادی مواجه شود. سناریویی که غیرممکن مینماید. اما به لحاظ تئوری و فرضی امکان پذیر است. آمریکا میتواندبا استفاده از ذخیره استراتژیک خودبرای 3 ماه روزانه روزانه 4 میلون بشکه نفت به بازار تزریق کند. از سوی دیگر عربستان سعودی نیز ظرفیت تولید اضافی2/5 میلیون بشکه نفت در روز را داراست. تصور کنید آمریکا و عربستان بازار را از نفت اشباع کنند. شوک قیمت ها میتواند محدودیتهای اقتصاد ایران را نشان دهد.
اما همین اقدام نیز هزینههایی در برخواهد داست. برای مثال، در چنین شرایطی واکنش سایر تولید کنندههای نفت جهان و اعضای سازمان اوپک که منافعشان تهدید میشود مشخص نیست. در واقع، هزینه تشدید جنگ اقتصادی بسیار بیشتر از منافع استراتژیک بالقوه خواهد بود.
در حالی که تحریمهای اقتصادی غرب شدید بود، اما نتوانست اقتصاد انعطافپذیر ایران را فلج کند. به نظر میرسد که منافع همه طرفها در حال گرایش یافتن به یک سو است: راه حل دیپلماتیک