آیه ۳۰-۳۱ سوره نمل
إِنَّهُ
مِن سُلَيْمَانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۳۰﴾
أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿۳۱﴾
كه از طرف سليمان است و [مضمون آن] اين است به نام خداوند رحمتگر مهربان (۳۰) بر من بزرگى مكنيد و مرا از در اطاعت درآييد (۳۱)
كه از طرف سليمان است و [مضمون آن] اين است به نام خداوند رحمتگر مهربان (۳۰) بر من بزرگى مكنيد و مرا از در اطاعت درآييد (۳۱)
داستان بلقیس آکنده از لطایف معنوی و معرفتی است: اولاً نشان می دهد که اگر کسی پادشاه باشد و همۀ نعمتهای روی زمین را داشته باشد و طالب سلیمانِ عشق نباشد باز بهره ای از حیات نمی برد.
اما اگر تسلیم سلیمانِ عشق شد چنین نیست که از پادشاهی بیفتد و تخت و شکوه و بارگاهش کم شود بلکه صد چندان از همۀ نعمتهای پیشین برخوردار خواهد شد و بر همان تخت با حضور سلیمان خواهد نشست.
یعضی از مفسران را در خاطر آمده است که سلیمان نام خود را در آنجا که از بلقیس دعوت می کند مقدم بر نام خداوند گذاشته است، چنانکه گوید: «إنّه مِن سلیمان و إنّه بسم الله الحمن الرحیم».
البته حقیقت این است که نامۀ سلیمان به نام خدا آغاز شده است، الا اینکه این نامه از سوی خداوند آمده است و این تقدم نام سلیمان بر خدا نیست بلکه گزارش آن است که سلیمان نامه ای به نام پروردگار رحمن و رحیم به بلقیس نگاشته است.
یکی از حکمتهای سلیمانی که می توان از طرز بیان او آموخت این است که سلیمان وقتی هدهد را غایب دید نخست عیب را بر خود نهاد و گفت: «مرا چه شده است که هدهد را نمی بینم؟»
این تعلیمی بسیار بلند و سودمند است که آدمیان در هر واقعه نخست نقصان را به خود منسوب کنند، سپس احتمالات دیگر را بیان دارند.
علم آصف برخیا و تجلی «علَّم آدمَ الأسماءَ کلّها» امروز به همت دانش و فن آوری تا حدودی برای بشر حاصل شده هر چند باید گفت که:
باش تا صبح دولتش بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است