صراط: وی همزمان با شروع کار بازیگری در کار نگارش فیلمنامه هم بود و برای «ویل هانتینگ خوب» جایزه اسکار بهترین فیلمنامه را گرفت. اما موفقیت در حرفه بازیگری باعث شد تا فیلمنامهنویسی را کنار بگذارد. او که تا به حال نتوانسته جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را بگیرد، با بازی در سهگانه اکشن افشاگرانه و ماجراجویانه «هویت بورن» تبدیل به یک قهرمان اکشن جدید سینما شد. اما او یک قهرمان اکشن متفاوت بود، که آدمهای بد قصه فیلم را گروهی از مأموران سطح بالای سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) تشکیل میدادند.
این سهگانه که در فاصله سالهای 2002 تا 2007 ساخته شد، فروش بالایی در جدول گیشه نمایش سینماهای جهان کرد و تا به حال چند بار از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است. دیمون در حالی در این تریلوژی بازی کرد که قبل از آن در فیلمهای مستقلی مثل آقای رییلی مستعد، افسانه بگرونس، تمام آن اسبهای زیبا و پیدا کردن فورستر بازی کرده بود.
تماشاگران سینما مت دیمون را هم چنین در فیلمهایی مثل چه:بخش دوم، رفتگان، گوسفند خوب، سهگانه یاران اوشن، سوریانا و ما یک باغوحش خریدیم دیدهاند. الیسیوم تازهترین فیلم این بازیگر یک درام علمی تخیلی است که در یک آینده نزدیک اتفاق میافتد و نگاهی انتقادی به فاصله طبقاتی در جامعه بینالمللی دارد.
دیمون در گفتوگوی با آسوشیتدپرس در باره بازیگری، جدول گیشه نمایش، هالیوود، جیمز باند و کاراکتر جیسن بورن صحبت میکند.
با چه هدفی وارد حرفه بازیگری شدید؟
بعضیها وارد این حرفه میشوند تا پول و شهرت به دست بیاورند و نگران آن هستند که این چیزها را از دست بدهند. ترس آنها این است که همه چیز را از دست بدهند و تمام تلاششان این است که موقعیت خود را حفط کنند. اما من برای پول و شهرت وارد این کار نشدم. البته من هم دوست دارم مشهور باشم و درآمد خوبی داشته باشم. ولی هدف اصلیام فقط اینها نیست. به باور من، فیلمها میتوانند پیام های خوب بدهند و ما بازیگران هستیم که این پیامها را به اطلاع تماشاگران میرسانیم. به همین دلیل، در انتخاب فیلمهایم دقت میکنم و تلاشم این است که بازی در هر فیلمی را نپذیرم. بازیگران خوب آنهایی هستند که انتخاب درستی می کنند. ولی نمیخواهم جزو آن دسته از بازیگرانی باشم که فقط به دنبال یک انتخاب مطمئن هستند. در بازیگری به تجربه کردن اعتقاد دارم و می خواهم ریسک کرده و با پروژههایی همکاری کنم که از قبل نمیتوان به پرفروش بودنشان اطمینان داشت. برای من، بازیگری مثل شنا کردن است و میخواهم دل به دریا بزنم.
یعنی به تجربه گرایی باور دارید؟
بله. وقتی شما به سراغ ناشناختهها میروید و میخواهید مرزها و محدودههای تازه را تجربه کنید، حس خاصی پیدا میکنید. احساس میکنید زنده هستید. با هر تجربهای به دانستههایتان اضافه می شود و این مسئله کمک میکند تا انتخابهای بهتری کنید. در عین حال، این تجربه گرایی ضررهای خاص خودش را هم دارد. اگر تجربه کردنهای شما موفقیتی در جدول گیشه نمایش به دست نیاورد، کمپانیهای فیلمسازی هم دیگر به طرف شما نمیآیند. برای مسئولان هالیوودی فروش فیلمها در سه روز آخر هفته اهمیت خیلی زیادی دارد و آنها چشم به رقم فروش فیلمها در این روزها دوختهاند. اگر فیلمهای شما موفق به جذب تماشاچی بیشتر نشود، آنها هم تماش خودشان را با تو قطع میکنند و تو دیگر تلفنی از سوی تهیه کنندگان نخواهی داشت. پس مجبوری مراقب باشی که بین این تجربه گرایی و موقعیت مالی فیلمهایی که بازی میکنی، نوعی تناسب و تعادل ایجاد کنی.
با وجود شهرت زیادی که دارید، کمتر در جشنها و مهمانیهای سینمایی شرکت میکنید. چرا ؟
در برخورد با آدمها و حضور در جمعهای عمومی، احساس خجالت میکنم . وقتی این جور چیزها را میبینم، ناگهان خجالتی میشوم. بعضی از بازیگران عاشق این جور مجالس هستند و برای حضور در آنها بیتابی و لحظهشماری میکنند. اما در رابطه با من این طور نیست. دوست ندارم خلوت خودم را برای عموم مردم آشکار کنم و زندگی خانوادگی و خصوصیام را عمومی کنم.
از پاپاراتزیها (خبرنگاران و عکاسان جنجالی) میترسید؟
چیزی برای ترسیدن ندارم. یک زندگی آرام و معمولی دارم که مسائل آن به هیچ درد پاپاراتزیها نمیخورد! آنها میتوانند در کوچه و خیابانهای نیویورک از من عکس بگیرند. اما این عکسها دردی را از آنها دوا نمیکند. آنها نمیتوانند چیزی پیدا کنند که به کمک آن به نوایی برسند و شایعهای را در رابطه با من دامن بزنند.
مجموعه فیلم «هویت بورن» تبدیل به موفقترین کار سینماییتان شده است. چه حسی درباره آنها دارید؟
وقتی قرار شد این مجموعه فیلم ساخته شود، تمام عوامل دستاندرکار آن احساس میکردند یک وظیفه اجتماعی بر دوش دارند. حسی در همه ما وجود داشت که میخواهیم این کار را انجام دهیم. در عین حال، هم من و هم کارگردان فیلم بر روی این نکته وحدت نظر داشتیم که باید برای «بورن»ها یک فیلمنامه قوی و بزرگ داشته باشیم. هدف ما ساخت سه فیلم سینمایی بود و این چیز کمی نبود.
از بازی در این مجموعه فیلم راضی هستید؟
بسیار زیاد، نکته مهم در رابطه با«بورن» ها این است که در کنار سرگرمکننده بودن، حرفی هم برای گفتن داشتند و پرسشهایی را برای تماشاگران خود مطرح می کردند. لحن افشاگرانه فیلم چیزی بود که سخت مورد توجه تماشاگران قرار گرفت و هدف ما هم همین بود. میخواستیم تماشاچی زمانی که در حال تماشای اکشن کاریهای سطح بالای کاراکترهای فیلمها است، به این مسئله هم فکر کند که یک نهاد پر قدرت و کارمندان آن، چه کارهای غیرقانونی و خطرناکی هم میتوانند انجام دهند.
زندگی واقعیتان هم مثل زندگی کاراکتر جیسن بورن این مجموعه فیلم، شلوغ و پر سر و صدا است؟
اصلاً. برعکس! زندگی بسیار آرامی دارم. اگر شما به ضبط زندگی روزانهام بپردازید، خیلی زود خسته میشوید، در طول روز مشغول یادگیری دیالوگهای فیلمهایم هستم، فیلمهای جدید را تماشا میکنم، کتاب میخوانم ، با اطرافیانم حرف میزنم، ورزش میکنم و حتی بعضی وقت ها غذا هم میپزم! برای همین است که میگویم خبرنگاران و عکاسان جنجالی از تعقیبکردن من چیز به درد بخور و جنجالی نصیبشان نمیشود.
هیچ وقت به این نکته فکر کردهاید که به خواست دیگران عمل کنید و خودتان نباشید؟
به نظر من بهتر است که خودت باشی، تا این که تلاش کنی نسخه دست دوم کسی بشنوی که فکر میکنی دیگران میخواهند آن باشی. خود بودن خیلی بهتر از تبدیل شدن به کسی است که نمیدانی کیست. آن وقت هر روز مجبور میشوی که تبدیل به یک آدم دیگر بشوی و این اصلاً کار راحتی نیست. من در دنیای بازیگری دارم همینکار را انجام میدهم و به خوبی میدانم که اصلاً کار سادهای نیست. با بازی در هر نقش، تبدیل به آدم تازه و دیگری میشوم که خودم نیست. در دنیای بازیگری این کار را میکنم، چون حرفهام است. شغل من این است که جلوی دوربین تبدیل به کسی شوم که فیلمنامه و کارگردان میخواهد. اما وقتی کار فیلمبرداری تمام میشود و به خانه میروم، میخواهم فقط خودم باشم، یعنی مت دیمون با تمام خصوصیاتی که این ادم دارد.
بازی در نقش جیمز باند را رد کردید و جالب است که «بورن» ها را با مجموعه فیلم جیمز باند مقایسه کردند و گفتند جیسن بورن یک مامور دو صفر هفت تازه است.
نمیدانم چرا این مقایسه را کردند ، زیرا از ریشه غلط است. کاراکتر جیمز باند بخشی از سیستم حاکم است. او در خدمت تفکرات امپریالیستی و ارتجاعی قرار دارد و زمان کشتن آدمها میخندد و از این کار خشنود است. اما کاراکتر بورن در مجموعه فیلم «بورن» آدم کاملاً متفاوتی است. او علیه دولت است و در نقطه مقابل آن قرار دارد. بورن بر علیه سیستمی عمل و افشاگری میکند که جیمزباند جزئی از آن است و برایش کار میکند. به همین دلیل است که همیشه در حال فرار است. شاید برای دستگیری او باید جیمزباند را خبر کنند!
به همین دلیل زمانی که از شما به عنوان یکی از گزینههای بازی در نقش جیمز باند اسم بردند، گفتید حاضر به بازی در این نقش نیستید؟
کاراکتر جیمز باند متعلق به دوران دهه شصت میلادی و ارزشها و ضد ارزشهای حاکم بر آن دوران است. طبیعت وجودی او به آن زمان بر میگردد و محصول شرایط دوران خود است. به همین خاطر، نمیتواند در دنیای معاصر وجود و حضور داشته باشد. مایک مهیرز در مجموعه فیلم کمدی خود «آستین پاورز» این نکته را خیلی خوب توضیح داد، کاراکتر باند در حال حاضر به درد یک فیلم کمدی بزرگ می خورد و نه بیشتر.
درباره کارزارهای چهرههای سرشناس علیه فقر و بیماریهای واگیردار چه فکر میکنید؟
خیلی خوب است که آنها به مسائل اجتماعی اهمیت میدهند و چنین کارزارهایی را به راه میاندازند. اما من بیشتر ترجیح میدهم که سیاستمداران درباره این جور چیزها صحبت و عمل کنند و بازیگران هم یشتر به کار بازیگری خود بپردازند. اما وقتی سر سیاستمداران گرم چیزهای دیگر است و به مسائل عمومی مردم اهمیتی نمیدهند، بازیگران و دیگر چهرههای سرشناس باید وارد عمل شوند. شاید این نکته به سیاستمداران یادآوری کند که شغل و وظیفه اصلی آنها چیست.
کدام نقش سینمایی خود را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
ویل هانتینگ خوب (1997) خیلی به روح و قلبم نزدیک بود. شاید دلیل اصلی این انتخاب این باشد که فیلمنامهاش را خودم نوشته بودم و کاراکتر اصلی آن دست پخت خودم بود. این کاراکتر را خیلی خوب میشناختم و با دلایل و انگیزههایش آشنایی کاملی داشتم. هیچ وقت برایم بازی در نقشهای اصلی و بزرگ اصل نبوده است. این شخصیت مورد نظر در فیلمنامه است که برایم اهمیت زیادی دارد. به همین دلیل، اگر نقش کوتاهی پیشنهاد شود که از ارزش و کیفیت بالایی برخوردار باشد، حتما بازی در ان نقش را قبول میکنم.
نظرتان درباره جوایز اسکار چیست؟
خوب است، ولی آن را ده سال دیرتر از زمان مقرر به برندهاش میدهند!.شما الان یک کار خوب میکنید، ولی ده سال بعد بابت ان تشویق میشوید. اعضای آکادمی اسکار ده سال دیرتر از زمان خود عمل و کار میکنند.
فیلم جدید چه دارید؟
با جرج کلونی در «مقبرههای انسان» همکاری کردهام. او کارگردان خیلی خوبی است و از همکاری با وی کاملاً راضیام. چون خودش بازیگر است، خیلی خوب میداند همکاران بازیگر خود را چگونه راهنمایی و هدایت کند. در عین حال ما دوستان صمیمی و خانوادگی هم هستیم. اما سر صحنه فیلمبرداری ، این مسئله کمک زیادی به شما نخواهد کرد. جرج در کارش بسیار جدی است و روابط خانوادگی و دوستانه برای او سر صحنه فیلمبرداری، کوچکترین اهمیتی ندارد. این دیدگاه او خیلی خوب است و باعث میشود تا همکاران و دوستانش در دوران فیلمبرداری، فقط به کار فکر کنند و تلاششان این باشد که کار بهتری ارائه دهند.
نمیخواهید مثل دوستتان جرج کلونی پشت دوربین فیلمبرداری قرار گرفته و فیلمی را کارگردانی کنید؟
فعلاً خیر. علاقه زیادی به این کار ندارم و بیشتر ترجیح میدهم بازیگر باشم و در فیلمهای خوب و بهتری بازی کنم. فیلمسازی اصلاً کار سادهای نیست و باید عشق زیادی برای این کار داشته باشی، تا بتوانی از عهده انجام آن برآیی. کسی مثل جرج کلونی این توانایی را دارد، اما در مورد خودم شک دارم!