صراط: پوشش و ظاهر افراد یک جامعه برخاسته از فرهنگ، آداب و رسوم، عرف و سنتهای
آن است. هنگامی که افراد جامعه از پوششی غیر بومی استفاده کرده و به آن خو
بگیرند، به تدریج از فرهنگی که منشاء آن پوشش است، نیز دور میشوند.
این امر همواره یکی از راهکارهای گردانندگان نظام سلطه برای ایجاد تغییر در فرهنگ و سبک زندگی مردم سرزمینهای دیگر بوده است. در واقع راه صدور سبک زندگی از میان انتشار محصولات و یا امور به ظاهر فرهنگی میگذرد. فیلم سینمایی، سریال تلویزیونی، کتاب، برنامه رادیویی، کنسرت موسیقی، ورزش و امثالهم از جمله ابزارهای لازم و اثرگذار که بازدهی مطلوبی داشته و کارایی خود را اثبات کرده اند، محسوب میشوند.
بدین ترتیب نمیتوان تبلیغ یک خواننده و یا بازیگر برای یک برند پوشاک را صرفاً امری تبلیغاتی در نظر گرفت بلکه این موضوع یک مقوله فرهنگی است که افراد بسیاری در پشت آن نقش دارند و اگر چه ممکن است اجرا کنندگان و عروسکهای جلوی دوربین عامدانه وارد این معرکه نشده باشند، اما افرادی که آنها را در آن جایگاه قرار داده اند، قطعا عمد و غرضی را دنبال میکنند.
در واقع آنها هستند که ابتدا از یک چهره گمنام یک فرد مشهور و به اصطلاح سلبریتی(Celebrity) میسازند و سپس برای پیاده سازی نیات خود از وی استفاده میکنند و رسانه ها در این روند اصلی ترین نقش را بر عهده دارند، افراد زیادی آمده و رفته اند اما همچنان رسانهها در جای خود ایستاده و از یکسو قهرمانان، الگوها، چهره ها و نمادها را برای جوامع علم میکنند و از سوی دیگر از همان افراد برای صدور انواع عناصر دخیل در سبک زندگی و فرهنگ جوامع مختلف خودی و بیگانه بهره میبرند و هر زمان که دیگر نیازی به آن افراد نبود آنها را از حافظه جوامع پاک کرده و به دست فراموشی میسپارند.
این امر همواره یکی از راهکارهای گردانندگان نظام سلطه برای ایجاد تغییر در فرهنگ و سبک زندگی مردم سرزمینهای دیگر بوده است. در واقع راه صدور سبک زندگی از میان انتشار محصولات و یا امور به ظاهر فرهنگی میگذرد. فیلم سینمایی، سریال تلویزیونی، کتاب، برنامه رادیویی، کنسرت موسیقی، ورزش و امثالهم از جمله ابزارهای لازم و اثرگذار که بازدهی مطلوبی داشته و کارایی خود را اثبات کرده اند، محسوب میشوند.
بدین ترتیب نمیتوان تبلیغ یک خواننده و یا بازیگر برای یک برند پوشاک را صرفاً امری تبلیغاتی در نظر گرفت بلکه این موضوع یک مقوله فرهنگی است که افراد بسیاری در پشت آن نقش دارند و اگر چه ممکن است اجرا کنندگان و عروسکهای جلوی دوربین عامدانه وارد این معرکه نشده باشند، اما افرادی که آنها را در آن جایگاه قرار داده اند، قطعا عمد و غرضی را دنبال میکنند.
در واقع آنها هستند که ابتدا از یک چهره گمنام یک فرد مشهور و به اصطلاح سلبریتی(Celebrity) میسازند و سپس برای پیاده سازی نیات خود از وی استفاده میکنند و رسانه ها در این روند اصلی ترین نقش را بر عهده دارند، افراد زیادی آمده و رفته اند اما همچنان رسانهها در جای خود ایستاده و از یکسو قهرمانان، الگوها، چهره ها و نمادها را برای جوامع علم میکنند و از سوی دیگر از همان افراد برای صدور انواع عناصر دخیل در سبک زندگی و فرهنگ جوامع مختلف خودی و بیگانه بهره میبرند و هر زمان که دیگر نیازی به آن افراد نبود آنها را از حافظه جوامع پاک کرده و به دست فراموشی میسپارند.
البته وان دایرکشن تنها یک نمونه از
الگوسازی رسانه های غربی برای جهت دادن به نوجوان جهان است، برای پوشش
دادن طیف های مختلف و گوناگون مخاطبان الگوهای تفاوتی ساخته و پرداخته می
شوند.گروه وان دایرکشن مشمول الگوسازی رسانه های غربی قرار گرفته و به
عنوان نماد پسران و رباینده قلب دختران نوجوان ایفای نقش میکند. تبلیغ
برندهای پوشاک و مواد خوراکی تنها یکی از ابعاد تاثیرگذاریهای این گروه
است. برای مثال میتوان به گرایش نوجوانان به تفریحات تجملی مانند اسکیت،
موج سواری و ... که در کلیپهای این گروه دیده میشود، اشاره کرد.
نوجوان پسری که غرق در خلسه موسیقی است، با دیدن این تصاویر و این نحو
تفریح، یک زندگی رویایی و خلاف واقع برای خود ساخته و از دنیای خارج دور
میشود، و هنگامی که امکان محقق شدن این نوع زندگی را برای خود نمیبیند،
سرخورده و مایوس شده و در ابتدای جوانی بسیاری از انرژیهای مفید خود را
از دست خواهد داد.
در این دختران نیز در ذهن خیال پرور خود همسری را تصور میکنند که جذابیت، هیجان، شهرت و رفاهی همچون وان دایرکشن را برای آنها به ارمغان آورد. از طرف دیگر در برخی از ویدئو کلیپهای این گروه، اعضاء پوشش مناسبی ندارند، آثار خالکوبی بر روی بدن آنها محرز است و ترانه هایی را به زبان میآورند که فراتر از سن و تجربه آنها است. این موضوع بار روانی بسیار نامطلوبی را در پی دارد و مخالف هنجارهای فرهنگی بسیاری از کشورها همچون ایران است.
در این دختران نیز در ذهن خیال پرور خود همسری را تصور میکنند که جذابیت، هیجان، شهرت و رفاهی همچون وان دایرکشن را برای آنها به ارمغان آورد. از طرف دیگر در برخی از ویدئو کلیپهای این گروه، اعضاء پوشش مناسبی ندارند، آثار خالکوبی بر روی بدن آنها محرز است و ترانه هایی را به زبان میآورند که فراتر از سن و تجربه آنها است. این موضوع بار روانی بسیار نامطلوبی را در پی دارد و مخالف هنجارهای فرهنگی بسیاری از کشورها همچون ایران است.
یکی از پدیده های فرهنگی مخربی که
همواره حول گروه هایی از این دست شکل می گیرد، فن فیکشن (fan fiction )
است. فن فیکشن داستان هایی است که طرفداران یک فرد، گروه،کاراکتر سینمایی،
تلویزیونی و کارتونی و ... و در قالب متن، انیمیشن، نقاشی و مانند این ها
تولید می کنند.
در این داستان فرد با قهرمان یا قهرمانان مورد علاقه خویش زندگی کرده و
خود را در جای یکی از کاراکترهای داستان قرار می دهد. برای فن فیکشن سایت
ها و وبلاگ های فراوانی وجود دارد. از جمله تبعات چنین داستان پردازی هایی
گرفتار شدن به زنای ذهنی است.
هنگامی که پسران و مردان با کاراکترهای زن و دختران و زنان با کاراکترهای مرد در ذهن خود زندگی تشکیل داده و روابط عاطفی برقرار کنند، زنای ذهنی شکل می گیرد که این امر به شکل جدی بنیان خانواده ها و عفت عمومی جوامع را تهدید کرده و به سمت فروپاشی سوق می دهد. متاسفانه رشد بی رویه گرایش به سمت زندگی دوم و آواتارسازی این پدیده را تشدید کرده و به افراد فرصت می دهد که آن چه را که پیشتر در ذهن ساخته اند را بر روی مانیتور خود تماشا کنند.
هنگامی که پسران و مردان با کاراکترهای زن و دختران و زنان با کاراکترهای مرد در ذهن خود زندگی تشکیل داده و روابط عاطفی برقرار کنند، زنای ذهنی شکل می گیرد که این امر به شکل جدی بنیان خانواده ها و عفت عمومی جوامع را تهدید کرده و به سمت فروپاشی سوق می دهد. متاسفانه رشد بی رویه گرایش به سمت زندگی دوم و آواتارسازی این پدیده را تشدید کرده و به افراد فرصت می دهد که آن چه را که پیشتر در ذهن ساخته اند را بر روی مانیتور خود تماشا کنند.
در ماه های در میان طرفداران ایرانی
وان دایرکشن و طبعاً در میان دختران نوجوان تمایل به فن فیکشن نویسی
افزایش یافته و مسابقاتی به همین منظور در وبلاگ های مربوطه برگذار می
شود.
تمایل دختران و زنان جوان به
کاراکترها، الگوها، چهره ها و قهرمانان مذکر در تمام جوامع دیده می شود و
به سبب ذهن خیال پرداز، رویا پرور و عواطف جوشان این قشر، بعضاً انحرافات
ایجاد شده در آن ها عمیق تر بوده و آسیب ها و پیامدهای ناشی از مواجهه با
واقعیت برای آن ها دردناک تر خواهد بود. این افراد که مدت ها در ذهن خود
با افراد مختلف روابط عاطفی داشته و زندگی کرده اند، به ندرت می توانند یک
همسر امین و وفادار و یک مادر قابل اعتماد باشند.
شاید بتوان گفت مهم ترین عنصری که گردانندگان دستگاه رسانهای غرب را نسبت
به این گروه پسرانه ی انگلیسی حساس کرد و آنها را به حمایت از آن واداشت
نام گروه باشد. وان دایرکشن، یک جهت!، نام هوشمندانهای که به نظر نمیرسد
فردی چون سایمون کاول در انتخاب آن دخیل نبوده باشد. وان دایرکشن یعنی
تمام نوجوانان جهان همراه یکدیگر و البته با جلوداری چند پسر انگلیسی، در
یک جهت و به طور قطع بر روی جادهی لیبرالیسم حرکت کنند.
نوجوانانی که با وان دایرکشن بزرگ شده و دوران حساس بلوغ را پشت سر میگذارند، به شکلی ظریف و البته درآمیخته با هیجان، موسیقی و جنب و جوشهای اقتضای سن خود برای پذیرش یک جامعه و فرهنگ جهانی(Global Culture) آماده میشوند، جامعهای که در آن افراد از فرهنگ ها، قومیتها و نژادهای مختلف همه در یک جهت و همسو با یکدیگر به پیش میروند.
این افراد در بزرگسالی و هنگام در دست
گرفتن سکان رهبری جامعه خود بیشتر تمایل به هضم شدن در نظام بین الملی را
دارند تا حفظ فرهنگ ها، عرفها و عناصر بومی جامعه خود و ترجیح میدهند
وجهه مطلوب جهانی داشته باشند تا بر اختلافات فرهنگی و عقیدتی کشور خود
پافشاری کنند؛ زیرا در نوجوانی خود یاد گرفته اند که با افراد سایر ملتها
در یک جهت، آن هم به رهبری آنگلوسکسون ها باشند.
سبک زندگی وان دایرکشنی آن چیزی است که از یکسو وان دایرکشنرها(Directioner) آن را برای آینده تمرین کرده و به آن افتخار می کنند، و از سوی دیگر نوجوانان آنگلوساکسونی برای رهبری جامعه ای جهان شمول که در جهت اهداف و آرمان های لیبرالیسم حرکت می کند، پرورش پیدا می کنند.
سرسپردگی نوجوانان ملت ها و جوامع مختلف به سبک زندگی وان دایرکشنی امری انکارناپذیر است؛ نوجوانان در فضای وب محتوای قابل توجهی را تولید و منتشر کرده اند و بارها تاکید کرده اند که یک طرفدار ساده و یا یک نوجوان نیستند، بلکه یک دایرکشنر هستند.نکته قابل اهمیت این است که باید بستر اطلاع رسانی به افرادی که در سن نوجوانی قراردارند آماده شود و خانوادهها توجه بیشتری بر روی الگوهایی که فرزندانشان انتخاب میکنند، صورت دهند.
اونجا آزادی هست و هر کس با توجه به نظرش زندگی میکنه البته تا وقتی به جامعه آسیب نزنه .
مثل شما نیست که همه مردم رو دزد و دروغگو و کثافت کردین و از فرهنگ مردم هیچی باقی نذاشتین .