صراط: یووال اشنایتیز در این گفت گو که روز 30 مرداد 1392
(21 اوت 2013) منتشر شده، در پاسخ به سوالی درباره حمله احتمالی به برنامه
هسته ای ایران گفته است که مطمئن نیست که آیا آمریکا اکنون تمایل دارد به
تاسیسات هسته ای ایران حمله کند.
وزیر اطلاعات و امور راهبردی اسرائیل ادعا کرده است که ارتش آمریکا در صورتی که دستور این حمله را دریافت کند می تواند «نسبتا آسان یا دست کم به سرعت و به طور موثر» این تاسیسات را از بین ببرد.
اشتاینیتز می گوید: «فکر نمی کنم نتیجه ، بوجود آمدن جنگ جهانی یا حتی جنگی منطقه ای باشد و من فکر می کنم گزینه های ایران برای اقدامات تلافی جویانه بسیار محدود است. همچنین به نفع ایران نیست که وارد جنگ با آمریکا شود. موضوع مهم تر اینکه ، روابط آنها در منطقه نسبتا حساس است. من تصور می کنم دو یا سه روز شاید حتی به طرف اسرائیل و پایگاه های آمریکا در کشورهای حاشیه خلیج فارس موشک پرتاب شود. ولی فکر نمی کنم اقدامی فراتر از آن صورت بگیرد و خسارات بسیار محدود خواهد بود.»
به نوشته تایمز اسراییل، این ارزیابی اشتاینیتز بر خلاف برآوردهای قبلی برخی از وزیران دولت اسرائیل است که گفته اند پیش بینی می کنند در صورت حمله اسرائیل ، صدها نفر در واکنش تلافی جویانه ایران کشته شوند. ماتان ویلنای وزیر پیشین دفاع داخلی اسرائیل سال گذشته درباره پرتاب احتمالا صدها فروند راکت و موشک در روز به طرف مراکز جمعیتی اسرائیل و کشته شدن پانصد نفر صحبت کرد. ویلنای آن زمان گفته بود: «ممکن است تعداد تلفات کمتر باشد یا این تعداد افزایش یابد».
ایهود باراک وزیر دفاع (جنگ) اسرائیل نیز ارزیابی های مشابهی مطرح کرده بود.
با وجود این ، اشتاینیتز گفته است: «ایران می داند ارتش آمریکا بسیار قدرتمندتر از نیروهای مسلح ایران است تا آنجا که آمریکا می تواند ظرف چند ساعت تاسیسات هسته ای ایران را ویران کند. علاوه بر این ، اهداف ایران مخفی شده نیستند و در برابر حملات هوایی آسیب پذیرند. ایرانی ها این را می دانند. آنها می دانند که در اوضاعی حساس قرار دارند و توانایی آنها برای تلافی جویی واقعا محدود است».
اشتاینیتز از صحبت درباره طرح های احتمالی اسرائیل در مورد حمله به تاسیسات هسته ای ایران خودداری کرد ولی گزارش ها درباره مخالفت واشنگتن با این حمله را رد کرد.
اشتاینیتز گفت: «اسرائیل به چراغ سبز یا چراغ قرمز نیاز ندارد. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا گفته است اسرائیل باید بتواند از خودش دفاع کند. بین اسرائیل و آمریکا رابطه ای مبتنی بر احترام متقابل برقرار است».
این وزیر اسرائیلی از حزب لیکود همچنین گفت: «وعده های مقامات آمریکایی در این باره که اجازه نخواهند داد ایران به بمب هسته ای دست پیدا کند و این سخنان آنها که «همه گزینه ها بر روی میز قرار دارد » کافی نیست. در عوض ، آمریکا و ناتو باید مهلتی مشخص تعیین کنند که روشن کند اگر ایران از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل تبعیت نکند ، در صورت حمله به تاسیسات هسته ای خود نباید غافلگیر شود».
وی سپس با اشاره به اینکه «ایران باید بین اقتصاد و برنامه هسته ای مخیر شود» می گوید: «باید گزینه ای مشخص در اختیار نظام ایران قرار بگیرد. ایران برنامه هسته ای خود را رها کند تا غرب بتواند تحریم ها را کاهش دهد یا به برنامه هسته ای ادامه دهد و اقتصاد خود را بیش از این ویران کند و در عین حال خطر حمله نظامی نیز وجود داشته باشد. راه سومی وجود ندارد. راهی میانه وجود ندارد. امکان مانور دادن وجود ندارد».
وی درباره راهبرد مذاکراتی دکتر روحانی نیز تاکید می کند: «حاضرم شرط ببندم که نخستین گام دکتر روحانی در مذاکرات آینده با گروه 1+5 - پنج عضو دائم شورای امنیت بعلاوه آلمان -یافتن راهی میانه خواهد بود یعنی تهران نه از برنامه هسته ای خود چشم پوشی کند نه اینکه به دنبال رویارویی بیشتر باشد.
دکتر روحانی درست مانند سال دو هزار و سه که مذاکره کننده ارشد هسته ای بود نزد غرب خواهد آمد و می گوید :«بیایید توافقی موقت کنیم. من در اینجا امتیازهایی می دهم و شما هم در آنجا امتیازهایی بدهید.» ایرانی ها ممکن است اقداماتی یکجانبه صورت دهند مثلا غنی سازی اورانیوم را در تاسیسات قم به مدت سه یا چهار ماه متوقف کنند تا بتوانند با پنج بعلاوه یک سازش کنند. اما پس از آن دکتر روحانی خواستار اقدامات متقابل خواهد شد و خواهد گفت :« اکنون به من نشان دهید تحریم ها را کاهش می دهید تا من بتوانم به مردم ایران ثابت کنم این رویکرد نتیجه بخش است.
دکتر روحانی با عقیده اجرای اقدامات اعتماد ساز فعالیت خواهد کرد. وی خواهد گفت اعتمادی وجود ندارد و اعتماد ، قدم به قدم ایجاد خواهد شد. راهبرد وی به اینصورت خواهد بود. بنابراین ، اینکه به روحانی مجال مانور داده نشود مهم است».
وی سپس درباره انتخابات 24 خرداد تاکید کرده است: «با انتخاب دکتر روحانی که به سبب میانه روی وی گفته می شد نسبت به نامزدهای دیگر محبوبیت کمتری نزد آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم ایران دارد ، مردم ایران این موضوع را روشن کردند اگر بخواهند بین اقتصاد و برنامه هسته ای یکی را انتخاب کنند ، اقتصاد را ترجیح می دهند. ممکن است این وضع به جایی برسد ولی اکنون زمان کاهش تحریم ها نیست بلکه زمان تقویت این پیام است که فقط دو گزینه وجود دارد: دست برداشتن از برنامه هسته ای یا روبرو شدن با تحریمهای بیشتر و حمله نظامی».
اشتاینیتزکه وزیر روابط خارجی نیز محسوب می شود و اخیرا از دیدار های رسمی از لندن، پاریس و برلین بازگشته است گفت: «وزیران امور خارجه و افسران اطلاعاتی» درکی مهم درباره موضع اسرائیل در خصوص ایران نشان داده اند. من فکر می کنم اغلب کارشناسان اروپایی، آنهایی که در مورد این موضوع کارشناس هستند واقعا خطر را درک می کنند».
اشتاینیتز گفت: «اشتون مهم است ولی آلمان ، فرانسه و انگلیس نیز بخش های کم اهمیت تر در این روند نیستند. اگر کاترین اشتون تحت تاثیر لبخند دکتر روحانی قرار بگیرد و قطعا دکتر روحانی لبخند خواهد زد و تحت تاثیر سخنان متعادل روحانی قرار بگیرد و در مقابل این لبخندها ، کاهش تحریم ها را پیشنهاد کند ، به احتمال دستیابی به راه حلی دیپلماتیک لطمه خواهد زد».
وزیر امور راهبردی رژیم اشغالگر قدس درباره راهبرد ایجاد تهدید معتبر نظامی علیه ایران می گوید که تحریم ها «بسیار موثر» بوده اند و به نتیجه تحقیق وزارتخانه خود استناد کرد که نشان می دهد تحریم ها بین هشتاد تا 120 میلیارد دلار برای اقتصاد ایران هزینه داشته اند.
وی گفت :«تولید ناخالص داخلی ایران حدود چهارصد و پنجاه میلیارد دلار است اگر تحریم ها شش تا دوازده ماه دیگر ادامه یابد ، اقتصاد ایران در آستانه سقوط قرار می گیرد. با این وجود تحریم ها فقط در صورتی می تواند موفقیت آمیز باشد که از حمایت تهدید نظامی معتبر برخوردار باشد».
اشتاینیتز ادعا کرد که اگر ایرانی ها احساس کنند از لحاظ اقتصادی صدمه می بینند ولی معتقد باشند عاقبت می توانند قدرتی هسته ای شوند، این وضع ضرورت باقی ماندن بر قدرت از طرف آنها را تقویت می کند.
وی معتقد است:«اما اگر ایران بداند در صورت فراتر رفتن از نقطه ای مشخص، جامعه بین الملل سایت های هسته ای آنها را از بین می برد، تهران احساس می کند بدون دلیل به خود ضربه می زند و آماده خواهد بود از جاه طلبی های هسته ای اش به نفع اقتصاد صرفنظر کند. حتی ایرانی ها هم نمی توانند خودشان را متقاعد کنند که تاوان دادن برای هیچ ، منطقی است. بنابراین زمانی که شما می خواهید بخت دستیابی به توافق را از طریق شیوه های دیپلماتیک افزایش دهید ، باید تحریم ها و تهدید نظامی را افزایش دهید».
وزیر اطلاعات و امور راهبردی اسرائیل ادعا کرده است که ارتش آمریکا در صورتی که دستور این حمله را دریافت کند می تواند «نسبتا آسان یا دست کم به سرعت و به طور موثر» این تاسیسات را از بین ببرد.
اشتاینیتز می گوید: «فکر نمی کنم نتیجه ، بوجود آمدن جنگ جهانی یا حتی جنگی منطقه ای باشد و من فکر می کنم گزینه های ایران برای اقدامات تلافی جویانه بسیار محدود است. همچنین به نفع ایران نیست که وارد جنگ با آمریکا شود. موضوع مهم تر اینکه ، روابط آنها در منطقه نسبتا حساس است. من تصور می کنم دو یا سه روز شاید حتی به طرف اسرائیل و پایگاه های آمریکا در کشورهای حاشیه خلیج فارس موشک پرتاب شود. ولی فکر نمی کنم اقدامی فراتر از آن صورت بگیرد و خسارات بسیار محدود خواهد بود.»
به نوشته تایمز اسراییل، این ارزیابی اشتاینیتز بر خلاف برآوردهای قبلی برخی از وزیران دولت اسرائیل است که گفته اند پیش بینی می کنند در صورت حمله اسرائیل ، صدها نفر در واکنش تلافی جویانه ایران کشته شوند. ماتان ویلنای وزیر پیشین دفاع داخلی اسرائیل سال گذشته درباره پرتاب احتمالا صدها فروند راکت و موشک در روز به طرف مراکز جمعیتی اسرائیل و کشته شدن پانصد نفر صحبت کرد. ویلنای آن زمان گفته بود: «ممکن است تعداد تلفات کمتر باشد یا این تعداد افزایش یابد».
ایهود باراک وزیر دفاع (جنگ) اسرائیل نیز ارزیابی های مشابهی مطرح کرده بود.
با وجود این ، اشتاینیتز گفته است: «ایران می داند ارتش آمریکا بسیار قدرتمندتر از نیروهای مسلح ایران است تا آنجا که آمریکا می تواند ظرف چند ساعت تاسیسات هسته ای ایران را ویران کند. علاوه بر این ، اهداف ایران مخفی شده نیستند و در برابر حملات هوایی آسیب پذیرند. ایرانی ها این را می دانند. آنها می دانند که در اوضاعی حساس قرار دارند و توانایی آنها برای تلافی جویی واقعا محدود است».
اشتاینیتز از صحبت درباره طرح های احتمالی اسرائیل در مورد حمله به تاسیسات هسته ای ایران خودداری کرد ولی گزارش ها درباره مخالفت واشنگتن با این حمله را رد کرد.
اشتاینیتز گفت: «اسرائیل به چراغ سبز یا چراغ قرمز نیاز ندارد. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا گفته است اسرائیل باید بتواند از خودش دفاع کند. بین اسرائیل و آمریکا رابطه ای مبتنی بر احترام متقابل برقرار است».
این وزیر اسرائیلی از حزب لیکود همچنین گفت: «وعده های مقامات آمریکایی در این باره که اجازه نخواهند داد ایران به بمب هسته ای دست پیدا کند و این سخنان آنها که «همه گزینه ها بر روی میز قرار دارد » کافی نیست. در عوض ، آمریکا و ناتو باید مهلتی مشخص تعیین کنند که روشن کند اگر ایران از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل تبعیت نکند ، در صورت حمله به تاسیسات هسته ای خود نباید غافلگیر شود».
وی سپس با اشاره به اینکه «ایران باید بین اقتصاد و برنامه هسته ای مخیر شود» می گوید: «باید گزینه ای مشخص در اختیار نظام ایران قرار بگیرد. ایران برنامه هسته ای خود را رها کند تا غرب بتواند تحریم ها را کاهش دهد یا به برنامه هسته ای ادامه دهد و اقتصاد خود را بیش از این ویران کند و در عین حال خطر حمله نظامی نیز وجود داشته باشد. راه سومی وجود ندارد. راهی میانه وجود ندارد. امکان مانور دادن وجود ندارد».
وی درباره راهبرد مذاکراتی دکتر روحانی نیز تاکید می کند: «حاضرم شرط ببندم که نخستین گام دکتر روحانی در مذاکرات آینده با گروه 1+5 - پنج عضو دائم شورای امنیت بعلاوه آلمان -یافتن راهی میانه خواهد بود یعنی تهران نه از برنامه هسته ای خود چشم پوشی کند نه اینکه به دنبال رویارویی بیشتر باشد.
دکتر روحانی درست مانند سال دو هزار و سه که مذاکره کننده ارشد هسته ای بود نزد غرب خواهد آمد و می گوید :«بیایید توافقی موقت کنیم. من در اینجا امتیازهایی می دهم و شما هم در آنجا امتیازهایی بدهید.» ایرانی ها ممکن است اقداماتی یکجانبه صورت دهند مثلا غنی سازی اورانیوم را در تاسیسات قم به مدت سه یا چهار ماه متوقف کنند تا بتوانند با پنج بعلاوه یک سازش کنند. اما پس از آن دکتر روحانی خواستار اقدامات متقابل خواهد شد و خواهد گفت :« اکنون به من نشان دهید تحریم ها را کاهش می دهید تا من بتوانم به مردم ایران ثابت کنم این رویکرد نتیجه بخش است.
دکتر روحانی با عقیده اجرای اقدامات اعتماد ساز فعالیت خواهد کرد. وی خواهد گفت اعتمادی وجود ندارد و اعتماد ، قدم به قدم ایجاد خواهد شد. راهبرد وی به اینصورت خواهد بود. بنابراین ، اینکه به روحانی مجال مانور داده نشود مهم است».
وی سپس درباره انتخابات 24 خرداد تاکید کرده است: «با انتخاب دکتر روحانی که به سبب میانه روی وی گفته می شد نسبت به نامزدهای دیگر محبوبیت کمتری نزد آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم ایران دارد ، مردم ایران این موضوع را روشن کردند اگر بخواهند بین اقتصاد و برنامه هسته ای یکی را انتخاب کنند ، اقتصاد را ترجیح می دهند. ممکن است این وضع به جایی برسد ولی اکنون زمان کاهش تحریم ها نیست بلکه زمان تقویت این پیام است که فقط دو گزینه وجود دارد: دست برداشتن از برنامه هسته ای یا روبرو شدن با تحریمهای بیشتر و حمله نظامی».
اشتاینیتزکه وزیر روابط خارجی نیز محسوب می شود و اخیرا از دیدار های رسمی از لندن، پاریس و برلین بازگشته است گفت: «وزیران امور خارجه و افسران اطلاعاتی» درکی مهم درباره موضع اسرائیل در خصوص ایران نشان داده اند. من فکر می کنم اغلب کارشناسان اروپایی، آنهایی که در مورد این موضوع کارشناس هستند واقعا خطر را درک می کنند».
اشتاینیتز گفت: «اشتون مهم است ولی آلمان ، فرانسه و انگلیس نیز بخش های کم اهمیت تر در این روند نیستند. اگر کاترین اشتون تحت تاثیر لبخند دکتر روحانی قرار بگیرد و قطعا دکتر روحانی لبخند خواهد زد و تحت تاثیر سخنان متعادل روحانی قرار بگیرد و در مقابل این لبخندها ، کاهش تحریم ها را پیشنهاد کند ، به احتمال دستیابی به راه حلی دیپلماتیک لطمه خواهد زد».
وزیر امور راهبردی رژیم اشغالگر قدس درباره راهبرد ایجاد تهدید معتبر نظامی علیه ایران می گوید که تحریم ها «بسیار موثر» بوده اند و به نتیجه تحقیق وزارتخانه خود استناد کرد که نشان می دهد تحریم ها بین هشتاد تا 120 میلیارد دلار برای اقتصاد ایران هزینه داشته اند.
وی گفت :«تولید ناخالص داخلی ایران حدود چهارصد و پنجاه میلیارد دلار است اگر تحریم ها شش تا دوازده ماه دیگر ادامه یابد ، اقتصاد ایران در آستانه سقوط قرار می گیرد. با این وجود تحریم ها فقط در صورتی می تواند موفقیت آمیز باشد که از حمایت تهدید نظامی معتبر برخوردار باشد».
اشتاینیتز ادعا کرد که اگر ایرانی ها احساس کنند از لحاظ اقتصادی صدمه می بینند ولی معتقد باشند عاقبت می توانند قدرتی هسته ای شوند، این وضع ضرورت باقی ماندن بر قدرت از طرف آنها را تقویت می کند.
وی معتقد است:«اما اگر ایران بداند در صورت فراتر رفتن از نقطه ای مشخص، جامعه بین الملل سایت های هسته ای آنها را از بین می برد، تهران احساس می کند بدون دلیل به خود ضربه می زند و آماده خواهد بود از جاه طلبی های هسته ای اش به نفع اقتصاد صرفنظر کند. حتی ایرانی ها هم نمی توانند خودشان را متقاعد کنند که تاوان دادن برای هیچ ، منطقی است. بنابراین زمانی که شما می خواهید بخت دستیابی به توافق را از طریق شیوه های دیپلماتیک افزایش دهید ، باید تحریم ها و تهدید نظامی را افزایش دهید».