صراط: صادق زیباکلام معتقد است که اصلاح طلبان از ابتدا می دانستند که در کابینه روحانی جای نخواهند داشت.او در عین حال به قضایای مربوط به انتخاب شهردار نیز اشاراتی دارد . زیباکلام در گفتگویی که با «فردا» داشت گفت که قالیباف بهترین مدیر اجرایی بعد از انقلاب بوده است گفتگوی صریح ما با این استاد علوم سیاسی را در ادامه می خوانید:
- در مورد آرایش سیاسی جدید در ایران تحلیل شما از اختلاف مبنایی احتمالی میان اصلاح طلبان و طیف آقای روحانی یا همان اعتدال گرایان چیست؟
من فکر می کنم که به کار بردن اصطلاح اختلاف خیلی درست نباشد. به این دلیل که اختلافی وجود ندارد و از ابتدا کاملا مشخص بود که ائتلاف اصلاح طلبان و آقای روحانی به منظور پیروزی بر اصولگرایان تشکیل شد. بنابراین هم آقای روحانی و مشاورانش و هم آقای خاتمی و مشاوران ایشان از اول می دانستند که در خواسته هایشان تفاوت هایی وجود دارد.
- این تفاوت ها در چه زمینه هایی است؟
تیم آقای روحانی بیشتر روی اصلاح اقتصادی و وضع معیشتی مردم تاکید دارد و این در حالی است که اصلاح طلبان و آقای خاتمی بر اصلاحات سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی تشکل ها و احیای مجدد آنها، فعالیت مجدد جنبش های دانشجویی، آزادی مطبوعات، قانونی شدن فعالیت دفتر تحکیم وحدت، محاکمه زندانیان سیاسی در دادگاهی آزاد و با حضور وکلای آنان و همچنین آزادی آقایان موسوی و کروبی از حصر خانگی تاکد دارند. ضمن اینکه در عرصه سیاست بین الملل اصلاح طبان خواستار صلح با کشورهای دنیا و مذاکره با آمریکا هستند، اما این مسائل دغدغه آقای روحانی و تیم همراه ایشان نیست.
- پس چرا اصلاح طلبان طی ماه های بعد از انتخابات از دست آقای روحانی ناراحت بودند؟
همانطور که گفتم نگاه های این دو طیف با هم تفاوت دارد و اصلاح طلبان هم به نظر من از ابتدا می دانستند که خواسته های آنان از سوی آقای روحانی اجابت نمی شود و در حال حاضر هم ناراحتی ندارند. اتفاقا به نظر من روابط تا به اینجا خوب بوده است. ضمن اینکه هیچ اصلاح طلبی انتظار نداشت که نصف کابینه دولت یازدهم در اختیار اصلاح طلبان باشد.
- اما بعد از اینکه از آقای عارف در دولت بهره گیری نشد، اصلاح طلبان نسبت به حسن روحانی موضع گیری کردند.
من با این مسئله موافق نیستم و معتقدم حتی با کناره گیری عارف هم اصلاح طلبان انتظار سهم گیری از دولت روحانی را نداشتند. چون مواضع مشترک نیست و تاکید اصلاح طلبان بر دموکراسی خواهی و رفع حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی است، در حالی که دولت آقای روحانی به فکر مسائل اقتصادی جامعه است. البته این را هم بگویم که این بدان معنا نیست که اصلاح طلبان نسبت به وضع معیشتی مردم دغدغه نداشته باشند، اما مسائل سیاسی و آنچه بیان کردم در اولویت آنها قرار دارد.
- در طول نیمسال اول سال 92 طی گفتگوهایی که ما با شما داشتیم، یکبار آقای روحانی را فردی اصولگرا نامیدید و بار دیگر و بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایشان را یک اصلاح طلب معرفی کردید. الان بعد از گذشت چند ماه از انتخابات نظر شما درباره جهت سیاسی رئیس دولت یازدهم چیست؟
ببینید اصلاح طلبی یک رنگ نیست که بگوییم افراد حاضر در آن یا سفید هستند و یا سیاه و یا اینکه بگوییم یا زوج هستند یا فرد. از نظر من آقای روحانی در مقایسه با اصولگرایانی که درون مجلس هستند، در مقایسه با اعضای جامعه روحانیت و جبهه پایداری و در مقایسه با احمدی نژاد و اطرافیانش، قطعا یک اصلاح طلب به حساب می آیند اما در مقایسه با آقای خاتمی یا رهبران جبهه مشارکت و ملی مذهبی ها، آقای روحانی را یک اصلاح طلب نمی دانم. باز هم می گویم چون آقای روحانی دغدغه اصلاح طلبان را ندارد. اگر بخواهم در یک جمله این مسئله را خلاصه کنم باید بگویم که سطح اصلاح طلبی آقای روحانی قابل قبول است اما در حد ایده آل نیست.
- طی هفته های اخیر مشاهده شده که برخی تندروهای اصلاح طلب همان روند بی اخلاقی های برخی افراطیون را در پیش گرفتند. این مسئله در ماجرای انتخاب شهردار تهران به وضوح مشاهده شد و اصلاح طلبانی که تا دیروز از فعالیت های تخریبی برخی اصولگرایان گلایه می کردند، خودشان به این رویه روی آوردند و حمله های تند و تیزی علیه آقای قالیباف ترتیب دادند. نظر شما درباره این نوع رفتارها چیست؟
اولا باید بگویم که از نظر من در داخل شورای شهر تهران اصلاح طلب تندرو وجود ندارد. به عنوان مثال آقای مسجد جامعی همواره جزو افرادی بوده که از وی هیچگاه تندروی دیده نشده است. اما این مسئله مشخص است که اصلاح طلبان بین آقای قالیباف و هاشمی، تمایل به شهردار شدن محسن هاشمی داشته باشند همچنان که در انتخابات ریاست جمهوری به آقای روحانی تمایل داشتند.
- مسئله این نیست. بحث ما تخریب هایی عجیبی است که این طیف به راه انداخته است و مشابه رویکردهای احمدی نژاد در قبال اصولگرایان منتقد است...
آقای قالیباف بارها در انتخابات ریاست جمهوری و در جریان تبلیغات پیش از انتخابات بارها از جریان فتنه سخن گفتند...
- آقای دکتر! شما بهتر می دانید که شهرداری تهران بیش از آنکه از نظر سیاسی اهمیت داشته باشد یک نهاد فرهنگی و اجتماعی و مرتبط با متن مردم است. اما رفتارهای سیاسی هفته های اخیر ماجرا را سیاسی کرده است..
اتفاقا من برخلاف خیلی از اصلاح طلبان و اصولگرایان معتقدم که وظیفه اصلی شهرداری تهران کار کردن در حوزه حمل و نقل و ساخت مترو، بهبود وضعیت ترافیک و هوای شهر و رسیدگی به فضاهای سبز و پارک هاست. این را هم باید بگویم بنده به عنوان فردی که در شهر تهران مالیات می دهم راضی نیستم که یک ریال از پولی که می دهم خرج مسائل فرهنگی شود. چراکه وظیفه شهرداری چیز دیگریست و رسیدگی به مسائل اسلامی و دینی از نظر من وظیفه حوزه های علمیه و سازمان تبلیغات اسلامی است.
- با اینکه به این سخن شما انتقاداتی وارد است اما با فرض قبول این سخن، در زمینه فعالیت های عمرانی و حمل و نقل و مترو که آقای قالیباف بهترین عملکرد را در طول 8 سال گذشته داشته است.
من هم با این نظر موافقم و معتقدم که در طول 34 سال گذشته اگر آقای کرباسچی را فاکتور بگیریم، در تهران شهرداری مانند آقای قالیباف نداشتیم که تا این حد در تهران زحمت کشیده باشد. ضمن اینکه معتقدم آقای قالیباف بهترین مدیر اجرایی بعد از انقلاب بوده است.
- پس بهتر نیست فعالیت های آقای قالیباف به عنوان بهترین مدیر اجرایی بعد از انقلاب در تهران ادامه یابد؟
من هم از حضور آقای قالیباف و هم از حضور آقای هاشمی در شهرداری تهران استقبال می کنم و هر دو را مدیری لایق برای این پست می دانم!
- در مورد آرایش سیاسی جدید در ایران تحلیل شما از اختلاف مبنایی احتمالی میان اصلاح طلبان و طیف آقای روحانی یا همان اعتدال گرایان چیست؟
من فکر می کنم که به کار بردن اصطلاح اختلاف خیلی درست نباشد. به این دلیل که اختلافی وجود ندارد و از ابتدا کاملا مشخص بود که ائتلاف اصلاح طلبان و آقای روحانی به منظور پیروزی بر اصولگرایان تشکیل شد. بنابراین هم آقای روحانی و مشاورانش و هم آقای خاتمی و مشاوران ایشان از اول می دانستند که در خواسته هایشان تفاوت هایی وجود دارد.
- این تفاوت ها در چه زمینه هایی است؟
تیم آقای روحانی بیشتر روی اصلاح اقتصادی و وضع معیشتی مردم تاکید دارد و این در حالی است که اصلاح طلبان و آقای خاتمی بر اصلاحات سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی تشکل ها و احیای مجدد آنها، فعالیت مجدد جنبش های دانشجویی، آزادی مطبوعات، قانونی شدن فعالیت دفتر تحکیم وحدت، محاکمه زندانیان سیاسی در دادگاهی آزاد و با حضور وکلای آنان و همچنین آزادی آقایان موسوی و کروبی از حصر خانگی تاکد دارند. ضمن اینکه در عرصه سیاست بین الملل اصلاح طبان خواستار صلح با کشورهای دنیا و مذاکره با آمریکا هستند، اما این مسائل دغدغه آقای روحانی و تیم همراه ایشان نیست.
- پس چرا اصلاح طلبان طی ماه های بعد از انتخابات از دست آقای روحانی ناراحت بودند؟
همانطور که گفتم نگاه های این دو طیف با هم تفاوت دارد و اصلاح طلبان هم به نظر من از ابتدا می دانستند که خواسته های آنان از سوی آقای روحانی اجابت نمی شود و در حال حاضر هم ناراحتی ندارند. اتفاقا به نظر من روابط تا به اینجا خوب بوده است. ضمن اینکه هیچ اصلاح طلبی انتظار نداشت که نصف کابینه دولت یازدهم در اختیار اصلاح طلبان باشد.
- اما بعد از اینکه از آقای عارف در دولت بهره گیری نشد، اصلاح طلبان نسبت به حسن روحانی موضع گیری کردند.
من با این مسئله موافق نیستم و معتقدم حتی با کناره گیری عارف هم اصلاح طلبان انتظار سهم گیری از دولت روحانی را نداشتند. چون مواضع مشترک نیست و تاکید اصلاح طلبان بر دموکراسی خواهی و رفع حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی است، در حالی که دولت آقای روحانی به فکر مسائل اقتصادی جامعه است. البته این را هم بگویم که این بدان معنا نیست که اصلاح طلبان نسبت به وضع معیشتی مردم دغدغه نداشته باشند، اما مسائل سیاسی و آنچه بیان کردم در اولویت آنها قرار دارد.
- در طول نیمسال اول سال 92 طی گفتگوهایی که ما با شما داشتیم، یکبار آقای روحانی را فردی اصولگرا نامیدید و بار دیگر و بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایشان را یک اصلاح طلب معرفی کردید. الان بعد از گذشت چند ماه از انتخابات نظر شما درباره جهت سیاسی رئیس دولت یازدهم چیست؟
ببینید اصلاح طلبی یک رنگ نیست که بگوییم افراد حاضر در آن یا سفید هستند و یا سیاه و یا اینکه بگوییم یا زوج هستند یا فرد. از نظر من آقای روحانی در مقایسه با اصولگرایانی که درون مجلس هستند، در مقایسه با اعضای جامعه روحانیت و جبهه پایداری و در مقایسه با احمدی نژاد و اطرافیانش، قطعا یک اصلاح طلب به حساب می آیند اما در مقایسه با آقای خاتمی یا رهبران جبهه مشارکت و ملی مذهبی ها، آقای روحانی را یک اصلاح طلب نمی دانم. باز هم می گویم چون آقای روحانی دغدغه اصلاح طلبان را ندارد. اگر بخواهم در یک جمله این مسئله را خلاصه کنم باید بگویم که سطح اصلاح طلبی آقای روحانی قابل قبول است اما در حد ایده آل نیست.
- طی هفته های اخیر مشاهده شده که برخی تندروهای اصلاح طلب همان روند بی اخلاقی های برخی افراطیون را در پیش گرفتند. این مسئله در ماجرای انتخاب شهردار تهران به وضوح مشاهده شد و اصلاح طلبانی که تا دیروز از فعالیت های تخریبی برخی اصولگرایان گلایه می کردند، خودشان به این رویه روی آوردند و حمله های تند و تیزی علیه آقای قالیباف ترتیب دادند. نظر شما درباره این نوع رفتارها چیست؟
اولا باید بگویم که از نظر من در داخل شورای شهر تهران اصلاح طلب تندرو وجود ندارد. به عنوان مثال آقای مسجد جامعی همواره جزو افرادی بوده که از وی هیچگاه تندروی دیده نشده است. اما این مسئله مشخص است که اصلاح طلبان بین آقای قالیباف و هاشمی، تمایل به شهردار شدن محسن هاشمی داشته باشند همچنان که در انتخابات ریاست جمهوری به آقای روحانی تمایل داشتند.
- مسئله این نیست. بحث ما تخریب هایی عجیبی است که این طیف به راه انداخته است و مشابه رویکردهای احمدی نژاد در قبال اصولگرایان منتقد است...
آقای قالیباف بارها در انتخابات ریاست جمهوری و در جریان تبلیغات پیش از انتخابات بارها از جریان فتنه سخن گفتند...
- آقای دکتر! شما بهتر می دانید که شهرداری تهران بیش از آنکه از نظر سیاسی اهمیت داشته باشد یک نهاد فرهنگی و اجتماعی و مرتبط با متن مردم است. اما رفتارهای سیاسی هفته های اخیر ماجرا را سیاسی کرده است..
اتفاقا من برخلاف خیلی از اصلاح طلبان و اصولگرایان معتقدم که وظیفه اصلی شهرداری تهران کار کردن در حوزه حمل و نقل و ساخت مترو، بهبود وضعیت ترافیک و هوای شهر و رسیدگی به فضاهای سبز و پارک هاست. این را هم باید بگویم بنده به عنوان فردی که در شهر تهران مالیات می دهم راضی نیستم که یک ریال از پولی که می دهم خرج مسائل فرهنگی شود. چراکه وظیفه شهرداری چیز دیگریست و رسیدگی به مسائل اسلامی و دینی از نظر من وظیفه حوزه های علمیه و سازمان تبلیغات اسلامی است.
- با اینکه به این سخن شما انتقاداتی وارد است اما با فرض قبول این سخن، در زمینه فعالیت های عمرانی و حمل و نقل و مترو که آقای قالیباف بهترین عملکرد را در طول 8 سال گذشته داشته است.
من هم با این نظر موافقم و معتقدم که در طول 34 سال گذشته اگر آقای کرباسچی را فاکتور بگیریم، در تهران شهرداری مانند آقای قالیباف نداشتیم که تا این حد در تهران زحمت کشیده باشد. ضمن اینکه معتقدم آقای قالیباف بهترین مدیر اجرایی بعد از انقلاب بوده است.
- پس بهتر نیست فعالیت های آقای قالیباف به عنوان بهترین مدیر اجرایی بعد از انقلاب در تهران ادامه یابد؟
من هم از حضور آقای قالیباف و هم از حضور آقای هاشمی در شهرداری تهران استقبال می کنم و هر دو را مدیری لایق برای این پست می دانم!