صراط: مدیریت شک و یقین به همراه حب و بغض در دنیای امروز از مبانی اصلی مدیریت
قدرت نرم است. مدیریت شک و یقین از طریق ذهن [Mind] و مدیریت حب و بغض از
طریق قلب[Heart] صورت میگیرد که برای اولین بار توسط جوزف نای در دانشگاه
هاروارد آمریکا بسط و گسترش یافت.
در
دنیای امروز بی شک رسانه ها بزرگترین بار این مسئله را بر دوش دارند که
گاه از طریق روش غیر مستقیم [فیلم و سریال و محصولات بصری ] و گاه به صورت
مستقیم [رسانه های خبری و مستند] اجرا میشود و به عبارت دقیق تر کار این
دو، مکمل هم میباشد که بهترین نمونه آن مجموعه فعالیتهای غیرمستقیم و
مستقیم رسانه ها قبل و بعد از 11 سپتامبر میباشد.
اما یکی از ارکان مهم این مجموعه، شبکه های خبری هستند که بی شک قدرت مانور و بسط مبانی مورد نظر خود را با سرعت بالایی دارند.
اولین
شبکه خبری در ایالت متحده و بعد از تسخیر لانه جاسوسی تشکیل شد. آن روزها
که در ایالت متحده از این قضیه بعنوان یک مسئله ملی یاد می شد ابتدا از
جلسات تحلیلی 10 دقیقه ای در تلویزیون های عمومی شروع شد و با استقبال
گسترده مردم از این جلسات، به سرعت زمان های آن افزایش پیدا کرد تا مجموعه
های فکری در ایالت متحده به این نتیجه رسیدند که ظرفیت شبکه هایی که 24
ساعته به تهیه خبر و تحلیل آن بپردازند وجود دارد که بعد از آن CNN و دیگر
شبکه های خبری تشکیل شدند و به ازای آن دیگر کشورها نیز از این رویه
استفاده کردند و صاحب شبکه های اختصاصی خبر شدند.
این رویه نیز در انقلاب اسلامی ایران دنبال شد و اولین شبکه خبری در سال 1378 به زبان فارسی آغاز به کار کرد اما آنچه را که در شبکه فارسی زبان خبر [IRINN] در طی این 14 سال دیده شد نه یک منبع قوی برای مدیریت افکار عمومی به سمت حق بلکه یک شبکه خبری خنثی و غیر کارآمد بوده است که حتی در داخل کشور نیز کارایی خاصی ندارد.
اینجا برای بسط و گسترش آن نیاز به چندین مثال است. یکی از نقاط قوت مجموعه های خبری دنیا استفاده از مستند های قوی و جذاب برای مخاطب است تا بعنوان مکملی برای اخبار ارائه شده باشد اما این در شبکه خبر دیده نمی شود. این مهم را می توان در مورد حوادث مردم سوریه به راحتی مورد بررسی قرار داد یا حداقل در مورد جنگ 33 روزه که یکی از پیروزی های عظیم جبهه حق در برابر باطل بوده است هنوز مستند های قوی و تاثیر گذاری را نمی بینیم.
یکی دیگر از این اشکالات عدم وجود تحلیل در ارائه خبر است. چیزی که رسانه های مکتوب ما نیز از آنان رنج می برند. در رسانه های خارجی هرگاه خبری گفته می شود فورا از کارشناسان داخلی و خارجی [به صورت ارتباط مستقیم یا حضور در استدیو] استفاده می شود و تحلیل ها باعث باورپذیرتر شدن اخبار خواهد شد.
ولی آنچه را که همه این ها را در بر می گیرد عدم وجود یک آرمان در فعالیت های رسانه ای شبکه خبر است. وقتی افراد یا گروهی یک آرمان را برای خود تعیین کرده و همه تلاش خود را برای رسیدن به آن می کنند هر چند که ممکن است به تمامی آرمان ها و اهداف خود نرسند اما در طولانی مدت به رشد و کمال می رسند.
نکته جالب در مورد شبکه های خبری ایرانی این است که یکی از موفقترین شبکه های خبری دنیا در همین صدا و سیما مدیریت می شود! شبکه خبری انگلیسی زبان [press TV] درحالی از سال 2007 آغاز بکار کرد که قبل از افتتاح این شبکه نزدیک به 3میلیون نفر از مردم امریکا از وب سایت این شبکه دیدن کرده بودند. آغاز بکار این شبکه آنقدر با اهمیت بود که روزنامه گاردین در مقاله ای آنرا چالشی برای بی بی سی[BBC] و پادزهری برای شبکه فاکس نیوز [FOX NEWS] توصیف می کند و مهمتر از همه آن که بازتاب گسترده ای در اسرائیل پیدا می کند.
این یعنی همان داشتن آرمان و اهداف بلند مدت. وقتی شبکه پرس تی وی شعار خود را خبر از دیدگاه جدید می گذارد و اهداف سه گانه
• شکستن انحصار قوی رسانههای غربی
• به وجود آوردن پلی میان فرهنگهای مختلف
• تاکید بر نمایش تفاوتها و مشترکات سیاسی و فرهنگی با توجه به شرایط انسانی
را برای خود تعریف میکند , یعنی آرمانی را برای خود تعریف کرده که صدای بی صداها باشد و به عبارت دقیق تر رسانه جریان حق باشد.
همین آرمان است که باعث می شود تمام قدرت های مطرح دنیا از جرج گالوی [نماینده سابق پارلمان انگلیس] تا ایوان ریدلی[گزارشکر سابق ساندی اکسپرس] در مقابل آن موضع می گیرند و در 20 کشور برای این شبکه مستند تهیه میشود. ضمن این که از ماهواره های اروپایی نظیر یوتل ست نیز حذف می شود.
در آخر باید گفت که این را باید به مثابه یک امر به معروف و نهی از منکر تلقی کرد. زمان آن رسیده که از درون به خود نگاهی داشته باشیم که چطور میتوانیم شبکه موفقی مثل پرس تی وی با آن همه دردسر را اداره کنیم و برای تمامی مردم دنیا به اطلاع رسانی و جریان سازی بپردازیم اما در مقابل مردم خود عاجز باشیم و شبکه خبر جامعی برای آنها نداشته باشیم.
این را باید دانست که مردم ایران به عنوان سیاسی ترین مردم دنیا شناخته شده و کانون توجهات بین المللی نیز به همین مردم است و با این شبکه خبر نمیتوان به دنبال کار انقلابی بود.
• شکستن انحصار قوی رسانههای غربی
• به وجود آوردن پلی میان فرهنگهای مختلف
• تاکید بر نمایش تفاوتها و مشترکات سیاسی و فرهنگی با توجه به شرایط انسانی
را برای خود تعریف میکند , یعنی آرمانی را برای خود تعریف کرده که صدای بی صداها باشد و به عبارت دقیق تر رسانه جریان حق باشد.
همین آرمان است که باعث می شود تمام قدرت های مطرح دنیا از جرج گالوی [نماینده سابق پارلمان انگلیس] تا ایوان ریدلی[گزارشکر سابق ساندی اکسپرس] در مقابل آن موضع می گیرند و در 20 کشور برای این شبکه مستند تهیه میشود. ضمن این که از ماهواره های اروپایی نظیر یوتل ست نیز حذف می شود.
در آخر باید گفت که این را باید به مثابه یک امر به معروف و نهی از منکر تلقی کرد. زمان آن رسیده که از درون به خود نگاهی داشته باشیم که چطور میتوانیم شبکه موفقی مثل پرس تی وی با آن همه دردسر را اداره کنیم و برای تمامی مردم دنیا به اطلاع رسانی و جریان سازی بپردازیم اما در مقابل مردم خود عاجز باشیم و شبکه خبر جامعی برای آنها نداشته باشیم.
این را باید دانست که مردم ایران به عنوان سیاسی ترین مردم دنیا شناخته شده و کانون توجهات بین المللی نیز به همین مردم است و با این شبکه خبر نمیتوان به دنبال کار انقلابی بود.