صراط: کاظم جلالی علاوه بر دارا بودن سابقه نمایندگی در 4 دوره مجلس شورای اسلامی، عضـویت در کمیسیـون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، عضویت در کمیته حقوق بشر بین المجالس جهانی به نمایندگی از قاره آسیا و اقیانوسیه، عضویت در کمیته اجرایی و شورای بین المجـالس اسـلامـی و ریاست گروه روابط پارلمانی جمهوری اسـلامی ایـران با پارلمان اروپا را برعهده دارد و هماکنون نیز رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی است.
همچنین وی هماکنون ریاست فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت را نیز دارا است.
جلسات رأی اعتماد کابینه یازدهم و حاشیههای آن بهانهای شد تا با کاظم جلالی به گفتوگو بنشینیم. با جلالی همچنین درباره برخی اخبار منتشره در مورد انشقاق فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت و تأسیس فراکسیونی جدید در حمایت از دولت نیز گفتوگو کردیم و جلالی به نکات جالبی در این زمینه اشاره کرد.
مشروح گفتوگو با کاظم جلالی را در ادامه میخوانید:
به عنوان سؤال اول آیا شما به همه اعضای کابینه پیشنهادی نظر مثبت داشتید یا وزیری بود که شخصاً به آنها رای ندهید؟
- جلالی: بله، وزرایی بودند که من به آنها رأی ندادم. البته شما میدانید روند بررسی صلاحیت کابینه در مجلس 2 قسمت است و این در بخش جدید آییننامه داخلی مجلس آمده است که قبلاً آن را نداشتیم. در گذشته بلافاصله پس از مطرح شدن نام وزرا نمایندگان مجلس در مورد آنها صحبت میکردند، اما در تغییرات جدید آییننامه گفته شده که در ارتباط با کلیات برنامه دولت صحبت شود، اما در جامعه اشتباهی رخ داد و همه تصور کردند، هر نمایندهای که در بخش اول صحبت کرد به این معنی است که به همه وزرا رأی داده و همه وزرا را قبول دارد.
عبارت آییننامهای این است که هر فردی در بخش اول صحبت میکند، با کلیات برنامههای ارائه شده توسط دولت موافق است. لذا بخش اول کلیات در مورد خط مشی دولت و برنامههای اعلام شده توسط دولت است و بخش دوم در مورد تک تک وزرا صحبت میشود. به طور مثال در جریان بررسی بودجه، بخشی از افراد به عنوان موافق یا مخالف در مورد کلیات صحبت میکنند، ولی فردی که میگوید من موافق هستم، بعداً در بخش اصلاح بودجه نیز نظر میدهد.
لذا معنای آن این نیست که بگوید من صددرصد همه مواد بودجه را قبول دارم. نه؛ بلکه میگوید که به صورت کلی بودجه به شکل مناسبی تنظیم شده است یا برنامهای که وزرا یا دولت ارائه داده، برنامههای خوبی است. اما همان فردی که در کلیات بودجه اظهارنظر میکند در جزئیات نیز مخالفت هم میکند.
آیا شما برای مخالفت با برخی از وزرای پیشنهادی ثبت نام کرده بودید؟
- جلالی: من به عنوان موافق یک یا دو وزیر ثبت نام کرده بودم، اما بنای من این بود که در حوزه موافقت و مخالفت با وزرای دولت یازدهم ورود پیدا نکنم و قرار شد در کلیات برنامهها و خط و مشی دولت بحثی را داشته باشم.
رأی نیاوردن آقای سلطانی فر در مجلس نهم یکی از نکات مبهم رأی اعتماد مجلس بود. با توجه به اینکه آقای سلطانیفر مخالف جدی سیاسی نداشت، چرا رأی نیاورد؟
- جلالی: شما بدانید که همه ما اعضای فراکسیونها هستیم، ولی در مجلس ما، فراکسیونها حزب سیاسی و تشکیلات آمرانه و از بالا به پایین نیستند. بالاخره اگر عمق وجود نمایندگان را بکاوید، تدین را مشاهده میکنید. لذا همه نمایندگان معتقدند که ما باید به گونهای رفتار کنیم که بتوانیم در قبر و قیامت پاسخگو باشیم. پس تشکیلات میتواند به نمایندگان کمک کند تا بتوانند به فهم و اجتهادی برسند که در قبر و قیامت کمکشان کند و اگر جایی نمایندهای به تصمیم و نتیجهای نرسد، طبعاً بر اساس اجتهاد خود عمل میکند. بنده چند دوره در مجلس حضور داشتهام و این مسائل را از روی تجربه عنوان میکنم.
به روحانی گفتم که آمادگی رأی نیاوردن 2 وزیر را داشته باش
در مورد آقای میلیمنفرد و سلطانیفر از روزهای اول بدون اینکه فراکسیونها حرفی بزنند در میان نمایندگان پچپچ بود و من حتی به آقای دکتر روحانی در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه گفتم که شما آمادگی افتادن 2 وزیر را داشته باشید و تقریباً برای ایشان نام هم بردم. نه از باب اینکه ما در افتادن آنها نقش داشته باشیم یا به شکل فراکسیونی تصمیم گرفته باشیم.
با توجه به اینکه ما با طیف وسیعی از نمایندگان در ارتباط هستیم و با آنها گپ میزنیم و در سالن غذاخوری، چایخوری و ... با هم ارتباط داریم، در مورد این 2 برادر بزرگوار از ابتدا یک نوع ذهنیتی وجود داشت و البته همین ذهنیت هم تا آخر پیش رفت و آنها موفق نشدند که از مجلس رای اعتماد بگیرند.
اینکه گفته میشود آقای فائقی و هاشمیطبا پشت صحنه رایزنی کردند تا رأی آقای سلطانیفر بیفتد و خودشان برای وزارت ورزش و جوانان معرفی شوند آیا صحت دارد؟
- جلالی: حداقل این بزرگواران با من هیچ صحبتی نکردند و اتفاقاً من ندیدم که در جایی علیه آقای سلطانیفر افرادی تماس بگیرند و جو ایجاد کنند. لااقل من چنین چیزی را شاهد نبودم و با من هیچ فردی تماسی نگرفت.
برخی از اطرافیان آقای سلطانیفر این را به صورت غیر رسمی گفته بودند که آقای فائقی و هاشمی طبا با نمایندگان تماس داشتند که زیرآب آقای سلطانیفر را بزنند و بعداً انتخاب شوند، پس شما چنین چیزی را نشنیدید؟
- جلالی: من به عنوان شاهد صحنه که در انتخابات بودم، نه این افرادی که نام بردید با ما تماسی گرفتند و نه فرد دیگری را دیدم که تماس گرفته باشد. برای آقای میلیمنفرد تماس از جاهای مختلف زیاد بود و افرادی چه مثبت و چه منفی تماس میگرفتند، اما در مورد آقای سلطانیفر من ندیدم تماسی گرفته شود.
در مورد آقای نجفی تماسی با نمایندگان و شما گرفته نشد؟
- جلالی: در مورد آقای نجفی از ابتدا افراد انقلتهایی را مطرح میکردند، ولی رأی برخی از وزرا مانند آقای نجفی، زنگنه و آخوندی بینابین بود و نمیشد به ضرس قاطع گفت که حتماً آنها رأی میآورند یا رأی خیلی بالایی دارند و آقای ربیعی هم همین طور بود.
رأی دادن از خالصانهترین اعمال است
رأی این 3 تا 4 نفر بینابین بود که خوب آقای نجفی با اختلاف یک رأی افتاد. این موضوعات از آن دسته چیزهایی است که خیلی قابل برنامهریزی و پیشبینی نیست. چون رأی دادن از خالصانهترین اعمال و مانند روزه است. انسان میتواند بگوید من روزه هستم، ولی برود جای خلوتی غذا بخورد یا آب بنوشد.
رأی دادن نیز مانند همین است. یعنی افراد شاید در جایی تظاهر کنند، ولی ورقی است که شما میخواهید یک علامت یا تیک بنزید و تیک زدن در یک لحظه اتفاق میافتد و شما آن را داخل صندوق میاندازید و کسی هم متوجه نمیشود که چه کسی رأی داد و چه کسی رأی نداد، لذا خیلی قابل محاسبه نیست. ولی مشاهده کردید که در فضای مجلس نقد و صحبتهایی بود که این نقدها و صحبتها به شکل شفافی در داخل مجلس مطرح شد و نهایتاً نمایندگان اینگونه تصمیم گرفتند.
یکی از نطقهای مهم جلسات رأی اعتماد نطق حضرتعالی بود و تلقی پیش آمد که شما گفتهاید "فتنه را بیخیال شوید و بدون در نظر گرفتن فتنه به وزرای پیشنهادی رأی دهید" البته شما مصاحبهای داشتید و به خوبی در بحث فتنه موضعگیری خود را بیان کردید، اما ملاک شما برای بررسی وزرا چه بود و اصلا به این قائل بودید که برای بررسی وزرای پیشنهادی باید به حضور و نقش آنها در فتنه توجه داشت؟
- جلالی: فتنه 88 برای مسئولیت گرفتن در داخل کشور حتماً ملاک بسیار مهمی است و افرادی که میخواهند کاری را برعهده بگیرند، باید نسبت به اصل، ثبات، ماندگاری و پایداری این نظام و قانون اساسی و قانونمدارانه عمل کردن پیشتاز باشند. نمیشود کسی مسئول باشد، ولی نسبت به نظام در دل وی شبههای وجود داشته باشد یا نسبت به صیانت از نظام در دلش تردید داشته باشد، یا در مورد اجرای قانون و قانون اساسی و قانون مدارانه عمل کردن تردید داشته باشد، لذا از این منظر ما حتماً این موضوع را مهم میدانیم.
سخن من در مجلس، عمل به مرّ کلام رهبری بود
ولی بحثی که من در داخل مجلس مطرح کردم این بود که ما به مرّ کلام رهبری عمل کنیم؛ آقا همیشه روی بحث فتنه حساسیت دارند و ما هم باید به همان نکته توجه داشته باشیم. سخن ما این بود که اگر کسانی در ستاد افرادی از همین کاندیداهایی که در فتنه مقصر هستند، حضور داشتند، آیا همه اعضای ستاد و کسانی که در این ستادها بودند به عنوان فتنه گرند و شما تصدیق میکنید که چنین چیزی نیست. چون زمانی که شورای نگهبان افرادی را به عنوان اینکه میتوانند در انتخابات کاندیدا شوند، تایید میکند، به این معناست که ما به لحاظ قانونی پذیرفتیم که آنها صلاحیت اداره کشور را دارند و حالا باید خودمان باید بسنجیم که چه کسی نمره بالاتر و چه کسی نمره پایینتری دارد.
دوم اینکه آیا کسانی که به این افراد رأی دادند، فتنهگر هستند؟ نه؛ چون حدود 14 میلیون نفر به آنها رأی دادند و این 14 میلیون نفر از پیکر همین جامعه هستند و برادران و خواهران و همه هموطن ما هستند.
سوم اینکه آیا اگر کسی به نتیجه انتخاباتی اعتراض قانونی داشت میتوان گفت که در فتنه مشارکت داشته است؟ خیر؛ چراکه وقتی ما در انتخابات شهرستانهای خودمان شرکت میکنیم، بلافاصله پس از انتخابات رقبا اعتراض میکنند، ولی مهم این است که این اعتراض با چه کیفیتی انجام شود. این اعتراض باید در چارچوب قانونی باشد و به همین دلیل مقام معظم رهبری در سال 88، 5 روز هم تمدید فرمودند تا شورای محترم نگهبان بررسی جامعتری را نسبت به موضوع داشته باشند و خود مقام معظم رهبری به دنبال اقناع بودند و به همین دلیل دفتر آقا مسئولان ستادهای این آقایان را دعوت میکنند و شخص مقام معظم رهبری با آنها جلسه میگذارند که حرکت بینظیری است که رهبری نظام با عدهای از افرادی که مسئول ستاد بودند جلسه بگذارند و حرفهای آنها را گوش کنند.
در یکی از روزنامهها مقالهای نوشتم/از 29 خرداد به بعد میتوان نام فتنه گذاشت
از چه زمانی ما میتوانیم بگوییم فتنه؛ از روز 29 خرداد. لذا روز 30 خرداد در یکی از روزنامهها مقالهای به نام فصلالخطاب از بنده چاپ شد که از الان به بعد هیچ کسی نمیتواند هیچ داعیهای داشته باشد، چرا که رهبری آمدند و فصلالخطاب هستند.
آن موقع روزنامه اعتدال بود؟
- جلالی: خیر، در روزنامه وطن امروز مقالهای نوشتم و در آن مقاله گفتم که وقتی مقام معظم رهبری خط مشی را روشن کردند، چارچوب نتیجه انتخابات نیز به لحاظ قانونی کاملاً مشخص است و شورای نگهبان نتیجه نهایی انتخابات را تعیین میکند و همه ما نیز با این مکانیسم مسئولیتها را گرفتیم، لذا اگر من این مکانیزم را قبول ندارم چرا امروز در این مسئولیت هستم؟ از آنجا به بعد طبعاً فتنه میشود. در این زمینه همه باید حساس باشیم و اگر کسانی از 29 خرداد به بعد برخوردهایشان آشوبگرانه و دعوت مردم به تجمع بود یا بحث تقلب در انتخابات را مطرح کرده باشند، طبعاً آنها دست در فتنه دارند و حداقل این است که صلاحیت مسئولیتهای کلیدی نظام را ندارند. البته آنها میتوانند از حقوق مشروع خود داخل سیستم برخوردار باشند، ولی افراد باید به چارچوبهای اساسی این نظام برای قبول مسئولیت اعتقاد داشته باشند و این بخشی بود که بنده آنجا مطرح کردم و نقدی بیان کردم که برخی دوستان در مورد آن تعریفی داشتند و نقد بنده این بود که بالاخره در بحث فتنه خیلی کاسبکارانه برخورد نکنیم.
خودزنی از دلایل تضعیف اصولگرایان بود
چقدر نیروهای خودمان را به نام فتنه زدیم؟ آیا نتیجه گرفتیم؟ یکی از دلایلی که ما اصولگرایان تضعیف شدیم خودزنیها بود؛ کسانی که در انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری خطشان را جدا کردند، بحثشان این است که اصولگرای خالص ما هستیم و بقیه یا تظاهر میکنند یا دروغ میگویند و قبول ندارند.
لذا این نگاه ابزارمدارانه به اصولگرایی غلط است. من برخی از دوستان را میبینم که به محض اینکه در خطر قرار میگیریم، همه اصولگرا میشویم و به محض اینکه در جایی خطر رفع میشود، میگویند آقا شما کجا هستید؟ چه کسی گفته اصولگرا هستید و دنبال کار و زندگیتان بروید. نمیتوان اینگونه برخورد کرد. استراتژی نظام ما و اصولگرایی باید این باشد. استراتژی اصولگرایی یعنی جذب حداکثری و دفع حداقلی، اما ما خودمان را دفع میکنیم و اصولگرایی خود را میزند.
بنابراین، این پدیده مثبتی نیست. اگر بیجهت به افراد میگفتید ساکت فتنه هستند، باید انتظار داشته باشید که شما کاسب فتنه شوید. اینگونه صحیح نیست. باید طبق ضربالمثل معروف "یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به دیگری" رفتار کرد.
لذا ما دلسوزانه حرف میزنیم و میگوییم جریان اصولگرایی باید وحدت داشته باشد و نگاه ما به یکدیگر باید جذب حداکثری باشد و آنقدر نباید کنکاشهای بیهوده در حوزههایی که به هیچ کاری نمیآید، جز بیجهت همدیگر را آزردن، انجام دهیم.
در جریان رأی اعتماد خود شما این موارد را متذکر میشدید، بهتر نبود؟
- جلالی: اگر نطق من را بخوانید دقیقاً این موارد را بیان کردم. بدانید در مجلس صحبت کردن، گاهی کار سادهای نیست و معمولا این اظهارات حساس است. لذا طبیعی است که فشار محیطی میتواند بر انسان اثر بگذارد. لذا من در صحن علنی و فراکسیون نیز همین موارد را گفتم، ولی آن اتفاقی که افتاد آن جملهای بود که آن دوستمان گفتند.
بهترین نطقی که از وزرا در جریان رای اعتماد برای جلب رای شنیدید کدام بود؟
- جلالی: به نظر من نطق آقای دکتر ظریف خیلی نطق جامع و خوبی بود. نطق مابقی وزراء نیز از توان و قدرت کافی برخوردار بود. نطق هر کسی در پاسخگویی چالشیتر میشود، گیرایی آن بیشتر است. مثلاً نطق آقای نجفی چالشی شد و نطق وی خوب و تاثیرگذار بود.
در نطق وی برخی مطالب ناصحیح مطرح شد.
- جلالی: شما آیا به لحاظ حرفهای میگویید یا میخواهید تجزیه و تحلیل کنید؟ یک زمانی میگویید که اوباما عجب سخنور خوبی است. سخنوری با اینکه بگویید صحبت وی درست یا غلط است، فرق میکند. ما به لحاظ سخنرانی و تاثیرگذاری این را مطرح کردیم.
منظور ما به شرط صحت است؟
- جلالی: اگر منظور براساس صحت باشد، باید یک یک نطقها را آنالیز کنیم که کدام حرف درست و کدام غلط است و آن بحث دیگری است که شاید الان ضرورتی نداشته باشد، به آن ورود پیدا کنیم.
ماجرای عدم قرائت جوابیه سپاه به نطق زنگنه
یکی از مواردی که در جریان رأی اعتماد مطرح شد عدم قرائت پاسخ سپاه به نطق آقای زنگنه بود. آقای زنگنه آخر نطق خود مطلبی را مطرح کردند. قبل از آن هم چند موضوع مطرح شد، ولی پاسخها قرائت شد و پاسخ آقای کدخدایی به نطق آقای علوی هم قرائت شد.
- جلالی: پاسخ برادر آقای رسایی به من هم قرائت شد.
ولی پاسخ سپاه قرائت نشد و ما نیز با برخی نمایندگان تماس گرفتیم و آنها بحث آئیننامه را مطرح کرده و گفتند که طبق آئیننامه لزومی به قرائت نبود.
- جلالی: چه چیزی میگفتند، چرا لزومی نداشت و پاسخ چه بود؟
گفتند در آئیننامه آمده است که اگر نمایندهای علیه نمایندهای صحبت کرد، آن فرد حق دارد جواب دهد.
- جلالی: علیالظاهر یک نارسایی آئیننامهای وجود دارد که باید این را اصلاح کرد و علیالظاهر برداشت دوستان این بود که علیه کسی، در اینجا میگویند کسی نیست و نهاد است. مثلاً ممکن است ما هر روز در مجلس علیه وزارتخانه و سازمانی حرف بزنیم.
خوب وزیر پیشنهادی اطلاعات آقای علوی درباره شورای نگهبان در نطق خود حرف زده بود، اما جوابیه شورای نگهبان قرائت شد.
- جلالی: صحیح است. از این منظر این جا علیه فرد نبود.
برداشت شما این است که این بخش از آئیننامه اصلاح شود؟
- جلالی: بله، بخشی از این موضوع به هیئت رئیسه باز میگردد و بخش دیگر این است که ما باید آئیننامه را شفاف کنیم که واقعاً یکی از اقداماتی که کمیسیون آئیننامه میتواند انجام دهد این است که تفاسیر متفاوتی از آئیننامه شکل نگیرد تا عملکردها متفاوت شود. لذا باید آئیننامه در این زمینه اصلاح و نارسایی آن نیز حل شود.
با توجه به اینکه که این موضوع را مطرح کردید که چند وزیر لب مرزی بودند و رأی آوردند و همچنین آقای نجفی با اختلاف یک رأی افتاد، فکر میکنید رفت و آمد نمایندگان ادوار و معاون پارلمانیهای سابق در مجلس داشتند. این رایزنیها علت این مسئله نبود؟
- جلالی: یکی از کارهای خوبی که این بار هیئت رئیسه انجام داد، این بود که به محض اینکه رفت و آمدها افزایش پیدا کرد، برای اولین بار رفت و آمدها محدود شد و هر وزیری میتوانست با خود 3 نفر را داخل لابی مجلس بیاورد. لذا رفت و آمدها محدود بود. اما این یک چیز عرفی است و پدیده جدیدی نیز نیست و نمیخواهم بگویم پدیده خوبی است. ولی وقتی هر کدام از ما ببینیم یکی میخواهد وزیر شود، با انگیزه شخصی یا رفاقت با وی لابی میکنیم یا با انگیزه ایمانی میگوید من بینی و بینالله هیچ چیز با این آدم ندارم، ولی او را توانمند میدانم و شهادت میدهم.
بالاخره افراد به هر حال گفتوگویی میکنند و مجلس نیز در زمان رای اعتماد تلاش کرد که این اتفاقات را محدود کند و من یادم است که در دوره زمانی گذشته، وقتی از پارلمان خارج میشدیم، لابی پر از جمعیت بود و در رستوران مجلس جمعیت زیادی وجود داشت، اما این موضوع کنترل شد.
البته باز هم چند روز قبل از رای اعتماد این لابیگری وجود داشت؟
- جلالی: چند روز قبل از رای اعتماد این لابیگری وجود داشت. شاید دوستان فکر نمیکردند این موضوع پیش بیاید و در جلسات با ریاست مجلس من به برخی از اعضای هیئت رئیسه اعتراض کردم که این خیلی بد است که اینقدر جمعیت و رفت و آمدها در مجلس انجام میشود و برخی اوقات ما وارد لابی که میشدیم تا داخل صحن مجلس برویم، زمان طولانی صرف میشد و هر فردی که به ما مراجعه میکرد، در مورد وزیری صحبت میکرد که بالاخره جلوی این موضوع گرفته شد.
آیا هر رفت و آمدی را در افتادن یا رای آوردن وزرا موثر میدانید؟
- جلالی: نمایندگان به این موارد توجهی نمیکنند و در بحث رأی اعتماد افراد به این موضوع توجه میکنند که صلاحیت فرد با مجموعه شرایط موجود در داخل کشور برای نماینده احراز شده باشد و در آن صورت رأی میدهد.
آیا اعتقادی به لابی ندارید؟
- جلالی: نمیگویم لابی موثر نیست. لابی از باب طریقیت. البته شاید کلمه لابی منفور شده باشد و اگر افرادی در مورد افراد دیگر توصیهکنند و این توصیه منجر به شناخت شود که چیز بدی نیست، ولی اگر منجر به زودوبند شود، حتما بد است. به طورمثال اگر شما بخواهید خبرنگاری را بیاورید، 5 نفر به شما زنگ بزنند که این افراد مورد وثوق شما باشند، طبیعی است در به کارگیری این فرد راحتتر تصمیم میگیرید و برای شما حجت تمام میشود.
ماجرای انشقاق فراکسیون رهروان ولایت و تأسیس فراکسیون حامی دولت
بعد از انتخاب آقای روحانی موضوعی مطرح شده مبنی بر اینکه انشقاق در فراکسیون رهروان ولایت به وجود آمده است و مقرر است فراکسیون حامیان دولت به نام اعتدال تشکیل شود، آیا این صحت دارد؟
- جلالی: ما به عنوان فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مسیرخود را ادامه میدهیم و تلاش ما این است بر اصولی که از ابتدا با توجه به آن فراکسیون تشکیل دادیم، پایبند باشیم و فراکسیون، دموکراتیک باشد و تا به حال نیز همین گونه بود. بنده چهارمین دوره است که در مجلس به عنوان نماینده فعالیت میکنم و در هیچ مجلسی ندیدم که فراکسیون با این نظم و با این میزان جلسات تشکیل شده باشد. در دوره قبل نیز در کل 4 سال یادم نمی آید 4 مجمع عمومی تشکیل شده باشد.
در دوره قبل در شورای مرکزی فراکسیون عضویت داشتم و گاهی اوقات 2 تا 3 ماه یکبار تشکیل جلسه میدادند؛ اما هر هفته یکشنبه 7 صبح شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت تشکیل جلسه میدهد و پس از آن به جلسه علنی میرویم و برای هر موضوع مهمی مجمع عمومی تشکیل میدهیم، لذا فراکسیون براساس عقلانیت و بر مبنای دموکراتیک و آزاد عمل کردن کار خود را انجام میدهد و هیچ چیز تحمیل نمیشود و فراکسیون تاکنون زنده مانده و پیش میرود.
میخواهند در جبهه اصولگرایان تفرقه ایجاد کنند
برخی نکاتی که مطرح میشود به این دلیل است که تفرقی در جبهه اصولگرایان ایجاد کنند و متاسفانه برخی رسانههای اصوگرا بدشان نمیآید به این موضوع دامن بزنند و به نظر میرسد این پدیده خوبی نیست و اصولگرایان نیز با هم متحد هستند. برخی فضاسازی رسانهای که بیرون از مجلس انجام میشود با درون مجلس متفاوت است. مثلاً سر موضوع جریان هیئت رئیسه مجلس فضاسازی که در بیرون شده بود این بود که وضعیت به سمت و سوی دیگری پیش خواهد رفت و من در خاطراتم گفتم که حتی برخی نزدیکان من و خانوادهام گفتند که چرا اینقدر تلاش میکنی؟ آقای لاریجانی که رأی نمیآورد در حالی که به آنها میگفتم ما در کف مجلس هستیم و با نمایندگان صحبت میکنیم و فضا همین فضا است.
هماکنون نیز به نظر میرسد برخیها مرتب از بیرون جوسازی میکنند. اخیرا یکی از روزنامهها از یک نماینده مجلس هشتم در مورد انشقاق فراکسیون اصولگریان رهروان ولایت مصاحبه گرفته است، ولی من با مدیر مسئول این روزنامه تماس گرفتم و گفتم "ای مومن خدا لااقل این را از یک نماینده مجلس نهم میگرفتی". وی در جواب گفت این به شکل رپرتاژ بوده و آن برادر محترم ما علاقه مند بوده در ساحت سیاسی کد مثبتی را به دولت و آقای دکتر روحانی بدهد، چون در ستاد برادر دیگری بوده و برای این منظور مصاحبهای را تنظیم کرده و پس از صحبت با خبرنگار این مصاحبه در روزنامه منتشر شده است. البته زمانی که آدمی میخواهد مطرح شود بحث بیمبنایی را مطرح میکند.
روحانی مخالف تشکیل فراکسیون حامی دولت در مجلس است
به نظر من اصلا این گونه نیست و طبق صحبتی که با آقای دکتر روحانی شده بود وی گفته بود که ما با تشکیل فراکسیونی به نام فراکسیون دولت موافق نیستم و 2 فراکسیونی که وجود دارند، کار خود را انجام میدهند.
گاهی برخی از دوستان در داخل مجلس گله دارند و این گله گذاری را در قالب مصاحبه مطرح میکنند و پس از آن روی آن مصاحبه فضا سازی انجام میشود. لذا در درون مجلس و فراکسیون چنین چیزی نیست. ما اعضای فراکسیون که در کنار هم هستیم، با یکدیگر برادریم و همه اعضا نیز میدانند که ما اگر در کنار هم بایستیم دارای وزنی تاثیرگذار هستم و اگر قرار باشد جدا باشیم، به چند فراکسیون اقلیت تبدیل میشویم بدون فراکسیون اکثریت در داخل مجلس. ضمن اینکه داشتن یک فراکسیون اکثریت در داخل مجلس کار مجلس راحتتر و روان تر میکند.
اگر در دورههای قبل مجلس به هئیت رئیسه نگاهی بیندازیم، بعضاً برای منشی 40 تا 50 نفر کاندیدا میشدند، ولی با تشکیل فراکسیون این را پالایش میکنیم و قبل از مطرح شدن در صحن هر کسی خواست در فراکسیون کاندیدا میشود، ولی وقتی به داخل صحن میآیند دیگر نزاعها وارد صحن نمیشود و شکل آن منسجم تر میشود. لذا این موارد جوی است که در بیرون مجلس برخی مطرح میکنند.
آقای جلالی این موضوع مطرح شده بود که فراکسیون اصولگرایان مجلس قرار است با فراکسیون رهروان ولایت پیوند برقرار کنند، ولی این موضوع از طریق فراکسیون رهروان تکذیب شده بود، نظر شما در این خصوص چیست؟
- جلالی: اتفاقاً ما دنبال پیوند هستیم و باید بررسی کنیم که اختلافات از کجا شروع شد. نمیتوان به افرادی گفت که شما اصولگرا نیستند و ساکت فتنه هستید و عیب و ایراد دارید و در زمان فتح به درد نمیخورید، ولی در زمان شکست خوب هستید و همه بیایید، چرا که میخواهیم سیاهی لشگر بیشتری داشته باشیم. اصلاً این نگاه بدی است که در کشور وجود دارد و در جبهه اصولگرایی متاسفانه نگاه قالبی است. یعنی به آدمها به شکل ابزاری نگاه میکنیم و اگر آدمها واقعاً اصولگرا هستند و قبولشان داریم، در همه سطوح با آنها کار کنیم، ولی اگر قبول نداریم نمیتوان گفت که قبل از انتخابات با هم وحدت کنیم و پس از آن آقایان بگویند وحدت چیست و وحدت معنی ندارد پس کار خود را انجام دهید.
به محض ثبت نام آقای هاشمی در انتخابات گفته شد که اصولگرایان وحدت کنند
من یادم است که به محض اینکه آقای هاشمی در انتخابات امسال ثبت نام کرد فردا صبح آن روز گفتند در مجلس با هم وحدت کنیم، اما باز وقتی آقای هاشمی تایید صلاحیت نشد، دوباره وحدت به فراموشی سپرده شد و تا آقای روحانی رأی آورد، گفته شد بیایید وحدت کنیم.
افرادی که اینگونه در مورد پدیده وحدت در اصولگرایی حرف می زنند، حرفهای آنها مبنایی ندارند. هیچ انسان و تشکیلاتی دوست ندارد که ابزارگونه با وی برخورد شود. برخیها میخواهند که همه تصمیمات خود را در جمعهای کوچک وپشت پرده بگیرند و به بقیه ابلاغ کنند، ولی ما این روش را قبول نداریم. یعنی روش ابلاغ تصمیمات به دیگران. اگر تصمیمی میخواهد گرفته شود باید در فرآیند دسته جمعی تصمیم بگیریم.
اگر بخواهم حرف بزنم سابقه گلایهگذاری تاریخی دارم
من اگر بخواهم حرف بزنم سابقه گلایهگذاری تاریخی دارم. مثلاً در 7+8 مشاهده کنید که چه برخوردهایی انجام شده است، بنده یادم است که در جلسات 7+8 گفتم که شما از الان هیئت رئیسه مجلس را میچینید و این چیز خوبی نیست. اصولگرایی را قربانی جریان قدرت آینده مجلس نکنید. هماکنون نوارهای اظهارات من موجود است و ما گفتم که مجلس را به گروگان هیئت رئیسه نگیرید، ولی کسانی که به جلسه 7+8 آمده بودند از همان زمان ذهنیتشان به هیئت رئیسه مجلس و پس از آن به ریاست جمهوری بود؛ به همین دلیل آنقدر برخوردها حذفی بود که وقتی مجلس نهم شکل گرفت، دوستان گفتند « وحدت» و من گفتم که این نمایندگانی که من میبینم، علیه شما هستند و اصلا آمادگی ندارند که کنار شما بنشینند و زمانی که شما قرار بود برای استان های مختلف لیست بنویسید، بخش زیادی را حذف کردید و گفتید آنها اصولگرا نیستند. حال آنها رای آوردند و شما می خواهید ابزار گونه جمعشان نمایید، ولی در فضای طبیعی اصلاً کنار شما گرد نمیآیند.
ما آنها را گرد آوردیم و گفتیم که متفرق نباشید. بعد به جریان هیئت رئیسه مجلس رسیدیم. اول جلساتی را برگزار کردند و آنها ما را به رسمیت نمی شناختند و برای مذاکره با افراد شاخص در مجلس مذاکره میکردند. بعد از مدتی مشاهده کردند که روال این گونه نیست که نخواهند مذاکره کنند و پس از آن به سراغ ما آمدند و درخواست مذاکره کردند. ما 6 تا 7 جلسه طولانی با آنها داشتیم و گفتیم ما در فراکسیون بعد از تشکیل مجلس تصمیم میگیریم و بزرگترین مشکل ما هیئت رئیسه است و شما هیئت رئیسه را در فرایند دموکراتیک انتخاب کنید. آنها گفتند چه فرایندی؟ ما گفتیم فرایند آن این گونه است که همه نمایندگان مجلس حضور داشته باشند و اگر این روش را قبول ندارید، شما میگویید که اصلاح طلبان حضور نداشته باشند، ولی این مجلس 8 تا اصلاح طلب نام و نشان دار دارد و این 8 نفر نباشند.
پس از آن گفتند که اقلیت دینی هم نباشد و ما گفتیم وقتی یک اقلیت دینی می گوید من اصولگرا هستم و مشی شما را قبول دارم، حالا آنها را رد کنیم؟ بعد یک دفعه لیستی آوردند و عنوان اصلاح طلب نبود، بلکه گفتند که 40 تا 50 نفر فتنه گر در مجلس هستند که ما گفتیم این حرف مقبول نیست و این افراد همکاران ما هستند و ما میخواهیم با آنها کار کنیم، لذا کسانی که شورای نگهبان تایید کردند و از فیلترهای مختلف گذاشتند، دیگر نمیتوان اسم آنها را "فتنهگر" گذاشت. شاید درآینده کارهایی انجام دهند که همه ما نسبت به آنها معترض شویم، ولی امروز که نمیتوان عقاب قبل از جرم و جنایت انجام دهیم.
برخی مصاحبه رسانهها القایی است
لذا این موارد زمینههای اختلاف را ایجاد کرد و الان هم قبل از انتخاب کابینه برخی اظهارنظرهایی کردند، اما آن اظهارنظرها فقط در سطح رسانه بود و به آنها پیشنهاد دادیم که در سطح هیئت رئیسه 2 فراکسیون جلساتی با هم برگزار کنیم؛ اما برگزار نشد. البته جو رسانهای اینگونه است که رسانههای ما از این موضوعات بدشان نمیآید. من خودم رسانهای هستم و می فهمم که برخی مصاحبهها القایی است.
مثلاً شما یا برخی همکاران رسانهای شما برای مصاحبه با نمایندهای تماس گرفته و میگویید که بهتر نیست الان در این شرایط با هم وحدت کنید؟ آن نماینده هم میگوید بله چرا خیلی خوب است وحدت کنیم. آن رسانه هم خبر میزند که فلانی گفت "وحدت اصولگرایان در شرایط فعلی ضروری است" و بعد میپرسید که قرار نیست که با هم گفتوگویی داشته باشید و برنامه ای برای گفتوگو دارید؟ آن نماینده نیز میگوید بله در آینده همکاری میکنیم تا گفتوگو انجام شود و بعد شما خبر منتشر میکنید که فلانی بر ضرورت گفتوگوی 2 فراکسیون تایید کرد و وی تاکید کرد در آینده این گفتوگوها انجام خواهد شد در حالی که هیچ چیز کنار آن نبود و قرار نیست که همه ما در فضای رسانهای با هم صحبت کنیم.
جریان اصولگرایی باید به سمت وحدت پیش برود
ما همکار هستیم و صندلیهایمان کنار همدیگر است و می توانیم در کنار هم قرار گیریم و ما به این اعتقاد داریم که جریان اصولگرایی باید به سمت وحدت پیش برود و امروز ضرورت وحدت وجود دارد. وحدت باید براساس مبانی و نه براساس منافع باشد. اینکه افرادی منافع خود را در نظر بگیرند و بگویند "وحدت" و وقتی منافعشان کم شد، منکر وحدت شوند، صحیح نیست. وحدت با خود محوری نمیشود، وحدت با اتهام زنی ممکن نیست و اینکه صفوفمان را در باطن جدا بدانیم، اما در ظاهر در کنار همدیگر جمع شویم، امر میسوری نیست، ولی ضرورت وحدت با آسیب شناسی رفتار ما، کنار زدن برخی آدمهایی که افراطی برخورد میکنند، ضروری است. کلمه افراطی ممکن است کمی مُد شده باشد و برخی بخواهند از این کلمه در جاهای بد استفاده کند و گاهی به کسی که جلوی مبانی انقلاب میایستد، اتهام افراطی میزنند و به نظر من این مردود است. لذا کسی که بر مبانی انقلاب و نظام میایستد، افراطی نیست.
ولی اگر افرادی رفتارهای افراط گریانه ای که هیچ ارتباط به مبانی انقلاب و نظام و ولایت و رهبری ندارد، بروز دهند، آنها باید در جبهه اصولگرایی به حاشیه رانده شوند، لذا حتما زمینه های وحدت می تواند فراهم شود.
شما گفتید که برخی رفتارهای نه چندان خوبی از افراد متخلف دیده شده است ولی وقتی شما قدرت گرفتید، آنها را قلع وقمع کردید. نظر شما در این خصوص چیست؟
- جلالی: حتماً رفتار ما هم قابل آسیب شناسی و نقد است و من هم نمیخواهم یک طرفه به قاضی بروم و معنی این نیست که رفتار ما رفتار صددرصد صحیح است، ولی قلع و قمعی در کار نبوده و تمام اقداماتی که انجام شده است براساس کار دموکراتیک در داخل مجلس بود و در مورد هیئت رئیسه مجلس نیز نمایندگان به 2 لیست رای دادند.
توکلی و عدم علاقه وی به ماندن در مرکز پژوهشهای مجلس
آیا نمیشد که آقای دکتر توکلی را از سمت ریاست مرکز پژوهشهای مجلس برنداشت؟
- جلالی: من موافق رفتن آقای توکلی از مرکز پژوهشها نبودم و همان زمان به دوستان گفتم بحث من برای پذیرش مسئولیت ریاست مرکز پژوهشهای مجلس مطرح شد، رزومهای را در آخرین ساعات تصمیم گیری دادم و دلیل این بود که بر این مصر بودم که آقای توکلی رئیس باشد و من در تقابل با وی در این ماجرا نباشم، لذا من در جریان تشکیل فراکسیونو هیئت رئیسه بحثم این بود که بنده هیچ سهم و جایگاهی نمیخواهم و زمانی که ما برای هیئت رئیسه کار میکردیم، از اول اصرار نمایندگان بر این بود که شما باید یکی از دبیرها باشید یا برخی مطرح میکردند که کنار دست آقای لاریجانی بنشینید و من گفتم ذاتم با نشستن 3 تا 4 ساعت در یک جا سازگار نیست و آدم متحرکی هستم و نمی توانم بنشینم.
دوستان اظهار محبت میکردند که در جایگاه نواب رئیس قرار گیرم، بنده آن زمان گفتم که با داشتن چهره هایی مانند مهندس باهنر و حاج آقا ابوترابی جایگاهی نیست که ما قرار گیریم، تازه اگر هر 2 این بزرگواران نباشند، باز ما چهرههای موجه، قابل قبول و خوبی را در داخل مجلس داریم که جایی برای من نیست و من مسئولیتی نپذیرفتم.
اما وقتی بحث ریاست مرکز پژوهشها مطرح شد، پیشنهاد شد که من ثبت نام کنم. من رزومه خود را وقتی دادم که به بنده گفتند تصمیم بر این اساس که دکتر توکلی بعد از 8 سال از آنجا بروند و در آنجا فرد جدیدی این سمت را برعهده گیرد. لذا اگر شما هم نباشید فرد دیگری به آنجا خواهد رفت. لذا رزومه خود را بدهید.
آیا آقای توکلی علاقمند به ماندن در مرکز پژوهشها نبودند؟
- جلالی: دکتر توکلی مقطعی گفته بودند که علاقهای به ماندن در مرکز پژوهشها ندارد و بعضا این موضوع رسانهای هم شده بود و من صحبتی با وی نداشتم که میماند و یا نمیماند.
شایعه دبیری جلالی در شورای عالی امنیت ملی
با توجه به مطرح شدن انتقال پرونده هستهای به وزارت خارجه، آیا شایعه حضور شما به عنوان دبیر شورای عالی امینت ملی صحت دارد؟
- جلالی: چون ما این طرف صف هستیم و بقیه آن طرف صف، لذا اینکه تصمیم گیرندگان در گوشی چه میگویند و نام چه کسانی را مطرح میکنند، ما خبر نداریم. اما این پرسش مطرح است که چرا پرونده هسته ای به دبیرخانه شورای امینت ملی رفت، پرونده هسته ای ما که امنیتی نبود.در مقطع زمانی که موضوع هسته ای مطرح شد، پیشنهاد آقای دکتر خرازی این بود که دکتر روحانی مسئولیت این کار را برعهده گیرد و وی نیز در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی حضور داشتند، لذا این مسئولیت به دکتر روحانی سپرده شد.
این موضوع از زمان دکتر لاریجانی و دکتر جلیلی باقی ماند. اما این سوال مطرح است که آیا این موضوع در دبیرخانه بماند یا نماند؟ لذا این موضوع باید در سطوح عالی تصمیمگیری شود و ابه هماهنگی نیاز دارد که باید بین 2 شخصیت یعنی میان رهبری معظم انقلاب و ریاست جمهوری و براساس سیاستهایی که مقام معظم رهبری تعیین میکنند، تصمیمگیری شود. اما برخی معتقدند که این موضوع به وزارتخانه سپرده شود.
اگر 2 اقدام انجام دهیم کار بدی نسیت؛ اولاً سازمان انرژی اتمی را در ذیل وزارت نیرو قرار دهیم که ما در حال حاضر برروی این موضوع در مرکز پژوهشها کار میکنیم، لذا ما باید وزارتخانهای به نام وزارت انرژی ایجاد کنیم و همه انرژی ما اعم از فسیلی و نو ذیل این وزارتخانه باشد و این وزارتخانه برق و نفت را در بر میگیرد و اگر این کار هم نشود اگر هماکنون انرژی هستهای به وزارت نیرو سپرده شود، مناسب است. منطق این است که چرا ما میخواهیم انرژی هسته ای داشته باشیم؟ چون میخواهیم برق داشته باشیم و مسئولینی که در کشور برق را پیگیری میکنند، روزی با احداث سد از توربینها برق بگیرند و یک روز نیز در نیروگاه سیکل ترکیبی از گاز استفاده می کنند و روز دیگر از انرژی هسته ای برق میگیرند.
در مورد وزارت خارجه نیز هر چقدر بار امنیتی این موضوع را کمتر کنیم، بهتر است. ولی من شنیدهام که آقای روحانی موضوع هسته ای را خودشان میخواهند در دست بگیرند و مدیریت کنند. لذا اگر به این شکل باشد باید دید که آیا پیگریها در ذیل وزارت خارجه یا در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی انجام میشود.
آیا شنیدهاید که دکتر ولایتی قرار است دبیر شورای عالی امنیت ملی شود؟
- جلالی: من هم این شایعات را شنیدم که افرادی مطرح هستند و هنوز تا اینجا کسی قطعی نشده است.
همچنین وی هماکنون ریاست فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت را نیز دارا است.
جلسات رأی اعتماد کابینه یازدهم و حاشیههای آن بهانهای شد تا با کاظم جلالی به گفتوگو بنشینیم. با جلالی همچنین درباره برخی اخبار منتشره در مورد انشقاق فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت و تأسیس فراکسیونی جدید در حمایت از دولت نیز گفتوگو کردیم و جلالی به نکات جالبی در این زمینه اشاره کرد.
مشروح گفتوگو با کاظم جلالی را در ادامه میخوانید:
به عنوان سؤال اول آیا شما به همه اعضای کابینه پیشنهادی نظر مثبت داشتید یا وزیری بود که شخصاً به آنها رای ندهید؟
- جلالی: بله، وزرایی بودند که من به آنها رأی ندادم. البته شما میدانید روند بررسی صلاحیت کابینه در مجلس 2 قسمت است و این در بخش جدید آییننامه داخلی مجلس آمده است که قبلاً آن را نداشتیم. در گذشته بلافاصله پس از مطرح شدن نام وزرا نمایندگان مجلس در مورد آنها صحبت میکردند، اما در تغییرات جدید آییننامه گفته شده که در ارتباط با کلیات برنامه دولت صحبت شود، اما در جامعه اشتباهی رخ داد و همه تصور کردند، هر نمایندهای که در بخش اول صحبت کرد به این معنی است که به همه وزرا رأی داده و همه وزرا را قبول دارد.
عبارت آییننامهای این است که هر فردی در بخش اول صحبت میکند، با کلیات برنامههای ارائه شده توسط دولت موافق است. لذا بخش اول کلیات در مورد خط مشی دولت و برنامههای اعلام شده توسط دولت است و بخش دوم در مورد تک تک وزرا صحبت میشود. به طور مثال در جریان بررسی بودجه، بخشی از افراد به عنوان موافق یا مخالف در مورد کلیات صحبت میکنند، ولی فردی که میگوید من موافق هستم، بعداً در بخش اصلاح بودجه نیز نظر میدهد.
لذا معنای آن این نیست که بگوید من صددرصد همه مواد بودجه را قبول دارم. نه؛ بلکه میگوید که به صورت کلی بودجه به شکل مناسبی تنظیم شده است یا برنامهای که وزرا یا دولت ارائه داده، برنامههای خوبی است. اما همان فردی که در کلیات بودجه اظهارنظر میکند در جزئیات نیز مخالفت هم میکند.
آیا شما برای مخالفت با برخی از وزرای پیشنهادی ثبت نام کرده بودید؟
- جلالی: من به عنوان موافق یک یا دو وزیر ثبت نام کرده بودم، اما بنای من این بود که در حوزه موافقت و مخالفت با وزرای دولت یازدهم ورود پیدا نکنم و قرار شد در کلیات برنامهها و خط و مشی دولت بحثی را داشته باشم.
رأی نیاوردن آقای سلطانی فر در مجلس نهم یکی از نکات مبهم رأی اعتماد مجلس بود. با توجه به اینکه آقای سلطانیفر مخالف جدی سیاسی نداشت، چرا رأی نیاورد؟
- جلالی: شما بدانید که همه ما اعضای فراکسیونها هستیم، ولی در مجلس ما، فراکسیونها حزب سیاسی و تشکیلات آمرانه و از بالا به پایین نیستند. بالاخره اگر عمق وجود نمایندگان را بکاوید، تدین را مشاهده میکنید. لذا همه نمایندگان معتقدند که ما باید به گونهای رفتار کنیم که بتوانیم در قبر و قیامت پاسخگو باشیم. پس تشکیلات میتواند به نمایندگان کمک کند تا بتوانند به فهم و اجتهادی برسند که در قبر و قیامت کمکشان کند و اگر جایی نمایندهای به تصمیم و نتیجهای نرسد، طبعاً بر اساس اجتهاد خود عمل میکند. بنده چند دوره در مجلس حضور داشتهام و این مسائل را از روی تجربه عنوان میکنم.
به روحانی گفتم که آمادگی رأی نیاوردن 2 وزیر را داشته باش
در مورد آقای میلیمنفرد و سلطانیفر از روزهای اول بدون اینکه فراکسیونها حرفی بزنند در میان نمایندگان پچپچ بود و من حتی به آقای دکتر روحانی در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه گفتم که شما آمادگی افتادن 2 وزیر را داشته باشید و تقریباً برای ایشان نام هم بردم. نه از باب اینکه ما در افتادن آنها نقش داشته باشیم یا به شکل فراکسیونی تصمیم گرفته باشیم.
با توجه به اینکه ما با طیف وسیعی از نمایندگان در ارتباط هستیم و با آنها گپ میزنیم و در سالن غذاخوری، چایخوری و ... با هم ارتباط داریم، در مورد این 2 برادر بزرگوار از ابتدا یک نوع ذهنیتی وجود داشت و البته همین ذهنیت هم تا آخر پیش رفت و آنها موفق نشدند که از مجلس رای اعتماد بگیرند.
اینکه گفته میشود آقای فائقی و هاشمیطبا پشت صحنه رایزنی کردند تا رأی آقای سلطانیفر بیفتد و خودشان برای وزارت ورزش و جوانان معرفی شوند آیا صحت دارد؟
- جلالی: حداقل این بزرگواران با من هیچ صحبتی نکردند و اتفاقاً من ندیدم که در جایی علیه آقای سلطانیفر افرادی تماس بگیرند و جو ایجاد کنند. لااقل من چنین چیزی را شاهد نبودم و با من هیچ فردی تماسی نگرفت.
برخی از اطرافیان آقای سلطانیفر این را به صورت غیر رسمی گفته بودند که آقای فائقی و هاشمی طبا با نمایندگان تماس داشتند که زیرآب آقای سلطانیفر را بزنند و بعداً انتخاب شوند، پس شما چنین چیزی را نشنیدید؟
- جلالی: من به عنوان شاهد صحنه که در انتخابات بودم، نه این افرادی که نام بردید با ما تماسی گرفتند و نه فرد دیگری را دیدم که تماس گرفته باشد. برای آقای میلیمنفرد تماس از جاهای مختلف زیاد بود و افرادی چه مثبت و چه منفی تماس میگرفتند، اما در مورد آقای سلطانیفر من ندیدم تماسی گرفته شود.
در مورد آقای نجفی تماسی با نمایندگان و شما گرفته نشد؟
- جلالی: در مورد آقای نجفی از ابتدا افراد انقلتهایی را مطرح میکردند، ولی رأی برخی از وزرا مانند آقای نجفی، زنگنه و آخوندی بینابین بود و نمیشد به ضرس قاطع گفت که حتماً آنها رأی میآورند یا رأی خیلی بالایی دارند و آقای ربیعی هم همین طور بود.
رأی دادن از خالصانهترین اعمال است
رأی این 3 تا 4 نفر بینابین بود که خوب آقای نجفی با اختلاف یک رأی افتاد. این موضوعات از آن دسته چیزهایی است که خیلی قابل برنامهریزی و پیشبینی نیست. چون رأی دادن از خالصانهترین اعمال و مانند روزه است. انسان میتواند بگوید من روزه هستم، ولی برود جای خلوتی غذا بخورد یا آب بنوشد.
رأی دادن نیز مانند همین است. یعنی افراد شاید در جایی تظاهر کنند، ولی ورقی است که شما میخواهید یک علامت یا تیک بنزید و تیک زدن در یک لحظه اتفاق میافتد و شما آن را داخل صندوق میاندازید و کسی هم متوجه نمیشود که چه کسی رأی داد و چه کسی رأی نداد، لذا خیلی قابل محاسبه نیست. ولی مشاهده کردید که در فضای مجلس نقد و صحبتهایی بود که این نقدها و صحبتها به شکل شفافی در داخل مجلس مطرح شد و نهایتاً نمایندگان اینگونه تصمیم گرفتند.
یکی از نطقهای مهم جلسات رأی اعتماد نطق حضرتعالی بود و تلقی پیش آمد که شما گفتهاید "فتنه را بیخیال شوید و بدون در نظر گرفتن فتنه به وزرای پیشنهادی رأی دهید" البته شما مصاحبهای داشتید و به خوبی در بحث فتنه موضعگیری خود را بیان کردید، اما ملاک شما برای بررسی وزرا چه بود و اصلا به این قائل بودید که برای بررسی وزرای پیشنهادی باید به حضور و نقش آنها در فتنه توجه داشت؟
- جلالی: فتنه 88 برای مسئولیت گرفتن در داخل کشور حتماً ملاک بسیار مهمی است و افرادی که میخواهند کاری را برعهده بگیرند، باید نسبت به اصل، ثبات، ماندگاری و پایداری این نظام و قانون اساسی و قانونمدارانه عمل کردن پیشتاز باشند. نمیشود کسی مسئول باشد، ولی نسبت به نظام در دل وی شبههای وجود داشته باشد یا نسبت به صیانت از نظام در دلش تردید داشته باشد، یا در مورد اجرای قانون و قانون اساسی و قانون مدارانه عمل کردن تردید داشته باشد، لذا از این منظر ما حتماً این موضوع را مهم میدانیم.
سخن من در مجلس، عمل به مرّ کلام رهبری بود
ولی بحثی که من در داخل مجلس مطرح کردم این بود که ما به مرّ کلام رهبری عمل کنیم؛ آقا همیشه روی بحث فتنه حساسیت دارند و ما هم باید به همان نکته توجه داشته باشیم. سخن ما این بود که اگر کسانی در ستاد افرادی از همین کاندیداهایی که در فتنه مقصر هستند، حضور داشتند، آیا همه اعضای ستاد و کسانی که در این ستادها بودند به عنوان فتنه گرند و شما تصدیق میکنید که چنین چیزی نیست. چون زمانی که شورای نگهبان افرادی را به عنوان اینکه میتوانند در انتخابات کاندیدا شوند، تایید میکند، به این معناست که ما به لحاظ قانونی پذیرفتیم که آنها صلاحیت اداره کشور را دارند و حالا باید خودمان باید بسنجیم که چه کسی نمره بالاتر و چه کسی نمره پایینتری دارد.
دوم اینکه آیا کسانی که به این افراد رأی دادند، فتنهگر هستند؟ نه؛ چون حدود 14 میلیون نفر به آنها رأی دادند و این 14 میلیون نفر از پیکر همین جامعه هستند و برادران و خواهران و همه هموطن ما هستند.
سوم اینکه آیا اگر کسی به نتیجه انتخاباتی اعتراض قانونی داشت میتوان گفت که در فتنه مشارکت داشته است؟ خیر؛ چراکه وقتی ما در انتخابات شهرستانهای خودمان شرکت میکنیم، بلافاصله پس از انتخابات رقبا اعتراض میکنند، ولی مهم این است که این اعتراض با چه کیفیتی انجام شود. این اعتراض باید در چارچوب قانونی باشد و به همین دلیل مقام معظم رهبری در سال 88، 5 روز هم تمدید فرمودند تا شورای محترم نگهبان بررسی جامعتری را نسبت به موضوع داشته باشند و خود مقام معظم رهبری به دنبال اقناع بودند و به همین دلیل دفتر آقا مسئولان ستادهای این آقایان را دعوت میکنند و شخص مقام معظم رهبری با آنها جلسه میگذارند که حرکت بینظیری است که رهبری نظام با عدهای از افرادی که مسئول ستاد بودند جلسه بگذارند و حرفهای آنها را گوش کنند.
در یکی از روزنامهها مقالهای نوشتم/از 29 خرداد به بعد میتوان نام فتنه گذاشت
از چه زمانی ما میتوانیم بگوییم فتنه؛ از روز 29 خرداد. لذا روز 30 خرداد در یکی از روزنامهها مقالهای به نام فصلالخطاب از بنده چاپ شد که از الان به بعد هیچ کسی نمیتواند هیچ داعیهای داشته باشد، چرا که رهبری آمدند و فصلالخطاب هستند.
آن موقع روزنامه اعتدال بود؟
- جلالی: خیر، در روزنامه وطن امروز مقالهای نوشتم و در آن مقاله گفتم که وقتی مقام معظم رهبری خط مشی را روشن کردند، چارچوب نتیجه انتخابات نیز به لحاظ قانونی کاملاً مشخص است و شورای نگهبان نتیجه نهایی انتخابات را تعیین میکند و همه ما نیز با این مکانیسم مسئولیتها را گرفتیم، لذا اگر من این مکانیزم را قبول ندارم چرا امروز در این مسئولیت هستم؟ از آنجا به بعد طبعاً فتنه میشود. در این زمینه همه باید حساس باشیم و اگر کسانی از 29 خرداد به بعد برخوردهایشان آشوبگرانه و دعوت مردم به تجمع بود یا بحث تقلب در انتخابات را مطرح کرده باشند، طبعاً آنها دست در فتنه دارند و حداقل این است که صلاحیت مسئولیتهای کلیدی نظام را ندارند. البته آنها میتوانند از حقوق مشروع خود داخل سیستم برخوردار باشند، ولی افراد باید به چارچوبهای اساسی این نظام برای قبول مسئولیت اعتقاد داشته باشند و این بخشی بود که بنده آنجا مطرح کردم و نقدی بیان کردم که برخی دوستان در مورد آن تعریفی داشتند و نقد بنده این بود که بالاخره در بحث فتنه خیلی کاسبکارانه برخورد نکنیم.
خودزنی از دلایل تضعیف اصولگرایان بود
چقدر نیروهای خودمان را به نام فتنه زدیم؟ آیا نتیجه گرفتیم؟ یکی از دلایلی که ما اصولگرایان تضعیف شدیم خودزنیها بود؛ کسانی که در انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری خطشان را جدا کردند، بحثشان این است که اصولگرای خالص ما هستیم و بقیه یا تظاهر میکنند یا دروغ میگویند و قبول ندارند.
لذا این نگاه ابزارمدارانه به اصولگرایی غلط است. من برخی از دوستان را میبینم که به محض اینکه در خطر قرار میگیریم، همه اصولگرا میشویم و به محض اینکه در جایی خطر رفع میشود، میگویند آقا شما کجا هستید؟ چه کسی گفته اصولگرا هستید و دنبال کار و زندگیتان بروید. نمیتوان اینگونه برخورد کرد. استراتژی نظام ما و اصولگرایی باید این باشد. استراتژی اصولگرایی یعنی جذب حداکثری و دفع حداقلی، اما ما خودمان را دفع میکنیم و اصولگرایی خود را میزند.
بنابراین، این پدیده مثبتی نیست. اگر بیجهت به افراد میگفتید ساکت فتنه هستند، باید انتظار داشته باشید که شما کاسب فتنه شوید. اینگونه صحیح نیست. باید طبق ضربالمثل معروف "یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به دیگری" رفتار کرد.
لذا ما دلسوزانه حرف میزنیم و میگوییم جریان اصولگرایی باید وحدت داشته باشد و نگاه ما به یکدیگر باید جذب حداکثری باشد و آنقدر نباید کنکاشهای بیهوده در حوزههایی که به هیچ کاری نمیآید، جز بیجهت همدیگر را آزردن، انجام دهیم.
در جریان رأی اعتماد خود شما این موارد را متذکر میشدید، بهتر نبود؟
- جلالی: اگر نطق من را بخوانید دقیقاً این موارد را بیان کردم. بدانید در مجلس صحبت کردن، گاهی کار سادهای نیست و معمولا این اظهارات حساس است. لذا طبیعی است که فشار محیطی میتواند بر انسان اثر بگذارد. لذا من در صحن علنی و فراکسیون نیز همین موارد را گفتم، ولی آن اتفاقی که افتاد آن جملهای بود که آن دوستمان گفتند.
بهترین نطقی که از وزرا در جریان رای اعتماد برای جلب رای شنیدید کدام بود؟
- جلالی: به نظر من نطق آقای دکتر ظریف خیلی نطق جامع و خوبی بود. نطق مابقی وزراء نیز از توان و قدرت کافی برخوردار بود. نطق هر کسی در پاسخگویی چالشیتر میشود، گیرایی آن بیشتر است. مثلاً نطق آقای نجفی چالشی شد و نطق وی خوب و تاثیرگذار بود.
در نطق وی برخی مطالب ناصحیح مطرح شد.
- جلالی: شما آیا به لحاظ حرفهای میگویید یا میخواهید تجزیه و تحلیل کنید؟ یک زمانی میگویید که اوباما عجب سخنور خوبی است. سخنوری با اینکه بگویید صحبت وی درست یا غلط است، فرق میکند. ما به لحاظ سخنرانی و تاثیرگذاری این را مطرح کردیم.
منظور ما به شرط صحت است؟
- جلالی: اگر منظور براساس صحت باشد، باید یک یک نطقها را آنالیز کنیم که کدام حرف درست و کدام غلط است و آن بحث دیگری است که شاید الان ضرورتی نداشته باشد، به آن ورود پیدا کنیم.
ماجرای عدم قرائت جوابیه سپاه به نطق زنگنه
یکی از مواردی که در جریان رأی اعتماد مطرح شد عدم قرائت پاسخ سپاه به نطق آقای زنگنه بود. آقای زنگنه آخر نطق خود مطلبی را مطرح کردند. قبل از آن هم چند موضوع مطرح شد، ولی پاسخها قرائت شد و پاسخ آقای کدخدایی به نطق آقای علوی هم قرائت شد.
- جلالی: پاسخ برادر آقای رسایی به من هم قرائت شد.
ولی پاسخ سپاه قرائت نشد و ما نیز با برخی نمایندگان تماس گرفتیم و آنها بحث آئیننامه را مطرح کرده و گفتند که طبق آئیننامه لزومی به قرائت نبود.
- جلالی: چه چیزی میگفتند، چرا لزومی نداشت و پاسخ چه بود؟
گفتند در آئیننامه آمده است که اگر نمایندهای علیه نمایندهای صحبت کرد، آن فرد حق دارد جواب دهد.
- جلالی: علیالظاهر یک نارسایی آئیننامهای وجود دارد که باید این را اصلاح کرد و علیالظاهر برداشت دوستان این بود که علیه کسی، در اینجا میگویند کسی نیست و نهاد است. مثلاً ممکن است ما هر روز در مجلس علیه وزارتخانه و سازمانی حرف بزنیم.
خوب وزیر پیشنهادی اطلاعات آقای علوی درباره شورای نگهبان در نطق خود حرف زده بود، اما جوابیه شورای نگهبان قرائت شد.
- جلالی: صحیح است. از این منظر این جا علیه فرد نبود.
برداشت شما این است که این بخش از آئیننامه اصلاح شود؟
- جلالی: بله، بخشی از این موضوع به هیئت رئیسه باز میگردد و بخش دیگر این است که ما باید آئیننامه را شفاف کنیم که واقعاً یکی از اقداماتی که کمیسیون آئیننامه میتواند انجام دهد این است که تفاسیر متفاوتی از آئیننامه شکل نگیرد تا عملکردها متفاوت شود. لذا باید آئیننامه در این زمینه اصلاح و نارسایی آن نیز حل شود.
با توجه به اینکه که این موضوع را مطرح کردید که چند وزیر لب مرزی بودند و رأی آوردند و همچنین آقای نجفی با اختلاف یک رأی افتاد، فکر میکنید رفت و آمد نمایندگان ادوار و معاون پارلمانیهای سابق در مجلس داشتند. این رایزنیها علت این مسئله نبود؟
- جلالی: یکی از کارهای خوبی که این بار هیئت رئیسه انجام داد، این بود که به محض اینکه رفت و آمدها افزایش پیدا کرد، برای اولین بار رفت و آمدها محدود شد و هر وزیری میتوانست با خود 3 نفر را داخل لابی مجلس بیاورد. لذا رفت و آمدها محدود بود. اما این یک چیز عرفی است و پدیده جدیدی نیز نیست و نمیخواهم بگویم پدیده خوبی است. ولی وقتی هر کدام از ما ببینیم یکی میخواهد وزیر شود، با انگیزه شخصی یا رفاقت با وی لابی میکنیم یا با انگیزه ایمانی میگوید من بینی و بینالله هیچ چیز با این آدم ندارم، ولی او را توانمند میدانم و شهادت میدهم.
بالاخره افراد به هر حال گفتوگویی میکنند و مجلس نیز در زمان رای اعتماد تلاش کرد که این اتفاقات را محدود کند و من یادم است که در دوره زمانی گذشته، وقتی از پارلمان خارج میشدیم، لابی پر از جمعیت بود و در رستوران مجلس جمعیت زیادی وجود داشت، اما این موضوع کنترل شد.
البته باز هم چند روز قبل از رای اعتماد این لابیگری وجود داشت؟
- جلالی: چند روز قبل از رای اعتماد این لابیگری وجود داشت. شاید دوستان فکر نمیکردند این موضوع پیش بیاید و در جلسات با ریاست مجلس من به برخی از اعضای هیئت رئیسه اعتراض کردم که این خیلی بد است که اینقدر جمعیت و رفت و آمدها در مجلس انجام میشود و برخی اوقات ما وارد لابی که میشدیم تا داخل صحن مجلس برویم، زمان طولانی صرف میشد و هر فردی که به ما مراجعه میکرد، در مورد وزیری صحبت میکرد که بالاخره جلوی این موضوع گرفته شد.
آیا هر رفت و آمدی را در افتادن یا رای آوردن وزرا موثر میدانید؟
- جلالی: نمایندگان به این موارد توجهی نمیکنند و در بحث رأی اعتماد افراد به این موضوع توجه میکنند که صلاحیت فرد با مجموعه شرایط موجود در داخل کشور برای نماینده احراز شده باشد و در آن صورت رأی میدهد.
آیا اعتقادی به لابی ندارید؟
- جلالی: نمیگویم لابی موثر نیست. لابی از باب طریقیت. البته شاید کلمه لابی منفور شده باشد و اگر افرادی در مورد افراد دیگر توصیهکنند و این توصیه منجر به شناخت شود که چیز بدی نیست، ولی اگر منجر به زودوبند شود، حتما بد است. به طورمثال اگر شما بخواهید خبرنگاری را بیاورید، 5 نفر به شما زنگ بزنند که این افراد مورد وثوق شما باشند، طبیعی است در به کارگیری این فرد راحتتر تصمیم میگیرید و برای شما حجت تمام میشود.
ماجرای انشقاق فراکسیون رهروان ولایت و تأسیس فراکسیون حامی دولت
بعد از انتخاب آقای روحانی موضوعی مطرح شده مبنی بر اینکه انشقاق در فراکسیون رهروان ولایت به وجود آمده است و مقرر است فراکسیون حامیان دولت به نام اعتدال تشکیل شود، آیا این صحت دارد؟
- جلالی: ما به عنوان فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مسیرخود را ادامه میدهیم و تلاش ما این است بر اصولی که از ابتدا با توجه به آن فراکسیون تشکیل دادیم، پایبند باشیم و فراکسیون، دموکراتیک باشد و تا به حال نیز همین گونه بود. بنده چهارمین دوره است که در مجلس به عنوان نماینده فعالیت میکنم و در هیچ مجلسی ندیدم که فراکسیون با این نظم و با این میزان جلسات تشکیل شده باشد. در دوره قبل نیز در کل 4 سال یادم نمی آید 4 مجمع عمومی تشکیل شده باشد.
در دوره قبل در شورای مرکزی فراکسیون عضویت داشتم و گاهی اوقات 2 تا 3 ماه یکبار تشکیل جلسه میدادند؛ اما هر هفته یکشنبه 7 صبح شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت تشکیل جلسه میدهد و پس از آن به جلسه علنی میرویم و برای هر موضوع مهمی مجمع عمومی تشکیل میدهیم، لذا فراکسیون براساس عقلانیت و بر مبنای دموکراتیک و آزاد عمل کردن کار خود را انجام میدهد و هیچ چیز تحمیل نمیشود و فراکسیون تاکنون زنده مانده و پیش میرود.
میخواهند در جبهه اصولگرایان تفرقه ایجاد کنند
برخی نکاتی که مطرح میشود به این دلیل است که تفرقی در جبهه اصولگرایان ایجاد کنند و متاسفانه برخی رسانههای اصوگرا بدشان نمیآید به این موضوع دامن بزنند و به نظر میرسد این پدیده خوبی نیست و اصولگرایان نیز با هم متحد هستند. برخی فضاسازی رسانهای که بیرون از مجلس انجام میشود با درون مجلس متفاوت است. مثلاً سر موضوع جریان هیئت رئیسه مجلس فضاسازی که در بیرون شده بود این بود که وضعیت به سمت و سوی دیگری پیش خواهد رفت و من در خاطراتم گفتم که حتی برخی نزدیکان من و خانوادهام گفتند که چرا اینقدر تلاش میکنی؟ آقای لاریجانی که رأی نمیآورد در حالی که به آنها میگفتم ما در کف مجلس هستیم و با نمایندگان صحبت میکنیم و فضا همین فضا است.
هماکنون نیز به نظر میرسد برخیها مرتب از بیرون جوسازی میکنند. اخیرا یکی از روزنامهها از یک نماینده مجلس هشتم در مورد انشقاق فراکسیون اصولگریان رهروان ولایت مصاحبه گرفته است، ولی من با مدیر مسئول این روزنامه تماس گرفتم و گفتم "ای مومن خدا لااقل این را از یک نماینده مجلس نهم میگرفتی". وی در جواب گفت این به شکل رپرتاژ بوده و آن برادر محترم ما علاقه مند بوده در ساحت سیاسی کد مثبتی را به دولت و آقای دکتر روحانی بدهد، چون در ستاد برادر دیگری بوده و برای این منظور مصاحبهای را تنظیم کرده و پس از صحبت با خبرنگار این مصاحبه در روزنامه منتشر شده است. البته زمانی که آدمی میخواهد مطرح شود بحث بیمبنایی را مطرح میکند.
روحانی مخالف تشکیل فراکسیون حامی دولت در مجلس است
به نظر من اصلا این گونه نیست و طبق صحبتی که با آقای دکتر روحانی شده بود وی گفته بود که ما با تشکیل فراکسیونی به نام فراکسیون دولت موافق نیستم و 2 فراکسیونی که وجود دارند، کار خود را انجام میدهند.
گاهی برخی از دوستان در داخل مجلس گله دارند و این گله گذاری را در قالب مصاحبه مطرح میکنند و پس از آن روی آن مصاحبه فضا سازی انجام میشود. لذا در درون مجلس و فراکسیون چنین چیزی نیست. ما اعضای فراکسیون که در کنار هم هستیم، با یکدیگر برادریم و همه اعضا نیز میدانند که ما اگر در کنار هم بایستیم دارای وزنی تاثیرگذار هستم و اگر قرار باشد جدا باشیم، به چند فراکسیون اقلیت تبدیل میشویم بدون فراکسیون اکثریت در داخل مجلس. ضمن اینکه داشتن یک فراکسیون اکثریت در داخل مجلس کار مجلس راحتتر و روان تر میکند.
اگر در دورههای قبل مجلس به هئیت رئیسه نگاهی بیندازیم، بعضاً برای منشی 40 تا 50 نفر کاندیدا میشدند، ولی با تشکیل فراکسیون این را پالایش میکنیم و قبل از مطرح شدن در صحن هر کسی خواست در فراکسیون کاندیدا میشود، ولی وقتی به داخل صحن میآیند دیگر نزاعها وارد صحن نمیشود و شکل آن منسجم تر میشود. لذا این موارد جوی است که در بیرون مجلس برخی مطرح میکنند.
آقای جلالی این موضوع مطرح شده بود که فراکسیون اصولگرایان مجلس قرار است با فراکسیون رهروان ولایت پیوند برقرار کنند، ولی این موضوع از طریق فراکسیون رهروان تکذیب شده بود، نظر شما در این خصوص چیست؟
- جلالی: اتفاقاً ما دنبال پیوند هستیم و باید بررسی کنیم که اختلافات از کجا شروع شد. نمیتوان به افرادی گفت که شما اصولگرا نیستند و ساکت فتنه هستید و عیب و ایراد دارید و در زمان فتح به درد نمیخورید، ولی در زمان شکست خوب هستید و همه بیایید، چرا که میخواهیم سیاهی لشگر بیشتری داشته باشیم. اصلاً این نگاه بدی است که در کشور وجود دارد و در جبهه اصولگرایی متاسفانه نگاه قالبی است. یعنی به آدمها به شکل ابزاری نگاه میکنیم و اگر آدمها واقعاً اصولگرا هستند و قبولشان داریم، در همه سطوح با آنها کار کنیم، ولی اگر قبول نداریم نمیتوان گفت که قبل از انتخابات با هم وحدت کنیم و پس از آن آقایان بگویند وحدت چیست و وحدت معنی ندارد پس کار خود را انجام دهید.
به محض ثبت نام آقای هاشمی در انتخابات گفته شد که اصولگرایان وحدت کنند
من یادم است که به محض اینکه آقای هاشمی در انتخابات امسال ثبت نام کرد فردا صبح آن روز گفتند در مجلس با هم وحدت کنیم، اما باز وقتی آقای هاشمی تایید صلاحیت نشد، دوباره وحدت به فراموشی سپرده شد و تا آقای روحانی رأی آورد، گفته شد بیایید وحدت کنیم.
افرادی که اینگونه در مورد پدیده وحدت در اصولگرایی حرف می زنند، حرفهای آنها مبنایی ندارند. هیچ انسان و تشکیلاتی دوست ندارد که ابزارگونه با وی برخورد شود. برخیها میخواهند که همه تصمیمات خود را در جمعهای کوچک وپشت پرده بگیرند و به بقیه ابلاغ کنند، ولی ما این روش را قبول نداریم. یعنی روش ابلاغ تصمیمات به دیگران. اگر تصمیمی میخواهد گرفته شود باید در فرآیند دسته جمعی تصمیم بگیریم.
اگر بخواهم حرف بزنم سابقه گلایهگذاری تاریخی دارم
من اگر بخواهم حرف بزنم سابقه گلایهگذاری تاریخی دارم. مثلاً در 7+8 مشاهده کنید که چه برخوردهایی انجام شده است، بنده یادم است که در جلسات 7+8 گفتم که شما از الان هیئت رئیسه مجلس را میچینید و این چیز خوبی نیست. اصولگرایی را قربانی جریان قدرت آینده مجلس نکنید. هماکنون نوارهای اظهارات من موجود است و ما گفتم که مجلس را به گروگان هیئت رئیسه نگیرید، ولی کسانی که به جلسه 7+8 آمده بودند از همان زمان ذهنیتشان به هیئت رئیسه مجلس و پس از آن به ریاست جمهوری بود؛ به همین دلیل آنقدر برخوردها حذفی بود که وقتی مجلس نهم شکل گرفت، دوستان گفتند « وحدت» و من گفتم که این نمایندگانی که من میبینم، علیه شما هستند و اصلا آمادگی ندارند که کنار شما بنشینند و زمانی که شما قرار بود برای استان های مختلف لیست بنویسید، بخش زیادی را حذف کردید و گفتید آنها اصولگرا نیستند. حال آنها رای آوردند و شما می خواهید ابزار گونه جمعشان نمایید، ولی در فضای طبیعی اصلاً کنار شما گرد نمیآیند.
ما آنها را گرد آوردیم و گفتیم که متفرق نباشید. بعد به جریان هیئت رئیسه مجلس رسیدیم. اول جلساتی را برگزار کردند و آنها ما را به رسمیت نمی شناختند و برای مذاکره با افراد شاخص در مجلس مذاکره میکردند. بعد از مدتی مشاهده کردند که روال این گونه نیست که نخواهند مذاکره کنند و پس از آن به سراغ ما آمدند و درخواست مذاکره کردند. ما 6 تا 7 جلسه طولانی با آنها داشتیم و گفتیم ما در فراکسیون بعد از تشکیل مجلس تصمیم میگیریم و بزرگترین مشکل ما هیئت رئیسه است و شما هیئت رئیسه را در فرایند دموکراتیک انتخاب کنید. آنها گفتند چه فرایندی؟ ما گفتیم فرایند آن این گونه است که همه نمایندگان مجلس حضور داشته باشند و اگر این روش را قبول ندارید، شما میگویید که اصلاح طلبان حضور نداشته باشند، ولی این مجلس 8 تا اصلاح طلب نام و نشان دار دارد و این 8 نفر نباشند.
پس از آن گفتند که اقلیت دینی هم نباشد و ما گفتیم وقتی یک اقلیت دینی می گوید من اصولگرا هستم و مشی شما را قبول دارم، حالا آنها را رد کنیم؟ بعد یک دفعه لیستی آوردند و عنوان اصلاح طلب نبود، بلکه گفتند که 40 تا 50 نفر فتنه گر در مجلس هستند که ما گفتیم این حرف مقبول نیست و این افراد همکاران ما هستند و ما میخواهیم با آنها کار کنیم، لذا کسانی که شورای نگهبان تایید کردند و از فیلترهای مختلف گذاشتند، دیگر نمیتوان اسم آنها را "فتنهگر" گذاشت. شاید درآینده کارهایی انجام دهند که همه ما نسبت به آنها معترض شویم، ولی امروز که نمیتوان عقاب قبل از جرم و جنایت انجام دهیم.
برخی مصاحبه رسانهها القایی است
لذا این موارد زمینههای اختلاف را ایجاد کرد و الان هم قبل از انتخاب کابینه برخی اظهارنظرهایی کردند، اما آن اظهارنظرها فقط در سطح رسانه بود و به آنها پیشنهاد دادیم که در سطح هیئت رئیسه 2 فراکسیون جلساتی با هم برگزار کنیم؛ اما برگزار نشد. البته جو رسانهای اینگونه است که رسانههای ما از این موضوعات بدشان نمیآید. من خودم رسانهای هستم و می فهمم که برخی مصاحبهها القایی است.
مثلاً شما یا برخی همکاران رسانهای شما برای مصاحبه با نمایندهای تماس گرفته و میگویید که بهتر نیست الان در این شرایط با هم وحدت کنید؟ آن نماینده هم میگوید بله چرا خیلی خوب است وحدت کنیم. آن رسانه هم خبر میزند که فلانی گفت "وحدت اصولگرایان در شرایط فعلی ضروری است" و بعد میپرسید که قرار نیست که با هم گفتوگویی داشته باشید و برنامه ای برای گفتوگو دارید؟ آن نماینده نیز میگوید بله در آینده همکاری میکنیم تا گفتوگو انجام شود و بعد شما خبر منتشر میکنید که فلانی بر ضرورت گفتوگوی 2 فراکسیون تایید کرد و وی تاکید کرد در آینده این گفتوگوها انجام خواهد شد در حالی که هیچ چیز کنار آن نبود و قرار نیست که همه ما در فضای رسانهای با هم صحبت کنیم.
جریان اصولگرایی باید به سمت وحدت پیش برود
ما همکار هستیم و صندلیهایمان کنار همدیگر است و می توانیم در کنار هم قرار گیریم و ما به این اعتقاد داریم که جریان اصولگرایی باید به سمت وحدت پیش برود و امروز ضرورت وحدت وجود دارد. وحدت باید براساس مبانی و نه براساس منافع باشد. اینکه افرادی منافع خود را در نظر بگیرند و بگویند "وحدت" و وقتی منافعشان کم شد، منکر وحدت شوند، صحیح نیست. وحدت با خود محوری نمیشود، وحدت با اتهام زنی ممکن نیست و اینکه صفوفمان را در باطن جدا بدانیم، اما در ظاهر در کنار همدیگر جمع شویم، امر میسوری نیست، ولی ضرورت وحدت با آسیب شناسی رفتار ما، کنار زدن برخی آدمهایی که افراطی برخورد میکنند، ضروری است. کلمه افراطی ممکن است کمی مُد شده باشد و برخی بخواهند از این کلمه در جاهای بد استفاده کند و گاهی به کسی که جلوی مبانی انقلاب میایستد، اتهام افراطی میزنند و به نظر من این مردود است. لذا کسی که بر مبانی انقلاب و نظام میایستد، افراطی نیست.
ولی اگر افرادی رفتارهای افراط گریانه ای که هیچ ارتباط به مبانی انقلاب و نظام و ولایت و رهبری ندارد، بروز دهند، آنها باید در جبهه اصولگرایی به حاشیه رانده شوند، لذا حتما زمینه های وحدت می تواند فراهم شود.
شما گفتید که برخی رفتارهای نه چندان خوبی از افراد متخلف دیده شده است ولی وقتی شما قدرت گرفتید، آنها را قلع وقمع کردید. نظر شما در این خصوص چیست؟
- جلالی: حتماً رفتار ما هم قابل آسیب شناسی و نقد است و من هم نمیخواهم یک طرفه به قاضی بروم و معنی این نیست که رفتار ما رفتار صددرصد صحیح است، ولی قلع و قمعی در کار نبوده و تمام اقداماتی که انجام شده است براساس کار دموکراتیک در داخل مجلس بود و در مورد هیئت رئیسه مجلس نیز نمایندگان به 2 لیست رای دادند.
توکلی و عدم علاقه وی به ماندن در مرکز پژوهشهای مجلس
آیا نمیشد که آقای دکتر توکلی را از سمت ریاست مرکز پژوهشهای مجلس برنداشت؟
- جلالی: من موافق رفتن آقای توکلی از مرکز پژوهشها نبودم و همان زمان به دوستان گفتم بحث من برای پذیرش مسئولیت ریاست مرکز پژوهشهای مجلس مطرح شد، رزومهای را در آخرین ساعات تصمیم گیری دادم و دلیل این بود که بر این مصر بودم که آقای توکلی رئیس باشد و من در تقابل با وی در این ماجرا نباشم، لذا من در جریان تشکیل فراکسیونو هیئت رئیسه بحثم این بود که بنده هیچ سهم و جایگاهی نمیخواهم و زمانی که ما برای هیئت رئیسه کار میکردیم، از اول اصرار نمایندگان بر این بود که شما باید یکی از دبیرها باشید یا برخی مطرح میکردند که کنار دست آقای لاریجانی بنشینید و من گفتم ذاتم با نشستن 3 تا 4 ساعت در یک جا سازگار نیست و آدم متحرکی هستم و نمی توانم بنشینم.
دوستان اظهار محبت میکردند که در جایگاه نواب رئیس قرار گیرم، بنده آن زمان گفتم که با داشتن چهره هایی مانند مهندس باهنر و حاج آقا ابوترابی جایگاهی نیست که ما قرار گیریم، تازه اگر هر 2 این بزرگواران نباشند، باز ما چهرههای موجه، قابل قبول و خوبی را در داخل مجلس داریم که جایی برای من نیست و من مسئولیتی نپذیرفتم.
اما وقتی بحث ریاست مرکز پژوهشها مطرح شد، پیشنهاد شد که من ثبت نام کنم. من رزومه خود را وقتی دادم که به بنده گفتند تصمیم بر این اساس که دکتر توکلی بعد از 8 سال از آنجا بروند و در آنجا فرد جدیدی این سمت را برعهده گیرد. لذا اگر شما هم نباشید فرد دیگری به آنجا خواهد رفت. لذا رزومه خود را بدهید.
آیا آقای توکلی علاقمند به ماندن در مرکز پژوهشها نبودند؟
- جلالی: دکتر توکلی مقطعی گفته بودند که علاقهای به ماندن در مرکز پژوهشها ندارد و بعضا این موضوع رسانهای هم شده بود و من صحبتی با وی نداشتم که میماند و یا نمیماند.
شایعه دبیری جلالی در شورای عالی امنیت ملی
با توجه به مطرح شدن انتقال پرونده هستهای به وزارت خارجه، آیا شایعه حضور شما به عنوان دبیر شورای عالی امینت ملی صحت دارد؟
- جلالی: چون ما این طرف صف هستیم و بقیه آن طرف صف، لذا اینکه تصمیم گیرندگان در گوشی چه میگویند و نام چه کسانی را مطرح میکنند، ما خبر نداریم. اما این پرسش مطرح است که چرا پرونده هسته ای به دبیرخانه شورای امینت ملی رفت، پرونده هسته ای ما که امنیتی نبود.در مقطع زمانی که موضوع هسته ای مطرح شد، پیشنهاد آقای دکتر خرازی این بود که دکتر روحانی مسئولیت این کار را برعهده گیرد و وی نیز در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی حضور داشتند، لذا این مسئولیت به دکتر روحانی سپرده شد.
این موضوع از زمان دکتر لاریجانی و دکتر جلیلی باقی ماند. اما این سوال مطرح است که آیا این موضوع در دبیرخانه بماند یا نماند؟ لذا این موضوع باید در سطوح عالی تصمیمگیری شود و ابه هماهنگی نیاز دارد که باید بین 2 شخصیت یعنی میان رهبری معظم انقلاب و ریاست جمهوری و براساس سیاستهایی که مقام معظم رهبری تعیین میکنند، تصمیمگیری شود. اما برخی معتقدند که این موضوع به وزارتخانه سپرده شود.
اگر 2 اقدام انجام دهیم کار بدی نسیت؛ اولاً سازمان انرژی اتمی را در ذیل وزارت نیرو قرار دهیم که ما در حال حاضر برروی این موضوع در مرکز پژوهشها کار میکنیم، لذا ما باید وزارتخانهای به نام وزارت انرژی ایجاد کنیم و همه انرژی ما اعم از فسیلی و نو ذیل این وزارتخانه باشد و این وزارتخانه برق و نفت را در بر میگیرد و اگر این کار هم نشود اگر هماکنون انرژی هستهای به وزارت نیرو سپرده شود، مناسب است. منطق این است که چرا ما میخواهیم انرژی هسته ای داشته باشیم؟ چون میخواهیم برق داشته باشیم و مسئولینی که در کشور برق را پیگیری میکنند، روزی با احداث سد از توربینها برق بگیرند و یک روز نیز در نیروگاه سیکل ترکیبی از گاز استفاده می کنند و روز دیگر از انرژی هسته ای برق میگیرند.
در مورد وزارت خارجه نیز هر چقدر بار امنیتی این موضوع را کمتر کنیم، بهتر است. ولی من شنیدهام که آقای روحانی موضوع هسته ای را خودشان میخواهند در دست بگیرند و مدیریت کنند. لذا اگر به این شکل باشد باید دید که آیا پیگریها در ذیل وزارت خارجه یا در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی انجام میشود.
آیا شنیدهاید که دکتر ولایتی قرار است دبیر شورای عالی امنیت ملی شود؟
- جلالی: من هم این شایعات را شنیدم که افرادی مطرح هستند و هنوز تا اینجا کسی قطعی نشده است.