صراط: رئیس جمهور کشورمان در هفته گذشته و در آستانه حضورش در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، دو تعامل رسانه ای را با شبکه NBC آمریکا و روزنامه واشنگتن پست انجام داد.
با خانم "آن کوری" خبرنگار NBC گفتگوی تلویزیونی انجام داد و در واشنگتن پست هم یادداشتی را منتشر کرد که فحوای کلی آن اشاراتی چند به مسائل مهمی مثل سوریه، پرونده هسته ای ایران و چند مورد دیگر بود.
این اقدامات و نگاهی به متن اظهارات و نوشته دکتر روحانی، نکاتی انتقادی را در نظر می آورد که بیان آنها در مقطع فعلی ضروریست:
یکم: شبکه NBC آمریکا اساساً یک شبکه خبری نیست و بیشتر به پخش برنامه های سرگرمی در آمریکا شهرت دارد.خبرنگار این شبکه یعنی خانم "آن کوری" نیز در آمریکا به داشتن جاذبه های اروتیک! مشهور است.
شبکه مذکور همچنین در دولت گذشته و در سایه بی خبری و بی تفاوتی مسئولان دفتر رئیس جمهور، مستندی را درباره یک روز کاری رئیس جمهور احمدی نژاد و با حضور همین خانم کوری ساخت که سراسر حاوی حملات نرم علیه جمهوری اسلامی ایران بود.
آیا دانستن این مقولات واضح که با یک تأمل ساده هم قابل درک بودند، برای مسئولان دفتر ریاست جمهوری تا آن اندازه سخت بود که با اختصاص اولین مصاحبه خارجی رئیس جمهور جدید به NBC و آن کوری، هم زمینه هایی از اعمال قدرت نرم علیه بخشی از ساختار دولت جمهوری اسلامی را فراهم آوردند و هم سبب ساز بروز پیامهایی منفی از قِبَلِ حضور آن کوری در برابر دکتر روحانی شدند؟!
دوم: رئیس جمهور روحانی در گفتگو با NBC حرفهایی به شدت کلی را مطرح کرده اند که باید گفت انتظار کلی گویی تا این اندازه از ایشان نمی رفت.
اینکه ایشان رژیم غاصب صهیونیستی را یک "کشور"!!! بنامند، کمک های ایران به سوریه را صرفاً و موکداً "کمکهای غذایی و دارویی" بنامند، از اعتراف به ضعف های آمریکا طفره بروند، درباره افسانه هولوکاست به گفتن جمله "من تاریخدان نیستم" بسنده کنند و در مقابل اینهمه تاریخ جنایتکاری آمریکا علیه مردم ایران فقط عبارت "گله مندی مردم ما از آمریکا"! را بر زبان بیاورند؛ از ایشان بسیار بعید بود و باید با گلایه گفت که این حرفها نرمش هایی هستند که قهرمانانه نیستند.
همچنین باید این نکته را نیز مورد اشاره قرار داد که با این حرفهای کلی دل هیچکس نرم نخواهد شد!مردم دنیا این حرفها را با شعارهای مرگ بر آمریکای ملت ایران در راهپیمایی ها، مواضع انقلابی رهبر جمهوری اسلامی ایران و پیشرفت های سریع ایران تطبیق خواهند داد و اینطور خواهند فهمید که روحانی هم مثل احمدی نژاد آمده که برود و احیاناً نیم نگاهی به اشاره های مشایی هایش! دارد.
و سوم: یادداشت نویسی آقای روحانی در ستون آزاد روزنامه واشنگتن پست، کاری بس نادرست و دون شأن ایشان و جمهوری اسلامی بود.البته ما می دانیم که بر طبق اسناد، در کنار گروه مشاوران خارجی آقای روحانی، هستند کسانیکه دل به عشق "دهکده جهانی" بسته اند و بر الگوگیری از هند و سنگاپور هم تأکید می ورزند. اما آیا فهمیدن این نکته که نوشتن یادداشت برای ستون یک روزنامه آمریکایی چه پیام های سوئی می تواند برای آقای روحانی و کشور عزیز ایران داشته باشد تا این اندازه سخت بود؟
البته شاید آقایان و خانم ها بگویند: پوتین هم برای روزنامه نیویورک تایمز مطلب می نویسد!
که پاسخ این است که اولاً چرا اشتباه بزرگ پوتین باید توسط رئیس جمهور روحانی تکرار شود و ثانیاً اگر رئیس جمهور روحانی هم حاضر بود مثل پوتین، تمام قد از سوریه دفاع کند و کمک های ایران به سوریه را "کمک های صرفاً غذایی و دارویی" نخواند، آنگاه ای بسا که این مقاله نویسی، در کنار مضارّش، مثبتاتی را هم با خود داشت.
در باب محتوای مقاله نیز، اگرچه رئوس مطالب بهتر از صحبت های آقای روحانی با NBC است اما اینکه مردم ایران به دنبال "عشق"! هستند و ایران "دیالوگ ملی" را در سوریه تعقیب می کند و گفتن این جمله به مخاطبان آمریکایی که "تعریف مرا مورد توجه قرار دهید"! حرفهای ناخوبی بودند که ایکاش در یادداشت آقای روحانی نوشته نمی شدند.
آقای روحانی حتماً از یاد نبرده است که سرنوشت آنهایی که قبل از ایشان همه چیز را به عشق! و انسان! گره زده بودند چه شد!
همچنین علی القاعده ایشان می دانند که دیالوگ ملی در سوریه برقرار است و این، تروریست هایی از اروپا و افغانستان و عربستان هستند که با حمایت آمریکا در حال جنگ با مردم و دولت سوریه و لگدمال کردن دیالوگ ملی در این کشور حامی مقاومت هستند.
و نکته آخر اینکه بیان جمله "تعریف مرا مورد توجه قرار دهید"! برای مخاطبانی در آمریکا، کلماتی مثل تضرّع و ابراز خاکساری در مقابل مخاطب را به ذهن متبادر می کند.
آقای روحانی باید به این نکات بیشتر توجه کند تا نرمش های احتمالی ایشان حتماً متصف به قید "قهرمانانه" و مقولات عزت مندانه و انقلابی باشد و ان شاء الله باقی بماند.