صراط: نزاع در روابط زناشوئی از زمانی آغاز می شود که زن یا مرد فراموش مي كنند كه متفاوت هستند. مرد هم از زن توقع دارد كه مثل او فكر كرده و عكس العمل نشان دهد، زن نيز از مرد توقع دارد درست مثل او رفتار كند. هرگز نمي توانيم بدون كسب بينش روشن و واضح در مورد تفاوت هايمان يكديگر را شناخته و بپذيريم.
مهمترين گله زنان از دست مردان اين ست كه مردان شنونده هاي خوبي نيستند. زنان اغلب بدون اينكه متوجه باشند به اين صورت دعوايي را شروع مي كنند كه احساسات واقعي خود را مستقيما نشان نمي دهند. يك زن به جاي اين كه مخالفت يا نارضايتي خود را مستقيما و بدون حاشيه رفتن ابرازكند، با سئوالاتي دوپهلو به طور ناخواسته موافقتش را از طرف مقابل دريغ مي كند. البته قصد او اصلا اين نيست اما مرد اين طور برداشت مي كند.
وقتي كه مرد دير به خانه مي رسد زن شايد اين طور فكر كند كه "اصلا دوست ندارم چشم انتظاربمونم"يا اينكه نگران مي شود از اين كه شايد بلايي بر سر مرد آمده باشد. اما بعد از اين كه مرد به خانه رسيد زن به جاي اينكه مستقيما احساساتش را نشان دهد،اين طورسئوال مي كند"چطور تونستي اين قدر دير بيايي"يا وقتي اينقدر دير مي كني من بايد چه فكري كنم؟يا چرا تلفن نكردي بگي كه دير مي يايي؟
اگر زن مي خواهد واقعا دليل دير آمدن مرد را بداند، غلط نيست كه بپرسد؛ پس چرا تلفن نكردي؟ اما زماني كه زن عصباني است، لحن صدايش نشان مي دهد كه اصلا به دنبال شنيدن جوابي نيست بلكه فقط مي خواهد نشان دهد كه مرد هيچ دليل قانع كننده اي براي دير آمدن ندارد.
اگر مردي در مقابل چنين سوالاتي قرار بگيريد، نه تنها به احساسات زن توجهي نشان نمي دهد بلكه فقط مخالفت زن را احساس خواهد كرد. مرد احساس مي كند كه زن مي خواهددر كارهاي او دخالت كند. او احساس مي كند مورد حمله قرار گرفته و حالت دفاعي به خود مي گيرد. زن اصلا متوجه نمي شود كه براي مرد ديدن اين نوع رفتار بسيار رنج آور است.
زنان به توجه نياز دارند و مردان به تاييد. هر قدر مردي زنش را بيشتر دوست داشته باشد، بيشتر به تاييد او نياز دارد. در آغاز يك رابطه هميشه اين تاييد وجود دارد. يا زن دائما با رفتار خود مرد را تاييد مي كند يا اين كه مرد كاملا مطمئن است كه اين تاييد وجود دارد. حتي اگر زن در گذشته از دست پدرش يا مرد ديگر ناراحت شده باشد باز هم موفق مي شود در ابتداي شروع يك رابطه با همسرش همدلي نشان بدهد. چون احساس مي كند اين مرد با بقيه فرق داشته و شخصيت به خصوصي دارد.
اما اگر بعد اين همدلي و تاييد از مرد دريغ شود، بسيار دردناك خواهد بود. زنان اغلب نمي دانند كه چطور و چه وقتي همدلي شان را دريغ كنند. اما وقتي دست به اين کار نمی زنند فكر مي كنند دلايل منطقي براي اين كارشان دارند. آنها نمي دانند كه تاييد و همدلي چه اهميتي براي مردان دارد و به همين دليل هم نمي توانند سنجيده تر عمل كنند.
شايد زن با رفتار شوهرش موافق نباشد، با اين وجود شخصيت او را بپذيرد. مرد براي اين كه بتواند احساس كند مورد عشق و علاقه قرار دارد به طور كلي به تاييد شدن شخصيتش نياز دارد، حتي اگر بعضي از رفتارهايش پذيرفته نشوند. وقتي كه زني با رفتار شوهرش موافق نباشد و بخواهد او را تغيير دهد، معمولا تاييدش را از او دريغ مي كند. مطمئنا زمان هايي وجود دارد كه زن، مرد و رفتارهايش را مي پذيرد. اما دريغ پذيرش از مرد به طور كلي، بسيار دردناك خواهد بود.
بيشتر مردان خجالت مي كشند كه تا چه حد به تاييد شدن نيازمندند. آنها هر كاري كه از دسشان بر مي آيد انجام مي دهند تا ثابت كنند اين مسله اصلا برايشان اهميت ندارد. پس چرا به محض اينكه تاييد و همدلي زن را از دست مي دهند بلافاصله سرد و بي تفاوت شده و حالت دفاعي به خود مي گيرند؟ زيرا اين مسئله براي آنها بسيار دردناك است. به همين دليل هم بيشتر روابط در مقطع آغازين موفقيت آميز هستند زيرا در اين زمان مرد براي زن اهميت بسيار دارد.
مرد تحت تاثير اثر خوب و زيباي تاييد زن قرار دارد و انگار كه در آسمان هفتم است. اما به محض اينكه زن او را مايوس و سرخورده كرد گرفتار غضب و بي مهري مي شود. او همدلي و تاييد همسرش را از دست داده و از قصر بيرون رانده مي شود.
يك مرد مي تواند به خوبي با ياس و سرخوردگي زن كنار بيايد، اما اگر اين ياس با طرد شدن و بي محلي همراه باشد، احساسات مرد به شدت جريحه دار مي شود. اغلب زنان از شوهرانشان مي پرسند كه در طي روز چه كارهايي انجام داده است. اما در عين حال لحني سرزنش كننده به خود مي گيرند.آنها اين كار را مي كنند چون فكر مي كنند مي توانند به مرد درس عبرتي بدهند، اما اين روش اصلا تاثير نداشته بلكه فقط ترس و نا امني ايجاد مي كند و مرد به تدريج انگيزه خود را از دست مي دهد.
