صراط: وقوع جنایتهایی از این دست در این نقطه از مرز بیسابقه نیست. پیش از این هم در مواردی دیگر سربازان وظیفه حاضر در پاسگاههای مرزی بارها توسط اشرار و تروریستها مورد حمله قرار گرفته و تعدادی از آنها به شهادت رسیده یا مجروح شدهاند.
به عنوان مثال در سال 81 یکی دوستان من در دوره خدمت سربازیاش بعد از گذراندن دوره آموزشی در شهر جهرم استان فارس به نقطه صفر مرزی میان ایران پاکستان و افغانستان اعزام شد. در یکی از شبهای خدمت سربازیاش هنگامی که به همراه 3 سرباز وظیفه دیگر در یک برجک مرزی حاضر بود. ساعت 4 و نیم نیمهشب توسط اشرار مسلح منطقه دو گلوله اسلحه کلاشینکف به او شلیک شد. یکی به سینهاش خورد و گلوله دیگر در ران پایش نشست.
با این حال با وجود فاصله 16 کیلومتری این برجک با پاسگاه مرکزی و همچنین نداشتن برق و کمکهای اولیه برای جلوگیری از خونریزی، با درخواست کمک بقیه سربازهای حاضر در برجک از پاسگاه مرکزی یک ساعت و نیم بعد یک خودروی کمک به محل حادثه آمد و سرباز وظیفه مجروح را به بیمارستانی در زاهدان منتقل کردند. خوشبختانه بخت با او یار بود و با وجود اصابت دو گلوله و خونریزی بسیار از حادثه جان به در برد.
با این حال 14 مرزبان غیور حادثه تروریستی هفته گذشته، که 12 تن از آنان سرباز وظیفه بودند حالا به شهادت رسیدهاند. مرزبانان کشورمان در این نقطه حساس همیشه تاوان مجاهدت و ایستادگیشان برای پاسداری از مرزهای کشور را دادهاند. بر اساس اعلام فرمانده نیروی انتظامی کل کشور: " به طور میانگین در هر سال 100 مامور نیروی انتظامی در مبارزه با قاچاقچیان موادمخدر به شهادت میرسند." بخش زیادی از این شهدای گرانقدر در مرزهای کشور به شهادت میرسند.
به دلیل تردد قاچاقچیان باندهای مواد مخدر بعلاوه تحرکات اشرار و تروریستهایی که با تحریک دیگر کشورها در این نقطه از کشورمان اقدام به فعالیت میکنند، همیشه مرزهای استان سیستان و بلوچستان واجد اهمیت و حساسیتهای امنیتی فوقالعاده بالایی بودهاند. این مساله تنها به دوران امروز و پس از پیروزی انقلاب اسلامی مربوط نیست. در سالهای پیش از انقلاب نیز اشرار در این نقطه فعالیتهایی میکردند.
با وجود این میزان از اهمیت و حساسیت هنوز حفاظ و مرزبانی از بخشهای زیادی از نقاط مرزی کشور در این استان توسط سربازان وظیفه انجام میشود. این در حالی است که سربازان وظیفه بر اساس قانون از پایینترین درجه نظامی برخوردار هستند.
دوره خدمت آنها در بیشترین حالت تنها 24 ماه طول خواهد کشید و پس از آن به کار یا فعالیتی دیگر مشغول میشوند. از طرفی کل دوره آموزشی آنها 3 ماه طول میکشد که در این دوره سه ماهه هم تنها به صورت کلی آموزشهای نظامی را دریافت میکنند. سربازان وظیفه به همین دلایل نیروهای حرفهای و تخصصی در میان نیروهای نظامی محسوب نمیشوند.
سربازان وظیفهای که به این نقاط کشور اعزام میشوند با امکانات و آموزشهای کم راهی نبردی دشوار و نابرابر با تروریستهای تا دندان مسلحی میشوند که دلارهای نفتی برخی کشورهای همسایه تجهیز شدهاند.
دوست من که در حادثهای مشابه حادثه اخیر در سال 81 در همین مرز کشور دو گلوله خورد، در همین باره میگوید: " اعزام نیرو به نقاط مرزی برنامهریزی و اصول خاصی ندارد، من که بزرگ شده منطقهای کوهستانی با اقلیمی به نسبت خنک هستم وسط منطقهای کویری اعزام شدم، در حالی که هیچ چیزی از زندگی در کویر نمیدانستم. در همان حال یکی از همخدمتیهای من که از استانی کویری میآمد به کوهستانهای برفی کردستان اعزام شد. علاوه بر این وقتی به این نقطه مرزی میرفتیم آموزش اضافه و بیشتری فراتر از آموزشهایی که به دیگر سربازان داده شده ندیدیم. یعنی همان میزان آموزش نظامی که من دیدم سربازی که برای خدمت در یک پاسگاه نیروی انتظامی در وسط تهران اعزام شد هم دید."
با در نظر گرفتن همه این نکات و با توجه به اینکه حساسیتهای امنیتی در نقاط مرزی به خصوص در استانی مانند سیستان و بلوچستان که نیازمند مراقبتهای بیشتر است، به نظر میرسد فرماندهی مرزبانی ناجا که تا کنون اقدامات بسیار زیادی در زمینه حفاظت از مرزهای کشور انجام داده و در این راه شهدای بسیاری نیز تقدیم کرده است. باید در زمینه ارسال نیرو به این منطقه تجدید نظری اساسی انجام دهد.
بدون شک اگر هم به این نقطه مرزی و هم به دیگر نقاط حساس مانند این، نیروهای نظامی و مرزبانان آموزش دیده و کماندوهای متخصص مبارزه با اشرار ارسال شود، در آینده نه هیچ فرد یا گروه تروریست و شروری امکان فعالیت و عرض اندام خواهد داشت و نه از فرزندان این مرز بوم کسی کشته خواهد شد.
به این شکل نیروهای توانمند مرزبانی کشور خواهند توانست در مدتی کوتاه و کم، ریشه گروه های تروریستی و اشرار فعال در این مناطق را که به شیوه های ناجوانمردانه سربازان وظیفه مشغول خدمت را به رگبار گلوله های سبک و سنگینی می بندند تار و مار کنند.