اضافه بر این، با مرور مختصری بر تاریخ جوامع بشری مشخص میشود که تامین غذا یکی از عوامل ظهور و افول تمدنهای بشری در اعصار و قرون مختلف بودهاست.
این مسئله در ایران به شکل کاملا جدیتری رخ نمایی میکند، چرا که علاوه بر کلیه مشکلات موجود و نیز ساختار کشاورزی در حال توسعه کشور، تهدیدها و تحریمهای بین المللی وضع شده بر دولت و ملت ایران هم بر این مسئله دامن زده است.
در چنین برهه پر مخاطره و حساسی از زمان، لزوم اتخاذ و انجام سیاستهای هوشمندانه و مداومت بر انجام آنها بیش از پیش احساس میشود.
بدون شک مشکلات بخش کشاورزی و غذا باید در محیطی علمی و فنی توام با تجربه و تدبیر خردمندانه و البته به دور از جنجال آفرینیهای سیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
ایجاد فضایی سالم جهت اتخاذ سیاستهای کشاورزی و جایگزینی نقد منصفانه به جای هیجان آفرینی سیاسی نیاز روز کشاورزی کشور است و سیاست گذار جهت حصول نتیجه مطلوب ناگزیر از طی این مسیر است.
جایگزینی الفاظی همانند چرا کردهاند، با با الفاظی همانند چه کردهاند و حالا ما چه کنیم در ادبیات سیاسی روز و نیز پرهیز از سیاه نمایی وضعیت کشاورزی و غذای مملکت از دیگر الزامات تحقق توسعه حقیقی در بخش کشاورزی است.
بدون تردید چند صدایی در مبحث کشاورزی و غذا و استفاده از سفره غذای مردم به عنوان میدانی برای تسویه حسابهای سیاسی، آینده روشنی را برای ملت شریف ایران ترسیم نخواهد کرد و بدون شک ظلمی عظیم بر انقلاب اسلامی خواهد بود.
در این راستا جلوگیری از ورود گروههای سیاسی مختلف که تحت عناوین منتسب به بخش کشاورزی فعالیت سیاسی دارند، به مبحث تحلیل و تصمیم گیری میتواند در ایجاد فضایی علمی، کارشناسانه و دلسوزانه مفید واقع شود.
رسانهای کردن اطلاعات غیر ضروری و بعضاً مشکوک و غیر مبتنی بر واقعیت در مورد وضعیت امنیت غذایی مردم و نیز تاکید صرف بر مشکلات و ضعفهای بخش کشاورزی میتواند مشکلات عدیدهای را در پی داشته باشد که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- ایجاد روحیه یاس و ناامیدی در بین خادمان حال و گذشته بخش و نیز تولید کنندگان بخش کشاورزی
2- تشکیک اذهان مصرف کنندگان و ایجاد زمینهی ناامنی اجتماعی
3- کاهش انگیزه کاربرد بهینه منابع کمیاب تولیدی
4- تضعیف جایگاه بین المللی کشور بویژه در مذاکرات پیش روی ایران با گروه 1+5.
علاوه براین سیاست زدگی بخش کشاورزی به جز موارد 4 گانه فوق میتواند اثر دیگری نیز داشته باشد و آن کاهش احتمال موفقیت هر تصمیم اصلاحی در آینده است. با این توضیح، سیر در گذشته بخش کشاورزی که بدون شک سهم چشمگیری از موفقیتها و شکستهای آن مرهون تصمیمات بسیاری از منتقدان کنونی است، نه تنها سودمند نیست، بلکه میتواند بخش کشاورزی را به جولانگاه بازخوردهای سیاسی تبدیل کند. نیاز امروز بخش کشاورزی، ارائه برنامه مشخص و عملیاتی جهت تامین اهداف با عنایت به آموزههای حاصل از نقاط ضعف و قوت سیاستهای گذشته و نیز دوری از افتراق و چند صدایی است.