صراط: اسدالله عسگراولادی در گفتگو با بسیج با مروری بر زندگانی برادرش مرحوم
حبیبالله عسگراولادی گفت: برادرم از سنین 14، 15 سالگی جذب آیتا...
کاشانی شد و این نقطه شروعی بر مبارزات انقلابی او بود.
وی ادامه داد: در سنین 16، 17 سالگی برادرم در مسجدی در انتهای خیابان ری که ابتدا به امین دوله و بعدها به حاج ابوالفتح مشهور شد می رفت که در آن زمان امام جماعت آن مسجد شیخ محمدحسین زاهد بود که حبیب الله مریدش بود و از آن جا بود که راه قم را یادگرفت و به قم رفته و به محضر امام مشرف شد.
عسگر اولادی ادامه داد: در آن زمان حضرت آیتا.. بروجردی همچنان در قید حیات بودند و امام به احترام ایشان هنوز مرجع نبودند اما پس از رحل آیت الله برودجردی و اعلام عمومی مرجعیت امام، برادرم به عنوان مرید خاص حضرت امام(ره) در جلسات سخنرانی ایشان حاضر می شد.
وی گفت: از آنجا بود که با راهنمایی های حضرت امام، برادرم و سایر مریدان امام روح ا.. هیئت های موتلفه را در سال 40، 41 در همان مسجد حاج ابوالفتح تشکیل دادند که در این دوران تقریبا 28 سالش بود که با تشکیل این هیئت ها ایشان به شدت ذوب در ولایت حضرت امام خمینی (ره) می شوند و شما با رجوع به تاریخ می بینید که موتلفه مبارزات انقلابی بسیاری را داشت که برادر من نیز در قضیه انجمن های ولایتی یکی از مبارزین سرسخت این قضیه بود و بعدها شاخه نظامی موتلفه منصور نخست وزیر طاغوت را اعدام انقلابی کرد و سر همین ماجرا، برخی از اعضای موتلفه دستگیر و 4 نفر از آنان حکم اعدام گرفته و بقیه من جمله برادر ِ من 13 سال و نیم سال حبس گرفتند.
وی ادامه داد: البته این اولین بازداشت ایشان نبود، بلکه قبل تر در سنین 14، 15 سالگی نیز یک باربه دلیل پخش اعلامیه بازداشت شده بود و جالب است بدانید در آن سنین، برای دریافت اعلامیه های امام(ره) از تهران تا قم را بادوچرخه طی می کرد، فاصله ای زیاد و حدود 140 کیلومتر تا قم را پا میزد که کسی به او شک نکند زیرا ماشین ها و اتوبوس هارا تفتیش می کردند وبرادرم در سیاهی سحر می رفت و در سیاهی شب باز می گشت.
برادر مرحوم حبیب الله عسگر اولادی عنوان کرد: پس از آزادی از زندان، برادرم به پاریس به نزد امام رفت و امام خمینی(ره) وی را در پیش خود نگاه داشتند تا سال 57 که با امام به ایران برگشتند، پس ازبازگشت به ایران به نهضت مردم پیوسته و در بازه زمانی بین 12 تا 22 بهمن را تا پای جان تلاش کردند که حتی احتمال شهید شدن وی نیز بود که با یاری خدا و نفس حق امام خمینی(ره) انقلاب مردم ایران به پیروزی رسید.
وی ادامه داد: پس از انقلاب نیز برادرم در جایگاه های مختلفی نظیر معاون نخست وزیر، نمیانده شورای ملی و نماینده امام در کمیته امداد قرار گرفت که دیگر تا آخر عمر خود را وقف کمک به محرومین وامداد کرده بود تا جایی که در همین چندماهی که دربیمارستان بستری بود چندین بار به من گفتند «من را اینجا نگه ندارید مرخص کنید باید به امداد بروم»
عسگراولادی اظهارداشت: برادرم مبارزات و موضع گیری های سختی در برابر حملات منافقین و سلطنتطلب ها و در سال های اخیر در مقابل اصحاب فتنه داشت و لازم است یادآوری کنم که برادر بنده هیچگاه نگفته اند که موسوی و کروبی باید آزاد شوند بلکه نظر برادرم بر این بود که این دو در راس فتنه نیستند! و به منظور بازگشت اتحاد، این دو باید عذرخواهی کنند و آن ها را برگردانیم به دامن انقلاب با نیت اصلاح شرایط و حفظ وحدت در کشور.
وی یادآور شد: برادرم مسببین فتنه 88 را مجرم دانسته و در جریان انتخابات 88 از گروهی حمایت نکرد.
اسدالله عسگر اولادی در پایان گفت: برادرم چهار هدف داشت که عبارت بوند از : کمک به فقرا و مستمندان کشور، ذوبیت در ولایت تا جایی که می توانم بگویم مطیع صددرصد امر امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب بودند، سوم آنکه دائما می گفت باید اسلام و انقلاب را تقویت کنیم و هدف اخر برادرم حفظ وحدت و اتحاد و همدلی در کشور بود و این 4 عنوان را هدف زندگی خود می دانست.
وی ادامه داد: در سنین 16، 17 سالگی برادرم در مسجدی در انتهای خیابان ری که ابتدا به امین دوله و بعدها به حاج ابوالفتح مشهور شد می رفت که در آن زمان امام جماعت آن مسجد شیخ محمدحسین زاهد بود که حبیب الله مریدش بود و از آن جا بود که راه قم را یادگرفت و به قم رفته و به محضر امام مشرف شد.
عسگر اولادی ادامه داد: در آن زمان حضرت آیتا.. بروجردی همچنان در قید حیات بودند و امام به احترام ایشان هنوز مرجع نبودند اما پس از رحل آیت الله برودجردی و اعلام عمومی مرجعیت امام، برادرم به عنوان مرید خاص حضرت امام(ره) در جلسات سخنرانی ایشان حاضر می شد.
وی گفت: از آنجا بود که با راهنمایی های حضرت امام، برادرم و سایر مریدان امام روح ا.. هیئت های موتلفه را در سال 40، 41 در همان مسجد حاج ابوالفتح تشکیل دادند که در این دوران تقریبا 28 سالش بود که با تشکیل این هیئت ها ایشان به شدت ذوب در ولایت حضرت امام خمینی (ره) می شوند و شما با رجوع به تاریخ می بینید که موتلفه مبارزات انقلابی بسیاری را داشت که برادر من نیز در قضیه انجمن های ولایتی یکی از مبارزین سرسخت این قضیه بود و بعدها شاخه نظامی موتلفه منصور نخست وزیر طاغوت را اعدام انقلابی کرد و سر همین ماجرا، برخی از اعضای موتلفه دستگیر و 4 نفر از آنان حکم اعدام گرفته و بقیه من جمله برادر ِ من 13 سال و نیم سال حبس گرفتند.
وی ادامه داد: البته این اولین بازداشت ایشان نبود، بلکه قبل تر در سنین 14، 15 سالگی نیز یک باربه دلیل پخش اعلامیه بازداشت شده بود و جالب است بدانید در آن سنین، برای دریافت اعلامیه های امام(ره) از تهران تا قم را بادوچرخه طی می کرد، فاصله ای زیاد و حدود 140 کیلومتر تا قم را پا میزد که کسی به او شک نکند زیرا ماشین ها و اتوبوس هارا تفتیش می کردند وبرادرم در سیاهی سحر می رفت و در سیاهی شب باز می گشت.
برادر مرحوم حبیب الله عسگر اولادی عنوان کرد: پس از آزادی از زندان، برادرم به پاریس به نزد امام رفت و امام خمینی(ره) وی را در پیش خود نگاه داشتند تا سال 57 که با امام به ایران برگشتند، پس ازبازگشت به ایران به نهضت مردم پیوسته و در بازه زمانی بین 12 تا 22 بهمن را تا پای جان تلاش کردند که حتی احتمال شهید شدن وی نیز بود که با یاری خدا و نفس حق امام خمینی(ره) انقلاب مردم ایران به پیروزی رسید.
وی ادامه داد: پس از انقلاب نیز برادرم در جایگاه های مختلفی نظیر معاون نخست وزیر، نمیانده شورای ملی و نماینده امام در کمیته امداد قرار گرفت که دیگر تا آخر عمر خود را وقف کمک به محرومین وامداد کرده بود تا جایی که در همین چندماهی که دربیمارستان بستری بود چندین بار به من گفتند «من را اینجا نگه ندارید مرخص کنید باید به امداد بروم»
عسگراولادی اظهارداشت: برادرم مبارزات و موضع گیری های سختی در برابر حملات منافقین و سلطنتطلب ها و در سال های اخیر در مقابل اصحاب فتنه داشت و لازم است یادآوری کنم که برادر بنده هیچگاه نگفته اند که موسوی و کروبی باید آزاد شوند بلکه نظر برادرم بر این بود که این دو در راس فتنه نیستند! و به منظور بازگشت اتحاد، این دو باید عذرخواهی کنند و آن ها را برگردانیم به دامن انقلاب با نیت اصلاح شرایط و حفظ وحدت در کشور.
وی یادآور شد: برادرم مسببین فتنه 88 را مجرم دانسته و در جریان انتخابات 88 از گروهی حمایت نکرد.
اسدالله عسگر اولادی در پایان گفت: برادرم چهار هدف داشت که عبارت بوند از : کمک به فقرا و مستمندان کشور، ذوبیت در ولایت تا جایی که می توانم بگویم مطیع صددرصد امر امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب بودند، سوم آنکه دائما می گفت باید اسلام و انقلاب را تقویت کنیم و هدف اخر برادرم حفظ وحدت و اتحاد و همدلی در کشور بود و این 4 عنوان را هدف زندگی خود می دانست.