سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۷ آبان ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۹
سرمقاله سیاست روز

اصلاح‌طلبان تندرو و سیاست زیر میز زدن

سیاست زیر میز زدن و بازی را به هم ریختن انگار در قاموس اصلاح طلبان نهفته است چون آنها در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ هم همین کار را کردند و باعث فتنه ۸۸ شدند.
کد خبر : ۱۴۳۲۲۶
صراط: اصلاح طلبان تندرو در جریان مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا، آنچنان از خود ذوق زدگی نشان دادند که گویی هم اکنون است که روابط برقرار شود، مناسبات حسنه گردد، دشمنی های آمریکا علیه ایران از یاد برود و جنایاتی هم که علیه مردم ایران اسلامی شده فراموش شود.

این ذوق زدگی های اصلاح طلبان تندرو البته بیشتر از سوی تندروهای این طیف ادامه داشت و حتی طرف مقابل که نسبت به غرب ، آمریکا و 1+5 خوشبین نبود مورد انتقادات تند خود قرار می دادند که طیف اصولگرا و تندروهای آن مانعی بزرگ و سدی مستحکم مقابل دیپلماسی دولت تدبیر و امید است و نمی گذارند که این اقدامات به ثمر برسد.

تحلیلگران و رسانه های طیف اصولگرا همواره در تبعیت از فرامین و رهنمودهای رهبری ضمن دفاع و حمایت از تیم مذاکره کننده هسته ای و دستگاه دیپلماسی کشور در کنار آن با روشنگری های لازم درباره موارد بی اعتمادی به غرب و آمریکا هشدارها و زنگ خطرهای به هنگام را به صدا درآورده است.

این سیاستی که تحلیلگران و رسانه های طیف اصولگرا در پیش گرفته است، هوشیاری و هوشمندی آنها را نسبت به طرف مقابل نشان می دهد.

این روش، آنها را از فریب خنده ها و قهقهه های مستانه غرب دور می سازد و البته باعث می شود تا هشداری باشد تا دیگران هم فریب آن قهقهه ها را نخورند.

پر واضح است که در این چند روز گذشته و پس از برگزاری دو دور مذاکرات در ژنو با 1+5 ماهیت آشکار و رسوای آمریکا و غرب هر چه بیشتر و شفاف تر نمایان تر هم شده است.
هر چه جمهوری اسلامی ایران برای حل موضوع و مسئله ای که غربی ها برای ایران ساخته اند، در راه دیپلماسی و گفت وگو گام بر می دارد، از سوی غرب، سیگنال های منفی ارسال می شود.

حتی تا آنجا پیش می روند و سعی دارند تا عدم توافق در ژنو 2 را به گردن ایران بیندازند. جان کری وزیر خارجه آمریکا در همین زمینه این ادعا را مطرح کرد که با واکنش وزارت خارجه روسیه و شخص لاوروف وزیر خارجه این کشور روبرو شد و این ادعای جان کری را تکذیب کرد و گفت که عامل اصلی به توافق نرسیدن در ژنو 2 کشورهای غربی از جمله فرانسه و آمریکا بودند نه ایران.

حتی توافق ایران وآژانس برای بازدید از تأسیسات هسته ای وآب سنگین اراک هم که گامی برای اثبات عدم انحراف فعالیت های هسته ای صلح آمیز ایران است مورد توجه غرب قرار نگرفت.
این روند گرچه همچنان از سوی غرب علیه ایران ادامه دارد، اما صداهایی از سوی طیف اصلاح طلبان البته خاصه افراط گرایان آن طیف به گوش می رسد که تازگی دارد.

آنها که پیش از این القاء می کردند که در 8 سال گذشته تیم مذاکره کننده هسته ای هیچ گامی در راستای حل و فصل مسائلی از جمله موضوع هسته ای میان ایران و غرب برنداشته و حتی عامل فشارها، تهدیدات و تحریم ها را هم نوع مذاکرات اعلام می کردند. اکنون که خود را از همه محق تر و صالح تر می دانند پیشنهاد هایی را مطرح می کنند که حتی رادیکال ترین افراد و گروه ها هم شاید چنین پیشنهادی را مطرح نکنند.

این پیشنهاد هایی که از سوی اصلاح طلبان مطرح می شود در حالی است که حتی آنها تحمل چند بیلبورد در سطح شهر تهران و مشهد را هم نداشتند و فشارهای سیاسی و رسانه ای آنها باعث شد تا این بیلبوردها با مضمون صداقت آمریکایی برچیده شود.

پیشنهاد ترک مذاکرات از سوی تیم ایرانی حتی توسط طیف اصولگرا هم مطرح نشده است اما این پیشنهاد از سوی روزنامه و شخصی مطرح می شود که هر دو گرایش سیاسی اصلاح طلبی دارند.
تصورش را بکنید اگر چنین پیشنهادی از سوی روزنامه و شخصیت اصولگرا مطرح می شد دولت، وزارت خارجه و رسانه های اصلاح طلب چه واکنشی از خود نشان می دادند!؟

اما مهمتر از آن پرداختن به همین پیشنهاد مشکوک و شیطنت آمیز است. کسی که پیش از این اعتقاد داشت «البته نمی توان نسبت به این مساله بی توجه بود که برخی از تحرکات داخلی امکان دارد شرایط دشواری را برای دولت به وجود بیاورد و بعید نیست که مخالفان جریان اعتدال شرایطی را موجب شوند تا دولتمردان نتوانند آنطور که باید با همتایان اروپایی خود به مذاکره بپردازند.»

چگونه است که اکنون می گوید و می نویسد؛ «یک پیشنهاد روشن، برای مذاکره کنندگان هسته ای دارم و آن اینکه زیر بار هرگونه فشار و تحمیل جدید نروید، اگر فشار آوردند، مذاکرات را ترک کنید. دلیلی ندارد زورگویی غرب با لبخند ما مواجه شود.»

شاید نخست همه فکر کنند که چه موضع انقلابی و قاطعی!؟ آن هم از سوی یک شخصیت و روزنامه اصلاح طلب!؟ شاید متوجه شده اند که دیگر نمی توان کار را با مذاکرات پیش برد و باید زد زیر میز مذاکرات!

این برداشت اولیه و ساده ای از چنین پیشنهاد و تحلیل است. اما عمق ونتیجه عمل به این پیشنهاد چه خواهد بود؟ فضای منفی رسانه ای در خارج علیه ایران شکل می گیرد و باعث می شود تا هر آنچه که تاکنون رشته شده پنبه شود. باعث می شود غرب وآمریکا از این فرصت نهایت استفاده را ببرد و اثبات کند که ایران قابل اعتماد نیست.

نتیجه این پیشنهاد بسیار بدتر از آن هم خواهد شد. رژیم صهیونیستی که اکنون خود را بازنده عرصه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران می داند شادمان از این اتفاق پایکوبی خواهد کرد و خود را پیروز میدان تلقی خواهد نمود.

اگر خواسته چنین تحلیلگران و پیشنهاد دهندگانی چنین نتیجه ای است که باید هم به آن شک کرد و آن را شیطنت آمیز دانست.

جمهوری اسلامی ایران همواره با حضور در مذاکرات اثبات کرده است که ضمن اقتدار و پایبندی به اصول و اهداف به حق خود پای میز مذاکرات خواهد نشست و از حقوق خود دفاع خواهد کرد.

سیاست ایران و تیم هسته ای و دستگاه دیپلماسی کشور باید این باشد که کاری کند طرف غربی عصبانی شود مذاکرات را ترک کند. زیر میز زدن در عالم سیاست یعنی «کم آوردن» در حالی که ایران به خاطر محق بودن در مسائل هسته ای و تحریم های غیر قانونی که علیه کشور اعمال می شود هیچگاه زیر میز نمی زند و بازی را هم به هم نخواهد زد اگر قرار است در این مذاکرات کسی زیر میز بزند این طرف غربی است که اگر توافقی صورت نگیرد باید منتظر این کار از سوی آنها باشیم.

سیاست زیر میز زدن و بازی را به هم ریختن انگار در قاموس اصلاح طلبان نهفته است چون آنها در انتخابات ریاست جمهوری 88 هم همین کار را کردند و باعث فتنه 88 شدند.