صراط: ماندانا حجاریان متولد ۲۸ تیر ۱۳۳۹ در مسجدسلیمان
خوزستان است که کارشناسی الهیات دارد و صاحب دو مدال طلا برای فعالیتهای
انسانی ـ اجتماعی و نیز رکورددار اهدای خون در کشور است.
این زن فعال اجتماعی، در کنار هنرهای نقاشی، بازیگری، شاعری و خطاطی، آتشنشان و امدادگر افتخاری نیز هست و در صحنههای مختلف اجتماعی به ایفای نقش میپردازد.
حجاریان در زمینه نقاشی در سبک رئال و با گواش، پاستل، آبرنگ، رنگ اکرولیک و رنگ روغن کار میکند که در اکثر مسابقات و نمایشگاههایی که شرکت کرده، صاحب رتبه اول شده است.
بازیگری سریال ۳۰ قسمتی «سایه دیروز» صدا و سیمای کرمان و فیلمهای «در نقطه چین حجاز»، «سایه دیروز»، «گمشده در غبار» و «سمفونی خاموش» نیز در کارنامه هنری حجاریان قرار دارد.
این بانوی ایرانی، سومین صعودکننده بانوان سراسر کشور به قله ۴ هزار و ۵۰۰ متری «هزار» کرمان را تجربه کرده و معتقد است که اهدای خون منافاتی با سلامتی و فعالیت اجتماعی ندارد.
نخستین خانواده ایرانی اهداکننده خون
حجاریان یک دختر و دو پسر دارد؛ دختر ماندانا حجاریان وکیل است و پسر او فوق لیسانس معدن که تحقیق و پژوهش نیز میکند و به لطف پروردگار، فرزندان فعالی دارد که تمام اعضای این خانواده به نوعی رکوردار اهدای خون بوده و نخستین خانواده ایرانی در زمینه اهدای خون نیز بهشمار میآیند.
ماندانا حجاریان که برای فعالیتهای اجتماعی به شهرستان ورامین سفر کرده، در گفتوگوی تفصیلی بدر جنوب استان تهران، از خانواده و فعالیتهای فرهنگی خود بیشتر گفته که میخوانید
حجاریان اظهار داشت: تا آنجایی که یادم میآید از ۱۵ سالگی تا کنون ۱۶۱ بار خون اهداء کردهام، البته آن زمان قانون اهدای خون به این شکل نبود و میگفتند اگر خون دهید، ۲۴ ساعته جایگزین میشود، در صورتی که خون جایگزین شده از لحاظ حجمی است نه از نظر کیفیت! آن زمان نه آزمایشگاهی بود نه سازمان انتقال خونی، خون اهداکننده را پس از خونگیری و تعیین گروه خونی به بیمار تزریق میکردند و اصلاً با وضعیت امروز قابل مقایسه نبود.
سوم مهر ۱۳۵۴ روز استارت رکوردشکنی اهدای خون
وی افزود: روز سوم مهر سال ۱۳۵۴ بود؛ یک نفر احتیاج به خون داشت، پدرم متوجه این موضوع شد و همه بچهها را جمع کرد که پس از آزمایش، گروه خونی من و یکی دیگر از بچهها که B+ بود که به آن فرد میخورد.
حجاریان تصریح کرد: یادم است روزه بودم و از سوزن هم بیش از حد میترسیدم به حدی که گریه کردم، اما آنها گوششان بدهکار نبود، چون میگفتند جان آن زن در خطر است، خلاصه به هر مکافاتی بود از من خون گرفتند که خدا را شکر آن خانم از مرگ نجات پیدا کرد و پس از آن بود که پدر و مادر و همسایهها بسیار مرا تشویق کردند.
وی ادامه داد: پدرم که از خیرین خوزستان بود، مشوق اصلی من برای این کار بود و همیشه به خدا میگویم که تمام ثواب اهداهای خون من به روح پدرم برسد، چراکه اگر او مرا در آن موقعیت از مدرسه بیرون نمیآورد تا خون بدهم دیگر چنین اتفاقی که سالها این کار را ادامه دهم برایم نمیافتاد؛ در قدم اول پدرم دست مرا گرفت و تشویقهایی که از طرف پدر و همسایهها شدم زمینهسازی بود که این کار را تا امروز ادامه دهم.
این فعال فرهنگی عنوان داشت: پدرم همیشه میگفت تو به خاطر اسمت هم که شده باید ماندگار شوی، تو ماندگار هستی و من در تو آینده روشنی میبینم؛ در حالی که میگفتم درسم ضعیف است و گمان میکردم ماندگاری تنها به درس خواندن است و کار خیر را نادیده گرفته بودم.
وی اضافه کرد: بعد از ازدواج هم که ۱۹ سالم بود به کرمان رفتم و اهدای خون داشتم؛ عدهای مرا خانم کرمانی مینامند، ولی پدر و مادرم اصفهانی هستند و متولد مسجد سلیمان هستم و چون شوهرم کرمانی است، در کرمان زندگی میکنم.
تا کنون هیچ وقت به فکر رکورد زدن نبودم
حجاریان بیان داشت: تا کنون هیچ وقت به فکر رکورد زدن نبودم، اما تشویقهای گذشته و اینکه به همنوعان خود کمک میکنم برایم لذت بخش است؛ زمانی که میدیدم جوانی احتیاج به خون دارد، میرفتم و خون میدادم و وقتی شادی به خانوادهاش برمیگشت احساس رضایت قلبی میکردم یا مردی که نانآور خانواده بود و خون دادن من سبب نجات او میشد، احساس آرامش میکردم.
وی ادامه داد: زمانی که فرزندانم برای اهدای خون پیشقدم میشوند، خدا را شکر میکنم که خداوند این لطف را به فرزندانم داشته که کار خیر انجام دهند.
رکورددار اهدای خون کشور اظهار داشت: اعتقاد دارم وقتی در راه درستی قرار بگیری سخت میتوانی از آن راه فاصله بگیری؛ البته خداوند هم دست مرا گرفت و تا این لحظه همیشه با لطف او توانستهام اهدای خون داشته باشم، چراکه اگر نظر خداوند نباشد انسان نمیتواند قدم از قدم بردارد و به هر حال آدمی هر چه برداشت میکند از همان چیزی است که کاشته و اگر خوبی بکارد خوبی درو میکند.
هیچ مشکلی با اهدای خون برایم پیش نیامده است
وی افزود: خدا را شکر تا کنون هیچ مشکلی با اهدای خون برایم پیش نیامده است، چون قرصهای آهن را هر شب میخورم؛ یک بار که برای اهدای خون رفتم، دکتر گفت «شاید دیگر از تو خون نگیرم برای اینکه تو حدود ۵۲ سال داری و باید به فکر سلامتی خودت باشی»، اما گفتم «با خدا عهد بستم تا زمانی که زنده هستم، هر سه ماه یک بار خون بدهم».
حجاریان تصریح کرد: در گذشته تاریخ خون دادن به شکل پراکنده بود و قاعدهای نبود که بگویند هر سه ماه یک بار خون دهید، اما اکنون قاعده سازمان انتقال خون برای آقایان هر سه ماه یک بار و برای خانمها هر چهار ماه است، البته بنده مانند آقایان هر سه ماه یکبار ۲۵۰ سیسی خون اهداء میکنم.
باید الگویی برای دیگران باشیم
وی ادامه داد: همیشه میگویم انشاءالله توانسته باشم جان یک نفر را نجات دهم که خداوند از او راضی باشد و کاری انجام داده باشم که باعث خشنودی خداوند باشد؛ اگر در کار منیّت باشد هیچ فایدهای ندارد و وقتی انسان دچار منیّت شود از خدا دور میشود؛ خانوادهام دوست ندارند که مصاحبه کنم، چون میگویند منیّت تو را میگیرد ولی حرف من منیّت نیست، حرفم این است که باید الگویی برای دیگران باشیم، چون مردم جامعه خوبیها را میبینند و این خوبیها انعکاس دارد و این مطالب را بیان کردن به نوعی انرژی مثبت دادن به مردم است.
این رکورددار اهدای خون عنوان داشت: بیماران سرطانی، دیالیزی، هموفیلی و ... بسیاری در کشور داریم و انواع و اقسام عملهایی که حتی احتیاج به فرآوردههای خونی دارند؛ وظیفه خود میدانم برای کمک به هموطنانم اهدای خون داشته باشم و باید هموطنان را تشویق به اهدای خون کنم.
کسب مدال طلا از سازمان انتقال خون و بینهایت تقدیرنامه
وی اضافه کرد: تا کنون بینهایت تقدیرنامه و در سال ۸۹ نیز از سازمان انتقال خون مدال طلا گرفتم، چراکه نخستین خانواده اهداکننده خون در کشور هستیم؛ به این ترتیب که دختر و پسرم از ۱۵ سالگی خون اهداء کردهاند و در حال حاضر من کارت طلایی، همسرم کارت نقرهای و فرزندانم نیز کارت سبز دارند؛ کارتها از سفید شروع میشود و قرمز، سبز، نقرهای و طلایی به ترتیب در مراحل بعد قرار دارند، کسانی که بالای ۱۰۰ بار خون داده باشند کارت طلایی، افرادی که تا ۷۰ بار خون دادهاند کارت نقرهای و بالای ۵۰ تا ۶۰ بار نیز مشمول کارت سبز میشود.
حجاریان یادآور شد: زمانی که خون میدهم احساس آرامش میکنم و زمانی که بچههایم اهدای خون دارند خدا را شکر میکنم که خداوند این لطف را به فرزندانم داشته که کار خیر انجام دهند؛ گمان میکنم هنوز جامعه با منافع خون دادن آشنا نیست.
وی افزود: آدمی که خون میدهد جوانتر میماند، اما در کل اهدای خون روحیه انسان را بالا میبرد، فرد را شاداب میکند و به انسان آرامش میبخشد، البته اکثر کسانی که اهدای خون داشتهاند این موضوع را تأیید میکنند؛ زمان اهدای خون احساس میکنم به خداوند نزدیکتر میشوم و لذت خاصی سراپای وجودم را در بر میگیرد.
تمام اعضای خانوادهام کارت اهدای عضو دارند
این بانوی فعال فرهنگی و اجتماعی عنوان کرد: تمام اعضای خانوادهام کارت اهدای عضو دارند که اگر اتفاقی برایمان افتاد، اعضایمان را اهدا کنند؛ چراکه معتقدیم زمانی که بتوانیم کار خیری انجام دهیم، خداوند نیز دستمان را در موقع نیاز میگیرد.
وی ادامه داد: امروزه سازمان انتقال خون ابتدا از اهداکننده آزمایش میگیرد که وضعیت فرد متقاضی را از نظر کمبود پلاکت، پلاسما و میزان فشار خون بداند، حتی سئوالات پزشکی میپرسند که بدانند فرد چه قرصی را مصرف میکند یا اگر شخص کمبود آهن داشته باشد و بدانند برایش مشکلی پیش میآید نمیگذارند خون بدهد.
حجاریان بیان داشت: متأسفانه برخی بدون آزمایش و با تشخیص شخصی میگویند کم خون هستند و شرایط اهدای خون را ندارند، اما با یک بار مراجعه به سازمان انتقال خون این مسئله برایشان مشخص میشود، حتی از گروه خونی خود مطلع میشوند و شاید گروه خونی ناشناخته و کمیاب داشته باشند که خون آنها در مواقع ضروری بهکار آید.
برخی آقایان از اهدای خون خانمهایشان جلوگیری میکنند
وی در ادامه افزود: متأسفانه برخی آقایان از اهدای خون خانمهایشان جلوگیری میکنند و معتقدند برای همسرشان مشکلی بهوجود میآید در صورتی که آقایان همانطور که در تمام زمینههای علمی، هنری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی فعال هستند باید این اجازه را به خانمها نیز بدهند.
حجاریان بیان داشت: به شهرهایی رفتهام که متأسفانه وقتی با خانمها صحبت کردم، گفتند که همسرانشان اجازه اهدای خون را به آنها نمیدهند و این برایم دردناک است که چرا این اجازه را نمیدهند؟ خانمها در هر زمینهای ثابت کردهاند که موفق هستند؛ باید این سنت حسنه درست جایگزین شود و خانمها اهدای خون بیشتری داشته باشند و هیچ ترسی ندارد و فقط یکی دو بار شاید احساس ترس از برانور(سوزن) وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: همیشه این توصیه را به بانوان داشتهام که برای یک بار هم که شده تست بدهند و بدانند با خون دادن هیچ مشکلی برایشان پیش نمیآید، فعالیتهایم در زمینههای مختلف برای این است که ثابت کنم هیچ مسئلهای از لحاظ روحی و جسمی برای انسان بهوجود نمیآید، بلکه باعث شادابی و نشاط بیشتر میشود.
حجاریان اضافه کرد: ائمه اطهار علیهمالسلام همیشه در زندگی الگویم بودهاند، چراکه از جان و مال خود گذشتند تا اسلام واقعی را به مردم نشان دهند و اینکه زندگی راستینی را به ما یاد دهند.
اهداکنندگان خون مستمر، الگوی خاصی برای سازمان انتقال خون هستند
رکورددار اهدای خون کشور اظهار داشت: اهداکنندگان خون مستمر، الگوی خاصی برای سازمان انتقال خون هستند، چراکه بدون چشمداشت مالی به فکر جان دیگران هستند و سازمان انتقال خون در شرایط ضروری معمولاً برای اهدای خون به ما اطلاع می دهد.
وی در ارتباط با بخشش عنوان کرد: انسانها وقتی به دنیا میآیند، هیچ چیز از خود ندارند، خداوند هم به هر کسی علم، ثروت و هزاران موهبت دیگر بخشیده است و در بخشیدن هیچ چیزی کم نمیشود
حجاریان ادامه داد: خانواده بهویژه همسرم که دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است در حد توان، یاریام میکنند و هیچگاه مرا تنها نگذاشتهاند
تأسیس مرکز ضایعه نخاعی «پویایی کرمان»
این رکورددار اهدای خون کشور تصریح کرد: به خاطر اتفاقی که برای یکی از همکلاسیهای پسرم افتاد و او در یک حادثه تمام بدنش از گردن به پایین فلج شد، مصمم شدم تا «مرکز ضایعه نخاعی پویایی کرمان» را راهاندازی کنم؛ این اتفاق مبارکی در زندگیام بود و برخی از این بچهها را به خانه خود میآوردم و یکی از این بچهها زهرا نعمتی است که در رشته تیر و کمان در دنیا مقام اول را کسب کرده است.
وی اضافه کرد: نباید این گونه باشد که فرد معلول گوشه نشین شود؛ همین قدر که نفس میکشد، یعنی وجود دارد و اطرافیانشان باید با همدلی روحیه و امید را در آنها تقویت کنند، بسیاری از اوقات بچههای بیسرپرست را به خانه میآوردم مثلاً از سه روز به عید مانده تا سه روز بعد از عید نوروز خانه ما بودند، آنها را سینما میبردم، برایشان کتاب و لباس میخریدم، پارک میبردم و هنوز هم هر کاری از دستم برآید برایشان انجام میدهم.
این بانوی فعال فرهنگی و اجتماعی یادآور شد: شاید اصلاً اسم بنده در مسئله ضایعه نخاعی برده نشود، تا کنون نیز در بسیاری موارد نامی از من برده نشده است، ولی اساس و بنیاد این ساختمان برای من است.
وی افزود: میخواهم بگویم مهم نیست که اکنون اسمی از من برده نشود، مهم این است که این قدم را برداشتهام و این پله را گذاشتهام تا دیگران این پلهها را طی میکنند، ولی خدا کند که همیشه از این پلهها قدمهای مثبت برای دیگران بردارند، ولی اینکه دیگران بخواهند قدر گذشته را ندانند و راهی برای آینده هموار نکنند، دردناک است و همیشه یک ضربه برای جامعه است.
مربی نقاشی کانون پرورش فکری کودکان مسجدسلیمان از ۱۵ سالگی
این فعال فرهنگی عنوان داشت: از ۱۵ سالگی مربی نقاشی کانون پرورش فکری کودکان مسجدسلیمان بودم و از آن زمان تا کنون نقاشی را بدون استاد تا امروز ادامه دادهام و گواهی درجه یک دارم.
وی افزود: به همین بچههایی که به خانه میآوردم نقاشی یاد میدادم، یکی از شاگردانم نابینا بود، اما نقاشی میکرد و در حال حاضر نیز لیسانس گرفته و خودش به بچههای نابینا با خط بریل درس نقاشی میدهد
این بانوی فعال اجتماعی و فرهنگی تصریح کرد: برای تدریس به شاگردان نابینا از فیبر استفاده میکردم، کاغذ را با گیره روی فیبر نصب میکردم بعد با یک خودکار روی آن شکلی مانند دایره و مربع میکشیدم و زمانی که کاغذ را بر میداشتم از روی زبری فیبر میفهمیدند که کدام شکل است، سپس به آنها میگفتم که از هرکدام از
اشکال چه شکلهایی را میتوانند در کنار هم بکشند و نقاشی کنند، بعد از آنکه شکل گل، حیوان و طبیعت را یاد گرفتند، رنگها را هم به آنها آموزش دادم، علاوه بر شاگرد نابینا به بچههای ناشنوا و لال هم نقاشی درس دادهام.
بهعنوان آتشنشان افتخاری معرفی شدم
وی در ارتباط با حرفه آتشنشانی گفت: وقتی میدیدم آتشنشان زن در ایران وجود ندارد، این احساس نیاز برایم به وجود آمد که خوشبختانه در آینده متوجه شدم که در کرج آتشنشان زن انتخاب کردهاند و بعد در کرمان دو نفر را انتخاب کردند و چون سن و سالی از بنده گذشته بود، مرا بهعنوان آتشنشان افتخاری معرفی کردند که در این زمینه با کارهایی که انجام میدادم برای مدیران و مسئولان چهره فعال و جذاب آن شغل شده بودم که لوح و کپسول آتشنشانی را به بنده اهداء کردند.
حجاریان ادامه داد: تا کنون در عملیاتهای بزرگی شرکت نکردهام و چون جزو نیروهای کمکی هستم، بیشتر مردم را برای یادگیری و اینکه پیشگیری بهتر از درمان است، تشویق میکنم که چگونه پیشگیری کنند تا اتفاق بدی برایشان پیش نیاید، مثلاً زمانی که زمستان میشود از بخاری چگونه استفاده کنند.
وی تأکید کرد: در هر زمینهای که بتوانم فعالیت میکنم حال تا چه حد موفق هستم، خدا و مردم میدانند و به هیچ ارگان، سازمان، اداره و نهادی وابسته نبودم و نیستم و از هیچ جا حقوقی نمیگیرم که اینها همه لطف خداوند است.
دولت باید مردم را درک کند
این آتشنشان افتخاری در ادامه گفت: اکنون در جامعه فرهنگ لباس پوشیدن، آرایش کردن نه در سنت و نه در شخصیت یک انسان شرقی است؛ زن و مرد ایرانی اکنون بهگونه دیگری لباس میپوشد و اینها به خاطر مقابله کردن و جبههگیری با دولت است، دولت باید مردم را درک کند و بداند که هیچ کدام از ایرانیان بدخواه ایران نیستند و نیت بدی ندارند.
وی ادامه داد: همه ایرانی و مسلمان هستیم و دوست داریم که یک جامعه ایدهآل داشته باشیم، نباید بگذاریم جامعه از شهدا دور شود و فرهنگ ایثار در جامعه پا برجا بماند و از طریق اشتغالزایی برای جوانان، سطح فکری آنها را با جامعه بالا ببریم که از این حالت انفعال بیرون بیاید
حجاریان اظهار داشت: زمانی که در خانواده بچه میبیند پدر و مادر نماز میخواند و عبادت میکند و حرف راست میزند، زمینه را ایجاد میکند که با دوستان خوب رفت و آمد کند؛ وقتی میبیند پدر و مادر جز خیر و سعادت جامعه چیز دیگری نمیخواهد، فرزندان نیز برای سعادت جامعه تلاش میکنند.
وی اضافه کرد: خانواده باید با افرادی که مشکل دارند، رفت و آمد نکند؛ یعنی اگر بتوانم آن خانواده را هدایت کنم با آنها رفت و آمد میکنم، ولی اگر بدانم که نمیتوانم هدایتشان کنم رفت و آمد خود را قطع میکنم، البته همیشه سعی کردهام که مشکل آنها را برطرف کنم و صله رحم را انجام دهم.
این رکورددار اهدای خون در ایران افزود: در خانواده ما قرآن زیاد خوانده میشود؛ خانواده همسرم یک خانواده مذهبی هستند و همسرم خوشنویس قرآن است و ۳۰ جزء قرآن را با ۳۰ نفر خوشنویسی کرد که بهمن ماه ۹۰، در معرض دید مردم قرار گرفت.
وی یادآور شد: عدهای مرا ایثارگر مینامند در صورتی که افراد زیادی این کار را انجام میدهند؛ به نظرم فردی که برای نخستین بار به سازمان انتقال خون میرود، یک ایثارگر است چون برای من این کار عادت شده است و احساس میکنم اگر الان خون ندهم، گناه کردهام.
نیامدهایم بت شویم
حجاریان ادامه داد: وقتی کسی را که برای نخستین بار در این راه قدم میزند، تشویق میکنیم دوباره جا پای من و امثال من میگذارد؛ نیامدهایم بت شویم، آمدهایم که راههای خیر را نشان یکدیگر دهیم و افتخار میکنم عزیزانی حرف مرا گوش میکنند.
وی گفت: ماندانا حجاریان روزی از دنیا میرود، ولی دوست دارم مردم، زندگی مرا ببینند و بدانند که پلهای پشت سر من خراب نشده است؛ کسانی میگویند تا به جایگاه کنونی من برسند، طول میکشد ولی زمانی بنده نیز برای بار اول شروع کردم و مهم نیست که چند بار خون دادهام، مهم این است که در این چند بار خون دادن، میتوان جان چند نفر را نجات داد.
این بانوی فعال اجتماعی و فرهنگی اضافه کرد: زمانی افتخار میکنم که هموطنانم اهدای خون را مانند نماز خواندن واجب بدانند؛ نباید منتظر بمانیم که حتماً اتفاقی برای اطرافیانمان بهوجود آید تا با سازمان انتقال خون آشنا شویم، باید هر لحظه فکر کنیم که هموطنان به خون احتیاج دارند و احساس مسئولیت کردن همان مسئله عشق است؛ عشقها باید در دل به وجود بیایند تا ایثارگریها شروع شود.
وی در پایان تصریح کرد: رکورددار بودن افتخار نیست؛ رکوردداری زمانی ارزش دارد که نزد خداوند قرب و عزت داشته باشیم و بتوانیم در دنیا دل مردم را بهدست بیاوریم.
منبع: نامه
این زن فعال اجتماعی، در کنار هنرهای نقاشی، بازیگری، شاعری و خطاطی، آتشنشان و امدادگر افتخاری نیز هست و در صحنههای مختلف اجتماعی به ایفای نقش میپردازد.
حجاریان در زمینه نقاشی در سبک رئال و با گواش، پاستل، آبرنگ، رنگ اکرولیک و رنگ روغن کار میکند که در اکثر مسابقات و نمایشگاههایی که شرکت کرده، صاحب رتبه اول شده است.
بازیگری سریال ۳۰ قسمتی «سایه دیروز» صدا و سیمای کرمان و فیلمهای «در نقطه چین حجاز»، «سایه دیروز»، «گمشده در غبار» و «سمفونی خاموش» نیز در کارنامه هنری حجاریان قرار دارد.
این بانوی ایرانی، سومین صعودکننده بانوان سراسر کشور به قله ۴ هزار و ۵۰۰ متری «هزار» کرمان را تجربه کرده و معتقد است که اهدای خون منافاتی با سلامتی و فعالیت اجتماعی ندارد.
نخستین خانواده ایرانی اهداکننده خون
حجاریان یک دختر و دو پسر دارد؛ دختر ماندانا حجاریان وکیل است و پسر او فوق لیسانس معدن که تحقیق و پژوهش نیز میکند و به لطف پروردگار، فرزندان فعالی دارد که تمام اعضای این خانواده به نوعی رکوردار اهدای خون بوده و نخستین خانواده ایرانی در زمینه اهدای خون نیز بهشمار میآیند.
ماندانا حجاریان که برای فعالیتهای اجتماعی به شهرستان ورامین سفر کرده، در گفتوگوی تفصیلی بدر جنوب استان تهران، از خانواده و فعالیتهای فرهنگی خود بیشتر گفته که میخوانید
حجاریان اظهار داشت: تا آنجایی که یادم میآید از ۱۵ سالگی تا کنون ۱۶۱ بار خون اهداء کردهام، البته آن زمان قانون اهدای خون به این شکل نبود و میگفتند اگر خون دهید، ۲۴ ساعته جایگزین میشود، در صورتی که خون جایگزین شده از لحاظ حجمی است نه از نظر کیفیت! آن زمان نه آزمایشگاهی بود نه سازمان انتقال خونی، خون اهداکننده را پس از خونگیری و تعیین گروه خونی به بیمار تزریق میکردند و اصلاً با وضعیت امروز قابل مقایسه نبود.
سوم مهر ۱۳۵۴ روز استارت رکوردشکنی اهدای خون
وی افزود: روز سوم مهر سال ۱۳۵۴ بود؛ یک نفر احتیاج به خون داشت، پدرم متوجه این موضوع شد و همه بچهها را جمع کرد که پس از آزمایش، گروه خونی من و یکی دیگر از بچهها که B+ بود که به آن فرد میخورد.
حجاریان تصریح کرد: یادم است روزه بودم و از سوزن هم بیش از حد میترسیدم به حدی که گریه کردم، اما آنها گوششان بدهکار نبود، چون میگفتند جان آن زن در خطر است، خلاصه به هر مکافاتی بود از من خون گرفتند که خدا را شکر آن خانم از مرگ نجات پیدا کرد و پس از آن بود که پدر و مادر و همسایهها بسیار مرا تشویق کردند.
وی ادامه داد: پدرم که از خیرین خوزستان بود، مشوق اصلی من برای این کار بود و همیشه به خدا میگویم که تمام ثواب اهداهای خون من به روح پدرم برسد، چراکه اگر او مرا در آن موقعیت از مدرسه بیرون نمیآورد تا خون بدهم دیگر چنین اتفاقی که سالها این کار را ادامه دهم برایم نمیافتاد؛ در قدم اول پدرم دست مرا گرفت و تشویقهایی که از طرف پدر و همسایهها شدم زمینهسازی بود که این کار را تا امروز ادامه دهم.
این فعال فرهنگی عنوان داشت: پدرم همیشه میگفت تو به خاطر اسمت هم که شده باید ماندگار شوی، تو ماندگار هستی و من در تو آینده روشنی میبینم؛ در حالی که میگفتم درسم ضعیف است و گمان میکردم ماندگاری تنها به درس خواندن است و کار خیر را نادیده گرفته بودم.
وی اضافه کرد: بعد از ازدواج هم که ۱۹ سالم بود به کرمان رفتم و اهدای خون داشتم؛ عدهای مرا خانم کرمانی مینامند، ولی پدر و مادرم اصفهانی هستند و متولد مسجد سلیمان هستم و چون شوهرم کرمانی است، در کرمان زندگی میکنم.
تا کنون هیچ وقت به فکر رکورد زدن نبودم
حجاریان بیان داشت: تا کنون هیچ وقت به فکر رکورد زدن نبودم، اما تشویقهای گذشته و اینکه به همنوعان خود کمک میکنم برایم لذت بخش است؛ زمانی که میدیدم جوانی احتیاج به خون دارد، میرفتم و خون میدادم و وقتی شادی به خانوادهاش برمیگشت احساس رضایت قلبی میکردم یا مردی که نانآور خانواده بود و خون دادن من سبب نجات او میشد، احساس آرامش میکردم.
وی ادامه داد: زمانی که فرزندانم برای اهدای خون پیشقدم میشوند، خدا را شکر میکنم که خداوند این لطف را به فرزندانم داشته که کار خیر انجام دهند.
رکورددار اهدای خون کشور اظهار داشت: اعتقاد دارم وقتی در راه درستی قرار بگیری سخت میتوانی از آن راه فاصله بگیری؛ البته خداوند هم دست مرا گرفت و تا این لحظه همیشه با لطف او توانستهام اهدای خون داشته باشم، چراکه اگر نظر خداوند نباشد انسان نمیتواند قدم از قدم بردارد و به هر حال آدمی هر چه برداشت میکند از همان چیزی است که کاشته و اگر خوبی بکارد خوبی درو میکند.
هیچ مشکلی با اهدای خون برایم پیش نیامده است
وی افزود: خدا را شکر تا کنون هیچ مشکلی با اهدای خون برایم پیش نیامده است، چون قرصهای آهن را هر شب میخورم؛ یک بار که برای اهدای خون رفتم، دکتر گفت «شاید دیگر از تو خون نگیرم برای اینکه تو حدود ۵۲ سال داری و باید به فکر سلامتی خودت باشی»، اما گفتم «با خدا عهد بستم تا زمانی که زنده هستم، هر سه ماه یک بار خون بدهم».
حجاریان تصریح کرد: در گذشته تاریخ خون دادن به شکل پراکنده بود و قاعدهای نبود که بگویند هر سه ماه یک بار خون دهید، اما اکنون قاعده سازمان انتقال خون برای آقایان هر سه ماه یک بار و برای خانمها هر چهار ماه است، البته بنده مانند آقایان هر سه ماه یکبار ۲۵۰ سیسی خون اهداء میکنم.
باید الگویی برای دیگران باشیم
وی ادامه داد: همیشه میگویم انشاءالله توانسته باشم جان یک نفر را نجات دهم که خداوند از او راضی باشد و کاری انجام داده باشم که باعث خشنودی خداوند باشد؛ اگر در کار منیّت باشد هیچ فایدهای ندارد و وقتی انسان دچار منیّت شود از خدا دور میشود؛ خانوادهام دوست ندارند که مصاحبه کنم، چون میگویند منیّت تو را میگیرد ولی حرف من منیّت نیست، حرفم این است که باید الگویی برای دیگران باشیم، چون مردم جامعه خوبیها را میبینند و این خوبیها انعکاس دارد و این مطالب را بیان کردن به نوعی انرژی مثبت دادن به مردم است.
این رکورددار اهدای خون عنوان داشت: بیماران سرطانی، دیالیزی، هموفیلی و ... بسیاری در کشور داریم و انواع و اقسام عملهایی که حتی احتیاج به فرآوردههای خونی دارند؛ وظیفه خود میدانم برای کمک به هموطنانم اهدای خون داشته باشم و باید هموطنان را تشویق به اهدای خون کنم.
کسب مدال طلا از سازمان انتقال خون و بینهایت تقدیرنامه
وی اضافه کرد: تا کنون بینهایت تقدیرنامه و در سال ۸۹ نیز از سازمان انتقال خون مدال طلا گرفتم، چراکه نخستین خانواده اهداکننده خون در کشور هستیم؛ به این ترتیب که دختر و پسرم از ۱۵ سالگی خون اهداء کردهاند و در حال حاضر من کارت طلایی، همسرم کارت نقرهای و فرزندانم نیز کارت سبز دارند؛ کارتها از سفید شروع میشود و قرمز، سبز، نقرهای و طلایی به ترتیب در مراحل بعد قرار دارند، کسانی که بالای ۱۰۰ بار خون داده باشند کارت طلایی، افرادی که تا ۷۰ بار خون دادهاند کارت نقرهای و بالای ۵۰ تا ۶۰ بار نیز مشمول کارت سبز میشود.
حجاریان یادآور شد: زمانی که خون میدهم احساس آرامش میکنم و زمانی که بچههایم اهدای خون دارند خدا را شکر میکنم که خداوند این لطف را به فرزندانم داشته که کار خیر انجام دهند؛ گمان میکنم هنوز جامعه با منافع خون دادن آشنا نیست.
وی افزود: آدمی که خون میدهد جوانتر میماند، اما در کل اهدای خون روحیه انسان را بالا میبرد، فرد را شاداب میکند و به انسان آرامش میبخشد، البته اکثر کسانی که اهدای خون داشتهاند این موضوع را تأیید میکنند؛ زمان اهدای خون احساس میکنم به خداوند نزدیکتر میشوم و لذت خاصی سراپای وجودم را در بر میگیرد.
تمام اعضای خانوادهام کارت اهدای عضو دارند
این بانوی فعال فرهنگی و اجتماعی عنوان کرد: تمام اعضای خانوادهام کارت اهدای عضو دارند که اگر اتفاقی برایمان افتاد، اعضایمان را اهدا کنند؛ چراکه معتقدیم زمانی که بتوانیم کار خیری انجام دهیم، خداوند نیز دستمان را در موقع نیاز میگیرد.
وی ادامه داد: امروزه سازمان انتقال خون ابتدا از اهداکننده آزمایش میگیرد که وضعیت فرد متقاضی را از نظر کمبود پلاکت، پلاسما و میزان فشار خون بداند، حتی سئوالات پزشکی میپرسند که بدانند فرد چه قرصی را مصرف میکند یا اگر شخص کمبود آهن داشته باشد و بدانند برایش مشکلی پیش میآید نمیگذارند خون بدهد.
حجاریان بیان داشت: متأسفانه برخی بدون آزمایش و با تشخیص شخصی میگویند کم خون هستند و شرایط اهدای خون را ندارند، اما با یک بار مراجعه به سازمان انتقال خون این مسئله برایشان مشخص میشود، حتی از گروه خونی خود مطلع میشوند و شاید گروه خونی ناشناخته و کمیاب داشته باشند که خون آنها در مواقع ضروری بهکار آید.
برخی آقایان از اهدای خون خانمهایشان جلوگیری میکنند
وی در ادامه افزود: متأسفانه برخی آقایان از اهدای خون خانمهایشان جلوگیری میکنند و معتقدند برای همسرشان مشکلی بهوجود میآید در صورتی که آقایان همانطور که در تمام زمینههای علمی، هنری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی فعال هستند باید این اجازه را به خانمها نیز بدهند.
حجاریان بیان داشت: به شهرهایی رفتهام که متأسفانه وقتی با خانمها صحبت کردم، گفتند که همسرانشان اجازه اهدای خون را به آنها نمیدهند و این برایم دردناک است که چرا این اجازه را نمیدهند؟ خانمها در هر زمینهای ثابت کردهاند که موفق هستند؛ باید این سنت حسنه درست جایگزین شود و خانمها اهدای خون بیشتری داشته باشند و هیچ ترسی ندارد و فقط یکی دو بار شاید احساس ترس از برانور(سوزن) وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: همیشه این توصیه را به بانوان داشتهام که برای یک بار هم که شده تست بدهند و بدانند با خون دادن هیچ مشکلی برایشان پیش نمیآید، فعالیتهایم در زمینههای مختلف برای این است که ثابت کنم هیچ مسئلهای از لحاظ روحی و جسمی برای انسان بهوجود نمیآید، بلکه باعث شادابی و نشاط بیشتر میشود.
حجاریان اضافه کرد: ائمه اطهار علیهمالسلام همیشه در زندگی الگویم بودهاند، چراکه از جان و مال خود گذشتند تا اسلام واقعی را به مردم نشان دهند و اینکه زندگی راستینی را به ما یاد دهند.
اهداکنندگان خون مستمر، الگوی خاصی برای سازمان انتقال خون هستند
رکورددار اهدای خون کشور اظهار داشت: اهداکنندگان خون مستمر، الگوی خاصی برای سازمان انتقال خون هستند، چراکه بدون چشمداشت مالی به فکر جان دیگران هستند و سازمان انتقال خون در شرایط ضروری معمولاً برای اهدای خون به ما اطلاع می دهد.
وی در ارتباط با بخشش عنوان کرد: انسانها وقتی به دنیا میآیند، هیچ چیز از خود ندارند، خداوند هم به هر کسی علم، ثروت و هزاران موهبت دیگر بخشیده است و در بخشیدن هیچ چیزی کم نمیشود
حجاریان ادامه داد: خانواده بهویژه همسرم که دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است در حد توان، یاریام میکنند و هیچگاه مرا تنها نگذاشتهاند
تأسیس مرکز ضایعه نخاعی «پویایی کرمان»
این رکورددار اهدای خون کشور تصریح کرد: به خاطر اتفاقی که برای یکی از همکلاسیهای پسرم افتاد و او در یک حادثه تمام بدنش از گردن به پایین فلج شد، مصمم شدم تا «مرکز ضایعه نخاعی پویایی کرمان» را راهاندازی کنم؛ این اتفاق مبارکی در زندگیام بود و برخی از این بچهها را به خانه خود میآوردم و یکی از این بچهها زهرا نعمتی است که در رشته تیر و کمان در دنیا مقام اول را کسب کرده است.
وی اضافه کرد: نباید این گونه باشد که فرد معلول گوشه نشین شود؛ همین قدر که نفس میکشد، یعنی وجود دارد و اطرافیانشان باید با همدلی روحیه و امید را در آنها تقویت کنند، بسیاری از اوقات بچههای بیسرپرست را به خانه میآوردم مثلاً از سه روز به عید مانده تا سه روز بعد از عید نوروز خانه ما بودند، آنها را سینما میبردم، برایشان کتاب و لباس میخریدم، پارک میبردم و هنوز هم هر کاری از دستم برآید برایشان انجام میدهم.
این بانوی فعال فرهنگی و اجتماعی یادآور شد: شاید اصلاً اسم بنده در مسئله ضایعه نخاعی برده نشود، تا کنون نیز در بسیاری موارد نامی از من برده نشده است، ولی اساس و بنیاد این ساختمان برای من است.
وی افزود: میخواهم بگویم مهم نیست که اکنون اسمی از من برده نشود، مهم این است که این قدم را برداشتهام و این پله را گذاشتهام تا دیگران این پلهها را طی میکنند، ولی خدا کند که همیشه از این پلهها قدمهای مثبت برای دیگران بردارند، ولی اینکه دیگران بخواهند قدر گذشته را ندانند و راهی برای آینده هموار نکنند، دردناک است و همیشه یک ضربه برای جامعه است.
مربی نقاشی کانون پرورش فکری کودکان مسجدسلیمان از ۱۵ سالگی
این فعال فرهنگی عنوان داشت: از ۱۵ سالگی مربی نقاشی کانون پرورش فکری کودکان مسجدسلیمان بودم و از آن زمان تا کنون نقاشی را بدون استاد تا امروز ادامه دادهام و گواهی درجه یک دارم.
وی افزود: به همین بچههایی که به خانه میآوردم نقاشی یاد میدادم، یکی از شاگردانم نابینا بود، اما نقاشی میکرد و در حال حاضر نیز لیسانس گرفته و خودش به بچههای نابینا با خط بریل درس نقاشی میدهد
این بانوی فعال اجتماعی و فرهنگی تصریح کرد: برای تدریس به شاگردان نابینا از فیبر استفاده میکردم، کاغذ را با گیره روی فیبر نصب میکردم بعد با یک خودکار روی آن شکلی مانند دایره و مربع میکشیدم و زمانی که کاغذ را بر میداشتم از روی زبری فیبر میفهمیدند که کدام شکل است، سپس به آنها میگفتم که از هرکدام از
اشکال چه شکلهایی را میتوانند در کنار هم بکشند و نقاشی کنند، بعد از آنکه شکل گل، حیوان و طبیعت را یاد گرفتند، رنگها را هم به آنها آموزش دادم، علاوه بر شاگرد نابینا به بچههای ناشنوا و لال هم نقاشی درس دادهام.
بهعنوان آتشنشان افتخاری معرفی شدم
وی در ارتباط با حرفه آتشنشانی گفت: وقتی میدیدم آتشنشان زن در ایران وجود ندارد، این احساس نیاز برایم به وجود آمد که خوشبختانه در آینده متوجه شدم که در کرج آتشنشان زن انتخاب کردهاند و بعد در کرمان دو نفر را انتخاب کردند و چون سن و سالی از بنده گذشته بود، مرا بهعنوان آتشنشان افتخاری معرفی کردند که در این زمینه با کارهایی که انجام میدادم برای مدیران و مسئولان چهره فعال و جذاب آن شغل شده بودم که لوح و کپسول آتشنشانی را به بنده اهداء کردند.
حجاریان ادامه داد: تا کنون در عملیاتهای بزرگی شرکت نکردهام و چون جزو نیروهای کمکی هستم، بیشتر مردم را برای یادگیری و اینکه پیشگیری بهتر از درمان است، تشویق میکنم که چگونه پیشگیری کنند تا اتفاق بدی برایشان پیش نیاید، مثلاً زمانی که زمستان میشود از بخاری چگونه استفاده کنند.
وی تأکید کرد: در هر زمینهای که بتوانم فعالیت میکنم حال تا چه حد موفق هستم، خدا و مردم میدانند و به هیچ ارگان، سازمان، اداره و نهادی وابسته نبودم و نیستم و از هیچ جا حقوقی نمیگیرم که اینها همه لطف خداوند است.
دولت باید مردم را درک کند
این آتشنشان افتخاری در ادامه گفت: اکنون در جامعه فرهنگ لباس پوشیدن، آرایش کردن نه در سنت و نه در شخصیت یک انسان شرقی است؛ زن و مرد ایرانی اکنون بهگونه دیگری لباس میپوشد و اینها به خاطر مقابله کردن و جبههگیری با دولت است، دولت باید مردم را درک کند و بداند که هیچ کدام از ایرانیان بدخواه ایران نیستند و نیت بدی ندارند.
وی ادامه داد: همه ایرانی و مسلمان هستیم و دوست داریم که یک جامعه ایدهآل داشته باشیم، نباید بگذاریم جامعه از شهدا دور شود و فرهنگ ایثار در جامعه پا برجا بماند و از طریق اشتغالزایی برای جوانان، سطح فکری آنها را با جامعه بالا ببریم که از این حالت انفعال بیرون بیاید
حجاریان اظهار داشت: زمانی که در خانواده بچه میبیند پدر و مادر نماز میخواند و عبادت میکند و حرف راست میزند، زمینه را ایجاد میکند که با دوستان خوب رفت و آمد کند؛ وقتی میبیند پدر و مادر جز خیر و سعادت جامعه چیز دیگری نمیخواهد، فرزندان نیز برای سعادت جامعه تلاش میکنند.
وی اضافه کرد: خانواده باید با افرادی که مشکل دارند، رفت و آمد نکند؛ یعنی اگر بتوانم آن خانواده را هدایت کنم با آنها رفت و آمد میکنم، ولی اگر بدانم که نمیتوانم هدایتشان کنم رفت و آمد خود را قطع میکنم، البته همیشه سعی کردهام که مشکل آنها را برطرف کنم و صله رحم را انجام دهم.
این رکورددار اهدای خون در ایران افزود: در خانواده ما قرآن زیاد خوانده میشود؛ خانواده همسرم یک خانواده مذهبی هستند و همسرم خوشنویس قرآن است و ۳۰ جزء قرآن را با ۳۰ نفر خوشنویسی کرد که بهمن ماه ۹۰، در معرض دید مردم قرار گرفت.
وی یادآور شد: عدهای مرا ایثارگر مینامند در صورتی که افراد زیادی این کار را انجام میدهند؛ به نظرم فردی که برای نخستین بار به سازمان انتقال خون میرود، یک ایثارگر است چون برای من این کار عادت شده است و احساس میکنم اگر الان خون ندهم، گناه کردهام.
نیامدهایم بت شویم
حجاریان ادامه داد: وقتی کسی را که برای نخستین بار در این راه قدم میزند، تشویق میکنیم دوباره جا پای من و امثال من میگذارد؛ نیامدهایم بت شویم، آمدهایم که راههای خیر را نشان یکدیگر دهیم و افتخار میکنم عزیزانی حرف مرا گوش میکنند.
وی گفت: ماندانا حجاریان روزی از دنیا میرود، ولی دوست دارم مردم، زندگی مرا ببینند و بدانند که پلهای پشت سر من خراب نشده است؛ کسانی میگویند تا به جایگاه کنونی من برسند، طول میکشد ولی زمانی بنده نیز برای بار اول شروع کردم و مهم نیست که چند بار خون دادهام، مهم این است که در این چند بار خون دادن، میتوان جان چند نفر را نجات داد.
این بانوی فعال اجتماعی و فرهنگی اضافه کرد: زمانی افتخار میکنم که هموطنانم اهدای خون را مانند نماز خواندن واجب بدانند؛ نباید منتظر بمانیم که حتماً اتفاقی برای اطرافیانمان بهوجود آید تا با سازمان انتقال خون آشنا شویم، باید هر لحظه فکر کنیم که هموطنان به خون احتیاج دارند و احساس مسئولیت کردن همان مسئله عشق است؛ عشقها باید در دل به وجود بیایند تا ایثارگریها شروع شود.
وی در پایان تصریح کرد: رکورددار بودن افتخار نیست؛ رکوردداری زمانی ارزش دارد که نزد خداوند قرب و عزت داشته باشیم و بتوانیم در دنیا دل مردم را بهدست بیاوریم.
منبع: نامه